تو فرعون باش، من نیز عصا را اژدها می کنم

فرعون

مردی در بغداد دعوی پیغمبری کرد.

او را پیش خلیفه بردند وقتی که عصایی بلند در دست داشت. خلیفه از او پرسید: کیستی و چه می گویی؟

گفت: من موسی بن عمرانم و این عصای من است.

خلیفه گفت: موسی به معجزه عصای خود را اژدها می ساخت. تو نیز اگر در این دعوی صادقی عصای خود را اژدها کن.

گفت: ای خلیفه! وقتی عصا اژدها می شد که فرعون دعوی «أَنَا رَبُّكُمُ الْأَعْلى‏» کرد. تو اگر آن دعوی پیش گیری من نیز عصای خود را اژدها گردانم.

علی صفی، لطائف الطوائف، ص 416.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *