چکیده:
یکی از مسائل مهم تاریخ معاصر مواجهه تمدن اسلامی با تمدن غرب است بررسی رویکردهای اندیشمندان و عالمان دینی مسلمان نسبت به تمدن دارای اهمیت است چون بر اساس آن شناخت میتوان ماهیت تمدنهای رقیب را به دست آورد در این تحقیق روی کردهای مختلف همچون روی کرد تقابل و روی کرد تعامل عالمان شیعه (از 1850م تا 1950م) مورد بررسی قرار گرفته است در این نوشته روش تحقیق کتاب خانهای مورد استفاده قرار گرفته است و سعی شده است از منابع دست اول در مورد مواضع نظری و عملی عالمان شیعه نیمه اول قرن نوزدهم و نیمه اول قرن بیستم استفاده شود.
یافتههای این تحقیق این است که مواضع نظری و عملی عالمان شیعه بر اساس شناخت آنان از تمدن غرب شکل گرفت و آنان برای اتخاذ مواضع از مبانی فقهی و کلامی استفاده کردند شناخت برخی عالمان دینی از تمدن غرب شناخت کامل و دقیقی نبوده آنان وقتی با تمدن غرب مواجهه شدند بیشتر مواضع تقابلی را در پیش گرفتند در مقابل آنان برخی عالمان شیعه دوره مورد بحث بر اساس شناخت خود که از تمدن غرب داشتند طبق مبانی فقهی و کلامی تا حدودی با تمدن غرب روی کرد تعاملی را در پیش گرفتند از برخی مظاهر مثبت تمدن غرب استفاده کردند و مردم را هم به سوی آن هدایت کردند.
الاسلام یعلنو و لایعلی علیه، اصل حرمت دوستی با کفار، اصل لاضرر و لاضرار، اصل حرمت تشبه به کفار اصل نفی سبیل، اصل لزوم سوء ظن نسبت به دشمن اصل از مهمترین مبانی عالمان شیعهای که رویکرد تقابلی را داشتند، میباشد. همین طور از مهمترین پیامدهای رویکرد تعاملی عالمان شیعه استفاده از تکنولوژی، توجه به دانش آموزی و….. میباشد.
نـتـیـجـه گـیـری
در نیمه اول قرن نوزدهم و قرن بیستم اروپاییها در بیشتر مناطق مسلمان نشین سلطهای داشتند چون اروپاییها انگیزه استعماری داشتند به این خاطر عالمان مسلمان منجمله عالمان شیعه هر چند تعامل مستقیم نداشتند از تمدن غرب مسلمانان را بر حضر میداشتند.
طبق نظر صاحب کتاب تاریخ دخانیه بیشتر عالمان شیعه از مسائل سیاسی وفرهنگی جاری زمان خودشان مطلع بودهاند و طبق شناخت و علم خود موضعه ها را گرفتند البته بیشتر عالمان شیعه علیه استعمار غرب موضعه گرفتند و در این زمینه به کارهای عملی دست زدند حتی برخی از عالمان شیعه در جنگها علیه استمار جنگیدند.
اصل “الاسلام یعلنو و لایعلی علیه، اصل حرمت دوستی با کفار؛ اصل “لاضرر و لاضرار”؛ اصل “حرمت تشبه به کفار؛ اصل “نفی سبیل”؛ اصل “لزوم سوء ظن نسبت به دشمنی”؛ اصل عدم ولایت، اصل “ظلم ستیزی” از مهمترین مبانی عالمان شیعهای که رویکرد تقابلی را داشتند، میباشد.
عالمان شیعه در مقابل تمدن غرب در عرصههای مختلف نا فقط واکنش نشان دادند بلکه مواضع نظری و عملی را در پیش گرفتند. یکی از مهمترین عرصهای که عالمان شیعه با غرب مقابله میکردند، عرصهای بود در مقابل با مبلغان مسیحی. جهان مسیحیت بعد از شکست سختی که از لشکر و سپاه اسلام خورده بودند، دنبال فرصتی بودند که سرزمینهای از دست رفته خودشان به آغوش مسیحیت برگردانند.
اروپاییان در نظر مسلمانان پیروان دین مسیحیت حساب میشدند و برخوردی که حاکمان و عالمان ما با آنها بر اساس این نظر بود. البته ناگفته نماند که یک اروپایی سیاسی خودش را مبلغ دین مسیح حساب میکرد و برای تبلیغ کیش خود اهتمام میورزید.
در عرصه فرهنگی هم عالمان شیعه اقدامات عملی دست زدند و اقدامات فرهنگی انجام دادند تا جلوی استعمار غرب را بگیرند برای نیل به این هدف بیمارستان اسلامی را تأسیس کردند تا جلوی تبلیغات علیه اسلام و مسلمین را بگیرند و مسلمانان به بیمارستانهای غربی که در حقیقت مراکز تبلیغ مسیحت بودند رجوع نکنند. حاج آقا نورالله غیر از بالا بردن رفاه مردم، بالا بردن سطح سواد و فرهنگ و اطلاعات مردم تأسیس مدارسی زیادی هم برای قشم عام و برای ایتام احداث کرده بود.
خاستگاه توجه علمای شیعه به غرب در ابتدا، مسائل دینی و سپس، مسائل سیاسی، نظامی و اقتصادی بر آمده از روش اسعماری آن میباشد. حضور غرب در چهره کلامی – مسیحیاش هر چند مقدم بر حضور دیگر چهرههای استعماری آن در جهان اسلام بوده، اما این حضور چندان گسترده و فراگیر نبوده است. انقلاب صنعتی و تولید وسیع کشورهای اروپا، اروپاییان را برای به دست آوردن بازارهای مشرق زمین و تصاحب منابع زیرزمینی ممالک اسلامی که برای توسعه صنایع اروپا ضرورت حیاتی داشت، به تکاپو واداشت و آنها را یکی پس از دیگری به سوی منطقه خاورمیانه و جهان اسلام روان ساخت. روسیه و کشورهای غربی پس از دیگری وارد کشورها و جوامع اسلامی شدند و امتیازات گوناگونی به دست آوردند و ثروت سرشار جهان اسلام را به یغما بردند.
رویارویی سیاسی عالمان شیعه با استعمار را نمیتوان از رویارویی اقتصادی آنها جدا کرد. اساساً یکی از شگردهایی که استعمار در خصوص گشورهای مستعمره خود به کار میگرفت، قبضه کردن شریانهای اقتصادی این کشورهاست. استعمارگران به خوبی میدانستند که اگر بتوانند در مجاری اقتصادی یک کشور مستعمره نفوذ کنند، به راحتی میتوانند باج خواهی سیاسی – فرهنگی هم داشته باشند.
نهضت تنباکو یکی از پر افتخارترین نهضتهای ضد استعماری است که عالمان شیعه آن را جهت مقابله با چهره تمدنی اقتصادی – سیاسی غرب رهبری کردند. از مدتها پیش از نهضت تنباکو، نفوذ غربیها در کشورهای اسلامی مانند ایران رو به فزونی بود.
از جمله نتایج عملی مثبت پیروزی نهضت تنباکو، تأسیس شرکت اسلامیه اصفهان به همت آقا نجفی و برادرش حاج آقا نورالله اصفهانی و همکاری بسیاری از تجار اصفهانی به منظور قطع وابستگی مسلمانان به بیگانگان میباشد. مهمتر اینکه شرکت اسلامیه که آقایان نجفی در اصفهان به انداختند، محدود به اصفهان باقی نماند و بسیار سریع دامنه و گستره فعالیت خود را از حوزه علمیه اصفهان و نیز شهر اصفهان بالاتر برد و سایر شهرها و حتی برخی کشورهای بیگانه نیز شعبه ایجاد کرد.
عدم وابستگی به غرب،2تحریم تولیدات خارجی و رونق تولیدات داخلی، آشکار شدن چهره حقیقی استعمار،عزت مسلمانان،افزایش قدرت روحانیون،امتزاج دین و سیاست،شکست استبداد،الگوگیری،از مهمترین پیامدهای رویکرد تقابلی میباشد.
اصلی اساسی در تعامل علمای شیعه به عنوان طلایه داران و نگهبانان محوری عنصر دین با دنیای غرب، حفظ واژه اسلام یا تشیع بود. به عبارت دیگر در همه مناسبات و تعاملاتی که علمای شیعه با دنیای غرب داشتهاند اعم از شکل رفاقت یا رقابت و ستیز یا سازش – تلاش کردهاند تا بر واژگان نهایی خودشان که همان اسلام (مذهب تشیع) است تحفظ باشند اساس این تحفظ، ملاک ستیز و سازش آنها بوده است که البته به لحاظ تجربه تاریخی در اکثر موارد، کار با غرب، به ستیز میکشیده است تا به سازش.
اصل جواز العمل مع السلطان،اسل عزت اسلام و مسلمین،اصل نفی سبیل،اصل عدم دوستی با کفار،اصل عدم وابستگی به کفار،حدیث اعتلا از مهمترین مبانی عالمانی است که رویکرد تعاملی با تمدن غرب داشتند. عالمان شیعه مقطع زمانی مورد بحث در عرصههای مختلف همچون اقتصادی،فرهنگی،و سیاسی مواضع نظری و عملی را در پیش گرفتند و در این حوزهها تاثیرات زیاده گذاشتند.
مبارزه سیاسی عالمان شیعه با استعمارگران را نمیتوان از مبارزه اقتصادی آنها جدا کرد. اساساً یکی از شگردهایی که استعمار در خصوص گشورهای مستعمره خود به کار میگرفت، قبضه کردن شریانهای اقتصادی این کشورهاست.
تشکیل شرکت اسلامیه اصفهان به قصد تولید کالاهای داخلی در برابر نفوذ اقتصاد و سلطه خارجی، حرکت عمیق و گستردهای بود که اثرات آن چنانچه بالا اشاره شد، به تمامی به شهرهای ایران رسید و حتی شعبههایی از این شرکت در شهرهای مانند لندن (با وکالت حاجی میرزا اسدالله کاشانی و حاجی علی اکبر صاحب شیرازی)، بادکوبه (با وکالت حاجی زین العابدین تقی اوف و اولاد محترم ایشان)، مسکو (با وکالت میرزا محمد جواد مشکی اصفهانی و میرزا علی محمد خان کاشانی مدیر روزنامه ثریا)، استانبول (با وکالت حاجی میرزا آقا امین التجار اصفهانی)، بمبئی (با وکالت حاجی سلطان علی شوشتری و حاجی محمد جواد عرب کرمانی)، کلکته (با وکالت مؤیدالاسلام مدیر روزنامه حبل المتین)، بغداد با وکالت حاجی سید محمد کاظم اصفهانی و حاجی سید حسین اصفهانی)، قاهره، پاریس و … نیز دایر شد.
موضع گیری عالمان شیعه در برابر جریان فکری و فرهنگی غرب متفاوت بود. برخی همراهی و همکاری با آنان را به هیچ روی به مصلحت و مسلمانان نمیدانستند و به تحلیل و تشریح اندیشههای آنان، و ناسازگاری آن با اسلام و آموزههای آن میپرداختند. گروهی دیگر، از عالمان دینی، به این جریان نرمش نشان دادند، به امید آنکه رهبری نهضت تا آخر در اختیار آنان خواهد بود.
برخی عالمان شیعه نیمه اول قرن نوزدهم و قرن بیستم رویکرد تعاملی با غرب داشتند البته مراد از تعامل آنان این نبوده است که همه چیز که تمدن غرب دارد را مسلمانان الگو گیری کنند بلکه بر اساس مبانی فقهی و کلامی آنان در برخی حوزهها نا فقط از تمدن غرب الگو گیری کردند بلکه بعد نظری و عملی از مظاهر تمدن غرب استفاده کردند مواردی که در این زمینه مورد توجه عالمان شیعه قرار گرفت پیامدهای مهم به شمار می آینند.
برخی عالمان شیعه دوره مورد بحث این تحقیق که رویکرد تعاملی با تمدن غرب داشتند بر این نظر بودند که استفاده از تکونولوژی اشکالی ندارد. مثلاً افراد انجمن تبلیغات اسلامی در مجالس خود از بلند گو استفاده میکردند. این طور هم نیست که عالمان شیعه از مظاهر تکنالوژی همیشه تمجید میکردند بلکه تاکید آنان بر چگونگی استفاده از تکنولوژی بوده است به عنوان مثال به نقد ماهنامه دره النجف در زمان مشروطه که به عنوان ارگان فکری حوزه علمیه نجف به چاپ میشد در خصوص نحوه استفاده از علم و تکنیک غربی اشاره کرد.
عالمان شیعه دوره مورد بحث که رویکرد تعاملی با غرب داشتند بر این نظر بودند که این تعامل به گونهای باشد که اصل اسلام و مذهب تشیع حفظ باشد و آنان اجازه نمیدادند که با توجه به مسئله متقتضیات زمانی کسی اصل اسلام و مذهب تشیع را لطمهای بزند پافشاری عالمان دینی بر حفظ اصل اسلام یکی از پیامدهای مهم به شمار میآید.
عالمان دینی شیعه دوره مورد بحث سعی کردند که مردم را منجمله زنان را به دانش آموزی وا دارند برای نیل به این هدف مدارس نوین تأسیس کردند تا در آن مردم درس بخوانند و سطح علمی را بالا ببرند که پیامدهای خوبی در این زمینه داشته است بعنوان شاهد سید محمد طباطبایی مدارس زیادی را تأسیس کرد.
عالمانی که رویکرد تعاملی داشتند با توجه به پیش رفت های غرب مردم را بیدار میکردند و به اندیشه وا میداشتند که یکی از پیامدهای مهم رویکردشان به شمار میآید. شیخ هادی نجم آبادی بر عقل و عقلانیت تاکید میکرد و همین طوری به طرف علم و تحقیق فرا میخواند در زمان خود شیخ هادی نجم آبادی تلاشهای بسیاری کرد تا اثبات کند که دین و سیاست پیوند نا گستگی دارد همین طور ایشان مفهوم عدالت را تبیین میکرد.
در قانون نویسی عالمان شیعی از برخی قوانین غرب استفاده کردند.به رهبری فضل الله بعد از پذیرفتن مشروطه از طرف مظفر الدین شاه عالمان شیعی مشغول به نوشتن نظام نامه شدند که در آن از قانونهای اروپایی هم استفاده کردند. عالمان دینی که بعد از پذیرش مشروطه تدوین نظام نامه را به عهده داشتند بر این امر هم توجه داشتند که هیچ قانونی نوشته نشود که با آموزههای اسلامی سازگار نباشد چون هیتی که تدوین نظام نامه را به عهده داشت در آن از روشن فکران درباریان هم حضور داشتند عالمان دینی قوانینی که با آموزههای اسلام سازگار بود را از قوانین اروپایی الگو گیری کردند.