حجتالاسلام والمسلمین امیرعلی حسنلو، استاد حوزه و مدیر گروه تاریخ و سیره مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات حوزههای علمیه در یادداشتی به مناسبت ایام فاطمیه اظهار داشت: آنچه در قرآن و روایات و همچنین سیره نبوی(ص) درباره فاطمه زهرا(س) وارد شده است نظیر ندارد. اگر چه در تاریخنگاری و حدیثنگاری اسلامی در این باره قصور فراوان وجود داشته است اما براساس آنچه موجود و گزارش شده، رتبه حضرت بسیار بالا و نیازمند تبیین با استفاده از تحلیلهای علمی است.
در منابع گزارش شده که وقتی فاطمه(س) وارد محضر رسول الله(ص) میشد پیامبر(ص) برمیخیزید و به طرفش میرفت؛ که چنانچه این جمله به خوبی تبیین شود با درک عظمت معنوی رسول الله(ص) و نبوت و همچنین جایگاهش در هستی، گوشهای از عظمت معنوی و جایگاه این بانو در اسلام برای جوامع اسلامی و مسلمانان روشن میشود. این رفتار پیامبر(ص) با فاطمه(س) را نمیتوان به عواطف فرزند و پدری خلاصه کرد زیرا پیامبر(ص) فرزندان دیگری نیز داشت؛ نزول آیاتی از قرآن و سوره کوثر در شأن فاطمه(س) نیز گوشهای از این عظمت معنوی است.
برخی از دانشمندان اهل سنت به جهت توجه به رتبه معنوی و جایگاه علمی حضرت پس از بررسی، اقرار به عصمت و بلندی مقام و عظمت ایشان کرده و به مکتب اهل بیت(ع) علاقهمند شده و در اینباره کتاب نوشتهاند؛ نمونهاش کتاب «با نور فاطمه هدایت شدم» نوشته عبدالعظیم حسن سودانی، ترجمه، سید حسین محفوظی است. حضرت فاطمه زهرا(س) صاحب ولایت کبری است، یعنی همانطور که ایمان به نبوت و امامت لازمه نجات و سعادت است، ایمان به ولایت و جایگاه فاطمه(س) نیز در همان رتبه معنوی و انکار ولایت او مخل تکامل ایمان میباشد، بنابراین در همه ابعاد زندگی میتوان از چنین شخصیتی سرمشق گرفت.
بانوان در امور شوهرداری و دختران در عفاف و عفت و دوری از نامحرم و غیره میتوانند از چنین شخصیتی الگو بگیرند. جامعیت شخصیت حضرت فاطمه(س) زنان نادری را میتوان یافت که اَبَر زن باشند، هر مرد یا زنی را نمیتوان به عنوان الگوی جهانیان معرفی کرد.
وجود حضرت صدیقه طاهره(س) از آن دسته بانوانی بودند که در نقش های چندگانه به عنوان الگو حاضر میشدند، فاطمه(س) یک ابرزن است که همه ویژگیهای یک انسان کامل در او جمع شده و او میتواند اسوه همگانی برای همه شرایط باشد.
رفتار با همسر در سیره حضرت صدیقه طاهره(س)
فاطمه(س) از لحظه آمدن به خانه ساده اما پر از هیجان و احساس و صمیمیت علی(ع) تا آخرین روز زیستن در آن، بر سر پیمان خود با همسر بود که این لحظات از فرازهای برجسته زندگی فاطمه(س) است. پاسخ صریح و زیبای علی(ع) به پیامبر اکرم(ص) در فردای روز عروسی، مؤیدی بر شخصیت فرهیخته زهرا(س) است؛ علی(ع) در پاسخ کوتاه و عمیق خود همه حرفها را زد: «نعم العون علی طاعه الله»: فاطمه را بهترین یار و مددکار بر طاعت خداوند یافتم. آنگاه که پیامبر(ص) از او پرسید: «فاطمه را چگونه زنی یافتی؟» و هنگامی که پیامبر همین را از فاطمه(س) پرسید، پاسخ شنید که: «خَیْرُ بَعْل»: بهترین شوهر است! که حکایت از کمال رضایت و خشنودی زهرا(س) از علی(ع) دارد.
تعاون بر تقوا و نیکی، رکن اصلی زندگی مشترک علی(ع) و فاطمه(س) بود و شاید یکی از بهترین و شکوهمندترین نشانهها این است که زهرا(س) در طول زندگی پر فراز و نشیب خود با علی(ع) هیچگاه از وی تقاضایی نکرد که اجابت آن برای علی(ع) مشکل و موجب اذیت وی باشد. لباس، زینت، اثاث خانه، مسکن وسیع و امثال آن خواستههایی است که معمولاً هر زنی به خود اجازه میدهد از همسر خویش درخواست کند اما زهرا(س) هرگز همسرش را برای تهیه این نوع خواستهها به زحمت نینداخت.
تربیت فرزند در سیره حضرت زهرا(س)
بانوی بزرگ اسلام، زجر تبلیغ و رنج تعلیم و تربیت را تحمل میکرد و چون مشعلی فروزان در راه هدایت جامعه، نورافشانی کرده و به دل و جان مردم گرمی میبخشید و پاسداری از ارزشها و مفاخر اصیل اسلامی، مبارزه پیگیر با بدعتها، جهلها، کجرویها و رکود جامعه، خط مشی اصلی مجاهدت او بود. فاطمه(س) از کودکی با مردم همدم و همدرد بود و با آنان صمیمانه و عالمانه رفتار میکرد. نقل است که زنی به خدمت حضرت زهرا(س) رسید و عرض کرد که مادر پیر و ناتوانی دارم که در نماز بسیار اشتباه میکند، مرا فرستاده تا از شما بپرسم که چگونه نماز بخواند؟ فاطمه(س) فرمود که هرچه میخواهی بپرس! زن سؤالات خود را مطرح کرد، تا به ده سؤال رسید و فاطمه(س) با روی گشاده پاسخ میداد. زن از زیادی پرسش خود، شرمنده شد و گفت که شما را بیش از این زحمت نمیدهم. فاطمه(س) با خنده گفت باز هم بپرس.
توجه به نیازهای فرزندان مکرر در تاریخ گزارش شده است که فاطمه(س) شکم فرزندان را به قیمت گرسنگی خود سیر میکرد. عطوفت و مهر مادری در حضرت زهرا(س) بهقدری است که در لحظات پایانی عمر، سخت نگران حال فرزندانش بود. شاید بیشترین نگرانی آن حضرت برای محرومیت آنها از مادر است؛ زیرا میدانست که پس از شهادت، هیچکس نمیتواند مهر و محبت مادری را به آنها روادارد. فاطمه(س) برای آنکه فرزندانش از نعمت بزرگ محبت مادرانه محروم نمانند، به امام علی(ع) پیشنهاد کرد پس از او کسی را به همسری انتخاب کند که بتواند از عهده این مهم برآید.
فاطمه(س) به بازی با بچهها توجه داشت و همین امر، موجب شادابی و نشاط روزافزون آنها میشد. او میدانست که در هنگام بازی، نوع الفاظ و حرکات مادر سرمشق کودک خواهد شد. پس باید از کلمات و جملات مناسبی استفاده کرد.
علاوه بر این باید در قالب بازی و شوخی شخصیت کودک را تقویت و به داشتن مفاخر و ارزشهای اکتسابی تحریک و تهییج کرد. نقل شده است که روزی حضرت زهرا(س) با فرزندش امام حسن مجتبی(ع) بازی میکرد. مادر فرزندش را بالا میانداخت و میفرمود: اشبه أباک یا حسن و اخلع عن الحق الوسن و اعبد إلها ذامنن و لا توال ذالإحن؛ پسرم حسن! مانند پدرت باش، ریسمان ظلم را از حق بر کن، خدایی را که صاحب نعمتهای بیشمار است عبادت کن و هیچگاه با صاحبان ظلم و تعدی، دوستی منما!».
وقتی فرزندش حسین را بازی میداد، اینگونه بر لب ترانه میکرد: أنت شبیه بأبی لست شبیهاً بعلی؛ تو به پدرم شبیهی و به پدرت علی شباهت نداری» از این گزارشهای تاریخی استفاده میشود که حضرت زهرا(س) و حضرت علی(ع) با وجود تمام مشکلات و گرفتاریها، در برخورد با کودکان، خود را خوشحال و خندان نشان میدادند. بدون تردید، فرزندانی که محصول تربیت چنین خانوادهای هستند از روانی سالم و از روحیه قوی و نفسی مطمئن برخوردار خواهند بود.
تاریخ نمونههای بسیاری از رفتارهای شایسته و آموزنده حضرت زهرا(س) را روایت کرده که جلوههای رفتاری آن میتواند برای همه آموزنده باشد: عبادت در کودکی و جوانی، رابطه صمیمانه با مادر، هم راز و هم سنگر با پدر، عفاف و حجاب، تشکیل و آغاز زندگی با جهیزیه کم و مناسب، ایثار، ساده زیستی، تقسیم کارهای خانه میان خود و خدمتکار خانه (فضه)، اهتمام به همسایگان، ارج نهادن به شخصیت کودکان، برگزاری مسابقه و رقابتهای سازنده میان فرزندان، توجه به حضور و غیاب فرزندان، رعایت عدالت در مورد فرزندان، تربیت نیکو فرزندان و مهمتر از همه عفاف و حیا و دوری از نامحرم و داشتن زندگی عفیفانه از جمله این موارد است.
شخصیت حضرت دارای جامعیت خاص و اسوه بودنش بر اساس منابع دینی بیتردید است و هر جامعهای نیازمند الگو میباشد و طبع انسان در الگوپذیری است، بنابرین قرآن مدام الگوپردازی دارد و احکام و حدود و تکالیف را همراه الگوهای گوناگون تبیین میکند، بنابراین برای رسیدن به جامعه متعالی که در آن شخصیت زن، به جایگاه حقیقی خود برسد، الگوپذیری از اسوه زنان حضرت زهرا(س) ضروری است؛ زنان با نگاه افقها، اصول و ابعاد زندگی درسآموز او نقشه تعالی و تکامل انسانی و حقیقی خود را در آیینه وجود او به نظاره خواهند نشست.
حضرت فاطمه زهرا(س) در ۹ سالگی به خانه امیرالمؤمنین(ع) رفت، حدود ۱۰ ساله بود که امام حسن مجتبی(ع) متولد شد، وقتی حضرت امام حسن مجتبی(ع) متولد شد جابر می گوید من به خانه فاطمه(س) رفتم، برای این که میلاد امام حسن(ع) را به ایشان تبریک بگویم که دیدم حضرت فاطمه(س) لوحی را در دست دارد و آن را مطالعه میکند، جابر میگوید گفتم میشود بپرسم این چیست که مطالعه میکنید؟ حضرت فاطمه زهرا(س) فرمودند این لوحی است که خدا به جبرئیل داده، جبرئیل این را به پدرم داده است و پدرم این را چشم روشنی ولادت امام حسن مجتبی(س) قرار داده است. ای جابر اگر این لوح ویژه من نبود این را تقدیم تو میکردم اما حالا که نمیتوانم تقدیم کنم بگذار محتوای این را برای تو بخوانم، در این لوح آمده است خداوند فرزندان تو را تا قیامت پیشوایان مؤمنین قرار میدهد، یعنی آن خواهشی که حضرت ابراهیم خلیل الرحمن از خدا روز عید قربان کرده بود و خدا دست رد به سینه او زد، حضرت فاطمه زهرا(س) ده سال بیشتر نداشت که وقتی فرزند اول ایشان متولد شد خداوند او را به این شرافت مفتخر کرد.
امام باقر(ع) میفرماید: خانه علی(ع) و فاطمه(س) بخشی از حجره رسول خداست و سقف خانه آنها عرش خدای رحمان است، در انتهای خانهشان شکافی هست که از آن تا عرش معراج وحی پرده برداشته شده است و ملائکه هر صبح و شام و هر ساعتی و هر لحظه ای با وحی الهی بر آنان نازل میشوند.
امام خمینی(ره) با الهام از این روایت می فرماید: «زنى كه در حجره كوچک و خانهاى محقر انسانهایى تربيت كرد كه نورشان از بسيط خاک تا آن سوى افلاک و از عالم ملک تا آن سوى ملكوت اعلى مىدرخشد. صلوات و سلام خداوند تعالى بر اين حجره محقرى كه جلوهگاه نور عظمت الهى و پرورشگاه زبدگان اولاد آدم است. با کمی دقت در برخوردهای عاطفی و منطقی حضرت زهرا(س) در مییابیم که آن بانوی بزرگوار، در ساختن روح و شخصیت فرزندان گرامیاش از روشهای ظریف و دقیقی استفاده کرده است، که بسیاری از آنها در حال حاضر، میان روانشناسان رایج میباشد.
توفیق بینظیر فاطمه(س) در تربیت کودکانش از معرفت عمیق و صحیح او به معارف اسلام در مورد انسان برمیخیزد. هر مکتبی به اندازه شناخت درستی که از انسان دارد، در نظام تربیتی خود، به توفیقاتی دست مییابد و چون دین اسلام کاملترین و واقعبینانه ترین شناخت را از انسان معرفی کرده، بیشترین توفیق را در نقشه تربیتی انسانها به دست داده است.
روش تربیتی و اخلاقی حضرت فاطمه(س) بهترین شیوه و تجربه برای ساختن نسلی پاک و سعادتمند است. از این رو لازم است که پیروان و ارادتمندان آن بانو با به کار بستن شیوهها و ظرایف تربیتی آن حضرت در رشد و تربیت نسلی پاک و پیشرو همت کرده، سعادت دنیا و آخرت فرزندان خود را بسازند. روح انسان به محبت و عطوفت نیازمند است و با محبت و عطوفت رشد کرده و بالنده میشود.
کودکان محروم از محبت و توجه مثبت، به کمبودها و مشکلات روانی فراوانی، گرفتار میشوند. فاطمه(س) که خود از سرچشمه محبت و عطوفت پدر سیراب گشته، قلبش کانون محبت به همسر و فرزندان بود و مادری و همسری را به زیباترین صورت متبلور ساخت.
از جمله مواردی که در شیوه تربیت حضرت زهرا(س) جایگاه ویژه داشت، تحرک و بازی با کودکان بود. این فعالیت و تکاپو برای سلامتی و رشد مناسب کودک، ضروری است که حتی برای تشویق آنها به تحرک و بازی، بزرگترها نیز باید به بازی و جستوخیز تن دهند. نقل است که حضرت زهرا(س) با فرزندش امام حسن مجتبی(ع) بازی میکرد و او را بالا و پایین میانداخت و برایش ترانه میکرد: «پسرم حسن! مانند پدرت باش، ریسمان ستم را از حق برکن، خدای صاحب نعمتها را پرستش کن و هیچگاه با ستمکاران و تجاوزکاران دوستی مکن.»
همچنین نقل است که وقتی فرزندش حسین(ع) را به بازی میگرفت، اینگونه میسرود: «تو به پدرم (پیامبر) شبیهی و به پدرت علی شباهت نداری» و اینگونه با علی(ع) نیز شوخی میکرد و بر لبان علی تبسّم مینشاند.
رفتار با مردم در سیره حضرت فاطمه(س)
نقشآفرینیهای درخشان فاطمه(س) در بالابردن فرهنگ سیاسی جامعه، رشد فکر و اندیشه مردم و رفع مشکلات و شبهات آنان از فرازهای برجسته شکوهمند زندگی اوست. در مسائل ساده از جمله یاری فقیران تا پیچیدهترین مشکلات از جمله حضور در پشت جبهه، فاطمه(س) را در صحنه میبینیم و این میسّر نبود، مگر با احاطه علمی، قوت فکری و همت بلند او.
آنگاه برای تقویت روحیه او چنین فرمود که اگر به کسی کاری واگذار کنند، برای مثال از او بخواهند که بار سنگینی را به ارتفاع بلندی حمل کند و در برابر آن صد هزار دینار جایزه دهند، آیا او احساس خستگی میکند؟ زن پاسخ داد: که نه! فاطمه فرمود که من در مقابل هر پرسشی که پاسخ میگویم از خدا پاداشی به مراتب بیش از آن دریافت میکنم و هرگز از پاسخ گفتن خسته نمیشوم! از رسول خدا(ص) شنیدم که روز قیامت دانشمندان اسلام در برابر خدا حاضر میشوند و به اندازه علم و تلاش و کوششی که در راه آموزش و هدایت مردم داشتهاند، از خداوند پاداش میگیرند.
آیا فاطمه(س) میتواند الگوی رفتاری زنان امروز باشد؟
۱- هنگامی که قرآن کریم به موحدان و حقجویان سفارش میکند که پیامبر گرامی اسلام(ص) را الگوی رفتاری خود قرار دهید: «و لکم فی رسول الله اسوة حسنة لمن کان یرجوا الله و الیوم الآخر و ذکر الله کثیراً» چه جای تردید است که نه تنها زنان بلکه مردان هم باید از پاره تن رسول خدا(ص) الگو گرفته و اصول کلی رفتاری خود را از این بانوی بزرگ اسلام فرا بگیرند. همانطور که نمیتوان الگو بودن پیامبر اسلام(ص) و سفارش قرآن در این زمینه را مختص به زمان و مکان خاصی دانست، الگو بودن سرور زنان جهان(سیدة نساء العالمین) را نیز نمیتوان به زمانهای گذشته محدود دانست.
۲- آنچه مسئله ایجاد میکند این است که خاندان عصمت و طهارت در زمانی زندگی میکردند که شرایط آن با وضع کنونی جهان متفاوت است، پس چگونه روش زندگی آنان بر زندگانی ما در عصر حاضر منطبق میشود؟
در اینباره گفتنی است که اصول اخلاق و ارزشهای انسانی و بسیاری از الگوهای رفتاری(نه قالبهای زمانمند و مکانمند) در تمام زمانها و مکانها یکسان است. فطرت و سرشت آدمی در همه دورانهای تاریخ، اصول ثابتی داشته و پذیرش انسانها را نسبت به آن نهادینه کرده است.
پایبندی حضرت زهرا(س) به آن اصول و کیفیت برخوردشان با موانع برای همه انسانها الگو است. عمر کوتاه ولی سرشار از درسهای حضرت زهرا(س) چگونه زیستن را به بشریت میآموزد. اگر با دقت به زندگی پربار و بابرکت آن حضرت توجه شود و سپس در صدد برآییم که نمونههایی از آن را در زندگی خود پیاده کنیم، بسیاری از مشکلات خانوادهها حل خواهد شد. در تمام زمانها و مکانها میتوان از این سخن علی(ع) در مورد همسر مهربانش حضرت زهرا(س) بهره گرفت و آن را چراغ پرفروزی برای زندگیمان قرار دهیم، آنجا که میفرماید: «هیچگاه فاطمه از من نرنجید و او نیز هرگز مرا نرنجانید؛ او را به هیچ کاری مجبور نکردم و او نیز مرا آزرده نساخت؛ در هیچ امری قدمی بر خلاف میل باطنی من بر نداشت و هرگاه به رخسارش نظاره میکردم تمام غصههایم برطرف شده و دردهایم را فراموش میکردم.»
بدین جهت است که فراق از دست دادن حضرت زهرا(س)، شیر مرد و حماسهساز جنگهای صدر اسلام را به لرزه در آورد. روزی فاطمه(س) به علی(ع) فرمود: «هنگام فراق، نزدیک شده است. سخنانی دارم که میخواهم با تو بگویم. علی(ع) فرمود: آنچه دلت میخواهد بگو! علی بر بالین فاطمه(س) نشست و فرمود کسی داخل اتاق نباشد. دخت پیامبر اینگونه سخن آغاز کرد: «ای پسر عم! از آغاز زندگی تاکنون در هیچ امری مخالفت نکردم، و هرگز از من دروغ و خیانت، سر نزد! علی در حالی که او را تصدیق میکرد، فرمود: «تو با تقواتر و متواضعتر از آن هستی، بر چنین امری سرزنشت کنم! آه! چقدر جدایی و دوری از تو بر من دشوار خواهد بود. مصیبت پیامبر(ص) برایم زنده شد. از دست دادن تو برای من بسیار سخت و ناگوار است! از این ماتم به خدا پناه میبرم و به او دل میسپارم. مصیبت فراق تو آن قدر تلخ و سنگین است که تحمل آن برای علی مشکل و طاقت فرسا است. مصیبتی که هیچ چیز نمیتواند آن را جبران کند. این دردی است که درمانی برای آن نمیبینم! آنگاه سر فاطمه(س) را به سینه خود نهاد و با هم گریستند.»
در همه الگوهای رفتاری فاطمه(س)، چه الگوهای شخصی، خانوادگی، اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و غیره میتوان از شخصیت حضرت زهرا(س) الگو گرفت که رازداری یکی از این موارد است، نشانه ادب و احترام زن به همسر این است که نه تنها از طرح و بزرگ جلوهدادن کمبودهای خانه خودداری کند؛ بلکه در حد امکان، کاستیها را نادیده گرفته، آنها را کوچک شمارد؛ زیرا اظهار ناراحتی، نتیجهای جز رنجش شوهر ندارد.
روزی فاطمه(س) به حضور پدر رسید. آثار ضعف و گرسنگی بر چهره او نمایان بود. چشمان رسول خدا(ص) به صورت خسته و پژمرده فاطمه(س) افتاد؛ دستهایش را به سوی آسمان بلند کرده و فرمود: «خدایا! گرسنگی فرزندم را به سیری تبدیل کن و وضع او را سامان ده!» پیامبر اکرم(ص) بدون آنکه سخنی از دخترش زهرا(س) بشنود، از ضعف و گرسنگی او با خبر می شود؛ اما زهرا(س) هیچ شکوه و گلایهای از علی(ع) بر زبان نمیآورد.