خبرگزاری رضوی. سرویس جهان اسلام. علامه سید جعفر مرتضی عاملی در مقدمه چاپ دوم کتاب «الحیاة السیاسیة للامام الرضا علیه السلام»، هدف خود از نگارش این کتاب را پاسخ به مقاله برخی سطحی نگران در یک مجله لبنانی بیان می کند که به مسأله صلح امام حسن و ولایتعهدی امام رضا علیهما السلام توهین کرده و هجمه بردهاند. اما استقبال گسترده از این اثر و ترجمه آن نشان داد که تبیین این مسأله در تمام جهان اسلام اهمیت داشته است.
برخی آثار به مؤلف آن شهره است و برخی به محتوای خاص. اما کتاب «الحیاة السیاسیة للامام الرضا علیه السلام» در جوامع عربیزبان و جوامع فارسیزبان شیعی، هم به سبب مؤلف و هم به سبب محتوایش مشهور شده است.
نویسنده این اثر مرحوم علامه سید جعفر مرتضی عاملی است که به تازگی در سن 77 سالگی به دیدار حق شتافت. شهرت استاد مرتضی در میان اهل علم و تحقیق بیشتر به سبب کاوشهای نقلی و عقلی در گزاره های تاریخ اسلام و سیره معصومان علیهم السلام است. به عبارت دیگر میتوان زمینه تحقیقات او را پژوهشهای اعتقادیِ تاریخی دانست. برای علامه مرتضی بیش از 50 عنوان کتاب و نیز مقالات منتشر شده و منتشر نشده بسیاری برشمردهاند.
اما شهرت و غنای محتوای کتاب به خاطر گستردگی منابع آن و نیز سبک خاص نویسنده، یعنی تتبعات عقلی و نقلی او است. ترجمه این کتاب به فارسی به شهرت آن افزود. از ترجمه کتاب نیز استقبال کم نظیری صورت گرفت به طوری که دو ناشر مشهور آن را چاپ و منتشر کردند و تنها دفتر نشر فرهنگ اسلامی تا سال 1390 شمسی بیست و سه بار آن را تجدید چاپ کرد.
بر اساس تتبع و تحقیق ما، کتاب الحیاة السیاسیة للامام الرضا علیه السلام توسط چند ناشر و در چاپهای متعدد به زیور طبع آراسته شده است. انتشارات جامعه مدرسین قم در سال 1362 شمسی، داراالتبلیغ الاسلامی- مؤسسة النشر الاسلامی قم در 1398 قمری و دارالاضواء- المرکز الاسلامی للدراسات در سال 1409 و 1430 قمری چاپهای مختلفی از این اثر را روانه بازار کردند.
انگیزه مؤلف:
مؤلف خود در پیشگفتار و مقدمه چاپ دوم این کتاب هدف خود از نگارش این کتاب را اینگونه بیان میکند که در یک مجله لبنانی برخی سطحینگرها که دنبال شهرت و مال هستند به ساحت مقدس امام مجتبی و امام رضا علیهما السلام هجوم بردهاند. سپس مسأله صلح امام مجتبی و مسأله ولایتعهدی امام رضا علیهما السلام را برجسته کرده و میگوید که در این کتاب بیشتر به مسأله ولایتعهدی امام رضا علیه السلام پرداخته است. وی در نزدیک به 500 صفحه و در 4 بخش کلی این موضوع و حواشی آن را تحلیل میکند.
علامه سید جعفر مرتضی عاملی در ادامه هدف نگارش خود توضیح میدهد که تاریخهای موجود به خاطر سلطه حاکمان و شرایط سیاسی و اقتصادی منحرف شده و تاریخ در میان عموم آنگونه که درست بوده بازگو نشده است. وی بر اساس کشف علل حقیقی و وقایع پوشیده در زمینه ولایتعهدی، دست به نگارش این کتاب میزند. ساختار کتاب و گونه پرداخت به آنها در راستای همین هدف اصلی است.
ساختار کتاب:
کتاب 4 بخش اصلی و یک بخش معرفی مصادر مهم دارد. نویسنده در بخش اول با عنوان «ممهّدات» به چگونگی تشکیل سلسله عباسی و برخورد آنان با عامه مردم و با علویون میپردازد. او از جمله نامهای از مأمون را شاهدی بر حقیقت تاریخی سختگیری عباسیون بر علویون می آورد که: «… ما عباسیون آنان(علویون) را ترساندیم، بر آنان سخت گرفتیم، بیش از آنچه بنیامیه آنان را کشتند ما آنان را کشتیم. بنیامیه هر کسی از آنان که به شمشیر قیام کرد کشتند اما ما همه آنان را کشتیم… پس از بیشتر بنی هاشم (روز قیامت) سوال خواهد شد که بأیّ ذنب قُتلت؛ به کدامین گناه کشته شد. و در مورد کسانی که در دجله و فرات انداخته شدند و در مورد کسانی که در بغداد دفن شدند سوال می شود…»
در بخش دوم کتاب، زمینهها و شرایط بیعت امام رضا علیه السلام با مأمون مطرح و تحلیل می شود. نویسنده سعی میکند شخصیت، نسب، جایگاه علمی و میزان مقبولیت اجتماعی امام رضا(ع) و مأمون را معرفی کند. وی در قسمتی از این بخش میآورد: «واگذاری امر بیعت به یک مرد غریبه برای مأمون سنگین و سخت بود. زیرا این مرد غربیه از خاندانی بود که از خاندان خود او قویتر بوده و در آن زمان بیش از همه رقبا برای حکومت عباسی خطرناک بود… اما مأمون تنها همین راه را داشت و چه کار می توانست بکند؟… چه چاره ای داشت وقتی که دید رعیت و نیروها و امور حکومتش از او پیروی نخواهند کرد مگر هنگامی که این بازی جسورانه را بر سر امام در آورد؟»
در بخش سوم عرضه خلافت توسط مأمون، رد امام و پیشنهاد ولایتعهدی و موضع و نظر امام بیان میشود. علامه مرتضی عاملی تأکید میکند که در منابع تاریخی، اجماع است که مأمون در ابتدا خلافت را به امام پیشنهاد داد ولی امام نپذیرفت و سرانجام پس از تهدید و اکراه، ولایتعهدی را پذیرفت. سپس در مورد میزان جدیت و صداقت مأمون در واگذاری خلافت بحث میکند. وی بعد از طرح احتمالات موضع و نظر امام در قبول ولایتعهدی – که همین مبحث اصلی کتاب نیز به حساب می آید- به این نتیجه می رسد که امام برای جلوگیری از بدتر شدن اوضاع و نیرنگهای بعدی مأمون، ناگزیر تن به این خواسته مأمون میدهد اگرچه نسبت به قبول آن به غایت کراهت داشت.
مرحوم مرتضی، در بخش چهارم، اقدامات بعدی مأمون تا شهادت حضرت را بررسی می کند. وی شش احتمال در باب اینکه حضرت چگونه از دنیا رفته اند را مطرح میکند. حتی از اختلافات اقوال زمان خود مأمون میگوید و اینکه در آن زمان هم شایع شده بود که مأمون به واسطه خوراندن سم امام را شهید کرده است.
بخش نهایی که ضمیمه کتاب محسوب می شود مربوط است به 6 سند مهم پیرامون مسأله ولایتعهدی و دسیسههای مأمون عباسی در برخورد با امام رضا علیه السلام. نویسنده در 35 صفحه به معرفی این مصادر و اسناد می پردازد.
ترجمه کتاب به فارسی:
دکتر سید خلیل خلیلیان در سال ۱۳۵۹ شمسی این کتاب را تلخیص و ترجمه کرد. انتشارات دفتر نشر فرهنگ اسلامی این ترجمه گرانقدر را منتشر کرد و تا سال 1390 بیست و سه بار آن را تجدید چاپ کرد. همچنین دفتر انتشارات اسلامی وابسته به جامعه مدرسین قم، همین کتاب را با عنوان «زندگانی سیاسی امام رضا(ع)» در سال 1365 شمسی توسط كنگره جهانی امام رضا(ع) به چاپ رساند. استقبال گسترده از این اثر میتواند باقیاتالصالحاتی برای نویسنده فرهیخته آن باشد.