مجتمع آموزش عالی تاریخ سیره و تمدن اسلامی
جستجو
Close this search box.
حامد صوفی

 

سرویس تاریخ و سیاست خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا): هنگام بررسی روایت‌های عاشورا به نام متونی برمی‌خوریم که یا امروزه هیچ اثری از آن باقی نمانده یا از طریق متون دیگر، بخش‌هایی از آن به دست ما رسیده که در واقع خاستگاه اصلی روایت‌های عاشورایی در کتب تاریخی سده‌های سوم به بعد است، پیش متن‌های دست اول به شمار می‌روند. اطلاق پیش متن به این روایت‌ها اندکی با اغماض و ساده‌انگاری است؛ چرا که به دلیل از بین رفتن این متون یا نقل به واسطه نمی‌توان با قاطعیت گفت که متون متأخر، روایت‌های این کتب را عینا به ما رسانده‌اند یا با دگرگونی و دخل و تصرف. به بیانی دیگر نمی‌دانیم که رابطه متون متأخر با این متون از نوع فزون متنیت است یا بینامتنیت.

 

حامد صوفی، پژوهشگر و مولف کتاب «انوار بازنوشته» که سه‌شنبه 21 شهریور در حوزه هنری برگزار شد، گفت: این کتاب همان‌طور که از نامش پیداست بررسی انتقادی روایت‌ها از واقعه عاشورا از آغاز تا پایان قرن هفتم است. منظور از روایت انتقادی عاشورا در این اثر؛ روایت‌های تاریخی در منابع مکتوب از نخستین اثری که در دسترس ماست تا پایان قرن هفتم بررسی شد.

او افزود: روش کار در این اثر مبتنی بر نظریه فزون متنی‌ است که بر اساس آن هیچ متنی آفریده نمی‌شود مگر آن‌که از متون پیش از خود الهام گرفته باشد. بر اساس این نظریه، متون را از لحاظ تقدم، تاخر و تاثیر متون متقدم بر متاخر بررسی شده است. از آنجا که متن‌هایی متاخر هستند در بافت زمانی اجتماعی و سیاسی متفاوتی آفریده می‌شوند، دگرگونی‌هایی پیدا می‌کنند که نام این دگرگونی را در این نظریه گشتار می‌گذاریم بر این اساس روایت‌هایی که در این بازه زمانی (از رسیدن منابع مکتوب به دست ما تا پایان قرن هفتم) به دست ما رسیدند، این بده و بستان متنی را با هم داشتند؛ به عبارتی متونی مدنظر قرار گرفتند که ارتباط فزون متنی با یکدیگر دارند.

این پژوهشگر بیان کرد: ما تلاش کردیم با مقابله این روایت‌ها و تجزیه آنها در حد گزاره و پیرفت نشان دهیم که این متون چگونه بازنوشته شده‌اند؟ نام این اثر هم برگرفته از کتاب زبان‌شناس فرانسوی ژرار ژنت صاحب نظریه فزون متنیت که نام اثرش «الواح بازنوشته» است و ما با الهام از نام این اثر عنوان کتاب را «انوار بازنوشته» گذاشتیم به این اعتبار که روایت‌های عاشورا نورهایی هستند که در متون باز نوشته می‌شوند. ما تلاش کردیم این گشتارها، دگرگونی‌ها و تغییرات را در متون بررسی کنیم.

حامد صوفی گفت: ما روایت‌ها را در چند دسته جای دادیم؛ پیش‌متن‌های اولیه که بعضی از آنها را امروز در دسترس نداریم مثل «مقتل ابو‌مخنف» که بخش‌های پراکنده‌ای از آن در متون بعدی موجود است. لذا نمی‌توانیم دقیقا قضاوت کنیم چه تغییراتی نسبت به متن اصلی ایجاد شده است؛ برای مثال آنچه که طبری از ابو‌مخنف نقل می‌کند، دقیقا همان متن واژه به واژه است چون پیش متن را در دسترس نداریم، نمی‌توانیم دقیق آن را بررسی و قضاوت کنیم. لذا نام این دسته متون را پیش متن اولیه گذاشتیم.

این پژوهشگر و مولف ادامه داد: گام بعدی متونی هستند که امروز در دسترس ما هستند، شاید امروز یکی از ارزشمندترین پیش متن اولیه کتاب «الفتوح» ابن‌اعثم کوفی هست که به لحاظ تاریخی متقدم از «تاریخ طبری» است و خوشبختانه در دسترس ما هست که در متون بعد از خودش نیز تاثیر بسزایی داشته است. متون دیگر پیش‌متن‌های دسته دوم بودند که امروز در دسترس قرار دارند، مانند «تاریخ طبری»، «تاریخ ابن کثیر». دسته سوم بیش‌متن‌ها یا فزون متن‌ها هستند، متن‌های برگرفته از متن‌های نسل اول یا دوم.

حامد صوفی با اشاره به مفهوم روایت انتقادی درباره متون تاریخی عاشورا گفت: منظورم از این واژه بازشمردن ایرادات و اشتباهات باشد در حالی که لفظ انتقاد در روایت‌پژوهی تجزیه و تحلیل است، همین که متن را تجزیه به بخش‌های کوچک‌تر و نگاه موشکافانه به روایت داریم نوعی انتقاد است در واقع واژه انتقاد در اینجا با معنای امروزی آن در افواه و ادبیات سیاسی مطرح است در این روایت‌پژوهی کاربرد متفاوتی دارد و تجزیه و تحلیل روایت‌ها به معنای انتقاد است. وقتی بررسی انتقادی را به کار می‌بریم به این معناست که آن اثر را می‌شکافیم و تکه تکه آن را با نگاه انتقادی بررسی می‌کنیم.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *