مجتمع آموزش عالی تاریخ سیره و تمدن اسلامی
جستجو
Close this search box.
سخن تاریخ و رهیافت تاریخ‌نگارانۀ عباسقلی سپهر در شرح حال حضرت زینب (سلام الله علیها) در کتاب ناسخ‌ التواریخ

 

در طول تاریخ، نوشتن کتاب در موضوع ائمۀ اطهار(ع)، خاندان پیامبر(ص) و نسب علویان همواره یکی از زمینه‌های علاقۀ شیعیان بوده است. با وجود این، نگارش اثری مستقل دربارۀ حضرت زینب(س) با عنایت علما و مؤلفان برجستۀ شیعی، حتی در عصر صفوی هم، روبه‌رو نشد.

این مهم تا پایان عصر ناصری به تأخیر افتاد؛ یعنی زمانی‌که عباسقلی سپهر، از مورخان درباری و نه از طبقۀ علما، کتاب ناسخ‌التواریخ زندگانی زینب کبری(س)، معروف به طرازالمذهب را نگاشت. کشف ویژگی‌های تاریخ‌نگاری این اثر مسئلۀ این پژوهش است.

بر این مبنا، پرسش پژوهش حاضر این است: چرا عباسقی باوجود کوشش در راستای رفع نقیصه‌های تاریخ‌نویسی سنتی دربارۀ حیات حضرت زینب(س) موفق نشد از گفتمان تاریخ‌نویسی کلاسیک فراتر برود؟ نتیجۀ پژوهش نشان می‌دهد سپهر در رفع نقص‌های مربوط به روش سنتی به موفقیت درخور ملاحظه‌ای دست یافت؛ اما در رفع اخبار متناقض و بیان روایتی یک‌دست از تاریخ زندگانی حضرت زینب(س) ناکام ماند.

علت این امر از یک سو نهادینه‌بودن سنت تاریخ‌نویسی کلاسیک در او، مبنی‌بر نقش ناچیز مورخ در بازسازی گذشته، بود؛ از سوی دیگر، منافع پایبندی به تاریخ‌نگاری سنتی بود که مقبولیت بیشتری برای کتابش به ارمغان می‌آورد. مسئله‌ای که بسیار بیشتر از رفع نقص‌های این سبک از تاریخ‌نویسی برای سپهر اهمیت داشت.

 

برای مشاهده متن کامل مقاله فایل را دانلود نمایید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *