سید جمال الدین اسد آبادی در سن ده دوازده سالگی همراه پدر به تهران سفر کرد. سید صفدر -پدر سید جمال الدین- به اتفاق فرزند خود به دیدن مرحوم اقا سید صادق سنگلجی مجتهد معروف آن زمان (م 1300 ق) رفت. پس از اندکی گفت و گو سکوت فضای مجلس را فرا گرفت.
آقا سید صادق برای این که سکوت را بشکند به سید جمال گفت: آقای کوچک! چیزی بگو!
جمال الدین اظهار داشت: چیز قابل عرضی ندارم که بگویم.
آقا سید صادق گفت: چیزی که قابل طول باشد بگو!
سید جمال گفت: چیزی که قابل طول باشد عمر شماست.
تمام اهل مجلس از حضور ذهن و تیزهوشی این کودک به حیرت افتادند.
داستانهایی از زندگی علما، ص 41-42.