مجتمع آموزش عالی تاریخ سیره و تمدن اسلامی
جستجو
Close this search box.
سخن تاریخ و یادداشت/ واکاوی آزادی مطبوعات در کلام امام خمینی‌(ره)

دکتر مرتضی شیرودی جانشین سردبیر فصل نامه سخن تاریخ و مدیر سایت سخن تاریخ در یادداشتی در خبرگزاری فارس عنوان کرد: مطبوعات به عنوان ابزار آگاه سازی و و وسیله ارشاد کنندگی، جایی محکم در گفتارهای امام خمینی(ره) دارد. او آزادی مطلق نشریات را برای اطلاع رسانی و هدایتگری می پذیرد، لیکن از خیانت و توطئه آن به طور جدی و بدون اغماض جلوگیری می کند.

روزنامه ارتباط و یا “ریلیشن”(Relation) در ژوئن 1605 در شهر استراسبورگ (Strasbourg) آلمان آن زمان و فرانسه امروز، پا به عرصه وجود نهاد. ریلیشن نخستین روزنامه جهان نبوده است، ولی اولین نشریه عمومی به شمار می رفت که اختصاص به اخبار دربار پادشاه، دولت محلی و مدح این و آن نداشت و همه گونه مطلب درباره هرکس را که احساس می کرد، کاری کرده و یا این می توانسته کاری بکند ولی نکرده بود، منتشر می ساخت و نشریه ای بود فروشی و با بهای معین. از این رو به مفهوم روزنامه های امروزی، بسیار نزدیک است.

تداوم روزنامه نویسی، موضوع تازه ای را دامن زد که جریده نام یافت که در فلسفه وجودی اش، بر این امر تأکید می شد که تمام مردم، حق ابراز نظر، گفتن و نوشتن در رسانه‌ها را دارند. در ادامه، اعلامیه جهانی حقوق بشر، اشاره دارد که: هر کسی از نظر قانونی حق ابراز نظر دارد. این قانون، مشتمل برحق ابراز نظر بدون هیچ گونه مداخله از جانب دولت‌ها و یا افراد ذی نفع است. بدین سان، مطبوعات و جراید، مهمترین عرصه اظهار نظر آزادانه در ابعاد بیان، قلم و … درآمدند.

امام خمینی(ره) مطبوعات را “مدرسه سیار”ی می دید که وظیفه اش آگاهی بخشیدن به مردم است تا حدی که از انحراف آنان ممانعت نماید و این خواست مردم بود و روزنامه ها هم باید هرچه ملت می خواستند، بنویسند نه هرچه روشنفکرهای غرب زده می گفتند.

مطبوعات، وسیله ای است در تنویر افکار عمومی و آزادند به عرضه مسائل سیاسی و اجتماعی داخلی و خارجی بپردازند و این آزادی، “مطلق” است.1 کارویژه مطبوعات، کمک به انسان سازی و تمدن سازی است. ترویج “آزادی سالم” و واقعیت نگاری، از وظایف مطبوعات است. به واقع، مطبوعات” لسان یک مملکت است”2 و نیز، آبروی یک مملکت به آن، وابسته است. مقاله نویسان روزنامه، مجازند با مردم سخن بگویند و عقاید خود را به همگان ارائه نمایند.3 کار دیگر روزنامه نویسی، افشاگری جرایم، جنایت ها، خیانت ها و نیز، داوری و قضاوت و محاکمه کردن است. در واقع، روزنامه نگار، نوعی ” قاضی سیاسی”  و روزنامه نگاری، شکلی از قضاوتگری سیاسی است.4 مطبوعات حافظ مصالح و منافع ملی اند، در تحکیم انسجام اجتماعی می کوشند5  و خاصیت بسیج کنندگی ملی را در وفاق همگانی به کار می گیرند. آزادی قلم، بیان، اندیشه و عقیده، مصداق های خود را در مطبوعات می یابد و این آزادی، تسهیل کننده راه رشد در ابعاد اخلاقی اقتصادی کشور است. روزنامه ها بر پایه نقشه راه ملت، حرکت می کنند و در تأمین خواسته های آن می کوشند، به عرضه درست باورهای کمک کننده به تعالی زمینی و آسمانی مردم همت می گمارند.6

مطبوعات آزادند تا برای حفظ آزادی تلاش نمایند و نگه دار استقلال کشور باشند. فلسفه ذاتی مطبوعات ایجاد تحول در ملت و به ویژه جوانان است.7 لیکن، مطبوعات آن چیزی نیست که: توطئه کنند، خواسته های اجانب را تبلیغ نمایند و به حمایت از دشمنان ملت بپردازند.8 مطبوعات نباید به وسیله ایی برای ضرر زدن به منافع ملت تبدیل شوند و منافع خود را با منافع غربی ها گره بزنند، و بدین سان به خیانت مبادرت ورزند.9 پس از انقلاب، چند ماهی، همه قلم ها و  همه روزنامه ها آزاد بودند اما زمانی که ثابت شد، خارجیان از آنها حمایت می کنند، به کنترل درآمدند، البته دلیل اصلی کنترل روزنامه، تنها پشتیبانی خارجی ها نبود بلکه علت مهم آن، حرکت آنان در مسیر منفعت های اجانب بود. در این دوره، قلم، دست دشمن بود و قلمی که دست دشمن باشد از سرنیزه ها بدتر است.10 امام به مطبوعات غرب به ویژه آن مقداری که به ایران پس از انقلاب اسلامی مربوط می شود، بدان علت می تازد که: دروغ می گویند و اراجیف می نویسند.11

  گرچه صحیح نویسی مطبوعات مهم است ولی باید رسیدگی به محتوای مطبوعات متهم و اقدام علیه آنان، نه از طریق اشخاص غیرمسئول بلکه از طریق مراجع قضایی صورت بگیرد،12  افرادی که قدرت تشخیص و تمییز محتوای مجرمانه را از غیر آن دارند. ملت هم داور و قاضی است و دادگاه ها فقط نظر آنان را انعکاس می دهند.13 به هر روی، امام مطبوعات را از دروغ پراکنی، بیهوده گویی، شایعه افکنی، غیر واقع نمایی،14 مسامحه گرایی، فسادپروری، تفرقه انگیزی، تحریک آفرینی15  باز می دارد.

اجمال سخن این است که: مطبوعات به عنوان ابزار آگاه سازی و و وسیله ارشاد کنندگی، جایی محکم در گفتارهای امام دارد. او آزادی مطلق نشریات را برای اطلاع رسانی و هدایتگری می پذیرد، لیکن از خیانت و توطئه آن به طور جدی و بدون اغماض جلوگیری می کند،16 یعنی: تا زمانی که آزادی اندیشه به آزادی توطئه و روزنامه نگار به توطئه گر تبدیل نشده، مطبوعات آزادند.17 تأکید می کند: “مجله باید در خدمت کشور باشد، خدمت به  کشور این است که تربیت کند… انسان برومند [را]… و انسان متفکر درست کند.”

تردیدی نیست که امام بر استواری نظم سیاسی و اجتماعی بر قانون، اشاره می کند و با سیستمی که در آن، قانون نیست، پشت می نماید. او تنها راه دور شدن از توتالیتر را عمل به قانون می شمارد و بی قانونی را در کنار استبداد ترسیم می نهد. قانون در زبان امام، دو صورت دارد. صورت مشروطه و سیرت مشروعه.18

هدف او به خدمت گرفتن ابزار مدرن مطبوعات در “خدمت مصالح عالیه اسلام و کشور”19  است. او مطبوعات را “مدرسه سیار”ی می دید که وظیفه اش آگاهی بخشیدن به مردم است تا حدی که از انحراف آنان ممانعت نماید و این خواست مردم بود20 و روزنامه ها هم باید هرچه ملت می خواستند، بنویسند نه هرچه روشنفکرهای غرب زده می گفتند.21 امام مجادله می کند اغلب با هرچه، آنان می گویند، نه اغلب با هرچه را که آنان ساخته اند. اگر بیشتر آنچه را که می گویند، بعد ضد فرهنگی دارد و بیشتر آنچه را که می سازند، وجه تمدنی دارد. تمدن بی روح است و این فرهنگ است که به آن روح می دهد. اولی چون روح ندارد به خدمت درمی آید و دومی چون روح دارد، به خدمتش می گیرند.

