به گزارش ایکنا، حجتالاسلام والمسلمین حسین مهدیزاده، عضو هیئت علمی پژوهشگاه مطالعات اسلامی جامعه الزهرا(س)، ۱۷ آبان در نشست علمی «مقایسه چادر بانوان ایرانی با جلباب قرآنی»، که از سوی آکادمی اخلاقپژوهی روشمند و انجمن علمی معارف دانشگاه شهید بهشتی برگزار شد، با اشاره به ضرورت این بحث، گفت: یکی از پرسشهایی که در بین بانوان مذهبی وجود دارد اصالت حجاب چادر است و آیا ریشه قرآنی و دینی دارد یا خیر؟ همچنین قبل و بعد از مشروطه مستقیم و غیرمستقیم علیه چادر هجمه وارد شده است و میگویند چادر از دوره قاجاریه باب شد و رنگ مشکی افسردگی به دنبال دارد. گاهی از طریق رواج حجابهای مدگرا به صورت غیرمستقیم علیه چادر تلاش میشود و هدف آن تضعیف حجاب کامل اسلامی و تبیین این مقوله بسیار مهم است.
مهدیزاده با بیان اینکه از نظر قرآن وقتی به آیات حجاب و عفاف مراجعه کنیم میبینیم که حجاب مجموعه رفتارهای شبکهای است، ادامه داد: از آیات و روایات انواع حجاب اعم از گفتاری، رفتاری، دیداری و بدنی و جسمانی مشاهده میشود؛ فرموده است: «وَلَا يَضْرِبْنَ بِأَرْجُلِهِنَّ لِيُعْلَمَ مَا يُخْفِينَ مِنْ زِينَتِهِنَّ»، حجاب رفتاری است یا در مورد حجاب گفتاری تعبیر «فَلاَ تَخْضَعْنَ بالْقَوْلِ فَيَطْمَعَ الَّذِي فِي قَلْبهِ مَرَضٌ» را داریم؛ «وَقُلْ لِلْمُؤْمِنَاتِ يَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصَارِهِنَّ…»، مؤید حجاب دیداری برای مردان و زنان است و چون این حجاب برای مردان اهمیت بیشتری دارد ابتدا آنان را مورد خطاب قرار داده است. آیات خمار و جلباب هم مرتبط با پوشش بدن است.
وی با اشاره به اینکه ردا و جلباب و… اسامی دیگری است که برای چادر به کار رفته است، گفت: در قرآن کریم چند نوع آیه در مورد حجاب بدنی یعنی خمار و مقنعه و جلباب و چادر داریم. حجاب مرتبط با چادر یک مقوله چندبعدی است که جنبه سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و حتی امنیتی پیدا کرده است. لذا رهبری فرمودند که بیحجابی علاوه بر حرمت شرعی، حرمت سیاسی هم دارد.
استاد جامعه الزهرا با اشاره به معنای لغوی و اصطلاحی چادر، اضافه کرد: از نظر لغوی دو ریشه برای چادر بیان شده است؛ که یکی از ریشه چاد در زبان سانسکریت که زبان مشترک هندی آریاییها بوده و چاد به معنای پوشاندن و پوشش است. چادر تنپوش سرتاسری رویی و بیرونی گسترده برای بانوان است که همه بدن را از سر تا پایین میپوشاند. در متون ادیان مختلف زرتشت و یهود و مسیحیت کلمه چادر بارها مورد استفاده قرار گرفته است و در کتاب پرسمان حجاب آن را آوردهام.
پیشینه چادر در تاریخ باستان
مهدیزاده با بیان اینکه پیشینه چادر به تاریخ باستان و در بین بانوان ایرانی قبل از اسلام بازگشت دارد، اظهار کرد: طبق گزارشها، این پوشش در دورههای مختلف از جمله هخامنشیان وجود داشت؛ در دوره اشکانیان زنان پوشش بلندی شبیه چادر داشتند که بر روی تاج یا سرپوشی مانند کلاه و عمامه میانداختند که امروزه در سریالهای تاریخی میبینیم. در دوره ساسانی پوشش سر زنان در تصاویر منقوش بر روی بشقابها، چادر نامیده شده است. در ادبیات و اشعار ایرانی هم چادر به وفور دیده میشود؛ مثلاً در شاهنامه فردوسی، دیوان خاقانی و کلیات سعدی وجود دارد. همچنین پیشینه چادر در سفرنامههای مستشرقان به ایران ذکر شده است.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه مطالعات اسلامی جامعه الزهرا(س) گفت: چادر مزیتها و ویژگیهایی دارد که سایر پوششها ندارند؛ این نوع پوشش بهترین مصداق برای تامین حجاب شرعی بانوان است؛ در فقه از نظر شرعی، زن فقط حق دارد دستان را از مچ به پایین و صورت را باز بگذارند و بقیه بدن باید پوشیده باشد. کدام پوشش این مقدار حجاب را تامین میکند؟ در مقایسه بین چادر و انواع لباسهای دیگر میبینیم که چادر بهترین مصداق است. همچنین در مواجهه با نامحرم پوشاندن چهره با چادر ممکن است باعث کاهش تحریکات جنسی در جامعه شود، در حالی که این ویژگی در مقنعه و مانتو وجود ندارد و زنان چادری در مواجهه با مردان چشمچران امنیت بیشتری دارند.
معانی جلباب
مهدیزاده با اشاره به پوشش جلباب در قرآن، گفت: در مورد معنای جلباب بین علما و محققان دیدگاههای مختلفی وجود دارد. یک نظر این است که جلباب به معنای خمار و مقنعه است و کسانی چون شیخ طوسی، علامه حلی و طبرسی این معنا را بیان کردهاند ولی معتقدیم که این دیدگاه به دلایل مختلف درست نیست. اولین شاهد، آیه خمار است که خدا فرموده: «وَلْيَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلَىٰ جُيُوبِهِنَّ ۖ »؛ دومین شاهد این است که قرآن مجید در دو آیه مستقل دو پوشش با عنوان خمار و جلباب نازل کرده و نشان میدهد جلباب حجاب مختلفی است. دلیل سوم پوشش حضرت زهرا(س) در هنگام خواندن خطبه در ماجرای غصب فدک است؛ در گزارش این ماجرا آمده که ایشان خمار بر سر کرد و جلباب را بر تن پوشید؛ یعنی دو واژه در کنار هم به کار رفته است. برخی لغویون گفتهاند که جلباب پوششی وسیعتر از خمار است.
وی افزود: قول دیگر این است که جلباب به معنای روسری بزرگ است؛ فیومی در مصباح المنیر این نظر را گفته است. ابن منظور و تفسیر قرطبی این قول را برگزیدهاند. این پوشش در بین زنان ترکمن در استان گلستان وجود دارد و این سخن درست نیست؛ اولین دلیل همان گزارش حضور حضرت زهرا(س) در مسجد پیامبر(ص) در ماجرای فدک بود «واشتملت بجلبابها»؛ یعنی پوششی که همه بدن را دربر میگرفت. لذا روسری بزرگ که تا کمر را بپوشاند نیست. همچنین ابن عباس در تفسیر خود گفته جلباب ردایی است که از بالای سر تا پایین پا پوشیده میشود. قول سوم این است که جلباب به معنای پیراهن است که شامل پیراهن بزرگ و مانتو و یا پیراهنهایی میشود که تا کمر را میپوشاند. فیروزآبادی و راغب این قول را قائل هستند ولی باز ما آن را نمیپذیریم. از برخی همسران پیامبر(ص) نقل شده است که خمرت وجهی بجلبابی؛ یعنی چهره خودم را با جلبابم پوشاندم. آیا با پیراهن و مانتو و جبه میتوان چهره را پوشاند. غیرممکن است. لذا جلباب با خمار و پوششهای دیگر تفاوت دارد. همچنین گزارش تاریخی دیگری داریم که یکی از بانوان جلبابش را آویزان کرد و چادر را روی چهره کشید.
تفاوت جلباب با مانتو و روسری و جبه
مهدیزاده با تاکید بر اینکه جلباب به معنای پیراهن و جبه و مانتو نیست، گفت: دیدگاه دیگر که درست به نظر میرسد این است که جلباب به معنای پوشش سرتاسری و فراگیر شبیه چادر است که در گزارش مرتبط با حضرت زهرا(س) و در تفسیر ابن عباس هم به آن تصریح شد. در عربی از کسا، ملحفه، ردا و… مترادف جلباب به کار رفته است. از احادیث استفاده میشود که بانوان دو نوع چادر داشتند؛ یکی برای نماز که با تعبیر ملحفه و چادر نماز مورد استفاده بود و دیگری چادر بیرونی آنان. قرآن در آیه جلباب اشاره به چادر بیرون از منزل دارد. قرآن فرموده است که زنان در مواجهه با نامحرم جلباب را به خودشان نزدیک کنند تا در امنیت و حفاظت قرار بگیرند. طبق نقل تفاسیر جلباب، پوشیده گسترده و بزرگی بوده است؛ علامه طباطبایی در المیزان نقل کرده است که جلباب، ثوب(لباس بیرونی) و لباسی بود که همه بدن بانوان را میپوشاند. لذا ویژگی جلباب فراگیری آن است.
استاد جامعه الزهرا با اشاره به رنگ جلباب قرآنی، تصریح کرد: طبق گزارشی از ام سلمه نقل است که وقتی زنان انصار از خانه بیرون میآمدند پوششی داشتند که گویی کلاغ بالای سر آنان نشسته است. بسیاری از تفاسیر شیعه و عامه هم این گزارش را نقل کردهاند. آیه جلباب وقتی پیامبر(ص) در مدینه حکومت تشکیل دادند نازل شد. از تعبیر جلابیبهن استفاده میشود شبیه چادر امروزی جلو باز بوده است. در آیه شریفه به حکمت این نحوه پوشش هم اشاره شده و فرموده است به این دلیل چنین پوششی داشته باشید تا به زنان مؤمنه شناخته شوید و مورد اذیت قرار نگیرید. در مورد یعرفن در آیه «يَـٰٓأَيُّهَا ٱلنَّبِيُّ قُل لِّأَزۡوَٰجِكَ وَبَنَاتِكَ وَنِسَآءِ ٱلمُؤۡمِنِينَ يُدۡنِينَ عَلَيهِنَّ مِن جَلَٰبِيبِهِنَّۚ ذَٰلِكَ أَدۡنَىٰٓ أَن يُعرَفنَ فَلَا يُؤۡذَينَۗ وَكَانَ ٱللَّهُ غَفُورٗا رَّحِيما»؛ هم دو قول وجود دارد؛ اول اشاره به تمایز و شناخته شدن زنان آزاد از کنیز و برده دارد که بنده این قول را درست نمیدانم و قول دیگر شناخته شدن به عفت و حیا و پاکدامنی است که اغلب مفسران شیعه بر این نظر تأکید کردهاند.
وی با اشاره به آیه ثیاب، بیان کرد: این آیه «وَ الْقَواعِدُ مِنَ النِّساءِ اللاَّتي لا يَرْجُونَ نِكاحاً فَلَيْسَ عَلَيْهِنَّ جُناحٌ أَنْ يَضَعْنَ ثِيابَهُنَّ غَيْرَ مُتَبَرِّجاتٍ بِزينَةٍ وَ أَنْ يَسْتَعْفِفْنَ خَيْرٌ لَهُنَّ وَ اللهُ سَميعٌ عَليمٌ» در سوره نور و بعد از آیه جلباب نازل شده است و میفرماید زنان مسن و سالخورده میتوانند پوشش نداشته باشند ولی نباید تبرج کنند. اگر استعفاف به خرج بدهند برای آنان بهتر است. ثیاب در این آیه به جلباب تفسیر شده که گفته شد به معنای چادر است. برخی مراجع مانند آیتالله شبیری زنجانی تصریح دارد که زنان و دختران جوان نمیتوانند به پوششی مانند مانتو اکتفا کنند، زیرا آیه فقط به زنان سالخورده آن هم مشروط جواز داده است.