مجتمع آموزش عالی تاریخ سیره و تمدن اسلامی
جستجو
Close this search box.

آقای دکتر سید حسین فلاح زاده روز جمعه 20 دی 1392 در برنامه دیار سلمان رادیو معارف به بررسی علل انقراض دولت سربداران پرداخت و پس از آن به نحوه بروز و ظهور دولت مرعشیان مازندران پرداخت.

 

خلاصه: در دوره فترت که پس از ایلخانان، با مرگ آخرین ایلخان مغول ابوسعید بهادر خان در سال 736 قمری آغاز می شود و تا زمان ظهور تیمور لنگ ادامه پیدا می کند، حکومت های متعددی در بخش های مختلف ایران ظهور کردند.

سربداران در سبزوار، مرعشیان در مازندران، آل کیا در گیلان، آل کرت در هرات، خاندان اینجو در فارس، آل مظفر در اصفهان و شیراز، آل جلایر در بغداد، تغا تیموریان در گرگان و اتابکان لر در منطقه لرستان. 

 

سرانجام سربداران 

 

ظهور تیمور، عامل اصلی انقراض سربداران است؛ همچنان که عامل انقراض مرعشیان نیز شد. عامل دیگری که در این زمینه موثر بود منازعه درونی دولت سربداران بود که میان رهبران معنوی و رهبران نظامی صورت گرفت. زمانی که این دو جناح با هم بودند اقتدار داشتند و زمانی که با هم اختلاف پیدا می کردند ضعیف می شدند. البته شاید رهبران نظامی به این نتیجه رسیدند که با تفکر صوفی گری نمی توان حکومت را اداره کرد و از این جهت علی موید به سراغ شهید اول می رود و از او دعوت می کند؛ هرچند به این معنا نیست که اگر شهید اول می آمد علی موید تسلیم او بود. 

 

سربداران یک دولت شیعی و ظلم ستیز بودند و در دوره ای که مغولان ظلم می کردند به حمایت از مظلوم برخاستند. گرچه بیش از پنجاه سال دوام پیدا نکرد ولی اندیشه ظلم ستیزی آنان ادامه داشت. 

 

سوال: آیا سربداران در امر حکومت داری توانستند الگویی ارائه دهند؟ 

 

گاهی از خدمات این ها ذکر شده است ولی اطلاعات روشن و واضحی از اقدامات آن ها نداریم.البته در هر صورت به مساله عدالت توجه می کردند. شاید کشته شدن امیرعبدالرزاق بدست برادرش، بدین دلیل بوده که امیرمسعود می دیده که او از این وضعیت سوء استفاده می کند. 

 

ظهور و بروز مرعشیان

 

رهبر مذهبی و بنیانگذار دولت مرعشیان طبرستان که در آمل پایه گذاری شد، شخصی بنام سید قوام الدین مرعشی از سادات بزرگ شیعه دوازده امامی منطقه مازندران است که که امروز آرامگاهش در آمل مورد توجه است. او که نسبش به امام سجاد(ع) می رسد، مرد عابد و متدینی بوده و به ورع شهرت داشته و از جلیل ترین فقها و زهاد بوده که علم خود را از اجدادش گرفته است. مرعشیان در واقع شاخه ای از همان جریان سربداران هستند؛ با این تفاوت که مرعشیان شیعه دوازده امامی هستند. 

 

در چند سفری که سید قوام الدین مرعشی به منطقه خراسان برای زیارت امام رضا(ع) داشته، در ارتباطی با سربداران، با سید عزالدین سوغندی جانشین شیخ حسن جوری آشنا می شود. سید عزالدین موقعیت خوبی در میان سربداران ندارد و تصمیم می گیرد با سید قوام به منطقه مازندران بیاید ولی در بین راه فوت می کند و موقعیت خود را به شاگردش سید قوام می سپارد که او نیز توانست از این فرصت استفاده کند و با توجه به اعتباری که در منطقه مازندران داشت دولت مرعشیان را تاسیس کند. 

 

منطقه مازندران منطقه ای بوده که تشیع در آن جا حضور داشته و اولین دولت شیعی بنام دولت علویان در این منطقه در سال 250 هجری تشکیل می شود که بعدا توسط سامانیان سنی، منقرض می شوند. پس از آن در منطقه گیلان، دولت آل بویه ظهور می کنند و علی بن بویه از چنگ مرداویز زیاری می گریزد و با رساندن خود به شیراز در سال 322 دولت آل بویه را تاسیس می کند و خدمات ارزنده ای به شیعه می کند. 

 

در کنار این دولت ها، خاندان محلی نیز وجود دارد که بعد از فروپاشی سامانیان تشکیل می شوند؛ مانند قارنیان (سوخرائیان)، باوندیان، دابویهیان و پادوسپانیان که در شمال حکومت می کردند. دو شاخه از باوندیان به نام های اسپهبدیه و کینخازیه شیعه بودند. بنابراین دولت های محلی مازندران نیز گرایش های شیعی داشته اند. 

 

چگونه سید قوام الدین موفق به تشکیل حکومت شد؟ 

 

سید قوام الدین که از سادات بزرگ بود نفوذ زیادی در میان مردم داشت. حاکمی در مازندران به نام کیا افراسیاب چلاوی که نفوذ سید را می بیند نزد او عرض توبه می کند و خودش را مرید سید نشان می دهد تا با گره زدن خودش به سید علیرغم عدم اعتقاد به وی، بتواند موقعیت خود را تقویت کند. البته بعد از مدتی، سید قوام الدین را دستگیر و زندانی می کند تا از نفوذ او بکاهد ولی طرفداران سید او را آزاد می کنند و از این جا منازعه آن ها با کیا افراسیاب شروع می شود و این گروه وارد فاز نظامی و سیاسی می شود. 

 

درگیری بین طرفداران سید قوام و سربازان کیا افراسیاب در زمینی دارای حصار چوبی با نام پرچین بوده که متعلق به مادر فردی بنام جلال کوچک بوده و از این جهت آن را جلالک مار (یعنی پرچین مادر جلالک) می گفتند. در این درگیری کیا افراسیاب شکست می خورد و با سه تن از فرزندانش کشته می شود. در این زمان است که سید در سال 760 قمری یعنی 33 سال بعد از تاسیس دولت سربداران، دولت خویش را تاسیس کند. 

 

پس از این پیروزی، شهر آمل را فتح می کند و وارد آن می شود. با توجه به روحیاتی که سید قوام داشته، خودش تمایل به حکومت ندارد و آن را به فرزندان خودش می سپارد. فرزند ارشدش سید عبدالله قبول نمی کند و به برادر دیگرش سید کمال الدین پسر دوم سید قوام الدین می دهد. 

 

در ساری حکومت دیگری بنام خاندان جلالی بودند که نتوانستند مرعشیان را در آمل تحمل کنند. لذا در نقشه ای سید عبدالله را ترور کردند و با انجام این کار وارد جنگ با مرعشیان شدند. سیدکمال الدین آماده مقابله با خاندان جلالی می شود و موفق می شود که آن ها را شکست بدهد و شهر ساری را تصرف کند. کمال الدین در شهر ساری مستقر می شود و برادرش رضی الدین را در شهر آمل نصب می کند. 

 

زمانی که حکومت تشکیل می شود، رقبایی ایجاد می شود و این حکومت مجبور است به توسعه قدرت هم فکر کند؛ لذا کم کم به مناطق دیگری از مازندران مانند سواد کوه و فیروزکوه نیز توجه می کنند. در کنار این کارها، به عمران و آبادانی نیز می پرداختند؛ زیرا شعار آن ها مبارزه با ظلم بود و یک حکومت کاملا مردمی را تشکیل داده بودند. 

 

این دولت تا ظهور تیمور ادامه دارد و بخش اول آن بدست تیمور، منقرض می شود. 

 

متن برنامه های تاریخی رادیو معارف

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *