مجتمع آموزش عالی تاریخ سیره و تمدن اسلامی
جستجو
Close this search box.

در اول ذیقعده سال 654 قلعه الموت مرکز اسماعیلیان نزاری توسط هولاگوخان مغول سقوط کرد. اسماعیلیان پس از مرگ المستنصربالله خلیفه فاطمی ، از جانشینی نزار به عنوان خلیفه در برابر برادرش مستعلی حمایت کردند و پس از اعلام امامت مستعلی که مورد حمایت بدرالجمالی بود، به طور رسمی از اسماعیلیه مصر جدا شدند.[1] آنان پس از سرنگونی خوارزمشاهیان، به ‌طور مستقیم با مغولان مواجه شدند و تمام تلاش هایشان برای مقابله با مغولان و تشکیل یک اتحادیه متشکل از خلافت عباسی و پادشاهان فرانسه به جایی نرسید.

اما در نهایت منگوقاآن خان بزرگ مغولستان، تصمیم گرفت که استیلای مغولان بر غرب آسیا را تکمیل کند و اولویت را به ویرانی حکومت نزاری در ایران داد و این مأموریت را به برادرش هولاکو واگذار نمود.[2] هولاگو در شعبان سال 654 ق دستور حمله به مقر اسماعیلیان نزاری را صادر و به لشکریان عمده­ی مغول در ایران فرمان داد که در ناحیه­ی الموت جمع شوند. پیش از آن مغولان حملات خود به دیگر مراکز اسماعیلیه مانند قلاع قهستان و رودبار شروع کرده بودند[3]. امام اسماعیلی مستقر در الموت که حکم مرکزیت حکومت آنان را داشت یک رشته مذاکرات پیچیده را با این امید که بتوانند دست کم بخشی از قدرت و قلاع اسماعیلی را حفظ کند با هولاگوخان شروع کرد[4]. اما پس از شکست آخرین دور مذاکرات و جنگی نسبتا شدید، سرانجام امام اسماعیلی نزاری الموت، خورشاه مجبور شد که تن به تسلیم دهد و در بیست ونهم شوال به همراهی خواجه نصیرالدین طوسی از ذژ به زیر آمده خود و قلعه را تسلیم لشکریان مغول کرد[5]. گفته می شود که علماء و دانشمندان غیر اسماعیلی که در دربار اسماعیلیه گرد امده بودند، از آنجا که مقام و منزلت بهتری نزد هولاگو برای خود تصور می کردند خورشاه را تشویق و ترغیب کردند که دست از مقاومت بردارد.[6] پس از سقوط الموت، برخی دژهای اسماعیلیان نظیر گردکوه و لمسر بلافاصله تسلیم نشده و سالی دیگر نیز مقاومت کردند و گردکوه آخرین سنگری بودکه تسلیم گردید .[7] [1]- فرقانی محمد فاروق، تاریخ اسماعیله قهستان، نشر انجمن آثار و مفاخر فرهنگی، چ دوم، تهران 1385، 216. [2]- مدرس رضوی، محمدتقی، احوال و آثار خواجه نصیر طوسی، بنیاد فرهنگ ایران، ۱۳۵۴. ص ۱۳۷. [3]- دفتری ، فرهاد ، مختصری در تاریخ اسماعیلیه، ترجمه فریدون بدره ای، انتشارات فروزان، تهران 1387، ص 206. [4]- فضل الله همدانی رشیدالدین، تاج التواریخ، تصحیح محمد روشن، نشر میراث مکتوب، 1387، تهران ، ص 184. [5]- جوینی عطاملک، تاریخ جهانگشا، تصحیح علامه قزوینی، انتشارات نقش قلم، چ دوم 1378، تهران، ص 267. [6]- هاجسن مارشال، فرقه اسماعیلیه، ترجمه فریدون بدره ای، سازمان انتشارات انقلاب اسلامی، چ سوم، تهران 1369 ص 349. [7]- مختصری در تاریخ اسماعیلیه پیشین، ص 207.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *