ادب پایداری و مقاومت یکی از گونههای سرآمد، پذیرفته شده و مقدّس در تمامی کشورهاست. در این میان، ادبیات اسارت که از زیر شاخههای مهم ادب جنگ است، در ادبیات سایر ملل، جایگاه درخشانی دارد. پس از انقلاب اسلامی، این گونۀ ادبی در ایران مورد توجه شاعران و نویسندگان قرار گرفت و آثار متعددی در این زمینه خلق و آفریده شد.
یکی از وجوه اصلی ادبیات اسارت که تاکنون از دید پژوهشگران مغفول مانده، توجه به شیوۀ نامهنگاری اسیران جنگ تحمیلی است. اینگونه از ادب اسارت، علاوه بر اهمّیت محتوایی از نظر ساختار، سبک و زبان نیز حائز توجه است.
در این مقاله، پس از بررسی نزدیک به ششهزار نامه از آزادگان، ویژگی های ساختاری و معنایی آنها به روش تحلیل محتوایی، طبقه بندی و تحلیل میشود. این نوع نامه ها در تقسیم بندی هایی با عناوین سرلوحهدار، بیسرلوحه، الگویی (کلیشه ای) و منحصر به فرد جای گرفته است.
در یک نگاه کلّی باید گفت که در ادب فارسی، نامههای اسیران، ادامهدهندۀ سنّت ترسّلات اخوانی در ادبیات است؛ با وجود این، چنین نامه هایی از نظر ساختار، زبان، محتوا و نوع کارکرد، تمایزاتی با دیگر نامه های اخوانی دارد.
برای مشاهده متن کامل مقاله فایل را دانلود نمایید.