جاحظ ، ابوعثمان عمروبن بحر، متکلم و ادیب معتزلی و مؤلف کثیرالتألیف قرن سوم ، از اهالی بصره . او چهره ای زشت با چشمانی برآمده داشت و به همین مناسبت ، جاحظ (چشم برآمده) و حَدَقی لقب گرفت. وی در بصره با فروش نان و ماهی ، امرار معاش می کرد.
جاحظ با وجود علم و کثرت تألیف ، از تدبیر امور عاجز بود و زمانی که به جانشینی ابراهیم بن عباس صولی (م243)به ریاست دیوان رسائل برگزیده شد، پس از سه روز استعفا کرد.
زمانی که جاحظ به علم و ادب مشهور شده بود، متوکل برای تعلیم فرزندش ، او را دعوت کرد اما وقتی چهره اش را دید، با اعطای هزار درهم عذرش را خواست. در عین حال ، جاحظ با متوکل مجالست و مؤانست داشت.
جاحظ در جوانی در بغداد و مدتی نیز در سامرا اقامت کرد و سپس به بصره بازگشت . به دمشق و انطاکیه نیز سفر کرد.
وی با زیرکی و با ارائة دلایل ، می توانست مطلبی را به اثبات برساند و با همان قوّت آن را رد کند. جاحظ به شوخ طبعی و سهل انگاری در مطالب علمی نیز معروف بود. او همچنین به دروغ پردازی شهرت داشت و احادیث را به سخره می گرفت. خواهرزاده اش ، یَمُوت بن مُزَرَّع (م304)، او را بی دین خوانده است. با وجود این ، گفته اند که کتابهایش دارای الفاظی شیوا و ساده است و در آنها تناسب معنا و لفظ ، از هر نوعی (عامیانه ، ادبی ، و غیره )، حفظ شده است و با داشتن برخی انحرافات ، نقش مهمی در روشن سازی اذهان دارد و به فراخور حال خواننده از جدّی به شوخی می پردازد.
بخشی از مدخل جاحظ به تحقیق محسن جهانگیری از دانشنامه جهان اسلام
برای کسب اطلاع بیشتر از این مدخل لینک زیر را کلیک کنید:
http://www.encyclopaediaislamica.com/madkhal2.php?sid=4311