در دورۀ ایلخانی با آنکه شهرسازی و عمران در زمان هلاکو آغاز گردید، اما در دورۀ اولجایتو به بالندگی رسید؛ بهگونهای که وی چهار شهر به نامهای سلطانیه، سلطانآباد چَمچَمال، اولجایتوآباد و آققلعه را ساخت. آگاهی از ضروریات و نیازهای یک شهر سلطنتی یا پایتخت، استفاده از تجارب موفق شهرسازی غازان، به ارث بردن خزانهای غنی، وجود نیروی متخصّص و کارگزارانی مایل به عمران، سبب ترغیب شهریار ایلخانی به شهرسازی گردید.
برخلاف عصر غازانی که شهر جدید در کنار شهرهای قدیم شکل میگرفت، در این دوره شهر جدید، هویّت کاملاً مستقلی داشت. با این وجود در اصول شهرسازی کاملاً پیرو سنن شهرسازی ایرانی- اسلامی بود و در ایجاد فضاهای شهری به تمام نیازهای شهرنشینان توجه میشد که در این بین سلطانیه نمونۀ کامل و سرآمد شهرهای نوبنیاد به شمار می رود.
صدور فرمان ساخت شهر توسط ایلخان و طرح از پیش تعیین شده شهر یکی از نکات درخور توجه در شهرسازی عصر اولجایتو است. پژوهش پیش رو در پی آن است تا با استفاده از متون تاریخی برجای مانده و دادههای باستانشناختی موجود، تصویری کلی از شهرسازی در روزگار اولجایتو و عوامل موثر بر شکلگیری شهرها ارائه کند.
برای مشاهده متن کامل مقاله فایل را دانلود نمایید.