به گزارش خبرنگار خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا)منطقه قم، حجتالاسلام والمسلمین حسین حسینیان مقدم، امروز هشتم خرداد ماه در نشست علمی اعتبارسنجی خطبه ۸۰ نهج البلاغه در جامعه الزهراء(س) گفت: آنچه در خطبه ۸۰ نهج البلاغه آمده مسئلهای شیعی نیست بلکه اسلامی است از این رو باید در فضایی گفتمانی بحث شود.
وی با اشاره به سخنان ارایهدهنده بحث مبنی بر اینکه ممکن است این سخنان ریشه در برخی روایات نامعتبر داشته باشد افزود: یکی از کارهای لازم در این زمینه، کاربرد واژه عقل در روایات و اخبار است که باید مستقلا بحث شود.
حسینیانمقدم با بیان اینکه سیدرضی به عنوان نویسنده نهج البلاغه هم به علت جنبه بشری قابل نقد است بیان کرد: نهجالبلاغه منتسب به امام علی(ع) است و نباید جنبه تقدسی آن مانع نقد شود.
این محقق با اشاره به فضای گفتمانی در دوره پیامبر(ص) و امام علی(ع) درباره زنان اظهار کرد: براساس روایات در گفتمانی که زن را ناقصالعقل میدانند حضرت خدیجه به وفور عقل شناخته میشود و درباره حضرت زهرا تعبیر شده است که علم من وفور عقلها و دینها(علیها السلام).
وی افزود: در ماجرای حدیبیه وقتی رسول الله به اصحاب فرمود نحر و حلق کنید کسی اطاعت نکرد و وقتی با ام سلمه در میان گذاشت وی گفت خودت این کار را بکن دیگران تبعیت خواهندکرد و پیامبر چنین میفرماید و همه اطاعت میکنند و روایات این مسئله را دال بر وفور عقل ام سلمه دانستهاند.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه با تاکید بر تعمیق بیشتر این بحث از سوی محققان تصریح کرد: هدف اصلی مولف از دید من رفع شبهات و بد و بیراههایی است که در برخی سایتها از جمله وهابیت علیه شان و منزلت امام علی(ع) مطرح میکنند از این رو ارایهدهنده بحث برای رفع این مسایل، اصل انتساب خطبه به امام را زیر سؤال بردهاند که البته این راحتترین راه است و نباید این راه را انتخاب کنیم.
حسینیان مقدم بیان کرد: شما در بحث گفتهاید که ده قرن است علمای شیعه برای رفع انگاره زنستیزی امام تلاش میکنند که این ادعا، ادعای بزرگی است زیرا ابتدا باید کاربرد عقل در کلام ائمه(ع) و حتی مردم عادی مورد کنکاش قرار بگیرد همچنین چه کسی از شیعه و سنی مدعی بوده که امام زنستیزی داشته است و چه کسی میان نقص عقل و زنستیزی ارتباط برقرار کرده است.
وی افزود: من برخلاف ارایهدهنده بحث تصور نمیکنم که زن ستیزی سیر تاریخی داشته باشد و عمدتا در صد سال اخیر در مباحث روشنفکری مطرح میشود.
این پژوهشگر تصریح کرد: اخلاقی و عبادیترین مسایل در کلام ائمه ناظر به مسایل بیرونی و با توجه به نیاز جامعه و در زمینه چالشهای عصر خودشان بوده است حتی احکامی مانند استحباب غسل جمعه و … نیز ناظر به رفع نیازهای جامعه بوده است.
وی اظهار کرد: شما گفتهاید که سخنان امام علی درباره مسایل مختلف یا حقیقیه و یا شخصیه است در حالی که پایه سخنان ائمه(ع) در قضایای شخصیه که از امام نقل شده جنبه عمومی آن است و باید تحقیق شود که چرا ائمه در قضایای شخصیه از قضایای عمومی استفاده میکردند همچنین کاربرد واژگان عام قابل بررسی است و بحث نقصالعقل نیز براساس یک گفتمان بوده و یک مسئله کلی مطرح شده و در عین حال قابل تطبیق بر مصداق است.
وی افزود: گفتمان ناقصالعقلی گفتمان حاکم و قابل تطبیق بر مصادیق بوده و مسئلهای فراتر از یونان و یهود و مسیحیت و …. بوده و ادبیاتی فراگیر را به وجود آورده بوده است.
حسینیان مقدم با بیان اینکه ارایه دهنده گفته که خبر، مرسل و مرفوع است عنوان کرد: آیا هر مرفوعه و مرسلهای را میتوان رد کرد، چقدر در فقه از مراسیل و مرفوعات بهره برده میشود زیرا قرار نیست هر چیزی صحیح السند باشد بنابراین صرف مرفوع و مرسل بودن نمیتواند یک گفتمان را رد کند.
وی افزود: شما در بخشی از مباحث خود به نظر علامه جعفری استناد کردهاید که این انتساب درست نیست و ایشان معتقد است این بحث مطابق احکام اسلامی است و حتی برخی مانند علامه طباطبایی نیز بر آن تاکید کردهاند.
وی افزود: شما معتقد شدهاید که این بحث نواقص العقول نامه بوده و جزء خطبات امام نیست؛ ولی این مسئله چه در ذیل خطبه و یا نامه باشد تفاوتی ندارد و در اصل بحث فرقی نخواهد کرد ضمن اینکه ممکن است هم در نامه باشد و هم در خطبه.
حسینیان مقدم عنوان کرد: در ارزیابی سندی این خطبه، ارایه دهنده گفته که منابع قدیمی اشارهای به فراز نواقص العقول ندارند که ما قبول داریم بخشی در منابع قبلی نبوده ولی نمیتوان این مسئله را دال بر جعلی بودن این خطبه دانست زیرا حداقل نقص العقول نقل به معنا شده و این طور نیست که بر اساس گفته شما، زائیده افکار طبری و انتساب دیدگاه شخصی وی به امام باشد.
این پژوهشگر بیان کرد: باید تحلیلی درباره اینکه طبری چه انگیزهای از اضافه کردن بحث نواقص العقول در منابع خود داشته؟ آیا می خواسته دین و ائمه(ع) را خراب کند؟ و در چه فضای سیاسی و اجتماعی و … آن را وارد کتاب خود کرده و واکنش معاصران چه بوده همچنین چرا به امام علی(ع) نسبت داده شده از این رو نمی توان بدون دلیل بحث نقص العقول را به افکار طبری نسبت دهیم.
حسینیان مقدم عنوان کرد: آیا اصل ضعف عقل پیش از طبری در منابع شیعه و زیدی وجود داشته است یا نه؟ با نگاهی اجمالی می بینیم که دست کم اصل ادبیات نقص عقل صد سال بر طبری پیشی دارد و در منابع امامیه وجود داشته است و چه بسا طبری(شیعی) از منابع دینی گرفته و تعابیرش عوض شده است.
وی افزود: اشکال سندی که شما مطرح کردید؛ اهل سنت این اخبار را ضعیف نمیدانند از طرفی گفتهاید که پیامبر با کسانی که زنان را ناقص العقل میدانستند مبارزه کردهاند پس باید چنین مسئلهای در این دوره وجود میداشته است که پیامبر با آن مبارزه کردهاند.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه با تاکید بر فهم عرفی از این مسئله تصریح کرد: یکی از اشکالات اصلی این بحث آن است که گفتهاید علت و معلول با هم سازگار نیست، و به همین دلیل خطبه جعلی است در حالی که جاعلان افرادی با سطح فهم بالا از این مسئله بوده اند که جعل آنان به راحتی قابل فهم نیست لذا همه علما به این مسئله پرداخته ولی آن را مصداق زنستیزی ندانستهاند.
حسینیان مقدم عنوان کرد: سیدمحمدحسین فضل الله به سمت جعلی بودن رفته ولی در نهایت به سمت توجیه پیش میرود یکی هم شمس الدین است که آن را ضعیف میداند و ارشادی مطرح میکند؛ مرحوم مطهری نیز آن را ارشادی میداند ولی نمیتوان نظر این افراد را حجت شرعی دانست. علامه طباطبایی نیز تساوی زن و مرد که امروزه مطرح میشود را نمی پذیرد و میفرماید ریشه این تفاوت، تحقیر نیست باید عقل و نقص العقل را طور دیگری معنا کرد که با طبیعت زن موافق باشد.
وی ادامه داد: گفته شده آیه شهادت دو زن در برابر یک مرد، در امور مالی است و دلیل آن زحمتی است که در شهادت وجود دارد در حالی که این مسئله درست نیست زیرا اگر قرار بر زحمت باشد چرا دو زن به زحمت بیفتند. در این صورت بسیاری از کارهایی که امروز زنان میکنند نباید باشد زیرا باعث رنج و زحمت برای آنان است.
همچنین حجتالاسلام والمسلمین فاضل حسامی، عضو هیئت علمی موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) در این نشست با بیان اینکه جای یک نهجالبلاغهشناس خالی بود گفت: باید در این تحقیق طوری ورود میشد که تکلیف این مسئله روشن شود که آیا این خطبه از حضرت صادر شده و یا نه زیرا اگر صادر نشده باشد موضوع از اصل منتفی است ولی اگر صادر شده باید سراغ توجیهات رفت.
حسامی بیان کرد: نوع عبارتپردازی در این خطبه تقویت کننده این مسئله است که بحث از حضرت نباشد و باور این مسئله که این خطبه از حضرت است داشوار است زیرا وزن سخنان حضرت به گونهای است که تا حدی تحدیپذیر است و این خطبه وزن سایر خطب را ندار د لذا نیازمند کار درایة الحدیثی است.
وی افزود: تحلیل محتوایی که در جامعهشناسی داریم بر روی تک تک واژگان و عبارات بحث می کند همچنین جای تحلیل گفتمانی نیز در اینجا خالی بود.
حسامی بیان کرد: باید میان مواجهه ارزشی و تقسیم کار با این مقوله تفاوت قایل شویم همچنین آنچه ناقد گفت اگر ارایه دهنده بخواهد به آن بپردازد حداقل باید ۵۰۰ صفحه نوشته شود.
یادآور میشود طیبه هدایتی، ارایه دهنده این بحث در این نشست تاکید کرد: خطبه امام، خطبه نبوده بلکه نامه است و این جمله نیز از امام نیست و اگر از امام بود باید در برخی کتب مهم دیگر نیز مانند جمل شیخ مفید آورده میشد.
طیبی اظهار کرد: البته تحلیل مفهومی و گزارهای مفاهیم موجود در این خطبه نیز دقت در گفتمان و فضای فکری امام و سیره ایشان در برخورد با زنان که همسو با قرآن و سیره نبوی است در اثبات نادرستی این انتساب موید خواهد بود.