مجتمع آموزش عالی تاریخ سیره و تمدن اسلامی
جستجو
Close this search box.
سخن تاریخ و همت و کار مضاعف در سیره امام صادق

مقدمه

از مهم ترین رموز موفقیت در زندگی، تلاش و پایداری در راه هدف است. اراده سترگ، تحرّک و پویایی که از اعتقاد راسخ انسان سرچشمه می گیرد، در راه رسیدن به اهداف عالی فردی و اجتماعی انسان ضروری ترین عامل به شمار می آید.

اهتمام به مسئله »کار و تلاش« به عنوان یکی از ضرورت های مورد توجه در چشم انداز پیشرفت و تعالی کشور در سال های گذشته بارها مورد عنایت رهبر معظم انقلاب بوده است؛ به ویژه آن هنگام که سخن از »انضباط اجتماعی و وجدان کاری« و لزوم پرهیز از »تنبلی اجتماعی« سخن به میان آوردند؛ همچنین دغدغه مندی ایشان در قبال »تعطیلات بسیار زیاد رسمی« در تقویم کشور و مباحثی از این دست نشان از آن دارد که رهبر دوراندیش نظام در راستای اهداف بلندی که برای ایران اسلامی ترسیم گشته نگاهی کاملاً متنی به جامعه و آحاد ملت دارند که بایستی همین مردم در میدان سازندگی و پیشرفت کشور حضور و مشارکت جدی و سازنده داشته باشند و اگر این حضور و مشارکت با کوچک ترین آفاتی مواجه شود، مسیر پیشرفت ناممکن خواهد بود. نامگذاری سال 1389 به عنوان سال »همت مضاعف، کار مضاعف« نشان از این مسئله دارد که از منظر رهبر انقلاب، حیاتی ترین و راهبردی ترین نیاز امروز جامعه، همت، کار و تلاش است و هر امری که به نحوی بازدارنده این مهم باشد نه تنها سمی مهلک برای حال و آینده ایران است که اساساً خواست همه دشمنان و بدخواهان پیشرفت و اعتلای این مرز و بوم است، بر این اساس برپایی نظام مبتنی بر عدالت، دستیابی به اهداف سند چشم انداز 1404، تحقق دهه پیشرفت و عدالت، زدودن مظاهر شوم فقر، فساد و تبعیض، تولید دانش بومی، استقلال در صنعت و فناوری های نوین، نیل به مرجعیت علمی در منطقه و دنیا و الهام بخشی در جهان اسلام منوط به این است که امروز همه ما چقدر با اعتماد به نفس و خودباوری ملی و عشق و علاقه به آب و خاک خود و چقدر با شور و حساسیت کار کنیم و تا چه میران همت بلند داشته باشیم و با »مهارت« و »خلاقیت« و »کیفیت« گام های رشد و ترقی را یکی پس از دیگری و بی وقفه برداریم.

امام خمینی قدس سره نیز در وصیت نامه خویش، انقلاب اسلامی را به عنوان بزرگ ترین تحول قرن چهاردهم هجری و نقطه عطف در تحولات جهانی »امانت الهی« و »هدیه غیبی« و »تحفه الهی« دانسته اند که از جانب خداوند منان به ملت ایران عنایت شده است. بی تردید این نعمت بزرگ الهی نیازمند پاسداری و حفاظت است. بقا و دوام انقلاب اسلامی بدون تحقق شرایط و لوازم آن امکان پذیر نیست. رها کردن انقلاب در بین راه و کوتاهی در رساندن انقلاب به تمام اهداف بزرگ و بی پایان آن از آفات انقلاب است. خستگی انقلابیون، تنبلی، بی حالی، نا امیدی، سستی و بی حوصلگی آنان خطر بزرگی است که انقلاب را تهدید می کند. حضور در تمام صحنه های انقلاب و سعی و کوشش همه جانبه و دائمی در راستای پاسداری از انقلاب اسلامی و فراهم نمودن شرایط و عوامل تداوم آن وظیفه و تکلیف الهی عمومی است. روحیه و نشاط انقلابی، و همت و کار مضاعف عامل بقا و پایداری انقلاب و ضامن رسیدن به اهداف بلند و نهایی انقلاب است.

در عصر حاضر حفاظت از اسلام و انتشار و ترویج آیین توحیدی و حیاتبخش آن برعهده ما گذاشته شده است. حال برای اینکه در انجام این وظیفه سنگین موفق باشیم باید بر گستره همت و اراده خود بیفزاییم و با کار و تلاش مضاعف علاوه بر تحقق اهداف الهی و ارزشی اسلام، مسلمانان را به اوج قله عزت و اعتلا رسانده، الگویی موفق برای جهانیان ارائه نماییم. و دشمنان اسلام و انسانیت را در چهره های گوناگون از استیلای بر مسلمین و مستضعفین مأیوس و نا امید نماییم. ما باید در همه عرصه های اجتماعی، فرهنگی، سیاسی، اقتصادی و نظامی با همت و کار مضاعف و عزمی راسخ قدم نهیم و پنجه در پنجه دشمنان انداخته، به حول و قوه الهی آنها را منکوب نماییم و خارهای سر راه پیشرفت اسلام را بزداییم. در این مختصر بر آنیم با این نگاه نکته هایی از سیره ائمه معصوم علیهم السلام و بزرگان دینی را برشمریم.

مطالعه سیره و زندگی ائمه اطهارعلیهم السلام و بزرگان دینی و توجه به تلاش های همه جانبه آنان نشان می دهد که آن بزرگواران چشمه های جوشان معرفت و گنجینه های حکمت الهی هستند که چون چراغی پرفروع و خاموش نشدنی فراسوی علم را با پرتوافشانی خود روشن می کنند. آنان با اندیشه ها و تلاش های فرهنگی خود، تاریکی ها را از بین برده و در هر زمان امید حق ستیزان را نومید می ساختند.
همت، نشانه بزرگی و نشاط

از معانی همت می توان به اراده، عزم، شجاعت و قوت ا شاره کرد. عزم و اراده انسان هرچه قوی تر باشد امکان دستیابی به خواسته هایش بیشتر می شود. از این رو می توان گفت همت پیش زمینه هرگونه اقدام و عمل است. بلندهمتی و همت برتر داشتن در حقیقت نشانه اراده سترگ برای تحول به وضعیت بهتر است. لذا از ویژگی های یک مدیر موفق برخورداری از قدرت تصمیم گیری اوست، به گونه ای که اگر فرد دارای همت عالی باشد می تواند کارهای بزرگ انجام دهد.

شهید مطهری با ذکر این جمله حضرت امیر المؤمنین علی علیه السلام که فرموده اند قدر الرجل علی قدر همته، یعنی قدر و اندازه هر کس همان قدر و اندازه همتش است، اهمیت و استحکام این سخن را این گونه می رساند که این عبارت از »جمله های خیلی عجیب و پرمعنایی است«.
با چنین نگاهی ایشان همت را نشانه چند ویژگی مثبت ذیل برمی شمارد:

1. همت نشانه بزرگی روح: وی معتقد است »مسلماً همت بزرگ نشانه روح بزرگ است و همت کوچک نشانه روح کوچک است.«

2. همت نشانه سلامت و نشاط روان: از زاویه ای دیگر، استاد وجود همت و عمل در راستای آن را از نشانه های روح و روان سالم دانسته.(مجموعه آثار، ج 22، ص 150)

3. همت نشان قدرشناسی از خویش: شهید مطهری همت را به میزان قدرشناسی از خویش ارتباط می دهد که این نگاه، ادامه همان دیدگاه حضرت امیرعلیه السلام به همت است. وی در توضیح این نظر خویش می گوید:

روح بزرگ یک آرزوی بزرگ است، یک اندیشه بزرگ و وسیع است، یک خواهش و اراده بزرگ، یک نعمت بزرگ است… روح بزرگ به کمی و کوچکی و حقارت، تن نمی دهد، به کم از قدر خود راضی نمی شود.(همان، ج 17، ص 660)
آثار همت و اراده

شهید مطهری با همطراز شمردن همت با نبوغ و حتی عشق و ایمان، برخورداری از آن را دارای اثرات و نتایج ویژه ای می داند که امکان فائق آمدن بر کمبودها و نواقص و پذیرش سختی و زحمت را برای انسان و جامعه فراهم می آورد. استاد بر(همان، ج 2، ص 264)

دو اثر ویژه کار و تلاش تأکید کرده اند:

1. انجام کارهای بزرگ را بدون داشتن همت متناسب با آن شدنی نمی داند و معتقد است با همت برخی کارهای به ظاهر نشدنی هم عملی می گردد.(همان، ج 14، ص 436)

2. غالب اوقات کمبود یا نبود اراده و همت موجب می شود کارها متوقف و به بهانه کمبودها و مشکلات، این ضعف توجیه شود.(همان، ج 18، ص 329)
تعریف کار

کار سرمایه و ذخیره ملی است و می تواند به رشد تمدن کمک کند. اگر افراد جامعه ای به طور نسبی بتوانند کار و شغل مناسب به دست آورند و شغل آنان متناسب با استعدادها، توانایی ها و علائق آنها باشد، زمینه برای نوآوری، ابتکار، رشد و پیشرفت در ابعاد اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جامعه به وجود می آید. برعکس اگر زمینه های اشتغال و کار در جامعه محدود و تقاضا برای کار بسیار باشد، به تدریج بیکاری افزایش می یابد و گسترش بیکاری منجر به آسیب ها و پیامدهای ناگوار در جامعه می شود.

از نظر لغوی کار به معنای فعل و عمل و کردار انسان است و در اصطلاح، کار فعالیتی است نسبتاً دائمی که به تولید کالا یا خدمات می انجامد و به آن دستمزدی تعلق می گیرد.

به عقیده بعضی از صاحب نظران در تعریف کار به نوع خاصی از کار توجه نشده است؛ بلکه کار را در مفهوم عام سرچشمه انباشت ثروت و سرمایه و نهایتاً رشد و شکوفایی جوامع تلقی کرده اند. نویسنده ای در این باره می گوید:

مردم سرچشمه ثروت های منقول بوده و افزایش ثروت از کار و زحمت آنها ناشی می شود.(میک، رونالد، پژوهشی در نظریه ارزش کار، ترجمه م. سوداگر، تهران، پازند، 1358، ص 22)

بر اساس این تعریف فعالیت و کار به طور عمده از طریق هدف ها و ارزش محصولی که تولید شده معین می گردد؛ به عبارت دیگر کار زمینه را برای تولید و افزایش خدمات ایجاد می کند. به طور کلی کار عبارت است از:

مجموعه عملیاتی که انسان با استفاده از مغز، دست ها، ابزار و ماشین ها برای استفاده عملی از ماده روی آن انجام می دهد و این اعمال نیز متقابلاً بر انسان اثر می گذارد و او را تغییر می دهد.(توسلی، غلامعباس، جامعه شناسی کار و شغل، تهران، سمت، چاپ اول، 1375، ص 10)
براساس تعریف مذکور کار دارای سه خصوصیت است:

نخست، کار مبتنی بر فعالیت فکری و بدنی است.

دوم، از طریق کار، کالایی تولید می شود یا خدمتی عرضه می گردد.

سوم، در قبال انجام کار، دستمزدی پرداخت می گردد.

در اندیشه حضرت علی علیه السلام می توان به صورت استنباطی کار را چنین بیان نمود: کار عبارت است از تلاش و کوشش انسان ها برای آماده کردن زاد و توشه آخرت در دوران زندگی در دنیای مادی.

حضرت علی علیه السلام می فرماید:

فعلیکم بالجد والاجتهاد والتاهب والاستعداد والتزود فی منزل الزاد.(نهج البلاغه، ترجمه محمد دشتی، قم، انتشارات مشرقین، چ 5، 1379، صص 447 و 464، خطبه 9/230)

بر شما باد به تلاش و کوشش، آمادگی و آماده شدن و جمع آوری زاد و توشه آخرت در دوران زندگی.

از دیدگاه علی علیه السلام در جامعه یکی از حقوق اولیه مردم این است که همه حق دارند، شاغل باشند. کار کوچکی و بزرگی ندارد؛ مگر با توجه به کاری که انجام می دهند و هر کس اعم از مرد و زن پاداش کار خود را خواهد دید.
ارزش و اهمیت کار

ادیان الهی و آسمانی عموماً به کار و فعالیت توجه فراوان کرده اند. پیامبران الهی بر کار و فعالیت تأکید داشته و خود به آن می پرداختند. پیامبر اکرم صلی الله وعلیه وآله قبل از بعثت گوسفندچرانی می کرد و با مال و سرمایه خدیجه علیهاالسلام تجارت می نمود. حضرت موسی علیه السلام نیز گوسفندچرانی می نمود. حضرت ابراهیم علیه السلام به کارهای چوپانی و بنایی اشتغال داشت و حضرت ادریس علیه السلام خیاط و حضرت نوح علیه السلام نجار بوده است.(اقتباس از کتاب کار و حقوق کارگر، تألیف شریف قریشی، ترجمه ادیب لاری و محصل یزدی، تهران، دارالکتب)

حضرت رسول صلی الله وعلیه وآله دستی را می بوسد که از کار تاول زده و پینه بسته است و می فرماید:

این دستی است که خدا و پیامبرش آن را دوست دارند.(جرداق، جرج، امام علی علیه السلام صدای عدالت انسانی، ج 1، ترجمه سید هادی خسروشاهی، قم، نشر خرم، چ3، 1376، ص 172)

و نیز می فرماید: خداوند بنده با ایمان پیشه ور را دوست دارد و هیچ یک از شما غذایی گواراتر از دسترنج خود نخورده است.(همان، ص 172)

علاوه بر پیامبر اسلام صلی الله وعلیه وآله ائمه اطهارعلیهم السلام هر کدام به کار و فعالیت می پرداختند. پس از رسول اسلام، امیرالمؤمنین علیه السلام از هر کس متواضع تر بود. در امور خانه به همسر خویش کمک می کرد و شخصا به کار و تلاش در مزرعه می پرداخت.

با کلنگ زمین را می کند و آن را شیار و آبیاری می کرد و بارهای هسته خرما را روی شانه می گذاشت و به صحرا می برد و بر زمین می فشاند و اگر یک دانه ای از آن بر زمین می افتاد، خم می شد و آن را برمی داشت و می فرمود: امروز هسته است و فردا خرما.(برقعی قمی، سید علی اکبر، جلوه حق در سیرت مولای متقیان امیر مؤمنان علی بن ابی طالب علیه السلام، تهران، انتشارات حافظ، (بی تا)، ص 55)

حضرت علی علیه السلام علاوه بر رسالت زمامداری و امامت به کارهای زراعت و باغبانی می پرداخت و درآمد آن را صرف فقرا و یتیمان جامعه می نمود. آن حضرت در اهمیت و ارزش کار و تلاش می گوید:

کشیدن سنگ های گران از قله های کوه، نزد من از منت دیگران کشیدن محبوب تر است. مردم به من می گویند: کار برای تو عیب است و حال آن که عیب آن است که انسان دست نیاز نزد مردم دراز کند.(قریشی، شریف، کار و حقوق کارگر، 1366، ص 6)

در اندیشه و مرام امام علی علیه السلام کار از تقدس و احترام خاص برخوردار است چنان که فرمود: پاداش هر کس در قبال هر کاری است که انجام می دهد. و در این باره چنان سخت گرفت که معروف شد، علی یاور هر کسی است که کار می کند و دشمن آن کسی است که به گدایی می پردازد.(جرداق، پیشین، ص 235)

امام صادق علیه السلام و همت و کار مضاعف

امام صادق علیه السلام همانند دیگر امامان معصوم علیهم السلام دارای کمالات و فضایل انسانی در مرتبه اعلی است. ایشان بعد از شهادت پدر بزرگوارش امامت و رهبری شیعیان را به عهده گرفت و با وجود مشکلات حادّ جامعه مسلمین در مدت 34 سال امامت پربرکت خویش، با همت عالی و کار و تلاش فراوان نقش شایسته ای در گسترش فرهنگ حیات بخش اسلام انجام داد. که به برخی از آنها اشاره خواهیم کرد:
1. تأسیس دانشگاه و تربیت شاگردان

امام صادق علیه السلام در طول امامتش با پنج طاغوت اموی و دو طاغوت عباسی روبه رو بود. درا ین ایام بر اثر جنگ و ستیزهای بنی عباس برای براندازی حکومت بنی امیه و درگیری شدیدی که آن ها با یکدیگر داشتند، فضای فعالیت برای آن حضرت فراهم شد. آن امام همام در این فرصت توانست وسیع ترین دانشگاه اسلامی را پی ریزی کند و در این راستا توفیقات سرشاری به دست آورد، به طوری که حدود چهار هزار نفر از مجلس درس او با واسطه و بدون واسطه استفاده می کردند و بسیاری از آنان به مقامات عالی علمی و فقهی نایل شدند. برجستگان و فرزانگانی همچون: »زرارة بن اعین«، »هشام بن حکم«، »جابر بن حیان«، »ابان بن تغلب«، »مفضّل بن عمر«، »مؤمن طاق«، »هشام بن سالم«، »معلی بن خنیس« که هر کدام استاد برجسته و پایه گذار علوم و صاحب کرسی تدریس در فنون گوناگون دانش شدند و کتاب های مختلفی برای آگاهی بخشی به نسل های آینده تألیف نمودند و منشأ آثار و برکات و تحولات عظیمی در تاریخ اسلام و تشیع شدند.

حضور در دانشگاه جعفری مخصوص شیعیان نبود، بلکه افراد زیادی همچون »ابوحنیفه« رئیس مذهب حنفی، »مالک بن انس« رئیس مذهب مالکی، سفیان بن ثوری، یحیی بن سعید و… از شاگردان این دانشگاه بودند.

آن حضرت شاگردان خود را براساس ذوق و استعداد تعلیم می نمود و در همان رشته تشویق و تعلیم می داد و این گونه بود که مکتب تشیع در اثر تلاش های فرهنگی امام صادق علیه السلام به صورت چشم گیری گسترش یافت و به اکثر قلمروهای اسلامی رسید و بسیاری از مسلمانان در آن دوران طلایی به مکتب اهل بیت علیهم السلام گرویدند.
2. شکوفایی علم فقه

امام صادق علیه السلام در پرورش و شکوفایی علم فقه تلاش فراوان می کرد، بنابراین عظمت علمی آن امام بزرگوار در این علم در اوج قرار دارد و شاگردان بسیاری را در زمینه فقه و نشر آن تربیت نموده است.

هم اکنون روایات فقهی او در کتب اربعه (تهذیب و استبصار شیخ طوسی، کافی کلینی و من لا یحضره الفقیه شیخ صدوق) گردآوری شده است و شاگردانی همچون »جمیل بن دراج«، »عبداللَّه بن مسکان«، »حمّاد بن عثمان« و… در فقه تحویل جامعه اسلامی داده است. آن حضرت برای حل مشکلات جامعه در عصر غیبت می اندیشید و برای مردم مسلمان که از امام خود دور هستند و دسترسی به حجّت خدا ندارند، تقلید و پیروی از مجتهدان و فقهای جامع الشرایط را سفارش می کرد.

امام صادق علیه السلام در مورد شرایط یک فقیه کامل و جایگاه او می فرمود: »هر کس از میان شما حدیث ما را روایت و در حلال و حرام ما دقت کند و احکام ما را بشناسد، پس باید او را به عنوان حاکم شرع و مجتهد پذیرفت و هرگاه طبق نظر ما حکم کند و کسی آن را نپذیرد به درستی او (رد کننده) حکم خدا را سبک شمرده و فرمان ما را رد کرده است و هر کس فرمان ما را رد کند فرمان خدا را رد کرده است.«(بحارالانوار، ج 2، ص 221)
3. توسعه علم شیعی

یکی از علومی که از محضر پیشوای ششم نشأت گرفته و بعدها در سایر مناطق رشد و توسعه یافت، »علم شیمی« است.

از آن جا که امام صادق علیه السلام هر دانشی را به اهل آن می آموخت و شایستگی و استعداد افراد را معیار تعلیم علوم قرار می داد، علم شیمی را به شاگرد شایسته و ممتاز خود، »جابر بن حیان کوفی« آموخت. او در این علم مهارت یافت و به پدر شیمی موسوم گردید. جابر بن حیان چنان در این عرصه درخشید و تعالیم صادق آل محمدصلی الله وعلیه وآله را به دنیا عرضه کرد که پیشرفت بسیاری از علوم امروزه مدیون اندیشه های اوست.

امروزه تألیفات جابر بن حیان در کتابخانه های مهم دنیا نگهداری می شود. نسخه ای از کتاب »الخواص الکبیر« در موزه انگلستان و نسخه ای از کتاب »الاحجار« در کتابخانه ملی پاریس موجود است.

معروف ترین کتاب وی، »مجموعه کامل اسرار طبیعت« است که بار اول در سال 1490 میلادی به چاپ رسید و در سال 1668 میلادی به انگلیسی و در سال 1672 به فرانسه ترجمه شد. او همه این مهارت ها و فنون را از محضر حضرت صادق علیه السلام به دست آورد.
4. نشر آثار جاویدان

شاگردان حوزه شیعی آن حضرت آثار گران بهایی را از خود آن بزرگوار نقل نموده اند و یا خود تألیف کرده اند. برخی از کتاب های منسوب به حضرت امام صادق علیه السلام به شرح زیر است:

1. کتاب »التوحید« که آن حضرت املا کرد و مفضّل بن عمر آن را تحریر نمود.

2. »رسالة فی وجوه معایش العباد« که در زمینه انواع شغل ها، تجارت و صنعت می باشد.

3. »رسالة فی الغنائم« که پاسخ های آن حضرت پیرامون خمس و غنایم است.

4. »الجعفریات« که مجموعه روایاتی است به ترتیب ابواب فقه که امام کاظم علیه السلام آن را نقل نموده است.

5. »نثر الدرر« صحیفه ای است در کلمات قصار آن حضرت علیه السلام که گویا به صورت مجموعه ای واحد بوده و »ابن شعبه حرّانی« آن را در کتاب »تحف العقول« یک جا آورده است.

6. »رسالة الامام الی اصحابه« که راهنمایی برای سلوک یارانش می باشد.

7. »الرسالة الاهوازیه« که در پاسخ والی اهواز نوشته شده است.

8. »کتاب الحجّ« که »ابان بن عبدالملک« آن را نقل کرده است.

امام صادق علیه السلام طی 34 سال امامت بابرکتش شور و نشاط علمی و فرهنگی خاصی در جامعه اسلامی گسترش داد که در تاریخ زندگی بشر کم سابقه بوده است. وی در میدان مبارزه با همه جریانات فکری به مخالفت برخاست تا عقاید باطل را بکوبد و اندیشه های منحرف را اصلاح کند و عقاید ناب اسلامی را به تشنگان حقیقت هدیه نماید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *