مجتمع آموزش عالی تاریخ سیره و تمدن اسلامی
جستجو
Close this search box.
یوسفی غروی

 

شفقنا (پایگاه بین المللی همکاری های خبری شیعه) -کارشناس تاریخ اسلام و استاد حوزه علمیه قم کوثر را به معنای نسل پاکیزه از طریق حضرت زهرا(س) دانست و گفت: این مطلب جای توجه دارد که متاسفانه بسیاری از گویندگان مداحان و مرثیه خواهان حضرت زهرا(س) با مقداری مساحمه در تعبیر و سهل انگاری در بیان، تحلیل می شود که حضرت زهرا خودش کوثر است در حالی که در هیچ آیه و روایتی کوثر به معنای خود حضرت زهرا(س) نیامده است.

 

آیت الله محمد هادی یوسفی غروی در گفت و گو با خبرنگار شفقنا در خصوص شبهات موجود پیرامون زندگی حضرت زهرا(س) اظهار کرد: از مطالب و روایات بسیار دایر در مجالس و محافلِ ما شیعیان اهل بیت(ع) موضوع نزول سوره کوثر درباره حضرت زهرا(س) است. مرحوم علامه طباطبایی در کتاب وزین خود “المیزان” که به نظر من جامع ترین تفسیر است هر مطلبی را که درباره کوثر است و در تفاسیر اهل سنت و شیعه آمده را جمع آوری کرده است و عجیب این است که هیچ کدام از این تفاسیر به معنی خود حضرت زهرا (س) نیست بلکه معنی دقیق این است که کوثر در لغت عرب به معنای خیر کثیر است یعنی خیر بسیار، و از نظر مصداق یعنی، نسل کثیر پاکیزه برای پیامبر(ص) از طریق ذریه حضرت زهرا(ع) است.
او ادامه داد: بنابراین اعطیناک در جمله « إِنَّا أَعْطَيْنَاكَ الْكَوْثَرَ » «ما کوثر را به تو خواهیم داد» به معنی ماضی یعنی فعل گذشته نیست بلکه از قبیل این است که در مقام فعل مستقبل تاکید می شود یعنی فعلی که راجع به آینده است که آن را به لفظ ماضی تعبیر می کنند چون فعل آینده آمد و شد، آمد و نیامد دارد اما فعل گذشته چیزی که انجام یافته است. بنابراین مطلبی را که مربوط به آینده است به لفظ گذشته تعبیر می کنند تا نشانه از حتمی واقع شدن باشد.

یوسفی غروی کوثر را به معنای نسل پاکیزه از طریق حضرت زهرا(س) دانست و گفت: پس اعطیناک در اینجا به معنای “نعطیک” است ما به تو خیر کثیر خواهیم داد، یعنی نسل کثیر پاکیزه، تا روز قیامت فرزندان پاکیزه طیب و طاهری خواهیم داد. آن وقت این ذریه کثیر طیب و طاهر از طریق حضرت زهرا(س) است. انتساب این نسل کثیر طیب به پیامبر(ص)، از طریق دخترت حضرت زهرا(س) است بنابراین معنای صحیح این است که حضرت زهرا(س) منبع و مادر کوثر است سرچشمه کوثر است نه اینکه خود او کوثر باشد. این مطلب جای توجه دارد که متاسفانه بسیاری از گویندگان مداحان و مرثیه خواهان حضرت زهرا(س) با مقداری مساحمه در تعبیر و سهل انگاری در بیان، تحلیل می کنند که حضرت زهرا خودش کوثر است در حالی که در هیچ آیه و روایتی کوثر به معنای خود حضرت زهرا(س) نیامده است. در تمام بیست معنی که مرحوم علامه در تفسیر المیزان شمرده هیچ کدام به معنای خود حضرت زهرا(س) نیست بلکه معنی صحیح، نسل بسیار پاکیزه از طریق حضرت زهرا(س) است.

این استاد تاریخ اسلام تصریح کرد: مطلب دیگری که بسیار در مجالس و محافل ما خصوصا در این عصر اخیر شایع شده این است که حضرت زهرا(س) تنها دخت پیامبر بوده و اما خواهران دیگرش زینب، ام کلثوم و رقیه خواهران حضرت نبوده بکه ربائب پیامبر بودند یعنی دخترانی که در دامان پیامبر(ص) پرورش یافته اند. حال باز اختلاف در این است که آیا دختران خود حضرت خدیجه از شوهر سابقش بودند و همراه با حضرت خدیجه به خانه پیامبر آمدند و یا اصلا ارتباطی با حضرت خدیجه نداشتند و حضرت خدیجه آنها را از باب رحمت و مهربانی پذیرفته و پرورش می داد. لذا وقتی به همسری پیامبر در آمد آنها را به خانه پیامبر آورد و در آن خانه بزرگ شدند. اما کسی که این مطلب را برای اولین بار مطرح کرد یعنی کهن ترین نوشته تاریخی در این زمینه کتابی به عربی به نام الاستغاثة في بدع الثلاثة یعنی داد و فریاد از بدعت های سه تن( خلفای نخستین) از شخصی به نام ابوالقاسم کوفی زیدی است. اما در هیچ کتاب شرح حالی، نام این شخص یا اصلا ذکر نشده است یا هر جا ذکر شده بدون اختلاف به کلمه واحد از او تعبیر به کوفی الغالی فاسد المذهب شده است یعنی کوفی غالی از غلو گران اهل بیت(ع) بوده است. این شخص که در سال ۳۷۰ هجری در راه شیراز فوت شده است وقتی به مطالب خلیفه سوم رسیده عنوان کرده است که آیا خلیفه سوم داماد پیامبر بوده و در مقام جواب گفته است که خلیفه سوم داماد پیامبر نبود زیرا باید ثابت شود که آن دختران، دختران پیامبر بودند در حالی که آنها دختران پیامبر نبودند.

او ادامه داد: نخستین کسی که چنین شبهه ای را مطرح کرده است این شخص است که اتفاقا کتابش نیز در دسترس است در صورتی که در اخبار متعددی از امام باقر(ع) و امام صادق(ع) در کتاب قرب الاسناد از عبدالله بن جعفر حمیری از اصحاب امامین هادینین عسگرییین یعنی متوفی در اوایل غیبت صغری و همچنین کتاب بصائر درجات از محمدین حسن صفار فرخ قمی متوفی ۲۷۹ هجری یعنی اواخر قرن سوم هجری اواخر غیبت صغری که هر دو کتاب هنوز وجود دارد درباره فرزندان پیامبر از حضرت خدیجه، نام سه دختر آمده است زینب، ام کلثوم و رقیه. در یک تعبیر آمده است “هن بنات رسول الله من خدیجه” در تعبیر دیگر به عکس آمده “هن بنات خدیجه من رسول الله”. اینها دختران حضرت خدیجه از پیامبر بودند و بگوییم دختران پیامبر از خدیجه بودند و همچینن در کتاب خصال مرحوم شیخ صدوق متوفی ۳۸۱ هجری یعنی اواخر قرن چهارم هجری در کتاب خود انها را جزو دختران پیامبر(ص) شمرده است.

این کارشناس تاریخ اسلام با بیان اینکه حضرت زهرا(س) چهارمین دختر پیامبر است که بعد از بعثت به دنیا امده گفت: آقایانی که چنین مطالبی را عنوان می کنند اخبار معتبر ائمه اطهار را رها کرده و سراغ ابوالقاسم کوفی زیدی غالی فاسد المذهب می روند و هیچ کدامشان جوابی از این اخبار معتبر از ائمه اطهار در این زمینه ارایه نمی دهند. پس حضرت فاطمه چهارمین دخت از حضرت خدیجه و کوچکترین آنها است و به همین ترتیب زینب، رقیه و ام کلثوم دختران پیامبر از حضرت خدیجه پیش از بعثت به اسلام و حضرت زهرا(س) بعد از بعثت پیامبر به اسلام به دنیا آمده است. این دختران غیر از آن دو پسری هستند که هر کدام در سن دو سالگی فوت کردند یکی قاسم و دیگری عبدالله پسر بزرگ پیامبر از حضرت خدیجه است و برای همین کنیه پیامبر ابوالقاسم است و عبدالله هم نام پدر پیامبر است که نام پدر بر فرزند نهادن یک سنت انسانی و عربی و اسلامی است و پیامبر چنین کرد. اما گویا به مشیت الهی، پیامبر(ص) از آنهایی بوده که ترکیب خون و نطفه او طوری بوده که فرزندان پسرش بر سر دو سالگی فوت می کردند که آخرین فرزند پسری که به دو سال رسید و فوت کرد، فرزند ماریه قبطیه بود که در سال دهم یا نهم هجرت فوت کرده است. در نتیجه باید بگوییم که این دختران همه دختران پیامبر از حضرت خدیجه بودند و این حرف که آنها را به عنوان ربیبه یعنی دختر خوانده های تربیت شده در دامان پیامبر حساب کنیم معنایش این است که اخبار معتبر ائمه رها کرده و گفته ابوالقاسم کوفی غالی فاسد المذهب را بر اخبار ائمه ترجیه داده باشیم. این هم مطلب دوم است که به تناسب حضرت هرا قابل تذکر و توجه است.

یوسفی غروی در رابطه با سال تولد حضرت زهرا تصریح کرد: در میان شیعه مشهور است که حضرت زهرا(س) ۵ سال بعد از اسلام به دنیا آمده است و در نتیجه در سن ۹ سالگی ازدواج و در سن ۱۸ سالگی به شهادت رسیدند در صورتی که در متون متعددی از علمای ما مانند مرحوم شیخ مفید و شاگردش مرحوم شیخ طوسی ای آمده است که ایشان متولد بعد از اسلام است اما در سال دوم بعد از اسلام به دنیا آمده است نه سال پنجم. بنابراین در سن ازدواج حدود ۱۳ ساله و در وقت شهادت حدود بیست و چند ساله بوده نه کمتر، البته مخفی نباشد که در میان اهل سنت کاملا بر عکس گفته شده. آنچه که در میان اهل سنت مشهور است این است که حضرت ۵ سال پیش از بعثت به دنیا آمده است اما ما این نظر را رد می کنیم چون اخبار متعددی هم از طریق شیعه و هم اهل سنت خصوصا جابر ابن عبدالله انصاری روایت شده است. همچنین از باب مثال کتاب الذریة الطاهره از دولابی متوفی ۳۱۰ هجری یعنی اوایل قرن چهارم که کتابش موجود است که آقای محمد جواد حسینی جلالی در مورد آن تحقیق کرده که جزو دفتر انتشارات جامعه مدرسین است و از طریق شیعه مرحوم شیخ صدوق یکی از کتابچه هایش که تا این اواخر مفقود بود و من از لابه لای کتاب کشف الغمه علی بن عیسی اربلی قرن هفتم و همچنین از کتاب مناقب ال ابی طالب شیخ محمد بن علی شهر اشوب سروی مازندرانی ،کتابچه مفقود یعنی مولود فاطمه از مرحوم شیخ صدوق را از جلد نوزدهم کتاب میراث حدیث شیعه جمع و با مقدمه و پاورقی هایی منتشر کردم.

او در پایان خاطرنشان کرد: این روایات مربوط به انعقاد نور حضرت رهرا از میوه های بهشتی است که در روایات متعدد برخی از سیب، گلابی و برخی از ثمره رطب خرمای بهشتی که به پیامبر توسط جبرییل هدیه شد نام می برند و حضرت یکی یا هر سه آنها را تناول کردند و نور حضرت زهرا از این میوه منعقد شده و لذا پیامبر وقتی او را می بوسید در مقام اینکه این بوسیدن از چه قبیلی است می فرمود “من میوه بهشتی را از او بو میکشم” پس جهت اینکه ما خصوصا شیعیان قایل به تولد حضرت زهرا بیش از بعثت نیستیم همین روایات است زیرا این روایات ناظر به معراج پیامبر بعد از بعثت بوده و بیش از بعثت احدی قایل به معراج نیست بنابراین به ناچار زمان تولد حضرت زهرا(س)، دو سال بعد از بعثت مناسب تر خواهد بود.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *