مجتمع آموزش عالی تاریخ سیره و تمدن اسلامی
جستجو
Close this search box.
پایان نامه

 

چکیده

تعامل وارتباط حاکمیت با پیروان ادیان و مذاهب در قلمرو حکومتی خود، از مهمترین و اثر بخش ترین مسایل است، در این زمینه حاکمان با رویکردهای مختلف اقداماتی انجام داده و پیامدهای متفاوتی برای آن ها رخ داده است. حکومت اموی با توجه به حضور میسحیان در قلمرو حکومتی و شهرهای مهم قلمرواش سیاسیتهایی را در زمینه رابطه با آنان اتخاذ کرد که در ابعاد مختلف نقش داشته است.

بدین روی، این نوشته در صدد آن است که رابطه خلافت اموی را با مسیحیان بیان نماید. این رابطه در گونه های مختلف سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و مذهبی بروز یافت. امویان برای تثبیت حاکیت خود با ملت مسیحی خویش از درون و با امپراطوری بیزانس از برون روابط مختلفی ایجاد کردند.

هسته اصلی این نوشته یافتن عوامل مختلف این روابط است. از مهمترین این عوامل نیاز امویان به تخصص مسیحیان و به کارگیری آنان در مناصب مختلف حکومتی بوده است. نوع دیگر این عوامل به صورت فرهنگی – مذهبی بود. حضور مربیان مسیحی در دربار اموی و تقلید از شیوه حکمرانی بیزانس از جمله این عوامل است. روابط امویان با مسیحیان داخل و خارج از قلمرو شام پیامدهای مختلفی را به دنبال داشت.

آنها توانستند با کمک این عناصر شخصیتهای معارض خود را از میان بردارند و از حمایت مسیحیان داخلی برخوردار شوند. هم چنین بهره گیری اقتصادی فراوانی نصیب آنها گردید. دستیابی آنها به شاه¬راههای اقتصادی، تسلط بر دریای مدیترانه و … از جمله این پیامدهاست. غیر از پیامدهای سیاسی – اجتماعی، پیامدهای دیگری از نوع فرهنگی – مذهبی نیز از این روابط به دست آمد. ایجاد وابستگی فرهنگی به مسیحیان و تولد برخی فرقه های کلامی در میان مسلمانان نمونه ای از این نوع پیامدها بوده است.

روش تحقیق به کار گرفته شده در این رساله تحلیلی – توصیفی است تا علاوه بر گزارش وقایع، تحلیل و بررسی نسبت به این گزارشهای تاریخی نیز صورت گیرد.

کلیدواژه ها: رابطه، خلافت، امویان، مسیحیان، شام.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *