پس از بررسى تاریخ حرم و ضریح ائمه بقیع، که در سلسله مقالههاى گذشته ملاحظه فرمودید، به این پرسش مىرسیم: «قبرى که داخل حرم مطهر ائمه بقیع به فاطمه – ع – نسبت داده مى شود، فاطمه زهرا است یا فاطمه بنت است؟»
توضیح و بیان این موضوع، که مهمترین و جالبترین بخش از تاریخ حرم ائمه بقیع را به خود اختصاص است، ایجاب مى کند که چند مطلب مورد بررسى قرار گیرد. مدفن حضرت زهرا – سلاماللّه علیها – کجاست؟ یکى از مسائل مسلّم و قطعى در مورد حضرت زهرا – سلام اللّه علیها – این است که قبر آن حضرت مخفى است و تا به حال، بطور مشخص و قطعى قبرى به آن حضرت نسبت داده نشده است. و امّا مدفن و محلى که ممکن است پیکر پاک آن حضرت در آن جایگاه دفن شده باشد آن هم از نظر تاریخى، دقیقاً معلوم نیست و جاى بحث و گفتگو و مورد اختلاف است.
علت اختفا سمهودى مى گوید: «سبب اختفاى قبر فاطمه – س – و مشخص نبودن آن و بعضى دیگر از قبور بزرگان، این است که در صدر اسلام علاوه بر اینکه ساختن بنا بر روى قبور و یا استحکام قبور با گچ و آجر بطور عموم معمول نبوده، درباره اختفاى قبور اهل بیت – بخصوص – ، انگیزه دیگرى نیز وجود داشته و آن عداوت و دشمنى حکام درگذشته و امروز! با اهل بیت است؛ بطورى که بنا به نقل مسعودى در سال دویست و سى و شش، متوکّل دستور داد قبر حسین بن على محو و با خاک یکسان و کسانى که در کنار این قبر مى باشند، شدیداً مجازات شوند و در اجراى این دستور، پول هاى زیادى صرف و پاداش هاى فراوانى به مجریان این فرمان پرداخت گردید.ذص بخش دوم گفتار سمهودى درست و دقیقاً مطابق با حوادثى است که در طول تاریخ، از سوى حکومت ها در مقابل اهل بیت رسول خدا – ص – به وقوع پیوسته است و دلیل روشن بر گفتار وى، قبل از اقدام متوکّل که در اواسط قرن سوّم صورت گرفته است اقدام بنىامیه در تخریب و انهدام خانه فاطمه زهرا – ع – است که در قرن اول صورت گرفت لیکن بخش اول گفتار سمهودى را – در مورد قبر یگانه یادگار رسول خدا – باید یک نوع تحریف تاریخ و تغییر واقعیّت دانست؛ زیرا وى به جاى انگیزه واقعى این موضوع، رایج نبودن بنا و ساختمان بر قبور بزرگان را دلیل اختفاى قبر آن حضرت معرفى مىکند.
در صورتى که قبور عده اى از صحابه و اقوام دیگر رسول خدا – ص – در مکه و مدینه در داخل و خارج بقیع مشخص مى باشد و لذا باید علت اختفاى قبر آن حضرت را در جاى دیگر جستجو کرد و انگیزه واقعى آن را همانگونه که هست، بیان نمود؛ همان انگیزه و علّتى که در منابع حدیثى و تار فاطمه – علیهالسلام – از این جهت نسبت به ابوبکر رنجش خاطر پیدا کرد و با او سخن نگفت تا از دنیا رفت. عایشه اضافه مى کند: «فاطمه پس از رسول خدا – ص – شش ماه زنده بود و چون از دنیا رفت «فاطمه به همسرش على اشاره کرده بود که به خاکش بسپارد.» این اشارت از سوى حضرت زهرا و دفن شدن پیکرش به هنگام شب، که در منابع اهل سنت فراوان نقل گردیده، در منابع شیعه قدرى صریحتر ذکر شده است: در روایتى آمده است که: امیر مؤمنان – ع – به هنگام شدّت مرض و در آخرین روزهاى حیات همسرش، در پاسخ پیام عمویش عباس که در مورد تجهیز و تشییع جنازه فاطمه زهرا به آن حضرت پیشنهاداتى را ارائه مى داد چنین فرمود: «و أنا اسئلک یا عمّ أن تسمح لى ترک ما أشرت به، فانّها وصّتنى بستر امرها»ة: بهرحال این وصیت و این نوع تدفین موجب گردیده که قبر حضرت زهرا – علیهاالسلام – مخفى و اقوال و آراء مختلف در میان محدّثان و مورّخان در محل دفن وى پدید آید.
از اینرو است که عده اى مى گویند قبر فاطمه – سلامالله علیها – در بقیع واقع گردیده و عدهاى دیگر بر این عقیده اند که در داخل خانه اش قرار گرفته و بعضى دیگر احتمال مى دهند در مسجد رسول خدا – ص – و در میان بیت و منبر آن حضرت باشد و بطورى که ملاحظه خواهید فرمود، کسانى که قبر آن حضرت را در بقیع دانسته اند، با اختلاف شدید سخن گفته و احتمالات متعددى را مطرح ساخته اند. مدفن حضرت زهرا از دیدگاه روایات روایات متعدد و مسند و مورد اعتمادى که از ائمه معصوم – علیهم السلام – در محل دفن حضرت زهرا – سلام اللّه علیها – در منابع شیعه نقل گردیده، نشانگر این است که آن حضرت در داخل خانه خودش که در کنار مسجد و در جوار خانه رسول خدا – ص – قرار داشت، دفن شده است؛ خانه اى که به دستور بعضى از حکام و خلفاى بنى امیه تخریب و به مسجد ضمیمه گردید و ما در این زمینه به – ع – سؤال نمود، عیسى در پاسخ وى گفت: فاطمه – ع – در بقیع دفن شده است. آن شخص به جعفر بن محمد عرض کرد: شما چه مى فرمایید؟ فرمود: عیسى بن موسى به سؤال تو پاسخ داد، وى بار دیگر عرض نمود: خدا شما را به سلامت دارد. من با عیسى بن موسى چه کار دارم! شما نظر پدرانتان را به من بگویید، حضرت فرمود: «دفنت فى بیتها.»پ – قرب الإسناد به مدفن حضرت زهرا از نظر علماى شیعه این بود.
سه نمونه از روایاتى که در مورد مدفن حضرت زهرا نقل نمودیم و اینک توجه خوانندگان ارجمند را به نظریه عدهاى از علما و محدثین بزرگ شیعه در این مورد جلب مى نماییم: 1 – نظریه شیخ صدوق و کیفیت زیارت او: مرحوم شیخ صدوق (متوفاى 381 ه . ق.) پس از نقل اختلاف در محل دفن آن حضرت، مى گوید: «عده اى از محدثین روایاتى را نقل و مضمون آنان را پذیرفته اند که دلالت دارد بر اینکه آن حضرت در داخل خانه اش که در اثر توسعه بنى امیه به مسجد ضمیمه گردیده، به خاک سپرده شده است.» سپس مى گوید: «و هذا هو الصحیح عندى». آنگاه کیفیّت زیارت خویش را بیان مى کند و مى گوید: «من به توفیق خداوند متعال به هنگام مراجعت از حجّ بیت اللّه الحرام، وارد مدینه شدم و چون زیارت رسول خدا – ص – را به جاى آوردم، در حالى که غسل زیارت نیز انجام داده بودم توجهم را به سوى خانه فاطمه منعطف ساختم و حدّ این خانه از استوانه مقابل باب جبرئیل است تا محوطه اى که قبر رسول خدا در آن واقع گردیده و در نزدیکى این محوطه، به طورى ایستادم که مدفن رسول خدا در سمت چپم و قبله در پشت سرم و خانه فاطمه در مقابلم قرار گرفته آنگاه این زیارت را خواندم: «السّلام علیک یا بنت نبى اللّه، السّلام خدا – ص – در کنار روضه بایست و فاطمه را زیارت کن؛ زیرا او در این جایگاه به خاک سپرده شده است. 3 – نظریه شیخ طوسى – ره – : شیخ طوسى (متوفاى و در کتاب مزار مى گوید: «الأظهر انّها – صلواتاللّه ع همان بیت فاطمه – علیهاالسلام – است.
مدفن حضرت زهرا از نظر علماى اهل سنت این بود نمونه اى از روایات و گفتار معروفترین علماى شیعه درباره مدفن حضرت زهرا – سلام اللّه بعضى از دانشمندان آنان نیز به این معنا تصریح و دفن آن حضرت را در خانه اش تأیید نموده اند. از جمله اب «فاطمه زهرا همانند رسول خدا – ص – در داخل خانه اش و در جایگاهى که به عالم بقاء ارتحال یافته، به خاک سپرده شده است». و دیار بکرى با اشاره به اقوال مختلف مى گوید: «و گفته شده که قبرآن حضرت در داخل خانه خود و در محلّ محرابى است که در پشت حجره مقدسه قرار گرفته است. سپس این نظریه را تأیید مى کند و مى گوید: «و هذا أظهر الأقوال».ى – تاریخ الخمیس، ج 2، ص 176. 3 – در داخل حرم ائمه بقیع و این قول را مىتوان قول مشهور در میان علماى اهل سنت دانست. سمهودى پس از بیان نظرات و مط عبّاسى مؤلف کتاب عمدةالأخبار مى گوید: «از قبور واقع در بقیع، قبر فاطمه دختر رسول خدا – ص – است و آن در داخل قبه عباس و در کنار قبر فرزندش حسن – ع – واقع گردیده؛ زیرا نقل شده است که حسن بن على به هنگام وفاتش وصیت نمود که مرا در کنار قبر مادرم فاطمه به خاک بسپارید».ج داخل حرم ائمه بقیع معرفى نموده اند. دلیل این نظریه اگر طرفداران این قول، دلیلى بر نظریه خود ذکر نمى نمودند، پذیرش گفتار آنان بعنوان یک مورّخ امکان پذیر بود، ولى بطورى که ملاحظه فرمودید آنان در مقابل وجه اول که مضمون روایات و گفتار بعضى از قدیمترین مدینه شناسان است وصیت حضرت مجتبى – ع – را دلیل و مستند خود ذکر نموده اند که فرمود: «ادفنونى عند قبر امى فاطمة»: اگر از دفن شدن من در کنار جدم مانع گشتند در کنار قبر مادرم فاطمه به خاکم بسپارید. که در گفتار ابن نجار و عباسى بدین دلیل تصریح گردیده و سایر مورّخان نیز با توجه به نقل این وصیت در کنار اظهار نظر خویش، عملاً از همین روش پیروى و به همین دلیل استناد و چنین تلقى نموده اند که منظور آن حضرت از «امى فاطمة» مادر عزیزش فاطمه زهرا دخت رسول خدا – ص – مى باشد. نقض صریح این نظریه به عقیده ما در عین این که اصل وصیت امام مجتبى – ع – از نظر تاریخى مورد تأیید است اما برداشت طرفداران وجه سوّم درست نیست، بلکه منظور امام مجتبى – ع – از جمله: «امّى فاطمة» مادر بزرگش فاطمه بنت اسد مى باشد نه مادرش حضرت زهرا – ع – . در توضیح این موضوع مى گوییم: گذشته از اینکه این برداشت مخالف با روش اهل بیت – علیهم السلام – در پنهان نگهداشتن قبر مطهر حضرت زهرا – علیهاالسّلام – است و قطع نظر از اینکه مخالفت مضمون روایات منقول از اهل بیت – علیهم السلام – به طریق شیعه و اهل سنت و مخالف نظر علما و دانشمندان دیگر در دفن آن حضرت در بیت خود مى باشد و گذشته از این که اطلاق کلمه «امّ» به مادر بزرگ، یک اطلاق شایع است، گفتار و نقل صریح این مورّخان در و تجهیز پیکر امام مجتبى – ع بطورى که ملاحظه مى شود.
این دو جمله از قدیمترین مورّخان و محدّثان صراحت دارد بر اینکه بانویى که در حرم بقیع دفن شده و عباس عموى پیامبر و امام مجتبى – ع – در کنار آن به خاک سپرده شده اند، جده و مادر بزرگ حضرت حسن بن على فاطمه بنت اسد است نه فاطمه زهرا دختر رسول خدا – ص – . قبر فاطمه بنت اسد در خانه فرزندش عقیل در تأیید و توضیح مطالب گذشته این نکته نیز قابل توجه است؛ همانگونه که در مورد حرم ائمه بقیع و دفن شدن پیکر پاک آنان، توضیح دادیم که این محل، خانه اى بوده متعلق به عقیل بن ابىطالب و پس از دفن شدن پیکر فاطمه و عباس و سه تن از ائمه چهارگانه – علیهم السلام – از حالت مسکونى به صورت زیارتگاه و عبادتگاه عمومى تغییر یافته است و در همین بخش از بحث، با ذکر شواهد تاریخى متذکر شدیم که دفن شدن افراد در داخل منازل خود در صدر اسلام و مخصوصاً در مورد افراد مشخص، یک برنامه عادى و عملى رایج به شمار مى آمده است.
با توجه به این حقیقت و با در نظر گرفتن مطالب گذشته، چگونگى دفن شدن مادر امیر مؤمنان در داخل این خانه از نظر تحلیل تاریخى روشن مى شود و به دست مى آید؛ وى که در سال چهارم هجرى از دنیا رفته، با احترام و اهتمام فوق العاده اى که فرزندان آن بانوى مکرمه و شخص رسول اکرم – ص – بر او قائل بودند، پیکرش را با آن تشریفات خاصى که در منابع تاریخى نقل شده است، در داخل خانه متعلق به فرزندش عقیل دفن نموده اند و پس از مدت کمى؛ یعنى در سال سىام هجرى، پیکر عباس عموى رسول خدا بر همین منوال در همان محل و در کنار قبر بنت اسد و سپس ائمه چهارگانه – علیهمالسلام – به ترتیب در همین خانه به خاک سپرده شده اند. سیاست و تحریف واقعیت این بود مضمون روایات و نظر معروفترین علما و محدّثان شیعه در مورد مدفن فاطمه زهرا – سلام الله علیها – . و همچنین روایات اهل سنت و نظر عده اى از علماى آنان در این موضوع و نیز گفتار بعضى از مورّخان و مدینه شناسان در مورد مدفن فاطمه بنت اسد و تبیین وصیت امام مجتبى – ع – در این مورد و این بود آنچه به نظر ما رسید از نظر تحلیل تاریخى. و از مجموع این بحث و گفتار، ظن قریب به یقین به دست مى آید که قبر مطهّر حضرت زهرا – سلام اللّه علیها – در بیت خود و در کنار مسجد رسول خدا – ص – و قبر فاطمه بنت اسد در داخل حرم ائمه بقیع قرار گرفته است.
ولى نباید این نکته را نادیده گرفت که تحریف این واقعیت و اصرار و تلاش نویسندگان و حکومت ها در طول تاریخ، در جهت معرفى قبر حضرت زهرا – ع – در داخل حرم ائمه بقیع و حتى ایجاد و ترسیم شبیه قبرى و نسبت دادن آن به دختر رسول خدا – ص – در غیر محل قبلى آن، که پس از تخریب این حرم به وسیله حکومت سعودى، انجام پذیرفته، همه در جهت تقلیل فشار سیاسى و تخفیف تهاجم فکرى، عقیدتى و سرپوش گذاشتن به ایراد و انتقادى بوده است که در طول تاریخ از سوى پیروان مکتب اهل بیت – علیهم السلام – به پیروان خط فکرى مخالف و به حکومتها از لحاظ مخفى بودن قبر یگانه یادگار رسول خدا وارد مىگردیده است. و لذا حکومتها مجبور بودند به هر عنوانى که شده، قبرى براى فاطمه دخت رسول خدا – ص – معرفى نمایند و تطبیق نمودن وصیت امام مجتبى – ع – به فاطمه زهرا – سلام اللّه علیها – مى توانست بطور طبیعى راه حلى براى این معمّا باشد و در کنار همین حرکت، چه بهتر قرائن و شواهدى هم ارائه شود و از طرف دیگر طبعاً لازم بود براى فاطمه بنت اسد هم مدفن دیگرى غیر از مدفن واقعى خود معرفى شود که در هر دو جهت، شاهد تحقّق این حرکت باشیم. اما در مورد ارائه قرینه و شاهد در تأیید وجود قبر حضرت زهرا – علیهاالسلام – در داخل حرم بقیع، مى بینیم در یک مقطع از تاریخ، سنگ نبشته و قطعه مرمرى در روى قبور ائمه بقیع نصب و در آن اعلام مى گردد که قبر فاطمه دخت رسول خدا – ص – در اینجا واقع شده است. مسعودى در مروج الذهب در مورد این قطعه و در مقطع دیگر و پس از چند قرن مشابه همین کتیبه در بالاى درب حرم ائمه بقیع نصب مى شود.
سید اسماعیل مرندى درباره این کتیبه در کتاب خود که در سال 1255 تألیف نموده مى گوید: بالاى در، در سنگ مرمر نوشته «هذا قبر فاطمة بنت رسولاللّه – ص – و قبر حسن بن على و قبر محمد بن على و…».ّ. از این گفتار ابن عبدالبر و طبرى که هر د معلوم مى گردد که اثر قبر فاطمه در داخل حرم از بین رفته بوده و در قرن پنجم و قرن هفتم در داخل حرم بقیع بر خلاف قبور ائمه و قبر عباس علامت قبرى آشکار منتسب به فاطمه وجود نداشته است. بنابراین، آنچه ما قبلاً در این مورد مطرح نمودیم که در قسمت جنوبى، داخل حرم بقیع و زیر طاق در مجاورت محراب، شبیه قبرى بوده منتسب به فاطمه و این قسمت به وسیله شبکه فولادینى از فضاى حرم جدا شده بود، مطلبى است جاى سؤال و جاى تردید، که آیا این قبر و آن دو قطعه مرمر و کتیبه چگونه و در چه تاریخى و به وسیله کدام حکومت و به دست چه کسى بوجود آمده است؟
و همین سؤال در مورد قبر فعلى نیز که در کنار قبور ائمه بقیع و منتسب به فاطمه مى باشد، مطرح است که به فرض صحّت انتساب قبرى که قبلاً اشاره گردید، قبر فعلى از نظر مکان مطابقت با آن محل ندارد؛ زیرا این قبر مانند سایر قبور در وسط حرم و نه در کنار آن قرار گرفته است. اما در مورد مدفن فاطمه بنت اسد بطورى که اشاره کردیم، چون اصل مدفن بنت اسد که در خانه فرزندش عقیل و حرم ائمه بقیع بود، به عنوان مدفن فاطمه زهرا – سلام الله علیها – معرفى و براى تثبیت آن، قرائن و شواهدى هم اقامه گردید، طبعاً لازم بود، مدفن دیگرى براى بنت اسد که با مباشرت شخص رسول اکرم – ص – و با تشریفات خاصى دفن گردیده بود، معرفى و مشخص شود و این برنامه عملى و چند محل به عنوان مدفن فاطمه بنت اسد معرفى گردید. آرى در این مورد، شاهد اختلاف نظر و و آنچه در میان عده اى از مورّخان و در بین مردم اشتهار یافته، این است که قبر وى همان است که در خارج بقیع و در شمال قبر عثمان بن عفان به فاصله 50 متر از قبر وى در کنار قبر دیگرى قرار گرفته است.ت7 – اخبار المدینة الرسول، ص 156. این دو قبر که در خارج بقیع و داراى گنبد قدیمى و جداگانه اى بودند، پس از تخریب گنبدها با احداث دیوارى به دور آنها، مشخص و مورد تو سمهودى پس از نقل گفتار بعضى از مورّخان که قبر فاطمه بنت اسد در «روحاء» قرار گرفته و پس از نقل گفتار ابن شبه از عبدالعزیز که امام مجتبى در کنار قبر فاطمه بنت اسد بن هاشم و در اول مقابر بنىهاشم دفن شده است، مىگوید: «و همه این مطالب مخالفت صریح و نقض آشکار دارد با آنچه معروف شده است که قبر وى در نزدیکى قبر عثمان و در خارج بقیع واقع گردیده است و اولین کسى که این مطلب را مطرح کرد ابن نجار بود و دیگران از وى پیروى نمودند و من دلیلى بر گفته وى نیافتم و نظریه صحیح در نزد من همان است که او در کنار قبر امام مجتبى دفن شده است؛ زیرا خیلى بعید است که رسول خدا – ص – از اصل بقیع صرفنظر کند و پیکر بنت اسد را در این محل دور و در انتهاى کوچه اى که در اقصاى بقیع واقع شده است، به خاک بسپارد.
سمهودى اضا خلاصه: بطورى که قبلاً اشاره گردید، انگیزه اصلى نصب این کتیبه ها و ترسیم این قبرها در طول تاریخ و حتى در دوران حکومت سعودى، همان سیاست دفاعى بوده و این سیاست موجب گردیده است که قبر مطهر حضرت زهرا – سلاماللّه علیها – مشخصاً در حرم بقیع و براى فاطمه بنت اسد مدفن هاى مختلفى غیر از مدفن اصلى وى معرفى گردد و بطورى که ملاحظه فرمودید، از نظر عده اى از متخصصین در تاریخ مدینه، همه این موارد مردود و در نهایت، مدفن وى در داخل حرم ائمه بقیع معرفى شده است، نه مدفن فاطمه زهرا – علیهاالسلام – . تاریخ تخریب بیت فاطمه – علیهاالسلام – در خاتمه این بحث، بیان دو مطلب ضرورى به نظر م ىرسد؛ یکى در ارتباط با بیت و حجره فاطمه – سلام اللّه علیها – و دیگرى در ارتباط با دوّمین خانه امیر مؤمنان – ع – .
بطورى که در متن روایات و در گفتار علما و در منابع تاریخى آمده است، بیت فاطمه – سلامالله علیها – به وسیله بعضى از حکام بنى امیه تخریب و به مسجد پیامبر – صلی الله علیه و آله – ضمیمه گردیده است. در اینجا نگاهى داریم به تاریخ این تخریب و این حادثه مهم تاریخى و همچنین به تغییر و تحولى که در طول چند قرن تا امروز در این حجره به وجود آمده است. خانه فاطمه ز فاطمه به آن حضرت اختصاص داده شده بود. از نظر موقعیت، بیت فاطمه در شرق مسجد و در قسمت شمالى حجرهاى که پیکر پاک رسول خدا – ص – در آن به خاک سپرده شده و به عایشه اختصاص داشت، قرار گرفته بود؛ همانگونه که حجره حفصه در قسمت جنوبى این خانه قرار داشت، با این تفاوت که حجره عایشه و حفصه را راهروى از هم جدا مى ساخت ولى در میان حجره فاطمه و عایشه فاصله اى به جز دیوار وجود نداشت و حتى بنا به نقل بعضى از مورّخان اهل سنت، در میان این دو خانه، روزنه کوچکى تعبیه شده بود که پ این خانه و حجره که در لسان روایات و در متون تاریخى به «بیت فاطمه» و گاهى به «بیت على» – ع – تعبیر مىشود؛ مانند سایر خانه هاى متعلق به رسول خدا و بعضى از صحابه و اقوام آن حضرت داراى دو درب بود؛ یکى به داخل مسجد باز مى شد و دیگرى به سمت شرق و به طرف بقیع که در این سمت، داراى حیاط کوچکى هم مانند سایر بیوت بود و رسول خدا – صلی الله علیه و آله – دستور داد همه کسانى که داراى چنین خانه در اطراف مسجد هستند، درب خانه خود را که به داخل مسجد باز مى شود ببندند مگر خانه على (و سد الأبواب الاّ بابه). گرچه در این بیت و حجره و مرقد رسول خدا – صلی الله علیه و آله – همانند مسجد آن حضرت در طول تاریخ، ت هنگام سخنرانیش در مسجد رسول خدا، پرده حجره فاطمه کنار رفت و او متوجه گردید که حسن بن حسن بن على – ع -ل؟ در میان این خانه نشسته در یک دستش آیینه و با دست دیگر محاسنش را – ذهبى در تاریخ الاسلام در شرح حال شخصیت هائى که در صدمین سال هجرى بدرود حیات گفته اند مى گوید: حسن وصى پدرش امام مجتبى – ع – و متولّى موقوفات امیر مؤمنان – ع – بوده. از این گفتار ذهبى، شخصیت وى و علت سکونتش در حجره فاطمه – ع – و علّت انتقالش به خ شانه مى زند ولید بلافاصله دستور داد که این خانه تخریب و به مسجد ضمیمه شود.
حسن بن حسن و همسرش فاطمه بنت الحسین – ع – با این دستور مخالفت و از ترک نمودن این حجره امتناع ورزیدند. ولید پیام داد که اگر این بیت را تخلیه نکنید بر سر شما ویران خواهم نمود، آنان باز هم مقاومت نمودند ولید دستور داد خانه را بر سر آنها و اطفالشان ویران کنند، چون مأمورین وارد خانه شدند و در اجراى فرمان ولید فرش از زیر پاى حسن و فاطمه کشیدند آنان به اجبار این حجره را ترک و به خانه دیگرى که متعلق به امیر مؤمنان – ع – بود، منتقل گردیدند.ث؟ بعضى از مورّخین مى گویند: اصل این حادثه و کنار رفتن پرده این حجره، در حال سخنرانى براى شخص ولید اتفاق نیفتاده، بلکه براى یکى از مأمورین وى که در فاصله هاى مختلف جهت بررسى اوضاع مدینه به این شهر وارد مى شد اتفاق افتاده و او این موضوع را بعنوان امرى برخلاف شؤون خلافت تلقّى و در نزد ولید سعایت نموده، ولید هم چنین دستورى را صادر کرده است. در ماه ربیع الأول سال 88 ولید به عمر بن عبدالعزیز والى خود در مدینه کتباً دستور داد همه خانه هاى اطراف مسجد را که متعلّق به همسران و اقوام و صحابه رسول خدا بود تخریب و به مسجد ضمیمه نماید، او در نامه خود تأکید کرده بود که هر یک از مالکان این بیوت با فروش خانه اش موافقت کند خریدارى و هرکس مخالفت نماید، قیمت خانه پرداخت و بدون رضایت وى ویران شود. عمر بن عبدالعزیز سران و علماى مدینه را از مضمون نامه ولید آگاه ساخت، همه آنان با این تصمیم مخالفت نموده و چنین گفتند: اگر واقعاً هدف ولید توسعه مسجد است مىتوان آن را از جوانب دیگر به اجرا گذاشت.
اما این حجره ها که متعلق به رسول خدا و یادگار آن حضرت و با این بساطت و سادگى و دیوارهاى خشتى با سقف هاى کوتاه و با پوشش شاخه هاى خرما که بیانگر کیفیت زندگى پیامبر اسلام است موجب جلب توجه زائرین تا قیامت و سبب بهره گیرى معنوى و سوق دادن مسلمانان به زهد و کناره گیرى از تجمل گرایى مى باشد و مسلمانان در طول قرن ها با مشاهده این مناظر، پى خواهند برد که علاقه به ساختمان هاى چند طبقه و گرایش به رفاه و زندگى پر زرق و برق از روش انبیا بدور است و طبعاً به آن حضرت تأسى و از روش وى تبعیت خواهند نمود. عمر بن عبدالعزیز پیشنهاد سران مدینه را به ولید منعکس نمود.
وى مجدداً دستور داد که باید این خانه ها ویران و مسجد از تمام جوانب توسعه پیدا کند! طبق نوشته مورّخین، به هنگام تخریب این خانه ها، مردم مدینه آنچنان ناله و شیون سر دادند و آنچنان گریه و زارى نمودند که ایام رحلت رسول خدا را تداعى مى نمود وپس از درگذشت غم انگیز رسول خدا، در هیچ حادث هاى در مدینه چنین تأثر، حزن و اندوهى مشاهده نشده بود. به هنگام تخریب این حجره ها خبیب بن عبداللّه به عمر بن عبدالعزیز گفت: به خدایت سوگند کارى نکیند که آیه «انّ الذین ینادونک من وراء الحجرات» را از بین ببرید. فرزند عبدالعزیز دستور داد در روزى سرد بر بدن خبیب آب سرد بریزند و یک صد تازیانه بزنند که وى در اثر این فشار به شهادت رسید. عمر بن عبدالعزیز بعدها از این اقدام خود اظهار ندامت مى نمود و مى گفت اى کاش خبیب را نمى کشتم. بهرحال ولید با تخریب این بیوت مسجد را توسعه داد و از پادشاه روم جهت بنّایى و زیباسازى آن استمداد نمود و چهل نفر معمار و کارگر مسیحى وارد مسجد و مشغول به کار شدند و در سال 91 توسعه و زیباسازى مسجد به پایان رسید.ش؟ – خلاصه این حادثه تاریخى، در تاریخ طبرى و گرچه مورّخان بر خلاف دستور ثانوى و تخریب بیوت همسران پیامبر که در سال 88 بوده، براى تخریب خانه فاطمه تاریخ دقیقى ذکر ننموده اند ولى همانگونه که در گفتار بعضى از آنان اشاره شده، وقوع متعاقب این دو حادثه، نشانگر این واقعیت است که تخریب حجره فاطمه و ضمیمه کردن آن به مسجد، در حالى که همه خانه هاى موجود به حال خود باقى بوده، موجب جلب توجه هر بیننده و از نظر اجتماعى شدیداً سؤال برانگیز بوده است.
ولید هم در اثر فشار افکار عمومى مجبور شده است با اتخاذ چنین تصمیمى و به عنوان «توسعه مسجد» دستور تخریب همه این بیوت را صادر نماید تا در ضمن مشروعیت بخشیدن به عمل خود مسأله تخریب بیت فاطمه هم در بوته فراموشى قرار گیرد. طبق دستور ولید، عمر بن عبدالعزیز این خانه ها را ویران و مانند حجره فاطمه به مسجد ضمیمه نمود و حت و باز براى این که قبر رسول خدا حالت کعبه را پیدا نکند، قسمت شمالى آن را که محدوده بیت عایشه و حضرت زهرا مى باشد – با اینکه جزء مسجد شده بود – با دیوار کوتاهى، به شکل مثلثى درآورد که محدوده این دیواره را مقصوره مى نامند؛ همانطورىکه به خود دیواره نیز مقصوره مى گویند. نصب شبکه در اطراف مرقد شریف و حجره فاطمه – ع – وضع مرقد شریف و بیت فاطمه، قطع نظر از تغییرات جزئى، تقریباً به مدت شش قرن به همان شکلى بود که توضیح داده شد و زائران قبر رسول خدا – ص – مى توانستند قبر شریف آن حضرت تقریباً دو متر نصب و این قسمت مجدداً از مسجد جدا گردید که علاوه از مرقد مطهر بیت عایشه و بیت فاطمه – ع – نیز در داخل این شبکه قرار گرفته اند.
این شبکه داراى سه درب بود؛ یک درب در سمت قبله و درب دوم در طرف شرق و درب سوم در سمت غرب و داخل مسجد قرار داشت. مورّخین مى گویند در اندازه گیرى محل نصب این شبکه، ملک ظاهر که در سال 667 در موسم حج به مدینه وارد شده بود، مباشرت مستقیم داشته و در سال 668 آماده و نصب گردید. پس از نصب این شبکه، فاصله زائران با قبر رسول خدا بیشتر و مسلمانان از نماز خواندن در قسمتى از فضا که به مسجد ضمیمه شده بود، ممنوع شدند و این موضوع به عنوان انتقاد از اقدام ملک ظاهر و بصورت عملى غیر مشروع و مانع از اقامه نماز توسّط مسلمانان، در بخشى از مسجد، مطرح گردید و پاسخ طرفداران وى این بود که: «ملک ظاهر با نصب این شبکه، قداست حجره شریفه را بیش از پیش حفظ و احترام محوطه روضه مطهر را که در شرع انور وارد شده است، با ممنوع کردن عبور و مرور در آن، براى همیشه ابقاء نمود!»ى اً – جریان گرچه از قرن هفتم تا امروز در این شبکه، از لحاظ ارتفاع و تبدیل آن به شبکه فلزى و دگرگونی هاى مختلف دیگر، تغییراتى به وجود آمده است، اما محدوده اى که براى این شبکه در زمان ملک ظاهر ترسیم شده بود، هنوز هم به حال خود باقى است و تغییرى در آن رخ نداده است و محل بیت فاطمه – سلام اللّه علیها – که در سمت شمالى مرقد رسول خدا، در داخل شبکه قرار گرفته بود، فعلاً نیز در داخل شبکه و در همان محدوده قرار دارد. محراب و ضریح در بیت فاطمه – علیها السلام – ابن نجار (متوفى 643 ه . ق.) پس از اینکه از محمد بن ابراهیم؛ یکى از احفاد و نوادگان امام صادق – ع – نقل مى کند که قبر فاطمه – ع – در بیت خودش قرار دارد، مى گوید: «قلت و بیتها الیوم حوله مقصورة و فیه محراب و هو خلف حجرة النّبى – علیهالسلام -»ص2اً. در داخل بیت فاطمه ضریحى را مشاهده مى کنیم منتسب به آن حضرت، به ابعاد تقریبى یک متر و نیم در یک متر و نیم که ظاهراً در همان نقطهاى که معروف به محل قبر آن حضرت بوده نصب شده و یا علامت قبرى که مرحوم مجلسى اشاره فرموده، قابل انطباق است.
گرچه تاکنون کیفیت پیدایش اثر قبر و تاریخ نصب این ضریح؛ همانند تاریخ احداث محراب قدیمى – که ابن نجار از آن یاد نموده – معلوم و مشخص نگردیده است. دومین خانه امیر مؤمنان – ع – پس از بحث در مورد خانه فاطمه و امیر مؤمنان – علیهما السلام – و آشنایى با تاریخ این بیت، مناسب است بحث تاریخى دیگرى نیز – که بىارتباط با بحث قبلى نیست – مطرح شود و آن، وجود دوّمین خانه امیر مؤمنان – ع – در مدینه مى باشد. قبل از بیان اصل موضوع، تذکر این نکته را لازم مى دانیم که طبق شواهد تاریخى، رسول خدا – ص – پس از ورود به مدینه، بخشى از زمین وسیعى را که در سمت غربى بقیع قرار داشت، جهت ساختن منزل تقطیع و تقسیم و هر قطعه اى را در اختیار یکى از مهاجرین از صحابه قرار داد که یکى از این منزلها متعلق به عبدالرحمان بن عوف بود و خانه او اولین خانهاى است که در این نقطه احداث گردیده و این منزل به مناسبت بزرگ بودنش «دار کبرى» و به مناسب این که محل ضیافت و پذیرایى مهمانان رسول خدا بود «دارالضیفان» نامیده مى شد.
و منزل دیگر متعلق به عثمان بن عفان بود. او نه یک باب، که دو باب منزل متصل به هم ساخته بود. یکى از این دو خانه نسبت به دیگرى بزرگتر بود و از این رو به «دارکبرى» و دیگرى «دار صغرى» نامیده مى شد و جریان محاصره و کشته براساس شواهد تاریخى، یکى از این «قبر حسن بن على را در اول کوچه اى که در میان خانه نبیه و خانه على بن ابیطالب قرار دارد، مشاهده نمودم». 3 – باز ابن نجار نقل مى کند: «و روى عن الحسن بن على بن عبیداللّه بن محمد بن عمر بن على بن الحسین بن على بن ابیطالب انّه هدم منزله فى دار على بن ابیطالب قال فاخرجنا م از این متون تاریخى و مشابه آنها معلوم مى شود که امیر مؤمنان – علیهالسلام – علاوه بر بیت و حجره کنار مسجد، منزل دیگرى نیز در اختیار داشت که در نزدیکى بقیع قرار گرفته بود حوادثى که در این خانه واقع شد به عقیده نگارنده، حوادث مهم تاریخى که بلافاصله پس از رحلت جانگداز رسول خدا – صلی الله علیه و آله – یکى پس از دیگرى بوقوع پیوسته است، همه آنها در این منزل بوده نه در بیت فاطمه و در کنار مسجد. همچنین مراسم تجهیز و تشییع آن حضرت مربوط به این منزل بوده و در این خانه واقع شده است که علاوه براعتبار عقلى، گاهى شواهد و قرائن تاریخى نیزاین نظریه و عقیده را تایید مى کند – واللّهالعالم – . پى نوشتها: ……………….) Anotates (…………….. – وفاء الوفا، ج 3، ص 906. یخى شیعه و اهل سنت منعکس گردیده است و آن عبارت است از وصیت و تأکید فاطمه زهرا – سلام الله علیها – بر این که پیکر پاکش شبانه دفن شود و قبر مطهرش پنهان و مخفى گردد. در صحیح بخارى و صحیح مسلم، در ضمن نقل جریان اختلافِ نظر حضرت زهرا – س – با اقدام و عملکرد ابوبکر در مورد فدک و ارث رسول خدا – ص – از عایشه چنین آمده است: «فوجدت فاطمة على أبى بکر فى ذلک فحجرته فلم تکلمه حتى توفیت و عاشت بعدالنّبى – ص – ستة اشهر، فلما توفیت دفنها زوجها على لیلاً و لم یؤذن بها أبابکر و صلّى علیها».نص – صحیح بخارى، کتاب المغازى، باب غزوه خیبر، ح 3998؛ صحیح مسلم، کتاب الجهاد و السیر، ح 1759. همسرش على، ابوبکر را از وفات وى مطلع نساخت و خودش بر پیکر او نماز خواند و شبانه دفن نمود.»
ابن عبدالبر مى گوید: «وکانت اشارت على زوجها أن یدفنها لیلاً»لاص: – استیعاب مطبوع در حاشیه اصابه، ج 4، ص 379. بحارالانوار، ج 43، ص 210. اى عمو! درخواست من این است که اجازه دهى از پیشنهاد تو در این مورد صرفنظر کنم؛ زیرا خود فاطمه بر من وصیت نموده است که مراسم تدفین وى مخفیانه انجام پذیرد.» مرحوم شیخ مفید از حسین بن على – ع – نقل مى کند: «فلمّا حضرتها الوفاة وصت امیرالمؤمنین ان یتولّى امرها و یدفنها لیلاً و یعفى قبرها، فتولّى ذلک امیرالمؤمنین و دَفنها و عفى موضع قبرها».ص – امالى مفید، ص 146. و بنابراین بعضى از روایات، امیر مؤمنان – ع – بر چهل قبر در بقیع آب پاشید و شبیه هفت قبر به وجود آورد تا قبر حضرت زهرا به هیچوجه شناخته نشود.ف – بحارالانوار، ج 43، ص 183. – در آینده توضیح خواهیم داد که از قرن ششم این خانه مجدداً با نرده کشى اطراف آن، بطورىکه امروز مىبینیم، از مسجد مجزّا و محوطه آن مشخص شده است. نقل چند روایت اکتفا مىکنیم: 1 – مرحوم صدوق از ابى نصر بزنطى نقل مىکند که از امام ابوالحسن على بن موسى الرضا – علیهالسلام – از محل قبر فاطمه – علیهاالسلام – سؤال نمودم، فرمود: «دُفِنَت فى بیتها فلمّا زادت بنو امیة فى المسجد صارت فى المسجد».ف – عیون الأخبار الرضا، ج 1، ص 311. این روایت را مرحوم کلینى ابن شهرآشوبش و علامه مجلسىى نیز نقل کرده اند. – اصول کافى، ج 1، ص 461. مناقب، ج 3، ص 365. بحارالأنوار، ج 100، ص 191. 2 – همچنین بزنطى نقل مىکند از حضرت رضا – ع – سؤال کردم که فاطمه دختر رسول خدا – ص – در کجا دفن شده است؟ فرمود: «شخصى همین موضوع را در مجلسى که على بن موسى8 نیز حاضر بود از جعفر بن محمد – عیسى بن موسى از محدّثین و علماى اهل سنت و معاصر با امام صادق – علیهالسلام – است.
نک : تهذیب التّهذیب. نقل بحارالأنوار، ج 100، ص 192. 3 – سید بن طاووس – ره – از کتاب: «المسائل واجوبتها من الأمه» در ضمن سؤالهایى که از امام على الهادى – ع – کتباً به عمل آمده است، این مطلب را نقل مى کند که: محمد همدانى مىگوید: به آن حضرت نوشتم: «اگر صلاح مى دانید مرا از محل دفن مادرتان فاطمه آگاه سازید که آیا در داخل مدینه است یا همانگونه که مردم مى گویند در بقیع قرار دارد؟ آن حضرت در جواب من نوشت: «هى مع جدّى صلوت اللّه علیه»خ . – اقبال الاعمال، ص 623. – غربى و محدوده اصلى داخل مسجد. علیک یا حبیباللّه…».، – این زیارت همان زیارت معروف است که در کتب ادعیه و زیارات نقل شده است، به انضمام صلوات مخصوص براى هر یک از معصومین – علیهم السلام – . سپس مى گوید: «چون در اخبار و احادیث، زیارت مشخصى براى حضرت فاطمه – سلام اللّه علیها – نیافتم، براى کسانى که کتاب مرا مى خوانند، همان زیارت را مى پسندم که براى خود پسندیدم».ک – من لایحضره الفقیه، به تصحیح على اکبر غفارى، ج 2، ص 574 – 572. زیارت معروف: «یا ممتحنة امتحنک اللّه الّذى خلقک…» را مرحوم علامه مجلسى در مزار بحار از طریق محمد عریضى، از امام باقر – ع – نقل نموده است.
لابد این زیارت منقول، به دست مرحوم صدوق نرسیده و یا در سند آن مناقشه فرموده است. وى در معانى الأخبار مى گوید: «قول صحیح از نظر من در مورد قبر فاطمه – سلام اللّه علیها – مضمون همان روایت است که پدرم از طریق محمد بن عطار از حضرت رضا – علیهالسلام – نقل نموده است که فاطمه زهرا در داخل خانه اش دفن شد و این خانه به هنگام توسعه مسجد، به وسیله بنى امیه به مسجد منضم گردید.» – معانى الأخبار، ص 268. 2 – نظریه شیخ مفید – ره – : مرحوم شیخ مفید (متوفاى 413 ه . ق.) مىگوید: «ثمّ قف بالروضة و زر فاطمة – علیهاالسلام – فانّها هناک مقبورة»گ «پس از زیارت رسول – مقنعه، طبع دبیرخانه کنگره شیخ مفید، ص 459. 460 ه . ق.) مىگوید: «اصوب انها مدفونة فى دارها او فى الروضة».ًّ – مناقب ابن شهرآشوب، ج 3، ص 365. 4 – نظریه طبرسى – ره – : مرحوم طبرسى از اعلام قرن ششم، پس از اشاره به اختلاف نظر در مدفن آن حضرت، مى گوید: «والقول الأول بعید و القولان الآخران اشبه»: اما قوم اوّل که آن حضرت در بقیع مدفون است، بعید است و دو قول دیگر که در داخل خانهاش و یا در روضه دفن شده است صحیح به نظر مىرسد».ن – اعلام الورى، ص 159. 5 – نظریه سید بن طاووس – ره – : سید بن طاووس (متوفاى 673 ه . ق.) مىگوید: «والظّاهر انّ ضریحها المقدس فى بیتها المکلّل بالآیات و المعجزات».ن – اقبال، ص 224. و همو پس از روایتىکه بصورت مکتوب از امام هادى – ع – نقل شده استه مىگوید: «این – این سومین روایت از روایاتى است که ما نقل نمودیم. گفتار صریح و نص واضح از امام هادى – ع – ، به تنهایى کفایت مىکند در اینکه: فاطمه زهرا – سلاماللّه علیها – در کنار مدفن رسول خدا – ص – به خاک سپرده شده است و نه در جاى دیگر.»ذ – اقبال، ص 623. 6 – نظریه علامه مجلسى – ره – و توضیح او در مورد روضه: علامه مجلسى (متوفاى 1110 ه . ق.) مىگوید: «همانگونه که در کتاب مزار بیان کردهایم، اصحّ اقوال این است که آن حضرت در داخل خانهاش دفن گردیده است».پ – بحار، ج 43، ص 188. لیها – مدفونة فى بیتها و قد قدمنا الأخبار فى ذلک».ًّ – بحار، ج 100، ص 193. و آن مرحوم در مورد روضه که در بعضى از اخبار و در لسان علما وارد شده و این احتمال را مطرح نمودهاند که: آن حضرت ممکن است در «روضه» دفن شده باشد و همانگونه که در بعضى از احادیث نبوى – ص – آمده است، روضه را هم به فاصله منبر و بیت رسول خدا – ص – منحصر دانسته اند، چنین توضیح مى دهد که منظور از روضه که در روایت ابن ابى عمیر آمده است، یک مفهوم و معناى وسیعى است که شامل خانه فاطمه زهرا – علیهاالسلام – نیز مى گردد.
منظور از روضه – همان. علیها – . نظر علماى اهل سنت: علماى اهل سنت در مورد مدفن حضرت زهرا – سلام اللّه علیها – داراى سه قول مى باشند: 1 – در بیت خودش گذشته از این که دفن شدن حضرت زهرا در داخل بیت خود در ضمن روایاتى از طریق اهل سنت آمده، در منابع آنان از امام باقر و امام صادق – علیهماالسلام – نیز نقل گردیده است.ی- حماد بن عیسى عن الباقر – ع – : «دفن على فاطمة – رض – لیلاً فى منزلها الّذى دخل فى المسجد». عن عبداللّه بن ابراهیم انّ جعفر بن محمد کان یقول: قبرت فاطمه – رض – فى بیتها الّذى ادخله عمر بن عبدالعزیز فى المسجد». این دو روایت را ابن شبه در تاریخ المدینه ج 1، ص 106 و 107 و سمهودى در وفاءالوفا ج 3، ص 902 نقل نموده اند. ن شبه از قدیمى ترین مورخ و مدینه شناس عبدالعزیزث نقل مى کند که وى – وى اوّلین مدینه شناسى است که در این موضوع تألیفى هم داشته و در سال 199 در قید حیات بوده است. مى گفت: «انّها دفنت فى بیتها و صنع بها ما صنع برسولاللّه – ص – انّها دفنت فى موضع فراشها».» – تاریخ المدینه، ج 1، ص 108. 2 – در بقیع عدّهاى دیگر از علماى اهل سنت نیز مى گویند: «آن حضرت در بقیع ولى در خارج از حرم ائمه – علیهم السلام – به خاک سپرده شده است».
و این گروه نظرات و احتمالات مختلفى را مطرح ساخته اند؛ زیرا بعضى مى گویند در زاویه بیرونى خانه عقیل، که به بقیع منتهى مى گردد، دفن شده است. و بعضى دیگر مى گویند در مقابل کوچه اى که به نام کوچه نبیه بوده به خاک سپرده شده و بعضى دیگر در بیت الأحزان که مسجد فاطمه نامیده مى شد، معرفى نموده اند. و اقوال دیگرى که مجموعاً به شش قول بالغ مى گردد. – این اقوال را ابن شبه در تاریخ المدینه، ج 1، ص 105 و 106 و سمهودى در وفاءالوفا ج 3، ص 901 نقل نموده اند. الب مختلف در مدفن حضرت زهرا مى گوید: «از آنچه گفتیم، چنین بهدست مى آیدکه قبرآن حضرت دربقیع و درکنار قبر حسنبن على – ع – است».ة – وفاء الوفا ج 3، ص 901. مدینه شناس معروف ابن نجار (متوفاى 643 ه . ق.) پس از نقل وصیت امام مجتبى – ع – که: «ادفنونى الى جنب امّى فاطمة بالمقبرة» مى گوید: «بنابراین قبر فاطمه – علیهاالسلام – در کنار قبر فرزندش حسن و در زیر قبه است».ن – اخبار المدینه، ص 154. – عمدة الاخبار، ص 154. و اکثر نویسندگان گذشته و معاصر8 همان مطلب را تکرار کرده و مدفن آن حضرت را در – مانند على حافظ در کتاب خود فصول من تاریخ المدینه، ص 168. موارد دیگر، ناقض این برداشت و مؤید این است.
فاطمه اى که در حرم بقیع دفن شده، فاطمه بنت اسد است و نه فاطمه زهرا – سلام اللّه علیها – . از این موارد مىتوان گفتار این مورخان در محل دفن جناب عباس عمومى پیامبر را ذکر نمود. که ابن شبه و سمهودى از قدیمترین مدینه شناس؛ عبدالعزیز چنین نقل مى کند: «دفن العباس بن عبدالمطلب عند قبر فاطمة بنت اسد بن هاشم فى اول مقابر بنى هاشم التى فى دار عقیل». – تاریخ المدینه، ج 1، ص 127؛ وفاءالوفا، ج 3، ص 910. عباسى در ضمن نقل متن بالا گفتار دیگرى را از ابن حبانس مى آورد که وى در مورد تشییع – ابن حبان از بزرگترین محدّثان و علماى اهل سنت در قرن چهارم (متوفاى 354) مى باشد و کتاب او از بهترین کتابهاى حدیث به شمار مى آید. تصریح کرده است: «… دفن بالبقیع عند جدّته فاطمة بنت اسد بن هاشم».ًّ – عمدة الأخبار، ص 153. مرمر چنین مىگوید: «و على قبورهم فى هذا الموضع من البقیع، رخامةٌ علیها مکتوب: بسماللّه الرّحمان الرحیم، الحمدلِلّه مبید الأمم و محى الرمم، هذا قبر فاطمة بنت رسول اللّه – صلّى اللّه علیه و سلّم – سیدة نساءالعالمین و قبر الحسن بن على بن ابىطالب و على بن الحسین بن على بن ابىطالب و محمد بن على و جعفر بن محمد – رضىاللّه عنهم – ».خ . – مروج الذهب ج 3، ص 297؛ سمهودى در وفاءالوفا ج 3، ص 905 مىگوید: این گفتار مسعودى متعلّق به سال 332 ه . ق. مىباشد. – توصیف مدینه، به نقل از فصلنامه میقات حج شماره 5، ص 117. و اما در مورد اصل قبر محب الدین طبرى (متوفاى 696 ه . ق.) پس از آن که این مطلب را از ابن عبدالبر (متوفاى 463 ه . ق.) نقل مى کند که: «در کنار قبر امام مجتبى – ع – که معروف و مشخص است، اثر قبرى منتسب به فاطمه وجود ندارد»، مى گوید: «یکى از صلحا و برادران مؤمن بر من نقل نمود که ابوالعباس مرسى به هنگام زیارت بقیع، در مقابل سمت قبله، داخل قبه عباس (حرم بقیع) مىایستاد و به فاطمه سلام مى گفت و بر وى از راه مکاشفه ظاهر شده بود که قبر فاطمه در داخل این حرم و در این سمت بوده است».
طبرى اضافه مى کند: «و من با اعتماد بر صحت نقل این فرد صالح و مؤمن، قبر فاطمه را به همین ترتیب زیارت مى نمودم…».ص1. – ذخائرالعقبى، ص 54. و از محدّثین و شخصیت هاى معروف علمى هستند،ث . – محمد بن عبدالبر قرطبى مالکى (متوفى 463 ه . ق.) از شخصیت هاى علمى و داراى کتاب ها و تألیفات متعددى است، از معروفترین آنها «استیعاب فى اسماء الأصحاب» مى باشد. این کتاب در پاورقى «الإصابه» در مصر چاپ شده است.. محبالدین طبرى مکى شافى، محدث و مفتى حرم مکه، مؤلف کتاب «الأحکام و ذخایر العقبى» مى باشد، وفات وى در سال 674 یا 694 واقع شده است. تشتت گفتار از سوى مورّخان مى باشیم؛ زیرا گاهى مى گویند: «محل دفن فاطمه بنت اسد، مسجد فاطمه – علیهاالسلام – (بیت الأحزان) است».ة7 – تاریخ المدینه، ج 1، ص 123. و گاهى مىگویند که: «پیکر وى در «روحاء» و در کنار قبر ابراهیم و عثمان بن مظعون دفن شده است».ز7 – وفاءالوفا، ج 3، ص 895. جه عدهاى از زائران بودند ولى در این چند سال اخیر، به علت توسعه بقیع در داخل بقیع قرار گرفتند و اینک اثرى از آنها باقى نیست. فه مىکند: «اصلاً معلوم نیست این محل جزء بقیع باشد؛ زیرا بطورى که در آینده خواهیم گفت، محل دفن عثمان جزء بقیع نبوده و این محل که در انتهاى کوچه اى در قسمت شمالى قبر عثمان قرار گرفته به طریق اولى جزء بقیع نخواهد بود».ة 7 – وفاء الوفا، ج 3، ص 893. مشابه همین مطلب را احمد عباسى در عمدةالاخبار آورده سپس به کیفیت شهادت و محل دفن سعد بن معاذ اشاره مىکند و مىگوید: «مدفن سعد بن معاذ به مدفنى که در خارج بقیع به فاطمه بنت اسد منسوب است، بیشتر قابل تطبیق است تا خود فاطمه بنت اسد».ن7 – عمدة الاخبار، ص 153 و 157. هرا – س – یکى از خانه هاى متعددى است که طبق دستور رسول خدا – ص – در کنار مسجد آن بزرگوار ساخته شده بود.
مورّخان مى گویند: این خانه ها و حجره ها در قسمت شرقى و شمالى و در سمت جنوبى مسجد قرار داشتند،» که هر یک از آنها به یکى از همسران رسول خدا اختصاص داشت؛ همانگونه که حجره – الدرة الثمینة فى الأخبار المدینة، ص 73. یامبر اکرم در اوقاتى که در خانه عایشه بسر مى برد، از همین روزنه با اهل بیت صحبت و از فاطمه و حسنین تفقد و دلجویى مى فرمود که پس از مدتى به عللى و طبق درخواست حضرت زهرا – س – مسدود گردید. ؟ – وفاء الوفا، ج 2، ص 466. حوّلات و دگرگونی هایى در اثر توسعه و عِلل دیگر به وجود آمده است ولى بطورى که اشاره گردید، هدف ما در اینجا فقط تذکر و یادآورى تغییر و تحوّلى است که در بیت فاطمه – ع – به وجود آمده است. ولید بن عبدالملک خلیفه اموىک؟ که در سال 88 به قصد سفر حج وارد مدینه شده بود، به – دوران خلافت وى ده سال از 86 تا 96 هجرى بوده است. انه امیر مؤمنان معلوم مى گردد.
و باز ذهبى نقل مى کند که ولید کتباً دستور داد که به حسن بن حسن یکصد تازیانه بزنند و یک روز تمام در معرض تماشاى مردم قرار دهند و در نامه اش آمده بود: «واللّه انا قاتله» و امام سجاد – ع – کلمات فرج را به او تعلیم فرمود تا از توطئه اى که براى شکستن شخصیت وى طراحى شده بود، نجات یافت. – وفاء الوفا، ج 2، ص 466. کامل ابن اثیر و تاریخ یعقوبى و سایر منابع تاریخى و مشروح آن در البدایة و النهایه، در حوادث سال 88 نقل شده است. ى دیوارهاى موجود در اطراف حجره و مرقد مطهر رسول خدا را نیز برداشت و براى مشخص شدن مرقد مطهر به جاى دیوار قبلى، محدوده آن را با سنگ هاى سیاه رنگى، شبیه به سنگهاى دیوار کعبه ولى صاف و تراشیده شده، دیوارکشى نمود.ةاً – ارتفاع این دیوار تقریباً شش متر و نیم و عرض آن شصت سانتىمتر بوده است. را در فاصله یک متر و نیم زیارت کنند و در اطراف مرقد شریف و در محل بیت فاطمه – ع – و سایر بیوت نماز بخوانند و گفتار ائمه هدى – علیهم السلام – و محدثان و مورّخان در مقاطع مختلف، بیانگر این حالت و ناظر به این تحول و دگرگونى و تخریب بیت فاطمه و ضمیمه شدن آن به مسجد است که به دستور ولید انجام گرفته است.
ولى در سال 668 به دستور پادشاه مصر، ملک ظاهر ببرس بندقدارىذاً در میان ستون هایى که در چهار طرف مرقد مطهر قرار داشت، شبکه چوبینى به ارتفاع – وى از سلاطین مقتدر مصر و از کسانى بود که به مسائل اساسى مذهبى توجه بیشترى داشت، از همین رو توانست درسال 665 با یک برنامه وسیع، همه عقاید و مذاهب فقهى اهل سنت را به چهار مذهب معروف منحصر نماید. نک : خطط مقریزى، ج 2، ص 344. نصب شبکه به وسیله ملک ظاهر در وفاء الوفا، ج 2، ص 604 و فصول من تاریخ المدینه، ص 126 آمده است. اخبار مدینةالرسول، ص 76. در زمان فعلى، خانه فاطمه در داخل مقصوره و محدوده واقع شده و داراى محرابى است که در پشت حجره پیامبر – ص – قرار گرفته است». ظاهراً منظور ابن نجار از «مقصوره» – که قبل از تاریخ نصب شبکه در اطراف بیت فاطمه – سلام اللّه علیها – بوده است – همان دیوارى است که در زمان عمر بن عبدالعزیز در قسمت شمالى مرقد شریف نبوى – ص – ایجاد شده بود که با نصب شبکه، این دیواره نیز برداشته شده است.
متن گفتار ابن نجار را سمهودى نقل کرده و اضافه مى کند: «محرابى که ابن نجار از آن یاد نموده که در پشت حجره عایشه قرار دارد، در قسمت مقدم این محراب، محلى هست که مردم، آنجا را به عنوان «قبر فاطمه – ع -» مى شناسند و بر این نقطه احترام زیادى قائلند و از قدم گذاشتن بر این محوطه امتناع مى ورزند».لاً – وفاء الوفا، ج 2، ص 469. همانگونه که سمهودى اشاره نموده در داخل بیت فاطمه، نقطه مشخصى به عنوان محل قبر آن حضرت شناخته مى شده و از گفتار علامه مجلسى – ره – معلوم مى شود که در قرن هاى گذشته و در زمان آن مرحوم، علامت قبرى نیز به عنوان قبر فاطمه در این نقطه وجود داشته است و امروز هم – بحار، ج 100، ص 193. شدن وى در همان دارکبرى به وقوع پیوست. همانگونه که منزل دیگرى متعلق به ابوبکر بود و در مقابل خانه کوچک عثمان قرار داشت و او هم در همین منزل از دنیا رفت8پ و منازل دیگرى نیز بود که به سایر صحابه تعلق داشت و در – در مورد این بیوت نک : تاریخ ابن شبه، ج 1، ص 235 و 242؛ وفاء الوفا ج 2، ص 731. گذشته اشاره نمودیم که محل دفن ائمه بقیع، خانهاى بود متعلق به عقیل؛ همانگونه که در آینده خواهیم گفت، صفیه عمّه رسول خدا در محلى که متصل به خانه مغیرة بن شعبه بود، دفن گردیده است و ظاهراً جمله معروف در معرفى بقیع که در میان مدینه شناسان اشتهار دارد «شرقی ها نخل و غربی ها بیوت»پ اشاره به همین بیوت است. – تاریخ ابن نجار، ص 152؛ عمدة الاخبار، ص 151؛ وفاء الوفا، ج 3، ص 889.
منازل نیز متعلّق به امیر مؤمنان – علیهالسلام – بود. به عنوان تأیید این موضوع، متن چند جمله تاریخى را در اینجا نقل مى کنیم: 1 – ابن شبه قدیمترین مدینه شناس در این مورد مى گوید: «واتخذ على بن ابیطالب بالمدینة دارین احدایهما دخلت فى مسجد رسول اللّه ص و هى منزل فاطمة بنت رسول اللّه التى تسکن فیها و الأخرى دار على التى بالبقیع و هى بایدى ولد على على حوزالصدقة»:لا پ – به نقل سمهودى در وفاءالوفا، ج 2، ص 469. على رغم دقّت نظر و صداقت و امانت در نقل سمهودى، که زبانزد مورّخان است، این مطلب راکه وى از ابن شبه نقل نموده است در نسخه چهار جلدى – که از تاریخ ابن شبه در اختیار ماست – با بررسى مکرر به دست نیامد و دلیل آن همان است که مصحح این کتاب در صفحات اول آن تذکر داده است که نسخه موجود در اختیار وى از نظر خط غیرخوانا و در مطالب و صفحاتش سقط فراوان وجود داشته است.
على بن ابیطالب براى خود در مدینه دو خانه اختیار کرده بود؛ یکى همان خانه اى است که در داخل مسجد قرار گرفت و آن همان خانه فاطمه دختر رسول خداست که در آن سکونت مى فرمود و دیگرى خانه اى است که در کنار بقیع واقع شده بود و این خانه جزء موقوفات آن حضرت و در دست فرزندان او بود». 2 – ابن نجار (متوفاى 643 ه . ق.) از سعید بن جبیر نقل مى کند که: «رأیت قبر الحسن بن على بن ابیطالب فى فم الزقاق الّذى بین دار نبیه و بین دار على بن ابیطالب»قپ. – اخبار المدینه، ج 1، ص 54. نه حجرا مکتوباً علیه، هذا قبر رمله بنت صخر».و پ – همان، ص 155؛ وفاء الوفا، ج 3، ص 912. از حسن بن على بن عبیداللّه نقل شده: موقعى که خانه خود را در داخل منزل على بن ابیطالب خراب مى کرد، قطعه سنگى پیدا نمود که در آن این جمله نوشته شده بود: «هذا قبر رملة بنت صخر». 4 – در مورد تخریب بیت فاطمه – علیهاالسلام – آمده است که حسن بن حسن و همسرش فاطمه بنت الحسین چون مجبور به ترک حجره فاطمه شدند، این حجره را ترک نموده و به خانه على بن ابیطالب منتقل شدند (فخرجوا منه حتى اتو دار على نهاراً).پ – وفاء الوفا، ج 2، ص 466. و این خانه همانند سایر املاک و باغات و چشمه ها، جزء صدقات و موقوفات آن حضرت بود که تولیت این خانه را هم به ترتیب به فرزندانش امام مجتبى و حسین بن على – ع – محول و کیفیت بهرهبردارى از آن را مشخص فرموده بود. س – موقوفات امیرمؤمنان در منابع تاریخى، مانند تاریخ ابن شبه، ج 1، ص 229 – 219 آمده است و او متن وقف نامه جالب آن حضرت را که در جمادى الأولى سال 39 تنظیم فرموده، نقل نموده است و از جملات این وقفنامه است: «و انّه یقوم على ذلک حسن بن على… و ان حدث بحسن حدث و حسین حى فانه الى حسین بن على و ان حسین بن على یفعل مثلالذى امرت به حسناً…».
اجتماع عده اى از مهاجرین و انصار در مخالفت با بیعت ابوبکر، هجوم به خانه امیر مؤمنان و احراق درب آن خانه،خس دوران نقاهت حضرت زهرا و ملاقات ها و حوادثى که در این دوران اتفاق افتاده و – حادثه هجوم به خانه فاطمه زهرا و احراق باب آن حضرت در منابع تاریخى اهل سنت، از جمله در منابع زیر آمده است. تاریخ طبرى حوادث سال 11 هجرى. الإمامه و السّیاسة، ج 1، ص 11؛ عقدالفرید، چاپ مصر، ج 3، ص 64؛ تاریخ یعقوبى، ج 2، ص 126.