حضرت موسی بن جعفر علیه السلام، پیشوای هفتم شیعیان در بیست و پنجم ماه رجب[1] سال 183 در زندان بغداد به دستور هارون الرشید( 170 -193 ق ) به شهادت رسید.
برخی مورخان تاریخ شهادت آن حضرت را سال 186 ذکر کرده اند. هنگام شهادت 55 سال از عمر آن امام همام می گذشت.[2]تولد آن حضرت به سال 128 ق[3] در آبواء- منطقه ای میان مکه و مدینه- از مادری بنام حمیده بربریه[4] بوده است.
امام کاظم علیه السلام در سال 148 ق پس از شهادت پدر بزرگوارش، در بیست سالگی به امامت رسید، و با منصور(136 – 158 ق ) ، مهدی (158 -169 ق ) هادی ( 169 – 170 ق ) و هارون عباسی هم دوره بود[5]. لقب های کاظم، صالح، عبدصالح، صابر، امین ، امین و مامون را برای امام کاظم علیه السلام ذکر کرده اند.[6]
شدت اختناق منصور عباسی در مورد علویان، سبب شد تا سردرگمی خاصی میان برخی از شیعیان نسبت به رهبری آینده به وجود آید. امام صادق علیه السلام، برای این که جانشینش مشخص نشود، افزون بر دو فرزند خود، امام کاظم علیه السلام و عبدالله، منصور عباسی را نیز وصی خود قرار داده بود[7].
از سویی مساله ی اسماعیل که فرزند بزرگتر امام صادق علیه السلام بود – و در زمان حیات امام صادق علیه السلام وفات کرده بود – بسیاری از شیعیان را به این گمان انداخته بود که امام آینده اوست، شبهه ی جانشینی و امامت پس از امام صادق را بیشتر کرده بود. البته امام صادق علیه السلام از آغاز امام کاظم علیه السلام را به برخی از خواص اصحاب خود به عنوان جانشین خود معرفی کرده بود[8].
دوران امامت امام کاظم علیه السلام، به ویژه دوران سیزده ساله خلافت هارون دوران سختی برای امام و شیعیان بود[9]. عباسیان که به نام خاندان پیامبر به قدرت رسیده بودند در ابتدا برخورد نسبتا ملایمی با علویان داشتند، اما پس از استقرار حکومت شان علویان را به شدت تحت فشار گذاشتند.
در این دوران حرکت های اعتراض امیز متعددی از ناحیه علویان و شیعیان نسبت به حاکمیت عباسی صورت گرفت. در چنین شرایطی امام کاظم علیه السلام کوشید تا تشکل شیعه و جنبش علمی فرهنگی شیعه را که از زمان صادقین علیها سلام آغاز شده بود با ظرافت رهبری و هدایت نمایدتا شیعه محفوظ و استوار بماند.
پی نوشت:
[1]- صدوق محمد بن علي بن الحسين ،عیون الاخبار الرضا، منشورات اعلمی تهران، 1404 ه ق، ج 1، ص 85 .
[2]- سبط ابن جوزی، یوسف بن فرغلی، تذکره الخواص، بیروت، موسسه آل البیت، 1401 هق، ص 312.
[3]- دیار بکری حسین بن محمد، تاریخ الخمیس فی احوال انفس نفیس، بیروت ، دار صادر، 1302 ه ق، ج 2، ص 287.
[4]- امام باقرعلیه السلام خطاب به وی فرموده است: ” در دنیا ستوده و در آخرت پسندیده ای” (اصول کافی، دارالکتب اسلامیه، تهران، 1388، ج 1، ص 367، حدیث 1)
[5]- یعقوبی احمدبن اسحاق، تاریخ یعقوبی، قم، شریف رضی، 1373 ه ق، ج 2، صص 364- 415. و تاریخ بغداد، ج 13، ص 24.
[6]- عسقلانی ابن حجر، تهذیب التهذیب، بیروت دارالفکر، 1327 ه ق ، ج 10، ص 302 و خطیب بغددادی احمدبن علی، تاریخ بغداد، تحقیق مصطفی عبدالقادر عطا، دارالکتب العلمبه، 1417 هق، چ 1، ج 13، ص 29.
[7]- عطاردی عزیزالله، مسند الام الکاظم، مشهد، کنگره جهانی امام رضا علیه السلام ، ج 1، ص 390.
[8]- کلینی ابی جعفر محمدبن یعقوب، الاصول من الکافی، تهران، منشورات دارالکتب الاسلامیه، 1388،ج 1، صص 307- 309.
[9] – ابن حجر، الصواعق المحرقه فی الرد علی اهل البدع و الزندقه، تصحیح و تحشیه عبدالوهاب عبدالطیف، قاهره، مکتبه القاهره، ص 2020.