دین اسلام دینی سیاسی است و فقه، یعنی علم مناسک و احکام آن نیز ناگزیر وجه سیاسی دارد، در نتیجه، منظومة احکام اسلامی (فقه) به گونهای چینش شدهاند که تحقق کامل آنها جز در قالب تأسیس حکومت اسلامی مدینه میسر نمیشد اما بهرغم وضوح در تعامل دو حوزة فقه و سیاست در عصر پیامبر تعامل این دو امروزه بر ما چندان روشن نیست (سؤال) البته نباید فراموش کرد که فهم رابطة فقه و سیاست تنها در نگرش منظومهای به احکام اسلامی، دستیافتنی است.
(فرضیه) این امر روشن است که پاسخ به سؤال پیشگفته ما را در دستیابی به ابزارها، خصایص، اهداف، نیات و … در گذر از «جامعة قبیلهمحور» حجاز به «جامعة ولیّمحور» مدینه رهنمون میشود. (هدف) در پژوهش حاضر تلاش میشود فقه سیاسی اسلامی در نخستین دورة خود یعنی عصر پیامبر از زاویة قدرتزاییاش در حوزة سیاست، بازبینی گردد.
(روش) از نتایج مقاله میتوان به این نکته اشاره کرد که با درکِ پسینی نمیتوان به تعامل فقه و سیاست در عصر پیامبر دست یافت اما راه برای اجرای فقه سیاسی در حکومت اسلامی در دوران معاصر با درکِ پیشینی رابطة فقه و سیاست میسر است. (یافته)
برای مشاهده متن کامل مقاله فایل را دانلود نمایید.