تردیدی نیست که امام بر استواری نظم سیاسی و اجتماعی بر قانون، اشاره می کند و با سیستمی که در آن، قانون نیست، پشت می نماید. او تنها راه دور شدن از توتالیتر را عمل به قانون می شمارد و بی قانونی را در کنار استبداد ترسیم می نهد. قانون در زبان امام، دو صورت دارد. صورت مشروطه و سیرت مشروعه. در اولی مردم و در دومی خدا، رکن رکین اند. لاجرم باید گفت: نظام سیاسی امام یک نظام غیراستبدادی است از آن رو که بر قواعد مورد نظر خدا –مردم حرکت می کند. آزادی را نیز همین گونه باید تحلیل کرد. آزادی به ساختمانی می ماند که گاه مجلس بزم است و گاه محفل رزم. بزمی که شرف ملتی را بر باد می دهد و رزمی که عزت ملی می آفریند. این دو را می توان آزادی مطلق/ آزادی سالم یا آزادی منفی/ آزادی مثبت نامید البته نه مثل آنچه را که آیزایا برلین(Isaiah Berlin)، آزادی منفی و مثبت نامیده است.22 ساختارشکنی امام از مطبوعات، همپای شالوده شکنی آزادی است. بنابراین، نباید تعجب کرد که مطبوعات معطوف به سعادت بشر، تربیت انسان، واقعیت نگاری و … با حرکت در مدار نقشه راه ملت دین دار مرضای امام  باشد.

پی نوشت ها:

1.صحیفه امام(ره)، جلد 10، ص422.(سخنرانی در جمع گروهی از دانش آموزان مدارس تهران در 11 آبان 1358).

2. همان، ج10، ص245.(مصاحبه با پنج خبرنگار اروپایی در 8 آذر 1358).

3. همان، ج11، ص192-191.(سخنرانی در جمع اساتید دانشگاه تهران در 14 دی 1358).

4. همان، ص32.(مصاحبه با تعدادی از خبرنگاران مسلمان اروپایی در 26 آذر 1358).

5. همان، ج9، ص2.(پیام به مردم کردستان در6 شهریور 1358).

6. همان، ج8، ص22.(سخنرانی در جمع مسئولان و کارکنان مجله خواندنی ها در 14 تیر 1358).

7. همان، ص25-24.

8. همان، ج10،ص104.(سخنرانی در جمع گروهی از دانش آموزان مدارس تهران در 11 آبان 1358).

9. همان، ص109.(سخنرانی برای دانشجویان دانشکده علوم و ادبیات در 11 آبان 1358).

10. همان، ج11، ص32.(مصاحبه با تعدادی از خبرنگاران مسلمان اروپایی در 26 آذر 1358).

11. همان، ج10، ص245.(مصاحبه با پنج خبرنگار اروپایی در 8 آذر 1358).

12. همان، ج9، ص2.(پیام به مردم کردستان در6 شهریور 1358).

13. همان، ص86.(مصاحبه با اوریانا فالاچی در 21 شهریور 1358).

14. همان، ج8، ص221.(پیام به ملت ایران در آستانه انتخابات مجلس خبرگان در 8 مرداد 1358).

15. همان، ص285.(پیام در رابطه با مسأله کردستان در 6 شهریور 1358).

16. همان، ج9، ص2.(پیام به مردم کردستان در6 شهریور 1358).

17. همان، ص86.(مصاحبه با اوریانا فالاچی در 21 شهریور 1358).

18. همان، ج8، ص24.(سخنرانی در جمع مسئولان و کارکنان مجله خواندنی ها در 14 تیر 1358).

19. همان، ص219.(پیام به مناسبت حلول ماه مبارک رمضان در 3 مرداد 1358).

20. امام خمینی(ره)، کوثر، همان، ج2، ص14.(سخنرانی در دیدار با شمس آل احمد و سردبیر روزنامه اطلاعات در 26 اردیبهشت 1359)

21. همان.

22. برلین، آیزایا، در جست و جوى آزادى، ترجمه خجسته کیا (تهران: نشر گفتار، 1373) ص98.

منبع: خبرگزاری فارس

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *