نمونه انسان کامل
راستی اگر بتوان یک انسان کاملی را در چهره یک زن معرّفی نمود. تنها مصداق کامل، صدیقه کبری فاطمه زهرا(س) است.
امام راحل در این زمینه می گوید: «(ولادت فاطمه زهرا(س)) روز بزرگی است، یک زن در دنیا آمد که مقابل همه مردان است. یک زن به دنیا آمد که نمونه انسان است. یک زن به دنیا آمد که تمام هویّت انسانی در او جلوه گر است.»(1)
در جای دیگر می گوید: «روز ولادت سرتاسر سعادت صدیقه طاهره که والاترین روز برای انتخاب روز زن است…این ولادت با سعادت در زمان و محیطی واقع شد که زن به عنوان یک انسان مطرح نبود و وجود او موجب سرافکندگی خاندانش در نزد اقوام مختلف جاهلیّت به شمار می رفت. در چنین محیط فاسد و وحشتزایی، پیامبر بزرگ اسلام دست زن را گرفت و از منجلاب عادات جاهلیّت نجات بخشید…این مولود شریف است، تا نشان دهد که زن، بزرگی ویژه ای در جامعه دارد که اگر برتر از مرد نباشد، کمتر نیست.»(2)
فاطمه زهرا معجزه تاریخ و افتخار عالم وجود
آنگاه که خداوند خواست انسان را بوجود آورد خطاب به ملائکه فرمود: «انّی جاعلٌ فی الارض خلیفةٌ قالوا اتجعل فیها من یفسد فیها و یسفک الدّماء…؛(3) و هنگامی که گفت پروردگار تو به فرشتگان، من در روی زمین جانشین (نماینده ای) قرار خواهم داد. فرشتگان گفتند: آیا کسی در آن قرار می دهی که فساد و خونریزی کند؟!» ولی خداوند با نشان دادن حقیقت انسان و مقام خلیفة اللهی ملائکه را متوجه نمود که این موجود غیر از موجودات قبلی است. این موجود خلیفه خدا، امانت دار الهی و باعث افتخار خداوندی است.
یکی از کسانی که خداوند بوجود او به ملائکه فخر فروشی کرد و فرمود: «انظروا الی امتی فاطمه سیّدة امائی قائمة بین یدی ترتعد فرائصها من خیفتی و قد اقبلت بقلبها علی عبادتی…؛(4) نگاه کنید به کنیزم فاطمه، بانوی کنیزان من که چگونه در مقابل من ایستاده و از خوف من بندهای (بدن) او می لرزد و با قلب خود (و تمام توجّه) به عبادت من روی آورده است.»
امام راحل با توجّه به دریافت این عظمت صدیقه کبری است که می گوید: «…روز بیستم جمادی الثانی…روز پر افتخار ولادت زنی که از معجزات تاریخ و افتخارات عالم وجود است.» در بخش دیگر می گوید: «مبارک باد بر ملّت عظیم الشأن ایران بویژه زنان بزرگوار «روز مبارک زن» روز شرافت عنصر تابناک که زیربنای فضیلتهای انسانی و ارزشهای والای خلیفة اللّه در جهان است.»(5)
مقامات معنوی فاطمه(س)
حضرت فاطمه هرچند مقام اجرایی چون نبوت و امامت نداشت ولی به تمام مقامات معنوی که برای یک بشر ممکن است دست یافته بود. امام راحل با توجّه به احاطه فقهی و فلسفی و عرفانی که دارد به خوبی ابعاد وجودی و مقامات معنوی آن حضرت را تبیین نموده است:
«اصولاً رسول اکرم(ص) و ائمه (ع) طبق روایاتی که داریم قبل از این عالم انواری بوده اند.(6) در ظل عرش؛ و در انعقاد نطفه و «طینت» از بقیّه مردم امتیاز داشته اند، و مقاماتی دارند الی ماشاءاللّه. چنان که در «روایات معراج» جبرئیل عرض می کند:«لو دنوت انملة لاحرقت؛(7) اگر به اندازه بند انگشتی نزید می شدم سوخته بودم.»(8) یا این فرمایش که: «انّ لنامع اللّه حالاتٌ لایسعه ملکٌ مقرّبٌ و لا نبیٌّ مرسل؛(9)(ما با خدا حالاتی داریم که نه فرشته مقرّب و نه پیامبر مرسل توان آن را ندارد.)» این جزء اصول مذهب ماست که ائمه(ع) چنین مقاماتی دارند، قبل از آنکه موضوع حکومت در میان باشد. چنان که به حسب روایات این مقامات معنوی برای حضرت زهرا سلام اللّه علیها هم هست. با اینکه آن حضرت نه حاکم است و نه قاضی و نه خلیفه. این مقامات سوای وظیفه حکومت است. لذا وقتی می گوییم حضرت زهرا علیها السلام قاضی و خلیفه نیست لازمه اش این نیست که مثل من و شماست، یا بر ما برتری معنوی ندارد.»(10)
درباره شخصیّت ملکوتی و ابعاد معنوی آن بانو می گوید: «تمام ابعادی که برای زن متصوّر است و برای یک انسان متصوّر است در فاطمه زهرا سلام اللّه علیها جلوه کرده و بوده است. یک زن معمولی نبوده است، یک زن روحانی، یک زن ملکوتی، یک انسان به تمام معنا انسان، تمام نسخه انسانیّت، تمام حقیقت زن، تمام انسان، او زن معمولی نیست، او موجود ملکوتی است که در عالم به صورت انسان ظاهر شده است، بلکه موجود الهی جبروتی در صورت یک زن ظاهر شده است…تمام هویتهای کمالی که در انسان متصوّر است و در زن تصوّر دارد تمام در این زن است… زنی که تمام خاصه های انبیاء در اوست. زنی که اگر مرد بود، نبی بود، زنی که اگر مرد بود، به جای رسول اللّه… انسانی است که به تمام معنا انسان، زنی است به تمام معنا زن. از برای زن ابعاد مختلفه است؛ چنانچه برای مرد، و برای انسان. این صورت طبیعی نازلترین مرتبه انسان است و نازلترین مرتبه مرد است؛ لکن از همین مرتبه نازل حرکت به سوی کمال است…»(11)
عجز از بیان فضائل زهرا(س)
یک دهان خواهم به پهنای فلک
تا که گویم وصف آن رشک ملک(12)
بیان تمام ابعاد شخصیتی آن حضرت از توان یک انسان غیر معصوم خارج است.
در این باره در کلام امام راحل می خوانیم: «روز ولادت فاطمه زهرا سلام اللّه علیهاست زنی که افتخار خاندان وحی (است) و چون خورشیدی بر تارک اسلام عزیز می درخشد. زنی که فضائل او همطراز از فضایل بی نهایت پیغمبر اکرم(ص) و خاندان عصمت و طهارت بود. زنی
که هر کسی با هر کسی با هر بینش درباره او گفتاری دارد و از عهده ستایش او برنیامده که احادیثی که از خاندان وحی رسیده به اندازه فهم مستمعان بوده و دریا را در کوزه ای نتواند گنجاند، و دیگران هرچه گفته اند به مقدار فهم خود بوده، نه به اندازه مرتبت او. پس اولی آنکه از این وادی شگفت درگذریم.»(13)
به این جهت در روایت آمده که حضرت صادق (ع) فرمود: «وهی الصدیقة الکبری و علی معرفتها دارت القرون الاولی؛(14) او صدیقه کبری است که بر محور شناخت او قرنهای گذشته دور زده است.»
بالاترین فضیلت بانو
درباره برترین فضیلت فاطمه هر کسی سخنی گفته است، عدّه ای برتری آن بانو را در عصمت او دانسته و گروهی در حکمت و دانش او و جمعی در این که در میان پنج تن آل عبا قرار گرفته خصوصاً در داستان مباهله(15) ولی امام برترین فضیلت صدیقه اطهر را نزول مکرر جبرئیل امین در محضر آن بانو می داند.
«من راجع به حضرت صدیقه سلام اللّه علیها خودم را قاصر می دانم که ذکری بکنم، فقط اکتفا می کنم به یک روایت که در کافی(16) شریفه است و با سند معتبر نقل شده است و آن روایت این است که حضرت صادق(ع) می فرماید: فاطمه سلام اللّه علیها بعد از پدرش 75 روز زنده بودند در این دنیا، و حزن و شدّت بر ایشان غلبه داشت و جبرئیل امین می آمد خدمت ایشان و به ایشان تعزیت عرض می کرد و مسائلی از آینده نقل می کرد. ظاهر روایت این است که در این 75 روز مراوده ای بوده است، یعنی رفت و آمد جبرئیل زیاد بوده است و گمان ندارم که غیر از طبقه اوّل از انبیای عظام درباره کسی این طور وارد شده باشد که ظرف 75 روز جبرئیل امین رفت و آمد داشته است و مسائل را در آتیه ای که واقع می شده است، مسائل را ذکر کرده است و آنچه که به ذرّیه او می رسیده است در آتیه، ذکر کرده است و حضرت امیر هم آنها را نوشته است…مسأله آمدن جبرئیل برای کسی یک مسأله ساده نیست. خیال نشود که جبرئیل برای هر کسی می آید و امکان دارد بیاید، این یک تناسب لازم است بین روح آن کسی که جبرئیل می خواهد بیاید و مقام جبرئیل که روح اعظم است… این تناسب بین جبرئیل که روح اعظم است و انبیای درجه اوّل بوده است مثل رسول خدا و موسی و عیسی و ابراهیم و امثال اینها، بین همه کس نبوده است، بعد از این هم بین کسی دیگر نشده است.
حتّی درباره ائمه هم من ندیده ام که وارد شده باشد این طور که جبرئیل بر آنها نازل شده باشد، فقط این است که برای حضرت زهرا سلام اللّه علیها ست… یکی از مسائلی که گفته است راجع به مسائلی است که در عهد ذریه بلند پایه او حضرت صاحب سلام اللّه علیه است برای او ذکر کرده است که مسائل ایران جزو آن مسائل باشد، ما نمی دانیم، ممکن است. در هر صورت من این شرافت و فضیلت را از همه فضایلی که برای حضرت زهرا ذکر کرده اند با اینکه آنها هم فضائل بزرگی است این فضیلت را من بالاتر از همه می دانم که برای غیر انبیاء علیهم السلام آن هم نه همه انبیاء، برای طبقه بالای انبیاء علیهم السلام و بعض از اولیایی که در رتبه آنها هست، برای کسی دیگر حاصل نشده و با این تعبیری که مراوده داشته است جبرئیل در این هفتاد و چند روز، برای هیچ کس تا کنون واقع نشده و این از فضایلی است که از مختصات حضرت صدیقه سلام اللّه علیها است.»(17)
خالی از لطف نیست که به نمونه ای از این روایات اشاره شود، حضرت صادق (ع) فرمود: «فاطمة بنت رسول اللّه کانت محدّثةً و لم تکن نبیّةً انّما سمّیت فاطمة محدّثةً لانّ الملائکة کانت تهبط من السّماء فتنادیها کما تنادی مریم بنت عمرانٍ…؛(18) فاطمه دختر رسول خدا محدّثه بودند پیامبر فاطمه را از این جهت محدّثه نامیده اند که فرشتگان از آسمان بر او نازل می شدند و با او همانند مریم دختر عمران گفتگو داشتند.»
و در جای دیگر فرمود: «فاطمه بعد از رحلت پیامبر اکرم(ص) 75 روز بیشتر زنده نماند، و غم جانسوز داغ پدر قلب او را لبریز کرده بود، به این جهت جبرئیل پی در پی به حضورش می رسید و او را در عزای پدر تسلیت می گفت.»(19)
فاطمه لیلة القدر قرآن
فاطمه لیلة القدر ناشناخته است که قدر و منزلت و قبر و مرقد او بر مردم مخفی و ناشناخته است چنان که زمان دقیق لیلة القدر و قدر و منزلت آن بر مردم پوشیده می باشد.
حضرت امام صادق(ع) فرمود: «انّا انزلناه فی لیلة القدر، اللیلة فاطمة و القدر:اللّه، فمن عرف فاطمة حقّ معرفتها فقد ادرک لیلة القدر،….سمیّت فاطمة لانّ الخلق فطموا عن معرفتها؛(20) (اینکه خداوند می فرماید:) ما قرآن را در شب قدر نازل کردیم (مراد از) شب، فاطمه و مراد از قدر، خداوند است. در نتیجه هر کسی فاطمه را آنچنان که باید بشناسد، به حقیقت، شب قدر را درک نموده است، و… و اینکه فاطمه، فاطمه نامیده شده است برای این است که مخلوق از (کنه) معرفت او عاجز است.»
مرحوم امام به همین نکته اشاره دارد آنجا که می گوید: «دلالت بر آنچه احتمال دادیم از حقیقت لیلة القدر می کند حدیث شریف طولانی که در تفسیر برهان از کافی شریف نقل فرموده و در آن حدیث است که نصرانی گفت به حضرت موسی بن جعفر که تفسیر باطن حم * والکتاب المبین * انّا انزلناه فی لیلة مبارکة منذرین * فیها یفرق کلّ امر حکیم(21) چیست، فرمود: امّا حم محمد صلی اللّه علیه و آله است و امّا کتاب مبین امیرالمؤمنین علی است. و اما لیلة فاطمه علیها السلام است.»(22)(23)
فضیلت تسبیحات صدیقه طاهره
در فضیلت تسبیحات فاطمه زهرا(س) روایات فراوانی وارد شده است. امام صادق(ع) فرمود: «من سبّح تسبیح فاطمة الزهراء قبل ان یثنی رجلیه من صلاة الفریضة غفر اللّه له؛(24) هر کس تسبیح فاطمه را قبل از آنکه از حالت نماز فارغ شود بگوید، خداوند او را می آمرزد.»
و همچنین حضرت صادق (ع) بارها فرمود: «تسبیح فاطمة فی کلّ یومٍ فی دبر کلّ صلاةٍ احبّ الیّ من الف رکعةٍ فی کلّ یومٍ؛(25) تسبیح فاطمه زهرا(س) در هر روز بعد از هر نماز نزد من محبوب تر از هزار رکعت نماز در هر روز است.»
امام راحل (ره) در این زمینه می گوید:
«و از جمله تعقیبات شریفه، تسبیحات صدیقه طاهره سلام اللّه علیها است که رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله به آن معظمه تعلیم فرمود. و آن افضل تعقیبات است».(26)
در حدیث است که اگر چیزی افضل از آن بود، رسول خدا صلی اللّه علیه و آله آن را به فاطمه علیها السلام عطا می فرمود.»(27)
خانه زهرا(س)
راستی کجای دنیا خانه و خانواده مانند خانه زهرا(س) می توان یافت که پدر خانه معصوم، همسر، معصومه، فرزندان ذکور معصوم، و دختران او نیز بهترین الگو برای جامعه اسلامی است.
رهبر کبیر انقلاب در این زمینه در چند بخش سخنان ارزشمند و عمیقی دارد که به آنها اشاره می شود:
1 عظمت خانه فاطمه علیها السلام
روایتی که در تفسیر برهان(28) از حضرت باقر نقل (می) کند؛ و این روایت چون روایت شریفی است و به معارف چندی اشاره فرموده و از اسرار مهمّه کشف فرمود، ما تیمناً عین آن حدیث را ذکر می کنیم: «قال رحمه اللّه، و عن الشّیخ ابی جعفر الطوسی، عن رجاله، عن عبداللّه بن عجلان السکونی، قال سمعت ابا جعفر علیه السلام یقول: بیت علیٍّ و فاطمة حجرةٌ رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و سقف بیتهم عرش ربّ العالمین. و فی قعر بیوتهم فرجة مکشوطةٌ الی العرش معراج الوحی، و الملائکة تنزل علیهم بالوحی صباحاً و مسائاً و کلّ ساعةٍ و طرفة عین و الملائکة لاینقطع فوجهم: فوجٌ ینزل، و فوجٌ یصعد، و انّ اللّه تبارک و تعالی کشف لابراهیم علیه السلام عن السموات حتّی ابصر العرش و زاد اللّه فی قوّة ناظره و انّ اللّه زاد فی قوّة ناظر محمّدٍ و علیٍّ و فاطمة و الحسن و الحسین علیهم السلام و کانوا یبصرون العرش و لایجدون لبیوتهم سقفاً غیر العرش؛ فبیوتهم مسقّفةٌ بعرش الرّحمن و معارج الملائکة و الرّوح فیها باذن ربّهم من کلّ امرٍ سلامٌ قال، قلت: من کلّ سلامٌ؟ قال: بکلّ امرٍ، فقلت هذا التنزیل؟ قال: نعم؛(29) صاحب برهان از شیخ طوسی تا می رسد به امام باقر(ع) نقل نموده، که عبداللّه بن عجلان گفت که از امام باقر(ع) شنیدم که می فرمود: «خانه علی و فاطمه حجره رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله و سقف خانه شان عرش رب العالمین، و در انتهای خانه هاشان شکافی است که از آن تا عرش، پرده از معراج وحی برداشته شده، و ملائکه صبح و شام و هر ساعتی و هر لحظه با وحی بر آنان نازل می شوند و فرشته فوج ملائکه فرود آینده قطع نمی شود، گروهی فرود می آیند و دسته ای بالا می روند. همانا خداوند تبارک و تعالی برای ابراهیم از آسمانها پرده برداشت تا آنکه عرش را دید و خدا به قوّت دیده او افزود، و همانا خداوند بر قوّت دیده محمد، علی، فاطمه،حسن و حسین (علیهم السلام) نیز بیفزود (چنانکه) عرش را مشاهده می کردند و جز عرش سرپوشی برای خانه هایشان نمی دیدند، خانه هاشان به عرش رحمان مسقف است و معراجهای ملائکه و روح در خانه های ایشان است، به اذن پروردگارشان من کل ّ امر سلام. راوی می گوید پرسیدم: من کلّ امر سلام؟ فرمود: بکل امر. عرض کردم: این چنین نازل شد؟ فرمود: آری.»
2 تجلّی حق در خانه فاطمه
«این خانه کوچک فاطمه سلام اللّه علیها و این افرادی که در آن خانه تربیت شد که بر حسب عدد چهار پنج نفر بودند به حسب واقع تمام قدرت حق تعالی را تجلّی دادند، خدمتهایی کردند که ما را و شما را و همه بشر را به اعجاب در آورده است.»(30)
3 پرورش یافتگان خانه فاطمه
«زنی که در حجره ای کوچک و محقّر، انسانهایی تربیت کرد که نورشان از بسیط خاک تا آن سوی افلاک و از عالم ملک تا آن سوی ملکوت اعلی می درخشد. صلوات و سلام خداوند تعالی بر این حجره محقّر که جلوه گاه نور عظمت الهی و پرورشگاه زبدگان اولاد آدم است.»(31)
4 برکات خانه فاطمه
«ما یک کوخ چهار پنج نفری در صدر اسلام داشتیم، آن کوخ فاطمه زهرا سلام اللّه علیها است از این کوخها(32) هم محقرتر بوده لکن برکات این چی است؟ برکات این کوخ چند نفری آن قدر است که عالم را پر کرده است از نورانیت و بسیار راه دارد تا انسان به آن برکات برسد. این کوخ نشینان در کوخ محقّر، در ناحیه معنویات آن قدر در مرتبه بالا بودند که دست ملکوتیها هم به آن نمی رسد، و در جنبه های تربیتی آن قدر (بالا) بوده است که هرچه انسان می بیند برکات در بلاد مسلمین هست و خصوصاً در مثل بلاد ماها، اینها از برکت آنهاست.»(33)
خالی از لطف نیست برای توضیح سخنان امام راحل به سخنانی از فخر رازی توجه شود او می گوید: «قول سوّم این است که این سوره (کوثر) به عنوان رد بر کسانی نازل شده که عدم وجود اولاد را بر پیغمبر اکرم(ص) خرده می گرفتند، بنابراین معنی سوره این است که خداوند به او نسلی می دهد که در طول زمان باقی می ماند، ببین چه اندازه از اهل بیت را شهید کردند، در عین حال جهانی مملو از آنها است. این در حالی است که از بنی امیّه (که دشمنان اسلام بودند) شخص قابل ذکری در دنیا باقی نماند. سپس بنگر و ببین از علمای بزرگ در میان آنها است باقر و صادق و رضا و نفس زکیّه.»(34)
5 سادگی خانه زهرا (س)
زندگی ساده زهرا و خانه او الگویی است برای همه آنانی که ادعای شیعه گری دارند. در این زمینه حضرت امام(ره) می گوید: «حضرت امیر سلام اللّه علیه که خلیفه مسلمین بود، خلیفه یک مملکتی که شاید ده مقابل مملکت ایران بود، از حجاز تا مصر، آفریقا کذا (و) یک مقدار هم از اروپا، این خلیفه الهی وقتی توی جمعیّت بود مثل همه ما که نشسته ایم با هم، این هم (35) زیر پاییش نبود، همین بود که یک پوست داشتند به حسب نقل یک پوست داشتند که شب خودش و حضرت فاطمه رویش می خوابیدند، و روز روی همین پوست علوفه شترش را می ریخت. پیغمبر هم همین شیوه را داشت. اسلام این است.»(36)
الگو بودن زهرا(س)
زهرا زن کامله و نمونه ای است که بخوبی می تواند برای جامعه اسلامی ما الگو واسوه باشد.
«الگو حضرت زهرا سلام اللّه علیها است. الگو پیغمبر اسلام است. ما وقتی مملکتمان اسلامی است وقتی می توانیم ادعا کنیم که جمهوری اسلامی داریم، که تمام این معانی که در اسلام است تحقق پیدا بکند.»(37)
الگو بودن زهرا(س) در جهات مختلفی مطرح است: در اخلاق و رفتار، عمل کردن به اسلام، قیام در مقابل حکومتهای ظالم، عفاف و پاکی. امام راحل نیز به این جهات اشاره دارد که اهم آن را منعکس می کنیم:
1 سیره عملی آن حضرت
«ما باید سرمشق از این خاندان بگیریم: بانوان ما از بانوانشان و مردان ما از مردانشان، بلکه همه از همه آنها، آنها زندگی خودشان را وقف کردند از برای طرفداری مظلومین و احیای سنّت الهی. ما باید تبعیّت کنیم و زندگی خود را برای آنها قرار بدهیم. کسی که تاریخ اسلام را می داند، می داند که این خاندان هر یکی شان مثل یک انسان کامل، بلکه بالاتر، یک انسان الهی روحانی، برای ملّتها و مستضعفین قیام کردند در مقابل کسانی که می خواستند مستضعفین را از بین ببرند.»(38)
2 یادگیری اسلام از رفتار فاطمه(س) و فرزندان او
«کوشش کنید در تهذیب اخلاق و در وادار کردن دوستانتان به تهذیب اخلاق، کوشش کنید که در مقابل آن جنایاتی که بر شما وارد شد عکس العمل نشان بدهید در حفظ همه حیثیاتی که حیثیّت بزرگ زن است، آن طوری که زن مزید، حضرت زهرا سلام اللّه علیها بود. همه باید به او اقتدا کنید و کنیم و همه باید دستورمان را از اسلام به وسیله او و فرزندان او بگیریم و همان طوری که او بوده است، باشید. و در علم و تقوا کوشش کنید که علم به هیچ کس انحصار ندارد علم مال همه است، تقوا مال همه است. و کوشش برای رسیدن به علم و تقوا وظیفه همه ماست و همه شماست.»(39)
3 اقتدا به حضرت زهرا در زهد و تقوا
«اگر شما زنها هم و زنهای ما هم همه، کشور ما همه، پذیرفتند که امروز روز زن است، یعنی روز تولّد حضرت زهرا که آن کمال و آن وضعیّت را دارد، پذیرفتند که روز زن است، به عهده شما مسائل بزرگی (خواهد آمد) از قبیل مجاهده، که حضرت مجاهده داشته است.
حضرت به اندازه خودش که در این ظرف کوتاه مجاهده داشته است. مخاطبه داشته است با حکومتهای وقت، محاکمه می کرده است، حکومتهای وقت را، شما باید اقتداء به او بکنید تا پذیرفته باشید که این روز، روز زن است، یعنی روز تولد این حضرت، روز زن است. زهد و تقوا و همه چیزهایی که داشته است و عفافی که او داشته است و همه چیز، شما باید اگر پذیرا شدید آنها را تبعیّت کنید و اگر تبعیّت نکردید، بدانید که شما در روز زن نیستید…»(40)
عکس العمل شدید در مقابل اهانت به زهرا(س)
اهانت به مقدّسات و شخصیّت های برتر، همچون انبیاء و امامان اختصاص به زمان ما ندارد در طول تاریخ این اهانت ها وجود داشته، و نسبت به پیشوایان اسلامی نیز وجود داشته و دارد، اسلام برای برخورد با این مسائل هم جنبه هدایتی و فرهنگی دارد، و هم جنبه قهری و تعزیری.
در طول سالهای بعد از انقلاب اهانت به پیامبر و معصومان بیشتر شده است. امام خمینی (ره) بر اثر آشنایی با عمق دستورات اسلامی و زمان شناسی در این موارد قاطعانه بدون هیچ ملاحظه ای دستورات اسلام را آن چنان که هست درباره آنان بیان نمود. نمونه بارز آن را در صدور حکم اعدام سلمان رشدی که به پیامبر اکرم(ص) توهین کرد می توان دید. و همین طور درباره آن فردی که نسبت به فاطمه زهرا(س) توهین نمود، این حکم را صادر نمود.
«با کمال تأسف و تأثر روز گذشته(41) از صدای جمهوری اسلامی ایران مطلبی در مورد الگوی زن پخش گردیده است که انسان شرم دارد بازگو نماید. فردی که این مطلب را پخش کرده است تعزیر و اخراج می گردد، و دست اندرکاران آن تعزیر خواهند شد.
در صورتی که ثابت شود قصد توهین در کار بوده است، بلاشک فرد توهین کننده محکوم به اعدام است. اگر بار دیگر از اینگونه قضایا تکرار گردد، موجب تنبیه و توبیخ و مجازات شدید و جدّی مسؤولین بالای صدا و سیما خواهد شد…»(42)
در نتیجه امام راحل به مسئله جامعیّت ابعاد وجودی حضرت زهرا(س) مقامات معنوی، عظمت خانه و تربیت شدگان خانه او، الگو و اسوه بودن آن بانو در جامعه اسلامی سخت توجه و تأکید داشته است و در مقابل اهانت به آن بانو قاطعانه برخورد نموده است.
پی نوشت ها:
1. صحیفه امام، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ج 2، تهران، 1379، ج 7، ص 341، تاریخ سخنرانی 58/2/27.
2. همان، ج 14، ص 316، تاریخ 60/2/4.
3. سوره بقره، آیه 30.
4. بحار الانوار، محمد باقر مجلسی، بیروت، داراحیاء التراث، ج 28، ص 37، باب 2.
5. صحیفه ج 16، ص 192، تاریخ 1361/1/25 پیام به مردم.
6. بحارالانوار، محمد باقر مجلسی، داراحیاء التراث، ج 25، ص 103 – 101.
7. همان، ج 18، ص 382، باب اثبات المعراج، ح 85.
8. ترجمه از امام نیست.
9. بحار،محمد باقر مجلسی، ج 18، ص 360 باب 3 الاربعین، محمد باقر مجلسی، ص 177، شرح حدیث 15.
10. ولایت فقیه، امام، مؤسسه تنظیم ونشر آثار امام خمینی، ج 12، ص 54 53.
11. صحیفه امام، همان، ج 7، ص 327، تاریخ 58/2/26.
12. مولوی.
13. صحیفه، ج 12، ص 274.
14. بحارالانوار، ج 43، ص 105.
15. ر.ک: فاطمه زهرا علیها السلام بهجة قلب المصطفی، رحمان همدانی، تهران، نشر المرضیه، دوم، 1372، ص 9 به بعد.
16. اصول کافی کلینی، ج 2، ص 355.
17. صحیفه امام، ج 20، ص 6 – 4، تاریخ 64/12/11؛ تبیان دفتر هشتم، جایگاه زن در اندیشه امام خمینی، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، دهم 1386، ص 10 – 9.
18. بحارالانوار، ج 26، ص 76 – 75.
19. بحارالانوار، ج 22، ص 546 و ج 26، ص 41؛ اصول کافی، ج 1، ص 241.
20. بحارالانوار، ج 43،ص 65.
21. حم، سوگند به کتاب روشن، ما آن را در شبی مبارک فرستادیم، همانا ما بیم دهنده بوده ایم، در آن شب هر امر استوار تفصیل و تبیین می شود.(دخان، 4 – 1).
22. اصول کافی، کلینی، ج 2، ص 326؛ کتاب الحجة، باب مولد النبی، ح 4.
23.تبیان دفتر هشتم، ص 6؛ آداب الصلوة، امام خمینی، تهران، مؤسسه تنظیم آثار، ج 1378 8، ص 378 – 377.
24. کلینی، کافی، تهران دارالکتب الاسلامیّه، ج 2، ص 342.
25. مکارم الاخلاق، حسین طبرسی، بیروت، مؤسسة الاعلمی للمطبوعات، ص 281.
26. فروغ کافی، ج 3، ص 343، ح 14.
27. آداب الصلوة، ص 337؛ تبیان، ص 6.
28. تفسیر برهان، ج 4، ص 487.
29. تبیان، دفتر هشتم، ص 14 – 13 ؛ آداب الصلوة، ص 330.
30. تبیان، ص 12، صحیفه امام، ج 16، ص 60/12/18 87.
31. صحیفه امام، ج 16، ص 192؛ تبیان، ص 12، تاریخ 61/1/25.
32. اشاره به خانه محل سکونت خودشان.
33. تبیان، ص 13 ؛ صحیفه امام، ج 17، ص 373، تاریخ 62/1/1.
34. تفسیر فخر رازی، ج 32، ص 124، به نقل از تفسیر نمونه، مکارم شیرازی دارالکتب الاسلامیه، 1370، ج 27، ص 376.
35. اشاره به زیرانداز خودشان در قم.
36. تبیان، دفتر هشتم، ص 11؛ صحیفه امام، ج 8، ص 429 – 428، تاریخ 58/4/13.
37. همان، ص 14؛ صحیفه امام، ج 7، ص 533، تاریخ 58/3/8.
38. تبیان، دفتر هفتم، ص 14؛ صحیفه امام، ج 6، ص 530، تاریخ 58/1/22.
39. همان، ص 16؛ همان، ج 19، ص 184، تاریخ 63/12/22.
40. همان، دفتر هشتم، ص 16؛ صحیفه امام، ج 20، ص 7 – 6، تاریخ 64/12/11.
41. هشتم بهمن، 1367 ه.ش.
42.تبیان، ص 17 – 16 ؛ صحیفه امام، ج 21، ص 67/11/19 251.
منبع: پاسدار اسلام،خرداد 1388، شماره 330.