مجتمع آموزش عالی تاریخ سیره و تمدن اسلامی
جستجو
Close this search box.
سخن تاریخ و صلح امام حسن (علیه السلام) در برگیرنده مفهوم والای جهاد است

 

خبرگزاری مهر -گروه دین و آئین-فاطمه ضیافتی فرامرزی: امام حسن مجتبی (ع) دومین امام شیعیان، مشهور به کریم اهل‌بیت (ع) در ۱۵ رمضان سال سوم هجرت دیده به جهان گشود. آن حضرت دوران کودکی خود را در محضر حضرت رسول (ص) و پدر بزرگوارش امام علی (ع) و دوران جوانی را به عنوان امام دوم شیعیان سپری کرد.

وقایع متعددی در طول عمر با برکت امام حسن (ع) رخ داد که هرکدام در جای خود جای بحث دارد، از جمله آنها می‌توان به یکی از مهمترین وقایع آن دوران یعنی صلح با معاویه اشاره داشت.

نفاق و دورویی معاویه و کوفیان و وضعیت پیچیده‌ای که جان و مال مسلمانان را تهدید می‌کرد منجر به این شد که امام حسن (ع) تن به صلح به معاویه دهد هرچند که معاویه خود بر سر عهد و پیمانی که با امام (ع) بسته بود نماند و دیرزمانی طول نکشید که هر آنچه بدان متعهد شده بود را زیر پا بگذارد.

بر آن شدیم در سالروز ولادت امام حسن بن علی (ع)، با هدف بررسی ابعاد مختلف صلح آن حضرت، با حجت الاسلام دکتر محسن الویری عضو هیأت علمی دانشگاه باقرالعلوم (ع) به بحث بنشینیم که در ادامه حاصل آن را می‌خوانید:

حجت‌الاسلام دکتر الویری با بیان اینکه ماجرای صلح امام حسن مجتبی (ع) از چند جهت قابل بررسی است، اظهار کرد: این جریان در سال ۴۱ هجری اتفاق افتاد و با واکنش‌های متفاوت و عمدتاً مخالف مواجه شد به گونه‌ای که بسیاری از شیعیان، آن امام همام را بابت این صلح ملامت کرده و زیر سوال برده بودند.

عضو هیأت علمی دانشگاه باقرالعلوم افزود: در ذهن مخالفان امام حسن (ع) دو نگاه و دو تصور بیشتر مطرح نبوده است؛ یکی جنگ و دیگری صلح؛ به عبارت دیگر در ذهن کسانی که این اشکال را مطرح می‌کنند این است که انسان یا باید بجنگد و اگر نجنگد باید صلح کند و در این میان گزینه سوم با حد وسطی وجود ندارد. یکی از این دو ارزشمند است و دیگری شایسته نکوهش، آنکه ارزش دارد، جنگ است و خود به خود ضد آنکه صلح است ضد ارزش می‌شود. در هم‌تنیدگی مفهوم جنگ و صلح را در این نگاه به خوبی می‌توان دید. در این نگاه اگر یکی از این دو دینی شد دیگری قطعاً غیردینی می‌شود؛ اگر یکی از این دو ارزش شد دیگری قطعاً ضد ارزش می‌شود و چون جنگ با معاویه ارزش تلقی شده است هر حرکتی غیر از آن می‌شود ضد ارزش و به باور منتقدان امام حسن (ع) چون آن حضرت از جنگ دست کشیده است پس شایسته نکوهش است.

وی ادامه داد: اما با نگاهی انتقادی نسبت به تحلیل مخالفان، به شکل دیگری نیز می‌توان به این اقدام امام حسن (ع) نگاه کرد که بر مبنای مفهوم بلند و والای جهاد است؛ جهاد یک ارزش مسلم دینی و مقوله‌ای فراتر از جنگ است. اگر فارغ از نگاه فقهی به این مفهوم نگاه کنیم و در فضای قرآن و روایات به آن نگریسته و کاربردهای آن را پیش از تدوین دانش فقه مورد توجه قرار دهیم؛ اعم بودن این واژه را به خوبی درک می‌کنیم. جهاد هر نوع سخت‌کوشی با انگیزه دینی را شامل می‌شود. نکته بسیار مهم یکسان نبودن جنگ و جهاد در فرهنگ اسلامی است.

الویری با بیان اینکه در مقایسه جنگ و جهاد می‌توان به نکات متعددی اشاره داشت، تصریح کرد: مساله اول خاستگاه جنگ تضاد منافع دو گروه است و به تبع آن صلح که با تقریری که بیان شد به دنبال آن مطرح می‌شود و خاستگاه آن تأمین منافع است، اما خاستگاه جهاد تکلیف دینی است، انجام وظیفه است. البته انجام تکالیف دینی نیز برای ما منفعت دارد. خاستگاه جهاد تنها منفعت‌های دینی است، مثل رفتن به بهشت یا دور ماندن از دوزخ و یا کسب خشنودی خدا.

وی ادامه داد: از سوی دیگر جنگ می‌تواند فی سبیل الله باشد و می‌تواند فی سبیل الله نباشد اما جهاد به مفهوم دینی آن نمی‌تواند فی سبیل الله نباشد؛ چراکه اصلاً دریچه ورود به جهاد و انگیزه پرداختن به آن قصد قربت است. به خاطر خدا بودن و خداپسندانه بودن جهاد را احاطه کرده است، اما جنگ الزاماً این طور نیست. مساله دیگر آنکه مرز جنگ، صلح است و مرز صلح، جنگ است اما جهاد اصلاً مرز ندارد. به عبارت دیگر اگر جنگ با صلح به پایان برسد جهاد نقطه پایان ندارد و با صلح پایان نمی‌یابد. جهاد اصلاً تعطیل‌بردار نیست؛ چرا که جهاد یک حکم خدایی است و مگر می‌شود حکم خدا را تعطیل کرد؟ به همان گونه که نماز، روزه، زکات و دیگر احکام شرعی به مثابه خودِ حکم که نگاه کنیم تعطیل بردار نیستند؛ جهاد نیز به مثابه حکم دینی اصلاً معنی ندارد که مثلاً یک دوره‌ای منتفی بشود. شکل آن تغییر می‌کند اما خود آن هیچگاه تعطیل‌بردار نیست.

این پژوهشگر اظهار کرد: بنابراین چنین بر می‌آید که کسانی که با امام حسن (ع) مخالفت کردند، به یک نوع همسان‌پنداری جهاد و جنگ باور داشتند و بر همین اساس، خیال کرده بودند که با ترک جنگ و برقراری صلح، جهاد تعطیل شده است و به همین دلیل به مخالفت با امام پرداختند و حال آنکه آنچه با صلح تعطیل می‌شود، جنگ است نه جهاد، اصلاً جهاد تعطیل بردار نیست که با صلح بخواهد تعطیل شود.

وی با اشاره به برخی تعابیر و مخالفت‌هایی که در دوران حیات امام حسن (ع) نسبت به مساله صلح ابراز شده بود، افزود: امام حسن مجتبی (ع) در پاسخ به شخصی که ایشان را پس از پذیرش صلح، با جمله «یا مذلّ المؤمنین» خطاب کرده بود، فرمود: «ما أنا بمذلّ المؤمنین ولکنّی معزّالمؤمنین. انّی لمّا رأیتکم لیس بکم علیهم قوّه، سلمت الأمر لأبقی أنا و أنتم بین أظهر هم، کما عاب العالم السّفینه لتبقی لأصحابها، و کذلک نفسی و أنتم لنبقی بینهم»؛ (من، خوار کننده مؤمنان نیستم، بلکه عزّت دهنده آنان می‌باشم. زیرا هنگامی که دیدم شما (شیعیان) را توان برابری و ایستادگی با آنان (سپاهیان شام) نیست، امر حکومت را واگذاردم تا من و شما (علی رغم میل آنان) باقی بمانیم. همان طوری که شخص دانایی، یک کشتی را عیب دار می‌کند تا برای مالکان و سرنشینانش باقی بماند (و از دستبرد غارت‏گران و ظالمان محفوظ بماند). داستان من و شما این چنین است، تا بتوانیم میان دشمنان و مخالفان باقی بمانیم).

حجت الاسلام دکتر الویری تصریح کرد: هم چنین امام حسن (ع) در پاسخ به پرسش ابوسعید، درباره علت پذیرش صلح با معاویه فرمود: «ولولا ما أتیت لما ترک من شیعتنا علی وجه الأرض احد الّا قتل» (اگر من این کار را انجام نمی‌دادم (و با معاویه صلح نمی‌کردم) هیچ شیعه‌ای از شیعیان ما در روی زمین باقی نمی‌ماند و همگی (به دست سپاهیان معاویه) کشته می‌شدند).

وی گفت: بنابراین با نگاهی به شرایط آن زمان، صلح بهترین گزینه برای حفظ جامعه شیعی و اساساً جامعه اسلام بوده است. این صلح در واقع رویکردی ادامه دار و حفظ حیات دین از یک جهت و تشیع از سوی دیگر قلمداد می‌شود.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *