مجتمع آموزش عالی تاریخ سیره و تمدن اسلامی
جستجو
Close this search box.

عنوان پایان نامه:شخصیت فردی، اجتماعی، اخلاقی، سیاسی و علمی امام صادق(ع)

دانش پژوه:مریم عبدی

استاد راهنما:صدیقه رضایی

استاد مشاور:مهدی کریمی نژاد

دانشگاه:حوزه علمیه خراسان

واحد:مدرسه علمیه معصومیه – چناران

کلید واژگان:امام صادق(ع)- اخلاق- سیاست- علم.

چکیده

امام صادق(ع) فضایل اخلاقی مسلمانان را از راه علم و دانش به کمال مطلوب رسانده بودند. آن حضرت در طول شصت و پنج سال زندگی خود چنان دوست و دشمن را شیفته‌ی مکارم نفسانی و فضایل اخلاقی خود کرده بودند که در تاریخ بشریت هیچ کدام از علما و دانشمندان اهل تشیع و تسنن جرأت انتقاد کردن به آن حضرت را نداشته‌اند و در واقع هرچه تلاش کرده‌اند نتوانسته‌اند نقطه‌ی ضعفی بر آن حضرت بیابند. این فضیلت نه تنها در علم بود بلکه در حلم، جود، سخاوت، گذشت، تواضع و فروتنی و کار و کوشش در راه تحصیل معاش از راه زراعت و کشاورزی نیز بود، که تا آخرین روزهای زندگی، امام مردم بودند و بعد مدرس و معلم و پس از آن نیز فلاح و باغبان و بنده‌ی عابد خدا و مشفق مهربان خاندان و دوستان و آشنایان و نیز رهبر و راهنمای مردم در زندگی بودند. شب پس از نماز و فرایض به در خانه‌ی ایتام و مساکین و بیچارگان می‌رفتند و از بیماران نیز دلجویی می‌کردند، در راه ماندگان و بیچارگان را کمک مالی و جانی می‌کردند. چون در قبال قدرت‌های سیاسی تنها نیرویی که می‌توانست مقاومت کند نیروی روحانیت و قدرت علمی اهل بیت(ع) بود دشمن می‌کوشید که با تأسیس مذاهب اربعه روش اهل بیت(ع) و مکتب جعفری را تعطیل کند و در تنهایی و اخفا نگه دارد، لذا دستور داد هرکس که به منزل حضرت صادق(ع) برود، دو درهم بپردازد و هرکس در محضر درس ابوحنیفه حاضر شود یک درهم بگیرد. علاقه‌مندان به علم و دانش و آن‌ها که سرچشمه‌ی علم را پیدا کرده بودند و بضاعتی هم نداشتند دو بار نزد ابوحنیفه می‌رفتند تا پول یک بار نزد امام صادق(ع) را بدست آورند. یا به عنوان میوه فروش دوره گرد به منزل و مدرسه‌ی امام(ع) می‌رفتند. این بود که مکتب جعفری محکوم به سیاست خلفا شد و همچنان تاکنون این محکومیت ادامه دارد. امام صادق(ع) پس از پدر بزرگوارشان، آمادگی مردم و اقتضای زمان را و سابقه‌ی تاریک علوم و دانش در عصر بنی‌امیه و اعمالی که آن‌ها نسبت به مردم مسلمان و اهل بیت(ع) انجام می‌دادند، جد و جهدی که در بی سواد نگه داشتن مسلمین داشتند و نیز بخشنامه های معاویه را با هدف گمراه کردن مردم، می‌دیدند. و از همه مهم‌تر مأموریت آن حضرت همانند همه‌ی امامان دیگر ارائه‌ی راه حق بود. باید حقایق روشن می‌شد تا بساط علم و دانش گسترش یابد و خود مردم نیز شخصاً به حقایق برسند. این عوامل دست به دست هم دادند و باعث قیام امام صادق(ع) و تأسیس و توسعه‌ی دانشگاه اسلام و مدرسه‌ی جعفری شدند. مدت هم عصری امام(ع) با خلفای اموی و مروانی از سال 83 تا 132 ه ق . بیش از 49 سال می‌شود که امام(ع) در تمام این مدت شاهد جنایات بنی‌امیه بودند و رفتار این ظالمان را با پدر و اجداد خود می‌دیدند و همین عامل انزجار و تنفر آن حضرت از سلوک این مردم می‌شد. در این مدت هر یک از خلفا از بیم جان و یا بر حسب رفتار پیشینیان خود که از معاویه گرفته بودند مراقب امام ششم(ع) بودند و تا آنجا که ممکن بود محیط را بر آن حضرت تاریک و تنگ و سخت و محدود می‌کردند. در عصر امام(ع) امویان و مروانیان طبق سیره ی شوم خود به غیر از عمر بن عبدالعزیز – علی بن ابی طالب(ع) را، سبّ و لعن می‌کردند. در شام امویان و علمای درباری آن‌ها و پیروان احمد بن حنبل و … دور هم جمع می‌شدند و به شخصیت امام علی(ع) اهانت می‌کردند و حتی انکار می‌کردند که امام علی(ع) در مسجد به شهادت رسیدند و نیز منکر آن شدند که آن حضرت در دعا و فضیلت و شجاعت و شهامت شخصیت بی نظیری دارند و تا موقعی که جان در بدن داشتند علیه امام علی(ع) و خاندان علوی تبلیغات سوء می‌کردند. امام صادق(ع) قریب نیم قرن با این رویه‌ی شوم معاصر بودند و با این مفاسد مبارزه می‌کردند تا با نیروی علم اساس جهالت و خصومت را ریشه کن نمودند و در تحولات سیاسی قضاوت می‌کردند. امام جعفر صادق(ع)، صادق علوم اهل بیت(ع) یک شخصیت علمی بودند که بر اساس یک هدف مقدس که هدایت و ارشاد خلق بود و با توجه به مقتضیات زمان و مأموریت آسمانی خویش مدرسه‌ی علمی را تأسیس نمودند و استعدادهای لایق را تربیت کردند و به کمال فضیلت رساندند. این صادق، عالم اهل بیت(ع) حدود دوازده هزار نفر عالم خردمند و با ایمان، به جامعه تحویل دادند و بنیاد مدرسه‌ی آن حضرت بر پایه‌ی توحید، ایمان، عقیده، مبدأ، معاد و نیز بر پایه‌ی مبانی علمی بود و لذا استدلال و برهان عقلی بسیاری به کار بردند و برای تحکیم مبانی توحید از هیأت و طی که پایه‌ی اصلی خداشناسی است سخن گفته‌اند و فرموده‌اند: «هرکس جان و روح و نفس خود را بشناسد خدای خود را شناخته است». و برای تحکیم مبانی خداشناسی علوم طبیعی و طبیعیات را که عبارت بود از زمین شناسی و گیاه شناسی و جانور شناسی بیان کردند. از علوم هیأت و افلاک، از ماه و خورشید که ظهور و بروزشان بیشتر بود سخن گفتند و آیات حاکی نام، صفات و خصوصیات ستارگان را تعلیم و توصیف نمودند و از ارزش، کرسی، لوح، قلم، سرنوشت و قضا و قدر برای شاگردانشان سخن گفتند و عوامل جوی با امدادهای غیبی فرشتگان همه را عامل قضا و قدر معرفی کردند و بشر را به رشد رساندند تا دنیای بشریت اعتراف کند که ائمه‌ی معصومین از سرچشمه‌ی وحی و الهام سیراب شده‌اند تا مردم را هدایت و ارشاد کنند و در تمام عمر خود مورد حملات دشمن واقع شده‌اند و زندگی دشواری داشتند تا این که با مسمومیت یا خنجر و شمشیر به شهادت می‌رسیدند. هر چه در زمینه‌ی علوم پیشرفت شد، همه از مکتب جعفری تعلیم شده بود و حضرت امام جعفر صادق(ع)، بزرگ‌ترین مربی عالم انسانیت فرصت یافتند تا پس از یک قرن از رکود و نمود توسعه‌ی دین که به دست امویان به وجود آمد مدرسه را بگشایند و حقایق علم و دین را به مردم جهان برسانند. امام صادق(ع) چنان درس دانش و بینش دادند که عقول خردمندان در آن حیران ماندند. مثلاً برای معرفی ابرها فرموده‌اند: «چهارده قسم ابر در آسمان‌ها ظاهر می‌گردد که ما از روی آیات قرآن استخراج نموده‌ایم». درسی که دوازده قرن پیش امام(ع) به شاگردان خود آموختند امروز علمای هواشناسی و کسانی که در علم جو و ابر و فضا تجاربی دارند به آن پی برده‌اند که هر کدام از این چهارده نوع ابر وظیفه ای را بر عهده دارند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *