مقدمه
مطالعات پژوهشگران غربى در مورد تشيع كه امامت نیز بخشى از آن است از حيث زبان، موضوع و نيز از جهت ارتباط با فرقههاى مختلف شيعه، به دستههاى متنوع طبقه بندى مىشود.
از اين ميان، مقالهى حاضر تنها در صدد معرفى نمونهاى از آثار غربى انگليسى زبان است كه در آنها به امامت شيعى و اصل و خاستگاه آن و نيز انديشه و تطورات تاریخی شيعه كه به نوعى به امامت شيعه مربوط مىشوند ، پرداخته شده است.
در اين مقاله با استفاده از مجموعهى :Index Islamicus، کتاب : Shi’i Islam : A Comprehensive Bibliographyو نيز ويرايش دوم :The Encyclopedia of Islam [1] (انتشارات بريل ليدن) ، برخى از اين آثار معرفى شده است. بديهى است كه مجموعهى حاضر ، چكيدهاى از اين آثار را به عنوان نمونه بیان می کند و نگاشتههاى آكادميک پژوهشگران غرب در مورد امامت شيعى ، منحصر به موارد ياد شده در اين مقاله نيست[2].
در اين جا لازم است از استاد محترم جناب آقاى دكتر خانبگى به دليل بذل عنايت ايشان در تهيهى كتاب Shi’i Islam : A Comprehensive Bibliography تشكر و قدردانى كنم.
پيش از معرفى نمونه اى از آثار انگليسى زبان غربى در خصوص امامت ، ابتدا لازم است براى آشنايى با فضاى امامتپژوهى غرب ، نگاهى به ضروت مطالعه در امامتپژوهى غربيان و نيز سابقهى امامتپژوهى در غرب بیاندازیم.
ضرورت بررسى امامتپژوهى غربيان:
مسألهى امامتپژوهى غربيان شاخهاى از شيعهپژوهى آنان به حساب مىآيد و لازم است از دريچهى شيعهپژوهى مورد مطالعه قرار گيرد. در ضرورت مطالعهى شيعهپژوهى غربيان ، تقريباً همان ضرورتى كه مطالعهى اسلامپژوهى آنان را ايجاب مىكند ، مورد توجه قرار مىگيرد ؛ بلكه حتى در برخى از موارد ، مطالعهى شيعهپژوهى ، از مطالعهى اسلامپژوهى آنان ضرورىتر به نظر مىرسد.
دليل اين مسأله آن است كه توجه به نگاشتههاى غربيان دربارهى اسلام ، قرآن و شخصيت و سيرهى رسولخدا (صلی الله علیه وآله وسلّم) ، مىتواند دغدغهى خاطر همهى فرقههاى اسلامى به حساب آيد ؛ درحالىكه افزون بر آن ، توجه به تتبعات و آثار آكادميک غرب در مورد ميراث گرانبهاى اهلبيت (علیهم السلام) و ائمهىاطهار (علیهم السلام) ، كه حاملان اصلى قرآن و سنت پيامبر (صلی الله علیه وآله وسلّم) و اسلام راستين اند ، و اصل امامت دوازده امام (علیهم السلام) ، كه اساس و بنيان شيعه است، تنها به شيعهى اماميه اختصاص دارد.
از سوى ديگر ، در پژوهشهاى شيعه ، هنوز دغدغهى خاطر بسيارى از محققان ، بيشتر متوجه مطالعات اسلامى و قرآنى مستشرقان است كه در جاى خود مسألهاى است شايسته و بايسته. تحقيقات پژوهشگران شيعه ، عموماً و بيشتر به مطالعهى پژوهشهاى غربى در قرآن و حديث و تاريخ اسلام معطوف شده است ؛ در حالى كه بررسى مطالعات و آثار غربيان دربارهى امامت در تشيع اماميه ، نسبت به ساير موضوعات ، در ميان خود شيعيان نيز از گستردگى چندانى برخوردار نيست. بنابراين بايد توجه داشت كه ضرورت مطالعه در اسلامپژوهى غربيان نبايد موجب شود كه ، مسألهى مهم ديگر ، يعنى مطالعهى شيعهپژوهى و امامتپژوهى غربيان ، مورد غفلت قرار گيرد.
آنچه ضرورت مطالعه در پژوهشهاى شيعى و به ويژه امامتى مستشرقان را پررنگتر مىكند ، توجه به اين مطلب است كه نظريههاى غربيان ، مجموعهاى است آميخته از موارد صحيح و ناصحيح و ضرورى است كه هم محاسن و زيبايىهاى كارهاى آنان ،چه در متدولوژى و روش تحقيق و چه در نتايجى كه بدان دست يافتهاند، مشخص و ارائه شود و هم معايب كارهاى آنان . يعنى تحليلهايى از آنان در مورد شيعه يا اعتقادات شيعى كه احياناً ناقص يا ناسازگار با واقع است و گاه ممكن است به نتيجهگيرىهاى ناصواب منتهى شود ، مشخص ومتمايز گردد ؛ چه اين ناسازگارى ناشى از عدم درک صحيح يا كامل آنان در موضوعى خاص از برخى از حقايق مرتبط با اعتقادات شيعى باشد و چه ناشى از عوامل ديگر.
زيرا از يک سو ، با توجه به آن كه كرسىهاى تدريس دينى در غرب بر عهدهى همين پژوهشگران است و بخش قابل توجهى از نيازهاى مطالعات دينى در غرب ، توسط آنان تأمين مىشود ، آثار آنان منبع مطالعاتىاى براى دانشپژوهان غربى است كه فراوردههاى آنان ، بدون تمايز گزارشها و نتايج صحيح از ناصحيح و سره از ناسره ارائه خواهد شد؛ و از سوى ديگر در برخى از موارد ، پذيرش استنتاجهاى گاه بيگانه از اصول اعتقادات شيعى ، و بازگويى و ترويج آن توسط انديشمندان نوانديش شيعه ، ممكن است كه در جوامع شيعى ، توسط افرادى كم مطالعه مورد پذيرش واقع شود.
از اين رو ، استفادهى علمى از محاسن آثار آنان و نيز تصحيح علمى و اساسى مواردى از آن كه با باورهاى شيعى بيگانه است ، نيازمند مطالعهى دقيق و روشمند و مطابق با معيارهاى علمى در آثار غربيان است. لزوم عنايت به موارد ياد شده ، ضرورت مطالعهى آثار مرتبط با امامتپژوهى غربيان را به خوبى تبيين خواهد كرد و ارزش و جایگاه آن را در تتبعات و پژوهشهاى امامتى شيعه ، نشان خواهد داد.
سابقهى امامتپژوهى در غرب :
همانگونه كه اشاره شد ، امامتپژوهى در غرب ، شاخه و بخشى از شيعهپژوهى آنان است و ضرورتا بايد از طريق مطالعه بر روى شيعهپژوهى آنان بررسى شود. با آن كه اسلامپژوهى در غرب از سابقهى قابل توجهى برخوردار است ، مبادرت غربيان به شيعهپژوهى ، داراى چنان سابقهى ديرينهاى نيست و اخيرا ميزان توجه آنان به شيعهپژوهى رو به فزونى نهاده است. اين را مىتوان در تصريحات برخى از غربيان و نوشته های غير آنها ملاحظه كرد.
هاينس هالم در كتاب Shi’ism [3] با اشاره به نوپايى توجه به تشيع از طريق مقايسهى اديان ، علت اين مسأله را دشوارى دسترسى به منابع اوليه در زبانهاى اروپايى و نيز نوپايى تلفيق مطالعات شرقى و مذهبى دانسته است، وی مىنويسد :
در مورد شيعه به عنوان يک آيين مستقل ، هنوز تحقيقاتى خارج از چارچوب مطالعات كلى اسلامى انجام نشده است. مطالعهى تطبيقى اديان ، به تازگى شناخت تشيع را آغاز كرده است. تا اين زمان هيچ شرح كامل و جامعى دربارهى شيعه وجود ندارد و بيشتر آثار ، از انشعابهاى اختصاصى تشيع و مسائل ويژه در عقيده و تاريخ اين مذهب سخن مىگويند. در اين آثار ، تشيع اماميه يا دوازده امامى ، هميشه به عنوان برجستهترين انشعاب تشيع مطرح بوده است و اغلب صرفاً معادل شيعه محسوب مىشود.
اخيراً «تراست محمدى»[4] كه مركز آن در لندن است، آثار مهمى از نوشتههاى اماميه را به منظور توسعهى انتشار آن ها ، در سراسر جهان ترجمه كرده است. تا اين اواخر، اثر دونالدسون با نام مذهب شيعه[5]، جايگاه نخست را در ميان گزارشهاى علمى مربوط به شيعه از آن خود كرده بود.
اخيرا مقدمهاى بر اسلام شيعى [6] اثر موجان مؤمن ، جانشين آن اثر شده است. هر دو اثر ، گزارش تاريخ اوليهى شيعه را با گسترش اماميه يا شيعهى دوازده امامى تلفيق مىكنند. علت اين امر كه توجه به شيعه از طريق مقايسهى اديان به تازگى آغاز شده است ، اساساً ممكن است اين حقيقت باشد كه دسترسى به منابع اوليه در زبانهاى اروپايى تاكنون دشوار بوده است و نيز آن كه تلفيق مطالعات شرقى و مذهبى ، هنوز پديدهاى جديد به حساب مىآيد.[7]
گرچه ممكن است كليت ديدگاه هالم صحيح باشد ؛ اما اين ديدگاه از دو جهت قابل تأمل و نقد است:
اولاً : نو پايى توجه به تشيع، در نظر هالم را از اين جهت مىتوان نقد كرد كه، اين مطلب ممكن است در برخى از موارد بدين صورت نباشد ؛ چراكه غربىها در موضوعهايى چون صفويه (به عنوان يک دولت شيعى) يا نهضت مشروطيت (به عنوان يک نهضت ايرانى ـ شيعى) و يا انقلاب اسلامى در ايران توسط يک شخصيت دينى، تحقيقات مبسوط و مفصلى انجام داده و منتشر نمودهاند ؛
مگر آن كه منظور هالم كليت تشيع باشد ؛ به همان شكل كه در عبارت خود مىگويد :
شرح كامل و جامعى دربارهى شيعه وجود ندارد و بيشتر آثار ، از انشعابهاى اختصاصى تشيع و مسائل ويژه در عقيده و تاريخ اين مذهب سخن مىگويند.
ثانياً : علتى كه هالم براى نوپايى توجه غربيان به تشيع بيان كرده است ، قابل نقد است؛ زيرا از يک سو ، چنانچه دشوارى دسترسى به منابع اوليه در زبانهاى اروپايى و نيز نوپايى تلفيق مطالعات شرقى و مذهبى ، دليل نوپايى توجه پژوهشگران غربى به تشيع باشد ، همين دليل بايد در مورد اسلام پژوهى آنان نيز صادق باشد ؛ در حالى كه سابقهى اسلام پژوهى غربيان و دسترسى آنان به متون و نسخ اصلى اسلامى و شرقى ، بسيار ديرينهتر از شيعه پژوهى آنان است. از سوى ديگر بسيارى از متون خطى اوليه كه اكنون تنها در كتابخانههاى غربى يافت مىشود ، از همان زمان ارتباط غربيان با ايران ، چه در دولت صفوى و چه در دولتهاى پس از آن ، توسط سياحتگران غربى به اروپا برده شد و به همين دليل دست آنان كاملا از متون اوليه خالى نبوده است.
پروفسور زابينه اشميتكه و محمدعلى اميرمعزى در مقالهى Twelverـ Shi’ite resources in Europe [8] دليل اصلى را مسألهى ديگرى مىدانند. طبق نوشتهى آنان ، مطالعهى شيعهى دوازدهامامى در غرب ، نسبت به روند اصلى مطالعهى غربيان در مورد اسلام سنى، داراى تأخير بوده است. اين مسأله عمدتاً نه فقط به دليل كمبود متون در دسترس ، بلكه به دليل سوء تفاهم تسنن نسبت به تشيع بوده كه این برداشت غلط اهل سنت توسط محققان غربى پذيرفته شده بود.
در دهههاى اخير پيشرفتهاى قابل توجهى در مطالعهى تشيع دوازدهامامى پديد آمد. اين پيشرفت و در زمينهى كلام و فلسفهى اماميه ، عمدتا به دليل تلاشهاى هانرى كربن (1903ـ 1978م) بود كه اولين بار به اهميت مشاركت اماميه در توسعهى فلسفهى اسلامى كه در جهان تسنن دچار وقفه شده ، اشاره كرد. مطالعهى او در مورد شيعه، بيشتر مطالعهاى پديدارشناسانه بود تا مطالعهاى تاريخى نگر. سيدحسين نصر تا حدودى در تلاشهاى او مشاركت داشته و آن را ادامه داده است .
بعد از هانری کربن ، ويلفرد مادلونگ سهم مهمى در مطالعهى برخى از حوزههاى اماميه داشت. او در مقالهاى در نخستين كنفرانس بين المللى استراسبورگ در سال 1986م كه به تشيع دوازدهامامى اختصاص داشت ، با اشاره به اهميت متكلمان شيعى ، توسعهى كلام شيعى را مطرح كرد.
از زمان حوادث سياسى سالهاى دههى 1970م به بعد در لبنان و ايران ، مشاركت ارزشمند بيشترى توسط محققان در مطالعهى اماميه در زمينههاى مختلف مذهبى ، سياسى ، اجتماعى و تاريخى تشيع دوازدهامامى پديد آمد.[9]
شاهد ديگرى كه مؤيد نظر اشميتكه و اميرمعزى است ، نوشتهى اتان كولبرگ است. كولبرگ در مجموعهى Shi’ism [10] در مقدمهى بحث “early Shi’ism in History and Research ” [11] ، در بحثى تحت عنوان “Trends of Research”[12] مىنويسد :
جهان اسلام كه اروپاييان ، چه به عنوان دشمن يا دوست ، كشورگشا يا تابع و رعيت ، به شناختن آن پرداختند ، مربوط اسلام سنى بود. بنابراين دست كم بخشى از بنياد رسوم و اعتقادات سنى شناخته شد. در مقابل اسلام شيعى ـ كه به طور وسيع در مناطق دورترى نسبت كاوش غربى بود ـ به طور عمده به صورت معما و نامعلوم باقى ماند. پى بردن غرب به دنياى شيعى پروسهاى ممتد گشته است و هنوز هم ادامه دارد. همان گونه كه نشان داده مىشود ، تحقيق و مطالعه بر روى هريک از انشعابهاى عمدهى تشيع ، روش متفاوتى دارد و با حركت متفاوتى توسعه مىيابد.[13]
او سپس ادامه مىدهد :
در قرن هفدهم ، محققان در دانشگاههاى اروپايى علاقه به تحقيق بر روى على بن ابى طالب (علیه السلام) را ، نه به عنوان بنيان گذار تشيع ، بلكه اصولاًً به عنوان شخصيت برجستهى ادبى و چهرهى سياسى اسلام اوليه، گسترش دادند. در نيمهى دوم قرن بيستم ، به ويژه به دنبال انقلاب اسلامى در ايران در سال 1979م ، افزايش چشمگيرى در مطالعاتى كه به تشيع امامى اختصاص داشت و شامل مراحل اوليهى تاريخ آن بود، به وجود آمد. اين مطالعات تا اندازهى زيادى از قابليت رشد كتابهاى اماميه كه در ايران و لبنان به چاپ رسيدند ، بهره بردند[14].
كولبرگ به عنوان نمونه مطالعات هاجسون ، مادلونگ و اميرمعزى را داراى اهميت ويژه مىداند و در مورد اثر هاجسون مىنويسد :
مقالهى پر آدرس هاجسون (The Venture of Islam, Hodgson, Chicago and London, 1974) يكى از نخستين تلاشها براى نوسازى رشد ابعاد مذهبى و فرقهاى در شيعهى نخستين بود. طبق نظر او ، تشيع به عنوان يک جنبش اقليت ، با تمسک به اولويت على (علیه السلام) و خانوادهى او ، بدون اعتقاد به انديشهى مذهبى خاصى بود. اين جنبش با پيوستن دو عنصر ، به فرقهى اماميه تبديل شد : اولى، تفكر پيشين شيعه كه در قرن هفتم ميلادى به وجود آمد و بعدها به عنوان غلو ناميده شد. و دومى ، كه تحت تعاليم [امام] محمد باقر (علیه السلام) ظاهر شد و درتعاليم فرزندش [امام] جعفر صادق (علیه السلام) متبلور گشت، شامل اصل « نص(تعيين)» و « علم» بود. طبق اين دو اصل ، امام توسط خداوند تعيين مىشود و داراى دانش فوق بشرى است. بنابراين ضمانت الاهى حجيت او ، اطمينان مىداد كه بدون در نظر گرفتن اين كه داراى قدرت واقعى سياسى باشد.[15]
به گفتهى اميرمعزى در كتاب “The Divine Guide in Early Shi’ism” [16] :
در فاصلهى سالهای 1874م که مطالعات گلدزيهر در مورد شيعه[17] انجام شد تا 1988م که تحقيقات هالم در مورد شيعه انجام شد[18] ، دانشمندان اسلامی و شرقشناسان کارهای زیادی دربارهى شناخت و معرفی تشیع ، به طور كلى ، و امامیه ، به طور اختصاصى، انجام داده اند ؛ اما با اين وجود ، دربارهى امامیهى نخستین ، یعنی آموزههایی که باید از سوی ائمهى تاریخی شیعه عرضه شده و بعدها شیعهى دوازده امامی نام گرفته باشد ، کار منسجم و تأییدشدهای انجام ندادهاند[19].
يكى از شواهد تازه بودن، گسترش شيعه پژوهى و به تبع آن امامتپژوهى غربيان ، توجه به کمی ميزان مطالعاتى است كه تا نيمهى دوم قرن بيستم به موضوع شيعهى اماميه اختصاص يافته است[20]. در نخستين مجلد از مجموعهى Index Islamicus،كه نوشته های سالهاى 1906 تا 1955م را پوشش داده ، تنها دو صفحه از 824 صفحهى اين مجلد براى فهرست كردن عناوین مقالات مربوط به تشيع دوازدهامامى، اختصاص یافته است[21].
اتان كولبرگ اين مسأله را در مقالهى “Western Studies of Shi’a Islam”[22] به اين صورت بيان مىكند :
به طور كلى تعداد مطالعاتى كه تا نيمهى دوم قرن بيستم به موضوع شيعهى اماميه اختصاص يافت ، ناچيز و اندک است ؛ چرا كه در نخستين مجلد از مجموعهى Index Islamicus، كه سالهاى 1906 تا 1955م را پوشش داده تنها دو صفحه از 824 صفحهى اين مجلد براى فهرست كردن عناوین مقالات مربوط به تشيع دوازدهامامى اختصاص یافته است. گرچه نخستين تلاش در نگرشى جامع ، توسط دونالدسون در كتاب “Shi›ite Religion”[23] ـ كه در سال 1933م انتشار يافت ـ صورت گرفت ؛ اما تعداد كتابهايى كه به اين موضوع اختصاص داده شد نيز بسيار اندک بوده است.[24]
آندرو جى. نيومن در كتاب”The Formative Period of Twelver Shi’ism”[25] ، در بحثى تحت عنوان “The Scholars of Shi’ism and The Shi’i Compilations”[26] با گزارشى تقريباً جامع و دستهبندى شده از نوپايى شيعهپژوهى به عنوان رشتهاى علمى در غرب چنين گزارش مىدهد كه پژوهش دربارهى شيعهى دوازده امامى تنها در اين اواخر به عنوان رشتهاى علمى در غرب مطرح شده است. او براى نمونه از همايش استراسبورگ دربارهى شيعهى دوازده امامى نام مىبرد كه در سال 1968م (يعنى تنها 10 سال پيش از انقلاب ايران ) انجام شد؛ و طبق تعبير او ، رويداد فكرى پيامآور ظهور پژوهش دربارهى شيعهى دوازده امامى به عنوان يک حوزهى متمايز بود[27].
نیومن در باب تقسیم بندی پژوهشگران غربی بعد از کنفرانس استراسبورگ اینچنین می گوید:
از آن زمان به بعد اين حوزه ، یعنى پژوهش دربارهى شيعهى دوازدهامامى، ميان دو گروه از محققان تقسيم شد.
گروه اول : كسانى كه عموماً به عقايد و اعمال شيعهى دوازدهامامى پرداختند ؛ آن گونه كه در آثار علماى شيعه از ابتداى غيبت امام دوازدهم تا رسميت يافتن مذهب تشيع در ايران در قرن دهم هجرى (شانزدهم ميلادى) ، يعنى در طول تقريباً هفت قرن ترسيم شده است.
گروه دوم : كسانى كه عمدتاً به وقايع و گرايشهاى ايران از قرن دهم هجرى (شانزدهم ميلادى) ، يعنى ايران نوين ، علاقهمند بودند و غالباً آغاز ايران نوين را سال 907 ش(1501ـ 1502م) مىدانند كه شاه اسماعيل تبريز را به تصرف درآورد و تشيع دوازدهامامى را مذهب قلمرو حكومت صفويه اعلام كرد.
از اين زمان ، مطالعهى شيعهى دوازدهامامى با مطالعهى ايران به عنوان يک (دولت ملت) همپوشانى داشته است. كسانى كه در فهم غرب از تشيع در اين دوره نقش داشتند ، به جز ادبيات و تاريخ و هنر ، از رشتههاى متنوع و گستردهاى شامل تاريخ، علوم سياسى ، انسانشناسى، فلسفه ، اقتصاد و جامعهشناسى نيز سخن به ميان آوردند.
گروه دوم از محققان ياد شده، به دليل تعامل چشمگیر دین و سیاست در این دوره از تاریخ ایران ، به خصوص از نيمهى قرن نوزدهم ، براى اولين بار دربارهى مرجعيت روحانيت و چگونگى دخالت آنان در نهاد سياسى رسمى و به رسميت شناختن آن در دوران غيبت امام ، سؤالاتى مطرح كردند. اين محققان در ابتدا عبارت بودند از : اى.كى.اس. لمتون ، لئونارد بيندر ، حامد الگار و نيكى كدى.
در سال 1968م ويلفرد مادلونگ و ژوزف الياش نمايندگان گرايش نخست در اين حوزه بودند. الياش مشخصاً در چند اثر چاپ شده در سال بعد از گردهمآيى استراسبورگ ، توجه ويژهاى به كتاب كافى مبذول داشت. بعدها اتان كولبرگ نيز به آنان ملحق شد. اين محققان به اتفاق هم مجموعهاى گزينشى از مسايل مرتبط با عقايد و اعمال شيعهى دوازدهامامى را مورد پژوهش قرار دادند كه بر بررسى دقيق متون عربى و از جمله احاديث مبتنى بود. در اين جريان هانرى كربن و سيد حسين نصر نيز به ابعاد فلسفهى اسلامى در سدههاى ميانه و به خصوص تصوف و به سازگارى ميان برخى از ابعاد تشيع با صوفيگرى علاقهمند بودند. هر دوى آنها به خصوص كربن ، در زمينهى احاديث مربوط به شيعهى دوازدهامامى و اهميت آن به مثابه ی منبعى براى عقايد و اعمال شيعه ، نسبت به نوگرايان از دانش تخصصى بيشترى برخوردار بودند.» [28]
آندرو جى. نيومن سالهاى پس از همايش استراسبورگ (1968م) و به خصوص پس از انقلاب اسلامى، ايران را نقطهاى مىداند كه پژوهشگران غربى بيشترى به مطالعهى شيعهى دوازدهامامى روى آوردند و تعداد محققان علاقهمند و مشاركتكننده در مطالعات شيعى دوازدهامامى به گونهاى تصاعدى گسترش يافت[29].
از آن جا كه نیومن گزارش دستهبندى شدهاى از نحوهى تحقيقات پژوهشگران غربى پس از همایش استراسبورگ در مورد شيعهى اماميه ارائه كرده است ، در اين جا به بخشى از آن اشاره مىشود :
در سال 1979م الياش در كتاب « كافى» به حديثى از امام جعفر صادق (علیه السلام) برخورد کرد،كه بيندِر بيش از يک دهه قبل به آن اشاره كرده بود، و آن را ترجمه كرد و به لوازم و پيامدهاى آن نسبت به مسائل عملى چون تقسيم خمس در زمان غيبت امام ، اشاره كرد. تحقيقات مادلونگ و كولبرگ نيز با استفاده از مجموعههاى روايى شيعهى دوازدهامامى به ويژه رواياتى اينچنين كه با موضوعات تحقيقى خاص مرتبط است، به سرعت تداوم يافت.
براى مثال جى. حسين در كتاب « غيبت امام دوازدهم (علیه السلام) » ـ كه در سال 1982 منتشر شد ـ احاديث متعددى را كه از مجموعههاى روايى گوناگون جمعآورى شده بود و نيز احكام و مطالبى را از ديگر آثار كلامى و فقهى گردآورد ، تا تصويرى جامع و كامل از ديدگاه شيعهى دوازدهامامى دربارهى غيبت و تولد امام دوازدهم (علیه السلام) و فعاليتهاى نواب اربعهى ايشان ارائه دهد.
اى. اى. ساشدينا نيز در نوشتههايش به همين شيوه ، از چنين منابعى استفاده كرده است. اخيرا مدرسى [طباطبايى] نيز در تحقيقات خود دربارهى ابن قبهى رازى (اواخر قرن سوم و اوايل قرن 4 / 9 و 10م) ، عالِم متقدم و عقلگراى دوازده امامى ، و وضعيت شيعيان دوازده امامى در غيبت صغرى (260 تا329 / 874 تا 941م) نيز از احاديث و ساير آثار متقدم و متأخر بهره برده است. ساير تحقيقات ارزشمند در اين حوزه ، بهويژه نوشتههاى نورمن كالدر فقيد ، توجه خود را بر تطورات فقه شيعى و رشد فقها به عنوان نائبان امام غايب در دوران غيبت و به خصوص در دوران پس از تدوين كتب اربعه متمركز كردهاند. با وجود این ، گاه برنامهى پژوهشگران سبک قديم با دغدغهى خاطر نوگرايان نسبت به مسائل مربوط به اقتدار روحانيت و ماهيت حكومت مشروع در دوران غيبت تلاقى دارد. تعدد آثار خاص نوگرايان كه ويژگىهاى تشيع را به طور عام، و تجربهى ايران دربارهى تشيع را به طور خاص بررسى كرده، و طىّ 20 سال گذشته ارائه گرديد؛ مانع توجه تفصيلى به هر يک از آنها شده است. با اين وجود ، در اين دوره چند اثر پرنفوذ پديد آمد كه به ماهيت شيعهى دوازدهامامى به طور عام و يا تجربهى ايران دربارهى تشيع به طور خاص در چارچوب معيارهايى كه غالباً مشابه تحليلهاى متقدمان است مىپردازند؛ به عنوان مثال، می توان كتاب ظل الله و امام غايب سعید امیر ارجمند ـ كه در سال 1984م منتشر شد، یاد کرد اخيراً امير معزى با تلقى تشيع اصيل به عنوان مذهبى ذاتاً اخروى و در عين حال با پیگيرى تحقيق خود در چارچوب شيوهى متنمحور مادلونگ ، كولبرگ ، الياش ، كالدر و ديگران ، بين سنتگرايان و نوگرايان پيوند ايجاد كرده است. يكى از نقاط قوت منحصر به فرد كتاب او با عنوان هدايت الاهى كار موشكافانهاى است كه از طريق منابع اوليهى عربى و از جمله قديمى ترين منابع روايى شيعه به ويژه محاسن برقى ، بصائرالدرجات صفار و كافى كلينى ، انجام داده است. در مجموع محققانى چون مادلونگ ، كولبرگ ، الياش ، كربن، نصر ، كالدر و امير معزى مطالب زيادى دربارهى اعتقادات خاص تشيع به غرب آموختند و به خصوص توجه ديگران را به مبانى روايى اين اعتقادات معطوف داشتند ؛ در حالى كه نوگرايان به دنبال تعيين لوازم و پيامدهاى عملى و غالبا سياسى اين اعتقادات بودند. [30]
نيومن بار ديگر و البته باز هم با رويكرد حديثى ، اين گونه متذكر نوپايى توجه غربيان به تشيع به عنوان رشتهاى علمى مىشود :
گرچه اكنون محققان غربى اذعان دارند كه احاديث ائمه (علیه السلام) مهمترين منبع فقه شيعه را تشكيل مىدهد ؛ اما براى مطالعهى احاديث شيعه بايد حوزهاى شكل گيرد كه به اندازهى حوزهاى كه براى مطالعهى اسلام اهل تسنن پديد آمد ، رايج و مرسوم باشد.[31]
تصريحاتى كه از اين پژوهشگران به عنوان نمونه بيان گرديد ، نشان دهندهى توجه تازه و البته رو به گسترش محققان دنياى غرب به تشيع و به خصوص اماميه است كه طبيعتا بررسى امامت شيعى قسمتى از اين مطالعات است. گرچه همانگونه كه بيان شد ، غربىها در برخى از زمينههاى تشيع مانند زمينههاى سياسى و ژئوپولتيكى ، مدتها كار كردهاند ، اما در برخى از ديگر زمينهها ، مطالعات تازه و رو به گسترش دارند كه امامت شيعه يكى از اين زمينههاست.
معرفى برخى از منابع امامتپژوهى انگليسى زبان در غرب :
در اينجا به برخى از آثار انگليسى زبان مرتبط با امامت شيعى ، اعم از كتابها و مقالات، به ترتيب نام پژوهشگران و صاحبان اثر در موضوع يادشده ، بر طبق حروف الفبای انگلیسی اشاره مىشود :
1 ) كامران آقايى (Aghaie, Kamran) [32] :
ـ بازآفرينى كربلا : تفسيرهاى تجديد نظر طلب از الگوى كربلا [33].
2 ) سيد وحيد اختر (Akhtar, Sayyid Wahid) :
ـ كربلا : الگويى ماندنى از بيدارى اسلامى[34].
ـ تصوف : نقطهى اشتراك ميان تشيع و تسنن[35].
3 ) سعيد اميرارجمند (Amir Arjomand, Said) [36] :
ـ مخفىشدن امام و آغاز آموزههاى دينى غيبت : شيعهى اماميه در حدود سالهاى 280ـ 290(900م).[37]
ـ معتقدات منجى گرايانه ، اقتدار حاصل از حكومت روحانيون و انقلاب در ايران شيعى.[38]
ـ پشتيبانى علوم دينى : غيبت امام و تحول منجى گرايى به قانون(حكومت) در تشيع.[39]
ـ امام پنهان و سايهى خدا : مذهب ، سيستم سياسى و تغيير اجتماعى در ايران شيعى از آغاز تا سال 1890م.[40]
ـ بحران امامت و پايهريزى [مسألهى] غيبت در شيعهى دوازده امامى : نقطه نظر تاريخى ـ اجتماعى.[41
4 ) محمدعلى اميرمعزى ( Amirـ Moezzi, Mohammad Ali )[42] :
ـ غيبت همراه با حضور : تفسير شيخيه از غيبت امام زمانf(مشخصهى امام شناسى شيعهى دوازده امامى7).[43]
ـ پيشواى الاهى در تشيع نخستين : منابع باطنىگرى در اسلام.[44]
5 ) محمود مصطفى ايوب ( Ayoub , Mahmoud M ) [45] :
ـ اندوه رستگارى بخش در اسلام : مطالعهى جنبهى الاهى عاشورا در شيعهى دوازده امامى.[46]
ـ شهيد كربلا.[47]
ـ چرا ياد امام حسين (علیه السلام) را زنده نگه مىداريم؟ [48]
ـ مراثى و رسوم شيعى. [49]
6 ) لاله بختيار ( Bakhtiar, Laleh) :
ـ صحيفهى سجاديهى امام زين العابدين (علیه السلام) .[50]
7 ) آر. پى. بوكلى ( Buckley, R. P) :
ـ در مورد ريشههاى حديث شيعى. [51]
ـ [امام] جعفر صادق (علیه السلام) ، منبع احاديث شيعى.[52]
ـ غلات شيعى نخستين.[53]
8 ) ام. على بويوكارا ( Buyukkara, M. Ali) :
ـ جدايى و تفرقه در طرفداران [امام] موسى كاظم (علیه السلام) و پيدايش [فرقهى] واقفه.[54]
ـ ارتباط منتسب به [امام] على الرضا (علیه السلام) با معروف كرخى و برخى از شاعران مشهور.[55]
9 ) ويليام چيتيک ( Chittick , William C )[56] :
ـ ديدگاه رومى در مورد امام حسين (علیه السلام) . [57]
ـ زبور ( سرود روحانى ) اسلام : صحيفهى كاملهى سجاديه [58]
ـ عملكرد قانون در اسلام : دستوراتى [از علىبنابىطالب (علیه السلام) به مالک بن الحارث الأشتر .[59]
ـ دعاى مكارم الأخلاق.[60]
10) ليندا كلارک ( Clarke, Lynda )[61] :
ـ مرثيه بر حسين (علیه السلام) : عربى و فارسى. [62]
11) حميد دباشی ( Dabashi, Hamid )[63] :
ـ انتظار روزگار موعود : تشيع در تاريخ.[64]
ـ تشيع : اصول ، انديشه و معنويت. [65]
ـ قدرت در اسلام : از برخاستن محمد (صلی الله علیه وآله وسلّم) تا تأسيس حكومت بنىاميه.[66]
12) جى. اى. فولر (Fuller, G. E) :
ـ آيا شيعه راديكال است؟[67]
13) جِى. جى. جِى. تر هار (Haar, J. G. J. Ter) :
ـ محمد القائم f(در دايرة المعارف اسلام ، ج7 )[68]
14) هاينس هالم ( Halm , Heinz ) [69] :
ـ اسلام شيعى : از مذهب تا انقلاب[70]
ـ تشيع[71]
15) اس.ام. واريس حسن ( Hasan, S. M. Waris) :
ـ سخنى پيرامون تفسيرهاى نهج البلاغه[72]
ـ مقالهاى در مورد زندگانى و روزگار على بن ابى طالب (علیه السلام) (بخش 4). فقه اسلامى : سنه .[73]
ـ مقالهاى در مورد زندگانى و روزگار على بن ابى طالب (علیه السلام) (بخش 6). حق ويژهى سخن گفتن به نام خدا.[74]
ـ مقالهاى در مورد زندگانى و روزگار على بن ابى طالب (علیه السلام) (بخش 7). عدالت و مساوات.[75]
ـ مقالهاى در مورد زندگانى و روزگار على بن ابى طالب (علیه السلام) . دورنماى نهج البلاغه . قدرت گفتار. [76]
ـ برخى از زوايا و جنبههاى حادثهى كربلا.[77]
16) مرى الين هگلند (Hegland, Mary Elaine):
ـ دو تصوير از حسين (علیه السلام) در يک روستاى ايرانى : سازش با مقتضيات محيط و انقلاب. [78]
17) مارشال هاجسن (Hodgson, Marshall G. S )[79] :
ـ چگونه شيعهى نخستين يک فرقه گرديد؟ [80]
ـ [امام] جعفر الصادق (علیه السلام) (در دايرة المعارف اسلام ، ج2) [81]
18) يان هوارد ( Howard, I. A. K) :
ـ حسين (علیه السلام) واقعىترين دليل و گواه از اعتقاد.[82]
ـ قيام حسين (علیه السلام) : تأثير آن بر بيدارى جامعهى اسلامى. [83]
ـ گزارش [شيخ] مفيد از امامت على بن الحسين ، زين العابدين (علیه السلام) .[84]
ـ حوادث پيرامون شهادت حسين بن على (علیه السلام) .[85]
ـ حسين شهيد (علیه السلام) : مرورى بر بيان علل شهادت در منابع عربى.[86]
ـ خاستگاههاى ممكن آموزههاى مشروع شيعهى اماميه .[87]
ـ آثار مهم و گرانسنگ شيعى 5 : كتاب الارشاد ، نوشتهى شيخ مفيد.[88]
ـ كتاب الإرشاد : كتاب راهنمايى به سوى زندگانى دوازده امام (علیهم السلام) [89]
ـ گزارش رويدادهاى پس از شهادت حسينبن علىبن ابىطالب (علیهم السلام) (نوشتهى ابن بابويه [شيخ] صدوق ، ترجمهى : يان هوارد). [90]
ـ گزارش [شيخ] مفيد از فاجعهى كربلا (نوشتهى [شيخ] مفيد ، ترجمهى : يان هوارد).[91]
19) دابليو. آر. هاستد (Husted, W. R) :
ـ كربلاى بى واسطه : شهيد به عنوان الگو و سرمشق در تشيع اماميه. [92]
20) ولاديمير ايوانف (Ivanow, Wladimir )[93] :
ـ جنبش اوليهى شيعى.[94]
ـ در مورد شناخت امام.[95]
21) سيدحسين محمد جفرى ( Jafri, Syed Husain Mohammad) :
ـ ريشه و توسعهى اوليهى اسلام شيعه.[96]
ـ تشيع دوازده امامی.[97]
ـ معتقدات امام حسين (علیه السلام) در مورد مذهب و رهبريت. [98]
22) ماهر جرار ( Jarrar , Maher) :
ـ سيره ی اهل الكساء : منابع اوليهى شيعه در مورد زندگانى پيامبر (صلی الله علیه وآله وسلّم) [99]
23) اتان كولبرگ ( Kohlberg, Etan )[100] :
ـ برائت در انديشهى شيعى.[101]
ـ عقيده و قانون در شيعهى اماميه.[102]
ـ شاهدى ديرينه در مورد [استعمال] اصطلاح « اثناعشريه».[103]
ـ از اماميه تا اثناعشريه.[104]
ـ امام و اجتماع در دورهى پيش از غيبت.[105]
ـ محمد بن على ابوجعفر الباقر (علیه السلام) (در دايرة المعارف اسلام ، ج7 ).[106]
ـ زين العابدين على بن حسين بن على بن ابىطالب (علیهم السلام) (در دايرة المعارف اسلام ، ج11).[107]
ـ موسى الكاظم (علیه السلام) (در دايرة المعارف اسلام ، ج7).[108]
ـ تكامل تدريجى شيعه. [109]
ـ اصطلاح « رافضه » در استعمال شيعهى اماميه. [110]
24) ارزينا آر. لالانى (Lalani, Arzina R )[111] :
ـ نخستين انديشههاى شيعى : تعاليم امام محمد باقر (علیه السلام) .[112]
ـ نقش امام باقر (علیه السلام) در اسلام اوليه.[113]
25) هاوا لازاروس ـ يافه(Lazrusـ Yafeh, Hava )[114] :
ـ عمر بن خطاب پولس اسلام؟ [115]
26) برنارد لوئيس (Lewis, Bernard)[116] :
ـ على الرضا (علیه السلام) (در دايرة المعارف اسلام ، ج1).[117]
ـ العسكرى ابوالحسن على بن محمد (علیه السلام) (در دايرة المعارف اسلام ، ج1).[118]
ـ شيعه در تاريخ اسلام.[119]
27) ويلفرد مادلونگ (Madelung, Wilferd F )[120] :
ـ ابوجعفر محمد باقر (علیه السلام) .[121]
ـ مهدىf(در جلد دوم دايرة المعارف اسلام).[122]
ـ مرجع قدرت در تشيع دوازدهامامى در زمان غيبت امام.[123]
ـ محمد بن على الرضا ابوجعفر الجواد يا التقى (علیه السلام) (در دايرة المعارف اسلام ، ج7).[124]
ـ امامت.[125]
ـ اماميه و كلام معتزله.[126]
ـ شيعه (در جلد نهم دايرة المعارف اسلام).[127]
ـ جانشينى محمد (صلی الله علیه وآله وسلّم) : مطالعهاى در مورد خلافت نخستين.[128]
ـ هاشميات كميت و تشيع هاشمى[129]
28) سيدحسين مدرسى طباطبايى(Modarressi Tabataba›i, Hossein)[130] :
ـ بحران و تثبيت در دورهى شكل دهندهى اسلام شيعى : ابوجعفر ابن قبه الرازى و كمک او به انديشهى شيعهى اماميه.[131]
29) يتزاک ناكاش (Nakash, Yitzhak)[132] :
ـ تلاش براى پىبردن به ريشه و خاستگاه مراسم عاشورا.[133]
30) عظيم نانجى (.Nanji, Azim A)[134] :
ـ امام حسين (علیه السلام) : نقش او به عنوان يک الگو.[135]
31) سيدحسين نصر (Nasr, Seyyed Hossein)[136] :
ـ انتظار روزگار موعود : تشيع در تاريخ.[137]
ـ تشيع : اصول ، انديشه و معنويت.[138]
ـ اثناعشريه (در جلد چهارم دايرة المعارف اسلام).[139]
ـ تشيع و تصوف : رابطهى آن دو از نظر ماهيت و تاريخ.[140]
32) اندرو جِى. نيومن (Newman, Andrew J )[141] :
ـ دورهى شكل گيرى تشيع دوازدهامامى : گفتگوى حديثى ميان قم و بغداد.[142]
33) ديويد پينالت (Pinault, David )[143] :
ـ زينب بنت علىBو جايگاه زنان خانوادهى امامان نخستين در ادبيات مذهبى شيعى[144]
34) حسين رحيم (Rahim, Hussein A) :
ـ فاطمهى زهراB .[145]
ـ شاعر برجستهى كربلا.[146]
35) يان ريچارد (Richard, Yann) :
ـ اسلام شيعى : سياست ، عقيده و كيش.[147]
36) دابليو اى. رايس (Rice W.A) :
ـ على (علیه السلام) در حديث شيعه.[148]
37) سيد سعيد اختر رِضْوى (Rizvi, Sayyid Saeed Akhtar) :
ـ امامت (جانشينى پيامبر (صلی الله علیه وآله وسلّم) ).[149]
ـ امام حسن (علیه السلام) : افسانهى طلاقهاى او. [150]
ـ شهادت امام حسين (علیه السلام) و تقويمهاى اسلامى و يهودى.[151]
ـ دوران برجستهى امامت امام زين العابدين (علیه السلام) .[152]
ـ جهاد دانشمندانهى امامان ، 95ـ 145هـ[153]
38) عبدالعزيز ساشدينا(Sachedina, Abdulaziz Abdulhussein )[154] :
ـ توضيحى در مورد غيبت دوازدهمين امام اماميه.[155]
ـ موعودگرايى اسلامى : عقيده به مهدى در تشيع دوازده امامى.[156]
ـ مفهوم جاودان شهادت امام حسين (علیه السلام) .[157]
39) راجر سِيوورى (Savory, Roger M) :
ـ حيدر (در جلد سوم دايرة المعارف اسلام ).[158]
40) آنه مارى شيمل (Schimmel, Annemarie )[159] :
ـ كربلا و حسين (علیه السلام) در متون ادبى.[160]
41) دوين جى. استووِرت(Stewart, Devin J) :
ـ ارتدوكسى(راست كيشى) مشروع اسلامى : پاسخهاى شيعهى دوازدهامامى به سيستم مشروع سنى.[161]
42) زابينه اشميتكه (Schmidtke, S )[162] :
ـ تغييرات و اصلاًحات نوين در انديشهى شيعى در مورد انتظار [حضرت امام ]مهدىf: مطالعهى موردى [امام]خمينى [163]
43) رودولف اشتروتمان( Strothmann, Rudolf )[164] :
ـ شيعه (در دايرة المعارف اسلام ، ج4 (ويرايش اول)).[165]
44) كالين ترنر (Turner, Colin) :
ـ هنوز هم انتظار امام؟ سؤال حل نشده در مورد انتظار در شيعهى دوازده امامى[166]
45) وچيا والييرى ( Veccia Vaglieri, L )[167] :
ـ على (علیه السلام) (در جلد اول دايرة المعارف اسلام).[168]
ـ فدک (در جلد دوم دايرة المعارف اسلام).[169]
ـ فاطمهB(در جلد دوم دايرة المعارف اسلام).[170]
ـ غديرخم (در جلد دوم دايرة المعارف اسلام).[171]
ـ حسن بن على بن ابى طالب (علیه السلام) (در جلد سوم دايرة المعارف اسلام).[172]
ـ حسين بن على بن ابى طالب (علیه السلام) (در جلد سوم دايرة المعارف اسلام).[173]
46) ليندا والبريج ( Walbridge, Linda S) :
ـ تشيع و مرجع قدرت.[174]
ـ بدون فراموش كردن امام : تشيع لبنانى در يک اجتماع امريكايى.[175]
47) پل اى. واكر (Walker, Paul Ernest)[176] :
ـ جانشين قانون شدن در خلافت شيعى.[177]
48) ويليام مونتگمری وات (Watt, William Montgomery)[178] :
ـ اسلام نخستين : مقالات جمعآورى شده.[179]
ـ اطلاعات ضمنى در مورد نخستين انديشهى امامت.[180]
ـ اشتياق مسلمانان به منجى : نمودهايى از تشيع عباسى نخستين.[181]
ـ اهميت مراحل نخستين تشيع اماميه.[182]
نتيجه :
دلايل مختلفى كه در بحث ضرورت مطالعهى امامتپژوهى غربيان بيان شد نشان مىدهد كه ضرورت مطالعهى شيعهپژوهى غربيان و به ويژه امامتپژوهى در غرب كه شاخهاى از شيعهپژوهى به حساب مىآيد، به گونهاى است كه حتى در برخى از موارد ، از مطالعهى اسلامپژوهى در غرب ضرورىتر به نظر مىرسد.
همچنين اشاره شد كه مطالعهى شيعهى دوازدهامامى در غرب ، عادتا نسبت به روند اصلى مطالعهى غربيان در مورد اسلام سنى داراى تأخير بوده است و دانشمندان اسلامی و شرقشناسان دربارهى شناخت و معرفی تشیع و به طور اختصاصى در مورد امامیه کارهای زیادی انجام دادهاند ؛ اما با اين وجود ، دربارهى آموزههایی عرضه شده از سوی ائمهى شیعهى دوازدهامامی ، کار منسجم و تأییدشدهای انجام ندادهاند. همچنین توجه به تشيع از طريق مقايسهى اديان نوپا است و پژوهش دربارهى شيعهى دوازدهامامى تنها در اين اواخر به عنوان رشتهاى علمى در غرب مطرح شده است.
در بيان علت اين مسأله ، برخى به مواردى مانند : دشوارى دسترسى به منابع اوليه در زبانهاى اروپايى و نيز نوپايى تلفيق مطالعات شرقى و مذهبى و نيز سوء تفاهم تسنن نسبت به تشيع که توسط محققان غربى پذيرفته شده بود ، اشاره كردهاند و همانگونه كه بيان شد بر برخى از اين علتها ، نقدهايى نيز وارد است.
در دهههاى اخير پژوهشگران غربى بيشترى به مطالعهى شيعهى دوازدهامامى روى آوردند و تعداد محققان علاقهمند و مشاركتكننده در مطالعات شيعى دوازدهامامى به گونهاى تصاعدى گسترش يافتهاست.
نمونهى آثار غربى انگليسى زبان را که در اين مقاله معرفى شده است و همگى به نوعى با امامت شيعى مرتبط اند ، مىتوان در موضوعهاى كلى زير دستهبندى كرد :
1ـ انديشهى شيعى :
مقالات پژوهشگرانى چون : دوين جى. استووِرت ، يان ريچارد ، مىير بار آشر ، يان هوارد ، ويليام مونتگمری وات ، زابينه اشميتكه ، اتان كولبرگ ، ارزينا آر. لالانى ، ليندا والبريچ ، سيدحسين نصر ، سيد وحيد اختر ، سعيد اميرارجمند ، محمدعلى اميرمعزى ، حميد دباشی و …
2ـ بررسى تاريخى تشيع :
مقالات پژوهشگرانى مانند : ويليام مونتگمری وات ، اتان كولبرگ ، هاينس هالم ، وچيا والييرى ، ويلفرد مادلونگ ، اندرو جِى. نيومن ، سعيد اميرارجمند ، حميد دباشی و …
3ـ امامان شيعه :
مقالات پژوهشگرانى چون : ويلفرد مادلونگ ، وچيا والييرى ، راجر سيوورى ، ويليام چيتيک ، ديويد پينالت ، اس.ام. واريس حسن و …
4ـ امام حسين (علیه السلام) ، عاشورا و كربلا :
مقالات پژوهشگرانى چون : يان هوارد ، ويليام چيتيک ، آنه مارى شيمل ، عبدالعزيز ساشدينا ، جين كالمرد ، پيتر چلكوسكى ، محمود ايوب ، عظيم نانجى و …
5ـ مهدويت :
مقالات : ويلفرد مادلونگ ، ويليام مونتگمری وات ، اتان كولبرگ ، زابينه اشميتكه ، سيدحسين نصر ، سعيد اميرارجمند ، عبدالعزيز ساشدينا ، محمود ايوب ، محمدعلى اميرمعزى و …
از آن جا كه پژوهشگرانى كه در اين مقاله به آثار آنان اشاره شده است ، عمدتا از متأخران بوده و منابع مهمى از كتب استشراقى چون« المستشرقون» نجيب عقيقى و … که بيشتر به بيوگرافى مستشرقان قديمىتر پرداخته اند ، با توجه به ميزان دسترسى به شرح حال صاحبان هريک از اين آثار در مدارک و منابع معتبر ، در برخى از موارد به معرفى اين پژوهشگران پرداخته شدهاست.
پی نوشت ها :
[1] . دايرة المعارف اسلام. (The Encyclopedia of Islam, 2nd Edition, Leiden, E.J. Brill, 1986)
[2] . در مجموعهى Index Islamicusـ كه مورد استفادهى اين مقاله قرار گرفته است ـ تنها ذيل عنوان كلى Shi’ism ، 1725عنوان كتاب و مقاله معرفى شده است.
[3]. تشيع
[4]. Muhammadi Trust
[5]. The Shi’ite Religion, Dwight M. Donaldson, London, 1933.
[6]. An Introduction to Shi’i Islam, The History and Doctrine of Twelver Shi’ism, Moojan Momen Oxford 1985.
[7]. Shi’ism, Heinz Halm, pp. 2ـ 4
[8]. منابع شيعهى دوازده امامى در اروپا
[9]. Twelverـ Shi’ite resources in Europe: (the Shi’ite Collection at the Oriental Department of the University of Cologne, the fonds Henry Corbin and the Fonds Shaykhi at the Ecole Pratique des Hautes Etudes (EPHE), Paris. With a catalogue of the Fonds Shaykhi (Amirـ Moezzi, Mohammad Ali & Schmidtke, S., pp.74ـ 77 (in: Journal Asiatique, 285i, pp.73ـ 122, 1997)
[10]. مجموعهى Shi’ismمجموعهاى است كه 17 مقالهاى منتشر شده در مورد تشيع در تاريخ اسلامى نخستين را جمع آورى كرده است. كولبرگ يک مقدمهى كلى بر بحث « تشيع نخستين در تاريخ و تحقيقات» آن ارائه كرده است.
[11]. تشيع اوليه در تاريخ و بررسى
[12]. تمايلات به مطالعه [ و بررسى ]
[13]. Shi’ism, “Early Shi’ism in History and Research”, Introduction, edited by: Etan Kohlberg, Hebrew University of Jerusalem, Israel, 2003, p.xxii
[14]. Ibid. p. xxiv.
[15]. Ibid. pp. xxvـ xxviالبته از نظر شيعهى اماميه ، نظر هاجسون در مورد اصل تشيع و سير تحول آن ، نظر غيرصحيح و در جاى خود قابل است.
[16]. پيشواى الاهى در تشيع نخستين
[17]. Beitrage Zur Literaturgeschichte der Shi’a und der unnitischen Polemik, Vienna,1874
[18]. Die Schi’a, Darmstadt, 1988
[19]. The Divine Guide in Early Shi’ism , Amirـ Moezzi, Mohammad Ali, (Preface), p.1.
[20]. بايد توجه داشت كه همانگونه كه نقل شد ، طبق بيان هاينس هالم ، در آثار غربيان ، تشيع اماميه يا دوازدهامامى هميشه به عنوان برجستهترين انشعاب تشيع مطرح بوده است و اغلب صرفا معادل شيعه محسوب مىشود(ر.ک : Shi’ism, Heinz Halm, pp. 2ـ 4)
[21]. مجموعهى Index Islamicus، فهرست كتابها و مقالات منتشر شدهى مربوط به اسلام و سرزمينهاى اسلامى از سال 1665م تاكنون است. اين اثر حدود نيم قرن به عنوان كتابى مرجع ، اطلاعات مورد نياز بسيارى از پژوهشگران را تأمين كرده ، تأثير زيادى در جهتدهى به تحقيقات و علاوه بر آن تأثير زيادى نيز در رشد و توسعهى فهرستنگارى در جهان اسلام داشتهاست. اين كتاب را مىتوان كارنامهى مطالعات اسلامى در محدودهى زبانهاى اروپايى و دستكم معرفىنامهاى براى آثار خاورشناسان دانست. يكى از اهميتهاى آن ، قدمت منابع فهرست شده در آن است.
ايندكس اسلاميكوس توسط « پروفسور جيمز داگلاس پيرسون» ( 1999 ـ J.D. Paerson 1911) پايهريزى شد. او در آغاز ، 2500 مقاله در زمينهى اسلام را در كتابخانهى SOASلندن كه در يک دورهى پنجاه ساله (1906ـ 1955م) منتشر شده بود ، فهرستنويسى كرد. در ادامه با افزودن منابع كتابخانهاى ديگر ، آن را به 26076 مقاله رساند و در سال 1958م منتشر كرد. استقبال گستردهى پژوهشگران ، پيرسون را به تداوم پروژه تشويق كرد و او منابع پنج سال بعد را نيز به اين فهرست افزود و در سال 1958م منتشر كرد. پيرسون در سال 1982م براى تسهيل تأليف و نشر ايندكس ، از دانشگاه كمبريج درخواست همكارى و كمک كرد و با موافقت رياست اين دانشگاه ، در كتابخانهى مركزى آن ، بخش ويژهاى به نام كتابشناسى اسلامى تأسيس شد. پيرسون يک دههى ديگر نيز به اين كار ادامه داد و در پايان آن دهه ويراستار ديگرى به او پيوست. ويراستاران كنونى ايندكس ، راپر (A.J. Roper) و بلينى (C.H. Bleany) هستند كه در بخش كتاب شناسى دانشگاه كمبريج اشتغال دارند.
در ايندكس ، اطلاعات كتابها و مقالات به صورت موضوعى تنظيم شدهاست و قلمرو و محدودهى ايندكس تنها زبانهاى اروپايى (چه منابع منتشر شده در غرب و چه منابع منتشر شده در آسيا يا افريقا) است و اطلاعات منابعى كه به زبانهاى ديگر منتشر شدهاند ، در آن وجود ندارد ؛ مگر پارهاى از منابع دوزبانه. برخى از موضوعات ايندكس ، مانند منابع عرب پيش از اسلام يا اقليتهاى ساكن در جهان اسلام ، هرچند اسلامى به نظر نمىآيد ؛ اما به دليل تأثير يا ارتباط آن بر اسلام و مسلمانان ، آورده شدهاست. همچنين ايندكس شامل پاياننامهها و تحقيقات دانشگاهى يا مقالات مندرج در نشريات كمتر از ماهنامه و نيز گاهنامههاى غيراسلامى كه گاه به موضوعات اسلامى پرداختهاند ، نيست. از وجوه مثبت ايندكس اين است كه مىتوان آن را كارنامهى اسلام شناسان و مستشرقان بزرگى چون : فلوگل ، سيلوستر ، دوساسى ، اسپرنگر ، گلدزيهر، بروكلمان ، گويدى ، ولهاوزن ، وستنفلد و به ويژه نسل قديمى آنها دانست. مسؤولان تهيهى ايندكس و ديگران در نقد اين كتاب به نكاتى چون : عدم جامعيت ايندكس (همان گونه كه روپر در مقدمهى مجلد 85 ـ 1981م به اشاره كرده و آن را ناشى از كميت زياد منابع و عناوين فراوان نشريات مربوط به اسلام دانستهاست. تأكيد روپر اين است كه هر پژوهشگرى كه خواهان اطلاعات دقيق و كامل است ، بايد به خود كتابخانهها و ديگر كتابشناسىها و منابع اطلاعرسانى مانند چكيدهى ايرانى (Abstracta Iranica) مراجعه كند. به عبارت ديگر طبق بيان او ، ايندكس تنها اطلاعات مهم و كليدى را عرضه مىكند) ، عدم تناسب برخى از مدخلها با موضوع و سرفصل ، عدم آوردن كامل آثار مربوط به جنوب و جنوب شرقى آسيا توسط پيرسون در فهرست (با آن كه آثار جهان عرب را با دقت و به تمامى فهرست كرد) ، انحصار پروژه به زبانهاى اروپايى و نپرداختن به مجلات عربى ، فارسى و تركى توسط پيرسون و ديگر همكاران و ادامهدهندگان پروژه (كه طبق گفتهى برخى ، به دليل غيرعلمى دانستن يا كمبودن علميت آثار غيرغربى در نظر آنان بودهاست) و …
كتاب ايندكس كه آثار از سال 1905م به بعد را پوشش مىداد ـ با مستدركى كه بهن (W.H. Behn) بر آن نوشت ، تكميل شد و مقالات پيش از سال 1905م را نيز در خود جاى داد و از آن پس مىتوان آن را فهرست اطلاعات منابع اسلامى در زبانهاى اروپايى از ابتدا تاكنون دانست ( ر.ک : فصلنامهى كتابهاى اسلامى ، شمارهى 7 ، سال دوم ، زمستان 1380 ، « فهرست وارهى منابع اسلامى» ، نوشتهى : محمد نورى ) .
[22]. مطالعات غربى در مورد اسلام شيعه.
[23]. مذهب شيعى
[24]. Western Studies of Shi’a Islam, Ethan Kohlberg, p.40
[25]. نام كامل اين كتاب”The Formative Period of Twelver Shi’ism (Hadith as Discourse between Qum and Baghdad) ” (دورهى شكل گيرى تشيع دوازدهامامى : گفتگوى حديثى ميان قم و بغداد) است.
[26]. “شيعه پژوهان و مجموعههاى [روايى] شيعى»
[27]. The Formative Period of Twelver Shi’ism , Hadith as Discourse between Qum and Baghdad, Andrew J. Newman, “Introduction” (p. xiv)
[28]. The Formative Period of Twelver Shi’ism, Hadith as Discourse between Qum and Baghdad, Andrew J. Newman, “Introduction”(pp. xivـ xviii)
[29]. The Formative Period of Twelver Shi’ism , Hadith as Discourse between Qum and Baghdad, Andrew J. Newman, “Introduction”(pp. xivـ xviii)
[30]. The Formative Period of Twelver Shi’ism, Hadith as Discourse between Qum and Baghdad, Andrew J. Newman, “Introduction”(pp. xivـ xviii)
[31]. The Formative Period of Twelver Shi’ism, Hadith as Discourse between Qum and Baghdad, Andrew J. Newman, “Introduction”(p. xviii)
[32]. پژوهشگر مركز مطالعات خاورميانهى دانشگاه تگزاس
[33]. Reinventing Karbala: revisionist interpretations of the Karbala paradigm
[34]. Karbala: An Enduring Paradigm of Islamic Revivalism
[35]. Tasawwuf: The Meeting Point of Tashayyu and Tasannun
[36]. سردبير مجلهى آمريكايى مطالعات جوامع فارسى زبان
[37]. Imam Absconditus and the Beginnings of a Theology of Occultation: Imami Shi’ism circa 280ـ 90 A.H. / 900 A.D
[38]. Millenial Beliefs, Hierocratic Authority, And Revolution In Shi’ite Iran.
[39]. The Consolation of Theology: Absence Of The Imam And Transition From Chiliasm To Law In Shi’ism.
[40]. The Shadow Of God And the Hidden Imam : Religion, Political Order And Societal Change In Shi’ite Iran From The Beginnig To 1890.
[41]. The Crisis Of The Imamate And The Institution Of Occultation In Twelver Shi’ism : A Sociohistorical Perspective.
[42] . استاد دانشگاه سوربن پاريس ، مدرسه مطالعات عالى ، بخش علم اديان.
[43]. An Absence Filled with Presence: Shaykhiyya Hermeneutics of the Occultations (Aspect of Twelver Shi’ite Imamology VI’I).
[44]. The Devine Guide in Early Shi’ism: The Sources of Esotericism in Islam.
[45] . استاد مطالعات اسلامى و اديان تطبيقى در آمريكا
[46]. Redemptive Suffering In Islam : A Study Of The Devotional Aspect Of Ashura In Twelver Shi’ism.
[47]. The martyr of Karbala.
[48]. Why do we commemorate Imam Husayn?
[49]. Marathi and the Shi’i ethos.
[50]. Imam Zain alـ Abidin›s Alـ Sahifa alـ sajjadiyyah.
[51]. On the origins of Shi›i Hadith.
[52]. Ja’far alـ Sadiq as a source of Shi’i traditions.
[53]. The early Shiite ghulah.
[54]. The schism in the party of Musa alـ Kazim and the emergence of the Waqifa.
[55]. Ali alـ Rida›s alleged link with the Ma›ruf alـ Karkhi and some famous poets.
[56] . اسلام پژوه آمريكايى و متخصص عرفان ، يكى از برجسته ترين استادان اسلام شناسى در آمريكاست و آثار متعددى در زمينهى فلسفه و عرفان نگاشته است. چيتيک به مدت يک سال براى تحصيل به ژاپن رفت و سپس به اوهايو بازگشت و در دانشگاه اوهايو به تحصيل پرداخت. او به تحصيل رياضيات مشغول شد و اندكى بعد با تغيير رشته به سراغ روان شناسى رفت. سپس به بيروت رفت و تاريخ اسلام را براى تحصيل برگزيد و در همين زمان با سيدحسين نصر ـ كه در آن زمان استاد مدعو دانشگاه بيروت بود ـ آشنا شد و در درس او شركت كرد. چيتيک به پيشنهاد استادش سيدحسين نصر ـ كه در آن زمان مسؤول برنامهى دكترى دانشجويان خارجى در دانشكدهى ادبيات دانشگاه تهران بود ـ براى فراگيرى زبان و فرهنگ ايرانى به ايران آمد و در دانشگاه تهران مشغول تحصيل شد. وى دكتراى زبان و ادبيات فارسى و نيز معارف اسلامى را از دانشگاه تهران اخذ كرد و پايان نامهى دكتراى او با عنوان « ويرايش نقد النصوص عبدالرحمان جامى در شرح نقش الفصوص» ـ كه انتخاب آن نيز به پيشنهاد دكتر نصر بود ـ توسط فرهنگستان فلسفه منتشر شد. او در انجمن حكمت و فلسفه به نحصيل و تحقيق پرداخت. چيتيک همكار و از دوستان حداد عادل در مركز آموزش علوم انسانى در دانشگاه شريف بود كه زير نظر سيدحسين نصر ـ مسؤول وقت دانشگاه شريف (آريامهر آن زمان) ـ تأسيس شد و شاگردان برجستهى نصر چون چتيک و حداد عادل در آن به تدريس و پژوهشهاى تحقيقاتى مشغول بودند. سيدحسين نصر پس از تأسيس انجمن حكمت و فلسفه چيتيک را آنجا برد و او از اعضاى فعال انجمن گرديد. چيتيک همچنين در مدت اقامت خود در ايران ، از محضر استاد هانرى كربن و توشى هيكو ايزوتسو استفادهى فراوان برَد. به گفتهى دكتر مهدى محقق ، چيتيک در معرفى پيامبرp، امام حسينgو امام سجادgبه غرب سهم به سزايى داشت. ترجمهى او از صحيفهى سجاديه موقعيت شايستهاى در غرب يافت و برخى از كشيشان واتيكان را شيفتهى مناجاتهاى آن امام همام كرد و آنان را وادار كرد كه در اوراد و اذكار خود از اين ادعيه اقتباس كنند. (ر.ک : كتاب ماه دين ، شمارهى 127 ، ارديبهشت 1387ش ، گزارشى از بزرگداشت ويليام چيتيک : پروندهى يک : « چتيک شهروند فرهنگى ايران» و گزارشى از بررسى كتابى از ويليام چيتيک)
[57]. Rumi’s view of the Imam Husayn.
[58]. The psalms of Islam : alـ sahifat alـ kamilat alـ Sajjadiyya.
[59]. Conduct of rule in Islam : instructions to Malik ibn alـ Harith alـ Ashtar (Ali b. Abi Talib).
[60] . Supplication : Makarim alـ Akhlaq.
[61]. استاديار دپارتمان دين در دانشگاه كانكوردياى مونترال كانادا در سال 1998م و استاد زبان و ادبيات فارسى و مطالعات آسيايى و خاورميانهى دانشگاه پنسيلوانياى آمريكا در سالهاى 1995 تا 1998م ، استاديار مهمان دپارتمان دين برد كالج نيويورک در سالهاى 1989 تا 1993م و سردبير مجلهى بين المللى مطالعات شيعى
[62]. Elegy (Marthiya) on Husayn : Arabic and Persian.
[63]. استاد دانشگاه کلمبيا و رئيس دانشکده مطالعات خاورميانه و آسيا و نيز مدير مطالعات کارشناسی ارشد در مرکز مطالعات ادبيات تطبيقی و جامعه در دانشگاه کلمبيای نيويورک است
[64]. Expectation of the millennium : Shi›ism in history.
[65]. Shi’ism : Doctrine, Thought, And Spirituality.
[66]. Authority in Islam : From Rise Of Muhammad To The Establishment Of The Umayyads.
[67]. Is Shi’ism radical?
[68]. Muhammad alـ Ka’im (in, “Encyclopedia of Islam. Vol. 7)
[69] . در سال 1942 ميلادى در شهر آندرناخ(Andernach) آلمان به دنيا آمد. او پس از گرفتن ديپلم از دانشگاه بن ، به تحصيل تاريخ و اسلام شناسى پرداخت. در سال 1969م دكترى فلسفه را اخذ كرد و پس از چند سال همكارى در دانشگاه در سال 1975م استاد رشتهى اسلام شناسى در دانشگاه توبينگن(Tubingen) شد و چند سال نيز در دانشگاه سوربن پاريس به تدريس اشتغال داشت. محور مطالعات و تحقيقات او تاريخ اسلام در شرق نزديک ، به خصوص مصر و آفريقاى شمالى و فرقههاى اسماعيليه و شيعه بوده است. آثار او نشان مىدهد كه وى پيش از جريانات سياسى كشورهاى اسلامى ، از مبادى تحقيقى و پژوهشى خارج نشد و كمتر به مباحث و مسائل سياسى پرداخت ؛ اما تحقيقات او در سالهاى بعد از 1982م ، از موضوعات بنيادگرايى امروز نويسندگان غربى به شمار مىآيد. (ر.ک : كتاب ماه دين ، شمارهى 74 و 75 ، آذر و دى 1382ش ، معرفى كتاب خارجى ، « شيعه » ، نوشتهى : شهرام تقى زاده انصارى)
[70]. Shi’a Islam : from religion to revolution.
[71]. Shi’ism.
[72]. A Word On The Commentaries Of Nahj alـ Balagha.
[73]. Essay On life And Times Of ‹Ali ibn Abi Talib [Sic] (Part Four). Islamic Jurisprudence : Sunna(a).
[74]. Essay On life And Times Of ‹Ali ibn Abi Talib (Part Six). The Prerogative Of Speaking In The Name Of God.
[75]. Essay On life And Times Of ‹Ali ibn Abi Talib (Part Seven) .Justice and Equality.
[76]. Essay On life And Times Of ‹Ali ibn Abi Talib. Background Of Nahj alـ Balagha. (a) Word Power.
[77]. Some Of Aspects Of Event Of Karbala.
[78]. Two images of Husain : accommodation and revolution in an Iranian village.
[79] . استاد تاريخ در دانشگاه شيكاگوى آمريكا
[80]. How Did The Early Shi›a Become Sectarian?
[81]. Dja’far alـ Sadik (in, “Encyclopedia of Islam. Vol. 2)
[82]. Alـ Husaynـ the truest demonstration of faith.
[83] . The rising of alـ Husayn: its impact on the consciousness of Muslim society.
[84]. Alـ Mufid›s Account Of The Imamate Of Ali b. alـ Husayn Zayn alـ Abidin.
[85] . Events And Circumstances Surrounding The Martyrdom Of Alـ Husain b. Ali.
[86]. Husayn the martyr : a commentary on the accounts of the martyrdom in Arabic sources.
[87]. The possible origins of Imamiـ Shi›ite legal teachings.
[88]. Great Shi›i works, 5: Kitab alـ Irshad by alـ Shaikh alـ Mufid.
[89]. Kitab alـ Irshad: the Book of Guidance into the lives of the Twelve Imams.
[90]. The (story) of events after the killing of alـ Husayn b.Ali b.Abi Talib, peace be upon him (by : Ibn Babuya alـ Saduq, Translator : I. K. A. Howard).
[91]. Mufid›s account of the tragedy of Karbala (by : Ibn Babuya alـ Saduq, Translator : I. K. A. Howard).
[92]. Karbala› made immediate: the martyr as model in Imami Shi’ism.
[93] . ولاديمير (الكسيويچ) ايوانف(1265ـ 1349ش) ، بنيانگذار و پيشكسوت مطالعات اسماعيلى ، در روسيه متولد شد. ايوانف از شخصيت هايى است كه به خصوص در هند ، دانش خود را وقف مطالعات عقيدهى اسماعيليه و ارتباطى كه ميان دين و فلسفهى يونان برقرار كرد ، نمود و درخششهاى جديدى را در دگرگونى و نشر آن به وجود آورد. او در سنپترزبورگ به تحصيل زبانهاى عربى ، فارسى و سانسكريت پرداخت و به خصوص از خاورشناس نامدار روسى ، ويكتور روزن (Victor R. Rosen) (1849ـ 1908م) ، بهره گرفت. او سپس در مقام كتابدار بخش نسخههاى خطى شرقى و متون اسماعيلى آشنا شد. اين متون توسط آى. زاروبين (I.I. Zarubin) در درّهى علياى آمودريا (شُغنان) يافته و به روسيه برده شد. ايوانف در زمان انقلاب بولشويكى در كشورهاى آسياى ميانه در جست و جوى نسخههاى خطى براى موزهى شرقى به سر مىبرد. از اين رو به روسيه بازنگشت و از آن پس نيز هرگز كشور خود را نديد. او سالهاى را 1297 تا 1299 در خراسان به سر برد و سپس با سمت مترجم به خدمت دولت انگليس درآمد و تابعيت آن كشور را به دست آورد. او در اوايل سال 1299 به كلكته رسيد و در 1309 وارد بمبئى شد و به كمک چند تن از دوستانش انجمن تحقيقات اسماعيلى را در آنجا بنيان نهاد كه در سال 1324 با نظر خود ايوانف به انجمن اسماعيليه تغيير نام داد. ايوانف بسيارى از تحقيقات خود را دربارهى اسماعيليه ، در چارچوب فعاليتهاى همين انجمن انتشار داد. او در سال 1338 ، پس از تقريبا چهل سال زندگى در هندوستان ، در تهران مستقر شد و در همين شهر درگذشت. ( المستشرقون ، نجيب العقيقى ، ج3 ، ص970 ؛ همچنين : فرهنگ خاورشناسان ، نصرالله نيک بين (به نقل از مكاتبات هانرى كربن و ولاديمير ايوانف ، ص288))
[94]. Early Shi’ite Movement
[95]. On the Recognition of Imam.
[96]. Origins and early development of Shi’a Islam.
[97]. Twelveـ Imam Shi’ism.
[98]. The Imam Husayn›s concepts of religion and leadership.
[99]. «Sirat ahl alـ Kisa›»: early Shi’i sources on the biography of the Prophet.
[100]. اتان کولبرگ محقق ، خاورشناس ، شيعه شناس و استاد معاصر دانشگاه عبرى اورشليم ، در سال 1943م در فلسطین اشغالی به دنيا آمد. او مدرک دكتراى خود را از دانشگاه آكسفورد انگلستان ، با پايان نامهاى با عنوان « نگرش تشيع امامى به صحابهى پيامبرp» دريافت كرد. آثار او به حدود 110 مقاله و كتاب منتشر شده مىرسد. اين آثار ، به گزارش فرانک اچ. استيوارد ، عبارتند از : 4 كتاب ، يک ويرايش كتاب ، 39 مقاله ، 24 مدخل در دايرة المعارف ايرانيكا ، 18 مدخل در دايرة المعارف اسلام(ويرايش جديد) ، 2 مدخل در دايرة المعارف دين ، يک مدخل در دايرة المعارف عبريكا ، يک مدخل در دايرة المعارف تفكر سياسى اسلامى و 19 نقد و بررسى. (ر.ک :
Frank H. Stewart, “Etan Kohlberg; Works of Etan Kohlberg” in : “Le shi’isme imamite quarante ans après: Hommage à Etan Kohlberg,eds. Muhammad Ali Amirـ Moezzi, Meir M. Barـ Asher and Simon Hopkins,Paris, 2008, pp
[101]. Bara›a in Shi’i doctrine.
[102]. Belief and law in Imami Shi›ism.
[103]. Early Attestation of the Term “Ithna ‘Ashariyya“.
[104]. From Imamiyya to Ithna ‘Ashariyya.
[105]. Imam and community in the preـ Ghayba period.
[106]. Zayn alـ Abidin, Ali b. alـ Husayn b. Ali b. Abitalib (in, “Encyclopedia of Islam. Vol. 11).
[107]. Muhammad b. Ali Zayn alـ Abidin Abu Dja’far called alـ Bakir (in, “Encyclopedia of Islam. Vol. 7).
[108] . Musa alـ Kazim (in, “Encyclopedia of Islam. Vol. 7)
[109] . The Evolution of the Shi›a.
[110] . The Term ‹Rafida› in Imami Shi›i Usage.
[111] . خانم دكتر ارزينا آر. لالانى پژوهشگرى است كه در بارهى نخستين اسلام شيعى تحقيق مىكند. لالانى دكتراى خود را از دانشگاه ادينبورگ دريافت كرد پايان نامهى دكتراى او همان كتاب او ، «نخستين انديشههاى شيعى : تعاليم امام محمد باقرg» بود كه تحت نظارت دكتر يان هاوارد(Ian Howard) انجام شد و پرفسور ويلفرد مادلونگ(Wilferd Madelung) علاوه بر آن كه ممتحن آن بود، نقشى مهم نيز در تهيهى آن به صورت كتاب داشت. او به تدريس آثار مربوط به حديث در دانشگاه كمبريج انگلستان اشتغال داشت و اكنون در مؤسسهى مطالعات اسماعيلى لندن به تحقيق مشغول است. (ر.ک :
Early Shi’i Thought : The Teaching of Imam Mohammad alـ Baqir, Arzina R. Lalani, “Preface”, pp.xiـ xiii)
[112]. Early Shi’i Thought : The Teaching of Imam Mohammad alـ Baqir.
(متن انگليسى اين كتاب در آبان ماه سال 1381ش برندهى جايزهى كتاب ولايت سال جمهورى اسلامى ايران شد و خانم لالانى براى دريافت جايزهى خود به ايران آمد و در مراسمى كه به همين مناسبت در يزد برگزار شده بود ، شركت كرد)
[113]. The Role of Imam Mohammad alـ Baqir in Early Islam.
[114] . خانم هاوا لازاروس يافه استاد دپارتمان تمدن اسلامى دانشگاه عبرى اورشليم (ر.ک : Some Religious Aspects of Islam, collection of articles)
[115] . Umar b. Alـ Khattab Paul of Islam?
[116] . پروفسور برنارد لوئيس در سال 1916م به دنيا آمد. او از دانشگاههاى لندن و پاريس فارغ التحصيل شد و در سال 1938م به عنوان دانشيار دانشگاه لندن منصوب گشت. وى در سالهاى 54ـ 1941م به وزارت خارجه پيوست و در سال 1949م به سمت استادى در رشتهى تاريخ خاورميانه و خاور نزديک در دانشگاه لندن درآمد. لوئيس در سالهاى 56ـ 1955م استاد تاريخ در دانشگاه كاليفورنيا بود. (المستشرقون ، نجيب العقيقي ، ج2 ، ص561ـ 562)
[117]. Ali alـ Rida (in, “Encyclopedia of Islam, Vol.1)
[118]. alـ Askari, Abu’1ـ Hasan Ali b. Muhammad (in, “Encyclopedia of Islam .Vol.1)
[119]. The Shi’a in Islamic history.
[120] . پروفسور ويلفرد مادلونگ در سال ۱۹۳۰ ميلادی در شهر اشتوتگارت آلمان متولد شد و تحصيلات مقدماتى را در آن جا گذراند. پس از جنگ جهانى دوم به همراه خانواده اش به آمريكا رفت و اندكى بعد در دانشگاه جرج تاون واشنگتن دى سى ثبت نام كرد و سپس در سال 1951 به مصر رفت. سه سال در دانشگاه قاهره به كسب دانش پرداخت و در سال ۱۹۵۳ موفق به گذراندن دورهى ليسانس تاریخ اسلام و ادبيات عرب شد . مادلونگ از دانشجويان دانشمند سرشناس مصرى محمد كامل حسين (1901ـ 1961) بود كه بسيارى از متون دوران فاطميان مصر را در مجموعهى “سلسله مخطوطات الفاطميين” به چاپ رسانده بود. كامل حسين از آغاز اشتياق به تاريخ اسلام و مطالعات اسماعيلى را در او برانگيخت ؛ موضوعاتى كه زمينهى اصلى رسالهى دكترى اش بود و به راهنمايى پروفسور برتولد اشپولر آن را نوشت و در سال ۱۹۵۷ موفق به دريافت درجهى دكترا از دانشگاه هامبورگ آلمان شد. او از ۱۹۵۸م تا ۱۹۶۰م ، رايزن فرهنگى سفارت آلمان غربى در بغداد بود. در سال 1963 با سمت استاد مدعو دانشگاه تگزاس اوستين زندگى علمى خود را آغاز كرد. در سال 1964 با سمت استاديارى به عضويت علمى دانشگاه شيكاگو پذيرفته شد و در سال ۱۹۶۹ مقام استادى تاريخ اسلام را به دست آورد. پس از چهارده سال تدريس در دانشگاه شيکاگو در سال 1978 با سمت استاد لودين(Laudian) در عربى و مطالعات اسلامى دانشگاه آكسفورد و عضويت دانشكدهى سنت جان به اروپا بازگشت. اين كرسى پرافتخار اسلامى در اروپا را تا زمان بازنشستگى از آكسفورد و مؤسسهى مطالعات شرقى آن در سال 1998 در دست داشت. از سال 1999 به عضويت مؤسسهى مطالعات اسماعيلى لندن در آمد و تاكنون مطالعات اسلامى خود را با همكارى اين مؤسسه ادامه مىدهد. او با نوشتن و يا تصحيح بيش از 15 كتاب ، 60 مقاله در نشريات گوناگون پژوهشى ، 130 مقاله در دايرة المعارفهاى متعدد ، از جمله دايرة المعارف اسلام و دايرة المعارف ايرانيكا و 160 نقد و بررسى كتاب در راه شناخت انديشه و تاريخ اسلام در سدهى ميانه ، گامهاى بلندى برداشته است. از شاگردان او مىتوان از مارتين مكدرموت (نويسندهى كتاب انديشههاى كلامى شيخ مفيد) و زابينه اشميتكه (نويسندهى كتاب انديشههاى كلامى علامه حلى و …) ، نام برد. مطالعات او علاوه بر شيعهى امامى ، بيشتر فرقهها و مكتبهاى اسلامى را شامل مىشود. (جانشينى [حضرت] محمدpـ پژوهشى پيرامون خلافت نخستين ، ويلفرد مادلونگ ، ترجمه احمد نمايى و ديگران ، شرح حال پروفسور ويلفرد مادلونگ)
[121]. Alـ baqer, Abu Ja’far Mohammad.
[122]. Alـ Mahdi (EI, Vol.2).
[123]. Authority in Twelver Shi’ism in the Absence of the Imam.
[124]. Muhammad b. Ali alـ Rida abu Dja’far alـ Djawad or alـ Taki (in, “Encyclopedia of Islam, Vol. 7)
[125]. Imama.
[126]. Imamism and Mu›tazilite Theology.
[127]. Shi’a, in, “Encyclopedia of Islam. Vol. 9.”
[128] . The Succession to Muhammad: A Study of the Early Caliphate.
(متن انگليسى اين كتاب در ششمين دورهى جايزهى جهانى كتاب سال جمهورى اسلامى ايران شايستهى دريافت رتبهى ممتاز و لوح تقدير دانستهشد)
[129] . The Hashimiyyat of alـ Kumayt and Hashimi Shi›ism.
[130] . دكتر سيد حسين مدرسى طباطبايى در قم به تحصيل علوم دينى اشتغال داشت و همزمان در زمينهى تاريخ علوم اسلامى به ويژه فقه و نيز تاريخ قم پژوهشهايى را انتشار داد. وى سپس در آكسفورد به تحصيلات خود ادامه داد و از سال 1361ش كه دكترى خود را گرفت ، تا اين زمان در دانشگاههاى پرينستون ، هاروارد و كلمبيا در آمريكا و آكسفورد در انگلستان به تدريس علوم اسلامى و حقوق مشغول است. (ميراث مكتوب شيعه از سه قرن نخستين هجرى ، سيد حسين مدرسى طباطبايى ، ترجمه سيد على قرايى و رسول جعفريان ، بخش مقدمه)
[131]. Crisis and consolidation in the formative period of Shi›ite Islam: Abu Ja’far ibn Qiba alـ Razi and his contribution to Imamite Shi’ite thought.
(ترجمهى فارسى اين كتاب تحت عنوان : “مكتب در فرايند تكامل ، نظرى بر تطور مبانى فكرى تشيع در سه قرن نخستين” ـ كه با عنوان اصلى كمى متفاوت است و رسالههاى ابن قبه در بخش ضمائم قرار داده شده ـ به چاپ رسيده است.)
[132]. عضو مركز مطالعات عالى پرينستون و استاديار مطالعات اسلامى و خاورميانه و نويسندهى كتاب مشهور شيعيان عراق.
[133]. An attempt to trace the origin of the rituals of ‹Ashura›.
[134]. پروفسور عظيم نانجى (مدير مؤسسهى تحقيقات اسماعيلى لندن).
[135] . The Imam Husayn : His Role as Paradigm.
[136] . دكتر سيدحسين نصر فيلسوف ايرانی و استاد علوم اسلامی در دانشگاه جرج واشنگتن ، در سال ۱۳۱۲ش در تهران به دنيا آمد. او از جانب مادر نوادهى شيخ فضلالله نوری است. نصر در دوازده و نيم سالگی به آمريکا فرستاده شد و در مدرسهى پدی در نيوجرسی ثبت نام کرد. در چهار سال تحصيلات اين مدرسه ، زبان انگليسی ، علوم ، تاريخ آمريکا ، فرهنگ غربی و آموزههای مسيحی را آموخت. برای ادامه تحصيلات دانشگاهی مؤسسهى فناوری ماساچوست را برگزيد و در همان زمان بورس تحصيلی به او تعلق گرفت و او نخستين دانشجوی ايرانی بود که در مقطع کارشناسی در آن مؤسسه تحصيل میکرد. او رشتهى فيزيک را برای ادامهى تحصيل برگزيد. نصر تحصيلات تکميلی خود را در دانشگاه هاروارد ادامه داد و پس از دريافت کارشناسی ارشد در رشته ژئوفيزيک ، دو سال بعد در سال ۱۹۵۸م در رشتهى تاريخ علم با گرايش علوم اسلامی با درجهى دکتری فارغ التحصيل شد. او رسالهى دكتراى خود را با هاميلتون گيب(Hamilton Gibb) و هرى ولسفن(Hary Wolfson) و آى. برنارد كوهن(I. Bernard Cohen) گذراند. در همين زمان در كنار رسالهى دكترا به تأليف كتاب « علم و تمدن در اسلام » مشغول بود. بعدها نصر به عنوان استاد مهمان در دانشگاه هاروارد مشغول تدريس شد. سيدحسين نصر در سال 1958م به ايران بازگشت و در دانشگاه تهران مسؤول برنامهى دكترى دانشجويان خارجى بود و سپس به رياست دانشگاه تهران برگزيده شد. همچنين رياست دانشگاه صنعتى شريف(صنعتى آريامهر آن زمان) را نيز برعهده داشت. نصر بنيان گذار انجمن سلطنتى فلسفه در ايران بود. او از همکاران اصلی هانری کربن در تهيهى کتاب «تاريخ فلسفهى اسلامی» بود. او همچنين براى مدتى به عنوان استاد مدعو دانشگاه بيروت به لبنان مىرفت. پس از بازگشت به آمريكا در دانشگاه يوتا در مقام استاد مهمان مشغول تدريس شد. در فاصلهى سالهاى 1979 تا 1984م در دانشگاههاى تمپل و فيلادلفياى آمريكا تدريس كرد. پس از چندين سال تدريس در دانشگاههای مختلف در آمريکا، سرانجام در سال 1984م به وی پيشنهاد کرسی دائم استادی رشتهى مطالعات اسلامى در دانشگاه جورج واشنگتن داده شد. از شاگردان وی میتوان از ويليام چيتيک آمريكايى و ساچيكو موراتاى ژاپنى (هردو از برجسته ترين متخصصان مطالعات اسلامى و نيز مطالعات تطبيقى در آمريكا) و نيز دكتر حداد عادل نام برد. (در جست و جوى امر قدسى ـ گفت و گوى رامين جهانبگلو با سيد حسين نصر ، ترجمه سيد مصطفى شهرآيينى)
[137] .1Expectation of the Millennium : Shi’ism in History.
[138] .2Shi’ism : Doctrines, Thought, and Spirituality
[139]3. . Ithna’ashariyya. (In “The Encyclopedia of Islam, Vol. 4.”).
[140]. Shi’ism and Sufism : Their Relationship in Essence and in History.
[141] . اندرو جِى. نيومن (استاد علوم اسلامى و ايرانى در دانشگاه ادينبور انگلستان)
[142]. The Formative Period of Twelver Shi’ism : Hadith as Discourse between Qum and Baghdad.
[143] . ديويد پينالت (استاد دانشگاههاى سانتاكلرا ، كول گيت و پنسيلوانيا در آمريكا)
[144] . Zaynab bint ‹Ali and the Place of the Women of the Households of the First Imams in Shi›ite Devotional Literature.
[145]. Fatima alـ Zahra›.
[146]. The Poet Laureate of Karbala.
[147]. Shi›ite Islame : Polity, Ideology, and Creed.
[148]. Ali in Shi’ah tradition.
[149]. Imamate (the Vicegerency of the Prophet)
[150]. Imam Hasan : The Myth of His Divorces.
[151]. Martyrdom of Imam Husayn and the Muslim and the Jewish Calendars.
[152] . The Illustrious Imamatـ Period of Imam Zayn alـ A›bidin.
[153] . The Scholarly Jihad of the Imams, 95ـ 145 A.H.
[154] . پروفسور عبدالعزيز ساشدينا (استاد دپارتمان مطالعات اسلامى دانشگاه ويرجينياى آمريكا)
[155]. A Treatise on the Occultation of the Twelfth Imamite Imam.
[156]. Islamic Messianism : The Idea of the Mahdi in Twelver Shi›ism.
[157]4. The Eternal Meaning of the Imam Husayn›s Martyrdom.
[158] . Haydar, in,”The Encyclopedia of Islam, Vol. 3.”
[159] . خانم پروفسور آنه مارى شيمل (از شرق شناسان آلمانى و پژوهشگران بنام اسلام و مدرس دانشگاههاى بن آلمان و هاروارد آمريكا)
[160] . Karbala and Husayn in Literature.
[161] . Islamic Legal Orthodoxy : Twelver Shi’ite Responses to the Sunni Legal System.
[162] . خانم پروفسور زابينه اشميتكه استاد مطالعات اسلامى در دانشگاه آزاد برلين آلمان (2000م ـ تاكنون) و استاد مطالعات تاريخى در انستيتو مطالعات پيشرفتهى دانشگاه عبرى اورشليم و نيز از سال 2002م تاكنون يكى از ويراستاران و تدوين گران مقالات كلامى و فلسفى براى ويراست سوم دايرة المعارف اسلام (چاپ ليدن) و همكار سردبير تاريخ فلسفه (فلسفهى اسلامى) است. تحقيقات وى عمدتاً در مطالعات كلامى در دورههاى ميانى اسلام (سدههاى 10ـ 13م) برمبناى عقايد معتزلى متمركز بوده و تأثير و تأثر و ارتباط آراء و انديشههاى متكلمان بزرگ شيعه با مكتب كلامى اعتزال را بررسى مىكند. پروفسور اشميتكه متولد 1964م در آلمان است. وى در سال 1986م مدرک كارشناسى را از دانشگاه عبرى اورشليم و در سال 1987م كارشناسى ارشد خود را از مدرسهى مطالعات شرقى و آفريقايى لندن ـ انگلستان اخذ نموده است. مقطع دكترى را در دانشگاه آكسفورد انگلستان سپرى كرده و عنوان پايان نامهى دكترى وى نيز « انديشههاى كلامى علامه حلى(726 هـ/1325م) » بوده است كه در سال 1990م از آن دفاع نموده است. اشميتكه در سال 1996م موفق به پذيرش در بورسيهى فئودورلينن در مدرسهى عملى پژوهشهاى عالى پاريس ، در سال 1998م در بورسيهى فئودورلينن در كالج سنت جان دانشگاه آكسفورد ، در همين سال در بورسيهى مركز مطالعات اسلامى آكسفورد و در سال 1999م تا سال 2002م در بورسيهى هايزنبرگ انستيتو مطالعات اسلامى برلين ، گرديده است. وى در سالهاى 1997 و 1998 به عنوان استاديار و سپس در سال 1999 در مقام استادى اجازهى تدريس در رشتهى مطالعات اسلامى دانشگاه بن را كسب كرده است. وى در هين سالها فوق دكترى خود را در همين دانشگاه گذرانده است. او از سال 2000 به عنوان استاد در دانشگاه آزاد برلين تدريس مطالعات اسلامى را به عهده دارد. او در سال 2002 به دليل تأليف و انتشار كتاب « كلام ، فلسفه و تصوف نزد شيعهى دوازده امامى» ، « جهان انديشههاى ابن ابى جمهور احسايى ( پس از 906 هـ/1501م ) » به زبان آلمانى ، جايزهى جهانى كتاب سال جمهورى اسلامى ايران را دريافت نمود. در سال 2003م گروه پروژهى نسخههاى خطى معتزلى را به همراهى ديويد اسكلار بنياد نهاد و خود نيز از اعضاى فعال بوده است. در همين سال تا سال 2006م وى به همراه تزوى لانگرمن ، استاد دانشگاه بار ايلان از پژوهانهى اعطايى بنياد پژوهش آلمان ـ اسرائيل (Gif) براد مطالعه و تحقيق در بارهى ابن كمونه برخوردار شد. بين سالهاى 2005ـ 2007م به دليل شركت در پروژهى نسخههاى خطى معتزلى، پژوهانهى بنياد فريتس توسن آلمان را نيز به خود جلب نمود و بين سالهاى 2005 و 2006م در مقام همكار پروفسور ويلفرد مادلونگ و نيز عضو برجسته و هماهنگ كنندهى گروه پژوهشى «اعتزال در اسلام و يهوديت» در اين پروژهى انستيتو مطالعات پيشرفتهى دانشگاه عبرى اورشليم شركت نمود. وى در سال 2006م به عنوان استاد مدعو به مدرسهى عملى پژوهشهاى عالى در پاريس براى پروژهى « آثار جدلى اسلامى عليه يهوديت » دعوت شد. اشميتكه از سال 2006م تاكنون از مؤسسان و اعضاى هيئت نظارتى متون و مطالعات منتشر شدهى كلام و فلسفهى اسلامى از سوى مؤسسهى حكمت و فلسفهى ايران و مؤسسهى مطالعات اسلامى دانشگاه آزاد برلين بوده است. پروفسور اشميتكه در سالهاى 2006و2007م از كمک هزينهى اعطايى بنياد گرداهنكل آلمان براى پژوهش در « مباحث درون دينى در امپراتورى عثمانى و پيشامدرن ايران» بهره مند گرديد و در سالهاى 2007 تا 2009م پژوهانهى مؤسسه اسكاليگر كتابخانهى دانشگاه ليدن هلند را دريافت كرده است. وى افزون بر پژوهانه و جوايز متعدد بين المللى در سال 2008م نيز به عنوان پژوهشگر مطالعات اسلامى موفق شده است براى مدت 5 سال (تا سال 2013م) كمک مالى شوراى پژوهش اروپا (اى آر سى) به مبلغ 86/1 ميليون يورو را به خود اختصاص دهد. اين كمک تحت پروژهاى با عنوان « بازشناسى عقل گرايى كلامى در دورههاى ميانى(سدههاى 10ـ 13م) اسلام » و با هدف حمايت از پژوهشگران اروپا در مقابل محققان ايالات متحده به وى پرداخت شده است. اشميتكه از سال 2008 م تاكنون به عنوان يكى از اعضاى هيئت مشورتى پروژهى « مطالعات دربارهى فرزندان ابراهيمg» بوده كه از سوى انتشارات بريل در ليدن هلند منتشر مىگردد. و نيز از همان سال تاكنون از اعضاى هيئت مشورتى پروژهى « بانک اطلاعاتى فلسفهى اسلامى در دوران پس از كلاسيک» در مؤسسه مطالعات اسلامى دانشگاه مک گيل مونترال كانادا بوده است. وى همچنين در سالهاى 2008 و 2009م از اعضاى انستيتو مطالعات پيشرفتهى بنياد گرداهنكل آلمان در پرينستون و از دريافت كنندگان كمک اعطايى براى تصحيح انتقادى نوشتههاى صاحب بن عباد طالقانى در علم كلام بوده است. وى از سال 2009م تاکنون از اعضاى هيئت مديرهى سالنامهى اشراق : فلسفهى اسلامى است كه با همکارى انستيتو فلسفهى فرهنگستان علوم روسيه ـ مسكو و مؤسسهى حكمت و فلسفهى ايران ـ تهران منتشر مىگردد. وى همچنين در سال 2009م يكى از اعضاى هيئت سازماندهى «حدود و مرزهاى آلمانىـ اسرائيلى علوم انسانى» در بنياد الكساندر فن هومبولت آلمان به شمار مىرود. اشميتكه در سالهاى 2009 و 2010م به عنوان پژوهشگر مدعو كرسى تدريس و تحقيق در موضوع «تمدنها و زبانهاى خاور نزديک» را در دانشگاه هاروارد به دست آورده است. ( ر ک : مجلهى آيينهى پژوهش ، ش123 ، مقالهى : «زابينه اشميتكه پژوهشگر و متخصص در مطالعات معتزلى و شيعى» ، حسين متقى )
[163]. Modern Modifications in the Shi’i Doctrine of the Expectation of the Mahdi
(Intizar alـ Mahdi) : The Case of the Kumaini.
[164] . رودولف اشتروتمان مستشرق و متكلم آلمانى و از بزرگان متخصص در فرق و مذاهب ، در سال 1877م در شهر لنگريش به دنيا آمد. او در دانشگاههاى هاله (Halle) و بن (Bonn) تحصيل كرد. اشتروتمان از شاگردان كارل بروكلمان بود و در كلام به تخصص دست يافت. او به مقام كشيشى رسيد و در بين سالهاى 1907 تا 1923م ، در شولپفورتا (Schulpforta) دريس مىكرد. در سال 1923 به عنوان استاد مطالعات شرقى در دانشگاه جيسن (Giessen) دعوت شد و در سال 1927 به عنوان استاد مطالعات شرقى ، جانشين هلموت رتر (Ritter) در هامبورگ گرديد و تا سال 1947 در هامبورگ استاد ماند. اشتروتمان در مورد مذاهب اسلامى كه كمتر منتشر شده بودند به مطالعه پرداخت. او ابتدا در مورد زيديه مطالعه كرد و سپس ، علاوه بر مطالعه در مورد فرقههاى غريبه در اسلام ، به مطالعه در مورد ساير فرق شيعه از اثناعشريه ، اسماعيليه ، نصيريه و دروزيه پرداخت. آثار اشتروتمان نشان دهندهى آن است كه تمركز مطالعات او پيرامون شيعه و نيز پيرامون برخى از فرقههاى نادر اسلامى بوده است. (المستشرقون، نجيب العقيقي ، ج2 ، ص788 ؛ موسوعة المستشرقين ، عبدالرحمان البدوي ، ص : 34ـ 36 ؛ فرهنگ خاورشناسان ، گروه مؤلفان و مترجمان ، ص : 360)
[165] . Shi›a›. in, “Encyclopedia of Islam. vol.4 (1st ed.)”
[166]. Still waiting for the Imam? The unresolved question of intizar in Twelver Shi›ism.
[167] . خانم وچيا والييرى (خاورشناس ايتاليايى و استاد دانشگاه ناپل (Naples) ايتاليا در رشته تاريخ اسلام)
[168]. Ali, in,” The Encyclopedia of Islam, Vol. 1.”
[169]. Fadak, in,” The Encyclopedia of Islam, Vol. 2.”
[170]. Fatima, in, ” The Encyclopedia of Islam, Vol. 2.”
[171]. Ghadir Khumm, in, ” The Encyclopedia of Islam, Vol. 2.”
[172]. Hassan b. Ali b. Abi Talib (Encyclopedia of Islam, Vol.3).
[173]. Husayn b. Ali b. Abi Talib (Encyclopedia of Islam, Vol.3).
[174] . Shi›ism and Authority
[175]. Without Forgetting the Imam : Lebanese Shi›ism in an American Community.
[176] . پل اى. واكر مورخ معاصر ـ كه علاقهى ويژهاى به تاريخ فاطميان و انديشههاى اسلامى دارد ـ استاد مهمان در مركز مطالعات خاورميانه وابسته به دانشگاه شيكاگو در آمريكا است. ( ر ک : كتاب ماه دين ، شمارهى 76 و 77 ، بهمن و اسفند 1382ش ، معرفى كتاب خارجى ، « كاوشى نوين در تاريخ فاطميان مصر» ، نوشتهى: دكتر ستار عودى ).
[177]. Succession to Rule in the Shi’ite Caliphate.
[178] . ويليام مونتگمری وات (۱۹۰۹ـ ۲۰۰۶م) دانشمند انگليسى و رئيس بخش مطالعات عربى در دانشگاه ادنبورا از اندک اسلام شناسان مسيحى است كه بيش از شصت سال از عمر 97 سالهاش را به مطالعه و پژوهش دربارهى قرآن ، آموزههاى اسلامى ، تاريخ پيامبر اكرمp، علوم اسلامى و نيز مناسبات ميان اسلام و مسيحيت اختصاص داد. بيش از سى كتاب و دهها مقاله حاصل يک عمر تلاش علمى او در اين حوزههاست. از آثار او مىتوان به مواردى چون : « عوامل انتشار اسلام» ، « محمدpدر مكه» و « اسلام و اجتماع يكپارچه » اشاره كرد. ( المستشرقون ، نجيب العقيقي ، ج2 ، ص554 ؛ اسلام و مسيحيت در عصر حاضر گامى براى گفت و گو ، ويليام مونتگومرى وات ، ترجمهى خليل قنبرى ، مقدمهى مترجم )
[179]. Early Islam: Collected Articles.
[180]. Sidelights on Early Imamite Doctrine.
[181]. The Muslim Yearning for a Saviour: Aspects of Early Abbasid Shi›ism.
[182]. The Significance of the Early Stages of Imami Shi›ism.
منابع :
1. [Edited by:] Etan Kohlberg, Shi’ism, “Early Shi’ism in History and Research”, Introduction, Hebrew University of Jerusalem, Israel, 2003.
2. [Edited by:] Roper A.J. and Bleaney C.H., Index Islamicus, Leiden, Brill, 2002.
3. [Under the patronage of] the International Union of Academies,The Encyclopedia of Islam, 2nd Edition, Leiden, E.J. Brill, 1986.
4. Amir-Moezzi Mohammad Ali & Schmidtke, Twelver-Shi’ite resources in Europe : (the Shi’ite Collection at the Oriental Department of the University of Cologne, the fonds Henry Corbin and the Fonds Shaykhi at the Ecole Pratique des Hautes Etudes (EPHE), Paris. With a catalogue of the Fonds Shaykhi, (in: Journal Asiatique, 285i, S. 1997, pp.73-122).
5. Amir-Moezzi Mohammad Ali, The Divine Guide in Early Shi’ism, Translated by: David Streight, Albany, State University of NewYork Press, 1994.
6. Halm Heinz, Shi’ism, Edinburgh University Press, Translted from the German by: Janet Watson & Marian Hill, Second edition, 2004.
7. Khanbagi Ramin, Shi’i Islam: A Comprehensive Bibliography, Institute for Humnities and Cultural Studies, Tehran, 2007.
8. Kohlberg Ethan, Western Studies of Shi’a Islam, Shi’ism, Resistance, and Revolution, ed. M. Kramer, Westview Press, Boulder, Colorado 1987, p. 31-44= BL, art. II.
9. Lalani Arzina R., Early Shi’i Thought: The Teaching of Imam Mohammad al-Baqir, London, I.B. Tauris & Co Ltd 6 Salem Rd, in association with The Institute of Ismaili Studies, 2004.
10. Lazrus-Yafeh Hava, “Umar b. Al-Khattab Paul of Islam?”, in: “Some Religious Aspects of Islam, collection of articles”, Harry S. Truman Institute, E. J., Brill, Leiden, 1981.
11. Newman Andrew J., The Formative Period of Twelver Shi’ism, Hadith as Discourse between Qum and Baghdad, Curzon Press, Richmod, 2000.
12. Stewart Frank H., “Etan Kohlberg; Works of Etan Kohlberg”, in : “Le shi’isme imamite quarante ans après: Hommage à Etan Kohlberg,eds. Muhammad Ali Amir-Moezzi, Meir M. Bar-Asher and Simon Hopkins,Paris, 2008, pp.11-23)
13. وات ، ويليام مونتگومرى ، اسلام و مسيحيت در عصر حاضر گامى براى گفت و گو ، ترجمه خليل قنبرى ، چاپ اول ، 1389 ، قم ، پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامى.
14. مادلونگ ، ويلفرد ، جانشينى [حضرت] محمد[صل الله علیه واله] ـ پژوهشى پيرامون خلافت نخستين ترجمه احمد نمايى و ديگران ، چاپ چهارم ، 1388ش ، مشهد ، بنياد پژوهشهاى اسلامى آستان قدس رضوى.
15. [ترجمه] سيد مصطفى شهرآيينى ، در جست و جوى امر قدسى (گفت و گوى رامين جهانبگلو با سيدحسين نصر) ، چاپ چهارم ، 1378 ، تهران ، نشر نِى.
16. متقى ، حسين ، مقالهى : « زابينه اشميتكه ، پژوهشگر و متخصص در مطالعات معتزلى و شيعى» ، در : مجلهى آيينهى پژوهش ، ش123.
17. گروه مؤلفان و مترجمان ، فرهنگ خاورشناسان ، پژوهشگاه علوم انسانى و مطالعات فرهنگى ، تهران چاپ اول ، 1376.
18. نورى ، محمد ، مقالهى : « فهرست وارهى منابع اسلامى» ، در : فصلنامهى كتابهاى اسلامى ، شمارهى 7 سال دوم ، زمستان 1380ش.
19. العقيقي ، نجيب ، المستشرقون ، الطبعة الثالثة ، 1965م ، دارالمعارف ، مصر ، القاهرة.
20. كتاب ماه دين ، ؛ شمارهى 74 و 75 ، آذر و دى 1382ش ؛ شمارهى 76 و 77 ، بهمن و اسفند 1382ش شمارهى 127 ، ارديبهشت 1387ش.
21. [به كوشش] زابينه اشميتكه ، مكاتبات هانرى كربن و ولاديمير ايوانف ، ترجمهى ع. روح بخشان ، تهران ، كتاب خانه موزه و مركز اسناد مجلس شوراى اسلامى ، مؤسسهى پژوهشى حكمت و فلسفهى ايران ، چاپ اول ، 1382.
22. البدوي ، عبدالرحمان ، موسوعة المستشرقين ، الطبعة الثالثة ، 1993م ، دار الملايين ، بيروت.
23. مدرسى طباطبايى ، سيد حسين ، ميراث مكتوب شيعه از سه قرن نخستين هجرى ، ترجمه سيد على قرايى و رسول جعفريان ، چاپ اول ، 1386 ، قم ، نشر مورخ.