اواخر آذرماه، سالگرد روزهایی از تاریخ مشترک ایران و همسایه وسیع شمالی خود است که از دو زوایه متفاوت است. اول این که در یکی از معدود مقاطع تاریخ ایران، مردم ایران به همسایه شمالی خود نگاهی مثبت داشتهاند و دوم این که میشود این احتمال را داد که فرصتی هر چند دشوار برای بر گرداندن بخشهایی که به زور از ایران جدا شده است، از دست رفته است.
در دوران روسیه تزاری، ایران و روسیه در ابتدای دوره قاجار در جنگهایی با یکدیگر درگیر شدند که در نتیجه شکست ایران، بخشهای زیادی از شمال ایران به زور از ایران جدا شد و شرایط سخت دیگری نیز به ایران تحمیل شد. بعدا و با تضعیف بیشتر ایران، در اوت 1907، انگلیس و روسیه تزاری قراردادی را در سنپترزبورگ امضا کرده و ایران را میان خود به دو منطقه نفوذ تقسیم کردند.
شاه وقت یعنی محمدعلی شاه قاجار به روسیه، و مجلس که از عمر آن یک سال بیشتر نمی گذشت به انگلستان نزدیک بود. با وجود این، مجلس پس از دریافت نسخه ای از موافقتنامه آن را فوراً رد کرد و علی اصغر خان اتابک نخست وزیر هنگام خروج از مجلس ترور شد. انگلستان بدون اعتناء به تصمیم مجلس، یک واحد نظامی به نام «اس. پی. آر» ایجاد کرد و روسیه نیز در منطقه نفوذ خویش واحد قزاق به وجود آورد.
این بیاعتنایی به استقلال ایران ادامه داشت تا این که در اواخر جنگ جهانی اول، کمونیستها در روسیه انقلاب کردند و رژیم تزاری را سرنگون کردند.
لنین که پیش از انقلاب در روسیه نیز، در نوشتههای خود از جنبش مشروطه در ایران حمایت میکرد برای نشان دادن تفاوت خود با حکومت ظالم تزارها، تصمیم گرفت اعلام کند روسیه تغییر کرده و دیگر نمیخواهد به ملل اطراف ظلم کند و به همین دلیل روسيه در چند اعلاميه جداگانه قراردادهاي تحميلي دولت تزاري روسيه به ايران و امتيازهاي كسب شده از ايران را لغو و از بدهيهاي پولي ايران به روسيه صرف نظر كرد.
لنين شخصا در اعلاميه اي كه به امضاي او صادر شد عهدنامه اوت سال1907 انگلستان و روسيه مبنی تقسيم ايران به دو منطقه نفوذ را باطل اعلام کرد و تاكيد كرد كه هرگونه قرادادي كه با استقلال، حاكميت ملي، تماميت ارضي و آزادي ايرانيان مغايرت داشته و آن را محدود كند از اين لحظه بي اثر و كان لم يكن است و همه را پاره كرده و ديگر وجود خارجي كه بتوان به آنها استناد كرد نخواهند داشت.
ادعا میشود، اگر مقامات ایرانی که از تحولات آن روز جهان چیز زیادی نمیدانستند، از تغییرات عمیق در روسیه آگاه بودند و درخواست بازگرداندن مناطق جدا شده از ایران را به خاک خود مطرح میکردند، بعید نبود که انقلابیون پر شور روس به خاظر مشکلات فراوانی که در این منطقه داشتند با درخواست ایران موافقت کنند.
استفادهای که از این فرصت شد، آن بود که دولت ایران در مرداد ۱۲۹۷ (۲۷ ژوئیه ۱۹۱۸) در مصوبهای الغای قرارداد ترکمانچای و دیگر امتیازات واگذار شده به دولت روسیه تزاری را اعلام نماید و از جمله امتیاز کاپیتولاسیون برای اتباع روسیه را لغو کند. البته پیش از ان و در فاصله کمتر از یک ماه از صدور اعلامیه لنین، روسیه نیروهای خود را از ایران خارج کرده بود.
بعدها دو طرف در سال 1921، قرارداد جدیدی امضا کردند که در فصل اول و دوم آن چنین آمده است: «… یک مرتبه دیگر رسما اعلام مینماید که از سیاست جابرانه دولتهای مستعمراتی روسیه ـ که به اراده کارگران و دهقانان این مملکت سرنگون شد ـ نسبت به ایران تعقیب مینمود، قطعا صرف نظر مینماید. نظر به آنچه گفته شد و با اشتیاق به این که ملت ایران، مستقل و سعادتمند شده و بتوانند آزادانه در دارایی خود تصرفات لازمه را بنماید، دولت شوروی روسیه تمام معاهدات و مقاولات و قراردادها را که دولت تزاری روسیه با ایران منعقد نموده و حقوق ملت ایران را تضییع مینمود، ملغی و از درجه اعتبار ساقط شده اعلان مینماید».
هر چند با گذر زمان، روسیه کمونیست هم به اتحاد شوروی تبدیل شد و روشهای توسعهطلبانه قبلی را در پیش گرفت اما تغییر از دولت تزاری به یک دولت مدعی برابری و برادری چنان در جامعه ایران با استقبال مواجه شد که شاعران ایرانی حتی در وصف لنین مداحی نیز کردند!.
ابتدا لنین پیامی به ملتهای منطقه داد که در آن آمده بود: «رفقا!، برادران! وقایع عمده در خاک روسیه در جریان است. خاتمه مجازات خونینی که از برای تقسیم کردن ممالک دیگران شروع شده بود نزدیک میشود. سلطنت وحشیانه که زندگانی ملل عالم را بنده خود قرار داده بود مقهور گردید. عمارت کهنه و پوسیده استبداد و بندگی در زیر ضربات انقلاب روس خراب میشود… حکومت مملکت در دست ملت است… روسیه در این مقصود مقدس تنها است… هندوستان دوردست که قرون متمادی تحت ظلم و فشار درندگان متمدن اروپا واقع شده بود بیرق انقلاب برافراشته… سلطنت غارت و زور سرمایهداران منقرض گردید. مسلمانان مشرق!، ایرانیان!، ترکها، عربها!، هندیها!، تمام طوایفی که سباع حریص اروپا زندگی و دارایی و آزادی شما را در قرون متوالی مالالتجاره از برای خود قرار داده و غارتگران جنگجو میخواهند ممالکتان را تقسیم کنند! ما اعلام میکنیم که عهدنامه سری راجع به تقسیم کشور ایران محو و پاره گردید و همین که عملیات جنگی خاتمه یابد، قشون روس از ایران خارج میشود و حق تعیین مقدرات ایران به دست ایرانیان تأمین خواهد شد… در این موقع که حتی مسلمانان هند که تحت ظلم و فشار بیگانه کوبیده و فشرده شدهاند بر ضد ستمکاران شورش میکنند نباید خاموش نشست. فرصت را غنیمت و غاصبین را از اراضی خود دور اندازید. ما ملل مظلومه را برای استخلاص زیر پرچمهای خود جای میدهیم. ای مسلمانان روسیه! ای مسلمانان مشرق زمین! ما در این راه تجدید حیات عالم از جانب شما انتظار همعقیدگی و مساعدت داریم.»
در واکنش به این تغییرات ملکالشعرای بهار چنان بر سر ذوق آمد که در باره تغییر روابط دو طرف گفته است: «دو دشمن از دو سو ریسمانی به گلوی کسی انداختند که او را خفه کنند. هر کدام یک سر ریسمان را گرفته میکشیدند و آن بدبخت در میان تقلا میکرد، آنگاه یکی از آن دو خصم یک سر ریسمان را رها کرد و گفت ای بیچاره من با تو برادرم و مرد بدبخت (ایران) نجات یافت. آن مرد که ریسمان گلوی ما را رها کرده لنین است.»
عارف قزوینی، که این روزها شعر وی با شروع « از خون جوانان وطن لاله دمیده. از ماتم سرو قدشان سرو خمیده. » مشهورتر است، لنین را "فرشته رحمت" نام نهاد و از او خواست قدم رنجه کرده و قدمش را روی "تخم چشم" عارف بگذارد. جالب این است که مانند ایرانیهایی که به شوخی گفته میشود بر سر قبر روسهای کمونیست و ملحد فاتحه خواندهاند!، عارف نیز شعر در مورد لنین را با صلوات بر پیامبر آمیخته است!
ای لنین ای فرشته رحمت
قدمی رنجه کن تو بیزحمت
تخم چشم من آشیانه توست
پس کـَرَم کن که خانه خانه توست
یا خرابش بکن یا آباد
رحمت حق به امتحان تو باد
بلشویک است خضر راه نجات
بر محمد و آل او صلوات