ابوالقاسم على بن حسن بن هبه الله ابن عساکر شافعى دمشقى (449ـ571ق) یکى از علماى برجسته و سرشناس اهل سنت در زمینه حدیث، رجال، تاریخ اسلام و از خاندان معروف ابن عساکر مى باشد. شهرت اصلى او به دلیل نگاشتن کتاب «تاریخ مدینه دمشق» بود؛ تولد و رشد او در دمشق بود و در همانجا وفات یافت؛ وى براى توسعه دانش حدیثى خود و استماع احادیث بیشتر و فراتر از آنچه فراگرفته بود به بسیارى از شهرهاى مختلف مناطق اسلامى مثل عراق، حجاز، و خراسان مسافرت کرد و در این سفرها که حدود سیزده سال به طول انجامید، از حضور بیش از هزار و سیصد نفر مرد و هشتاد استاد زن بهره برد. او در مسافرت به خراسان با «ابوسعید سمعانى» مورخ معروف و صاحب کتاب «الانساب» نیز آشنا گردید.
اساتید ابن عساکر:
مهم ترین اساتیدى که او در این مسافرت ها از دانش حدیثى آنها بهره برده است عبارتند از: 1ـ شمس الدین محمد بن هبه الله شافعى، معروف به ابن شیرازى که ابن عساکر احادیث بیش از بیست باب کتابش را از وى نقل کرده است؛ 2ـ ابوالقاسم النسیب؛ 3ـ ابوالوحش سبیح بن قیراط؛ 4ـ ابو طاهر حنائى؛ 5ـ ابوالحسن بن موازینى؛ 6ـ ابوالحسن على بن مسلم سُلّمى، که بزرگ علما و مفتیان شام بود؛ 7ـ اسعد میهنى؛ 8ـ ابو محمد هبه الله بغدادى؛ 9ـ ابوالفتح کروخى هروى؛ 10ـ ابوطالب على بن حیدر حسینى علوى؛ 11ـ ابو منصورعبد الباقى تمیمى؛ 12ـ ابو القاسم قوام بن زید؛ 13ـ عبد الله بن محمد مصرى؛ 14ـ عبد الخلّاق بن عبد الواسع هروى؛ 15ـ ابو القاسم نیشابورى معروف به حمّامى.
شاگردان ابن عساکر:
او شاگردان مهم و فروانى نیز داشت که مهم ترین آنها عبارتند از: 1ـ ابن فارض مصرى عارف و شاعر معروف سرزمین مصر که به سلطان العاشقین لقب یافته است؛ 2ـ فخر الدین ابو منصور فرزند برادرش؛ 3ـ قاسم بن على فرزند خودش؛ 4ـ ظهیر الدین عبد الواحد بن عبد الرحمن بن سلطان قریشى؛ 5ـ ابوالعزّ مظفّر بن عقیل شیبانى؛ 6ـ حاطب بن عبد الکریم المزّى؛ 7ـ مسلم بن احمدمازنى؛ 8ـ ابوبکرمحمد بن مسلم بن علّان و بسیارى دیگر که به بیش از پنجاه نفر مى رسد.
علماى بسیارى از خانواده و طایفه ابن عساکر در دمشق مى زیستند که آثار علمى به ویژه در حدیث و تاریخ به جهان اسلام عرضه داشته اند مثل دایى ها، برادران و برادرزاده هاى خود ابن عساکر.
جایگاه ابن عساکر:
اهمیت ابن عساکر براى علماى شیعه این است که بسیارى از روایات مربوط به عقاید شیعه، به ویژه روایتهای راویان و ائمه شیعه را در آثارش نقل کرده است که علماى شیعه در مقام احتجاج با اهل سنت به آنها استناد و استشهاد کرده اند. مثل ترجمه و گزارش زندگانى امامان بزرگوار شیعه و مظلومیتهایی که از سوى ظالمان روزگار متحمّل شده اند، فضائل امامان شیعه، و احادیث فراوانى از آنان به ویژه کلمات گهربار على بن ابى طالب(علیه السلام) که فقط در کتاب تاریخ دمشق بیش از دو هزار حدیث از امیرالمؤمنین على(علیه السلام) نقل کرده است. علماى شیعه در بیش از یکصد کتاب مهم و احتجاجى مثل بحار الانوار، الرساله السعدیه (علامه حلى)، ذکرى الشیعه (شهید اول)، و آیات الاحکام (استرآبادى) به احادیث و مطالب کتاب وى ارجاع و استناد داده اند.
کتاب های ابن عساکر:
او کتاب هاى فراوانى در زمینه حدیث، و تاریخ نگاشته است و مجموع تالیفات او به بیش از یکصد عنوان مى رسد که برخى از آنها بین سى تا هفتاد مجلد مى باشد. که برخی از تالیفات او عبارتند از:
1ـ تاریخ مدینه دمشق که در هشتاد مجلد چاپ شده است. و بخش مربوط به زندگى نامه حضرت على(علیه السلام) از آن توسط علامه محمد باقر محمودى تصحیح با نام ترجمه الامام على بن ابى طالب من تاریخ دمشق به چاپ رسیده است؛
2ـ فضل على بن ابى طالب(علیه السلام)؛
3ـ مجموعه کتاب هاى فضائل با عنوان «فضل» مثل فضل مکه، فضل مدینه، و فضل بیت المقدس؛
4ـ مجموعه کتاب هاى «اربعین حدیث» در زمینه ها و موضوعات مختلفى مثلا اربعون حدیثاً فی الجهاد، اربعون حدیثاً فی البلاد، و اربعون حدیثاً فی المساواه؛
5ـ مجموعه کتاب هاى حدیثى بر اساس اعداد مثل احادیث الخماسیات، احادیث السداسیات، و احادیث السباعیات؛
6ـ الموافقات على الائمه الثلاث الثقات فی الحدیث در شش مجلد؛
7ـ الموافقات على شیوخ الائمه الثقات در هفتاد و دو مجلّد؛
8ـ مجموعه کتاب هاى معجم در رجال مثل معجم الصحابه، معجم النسوان، معجم اسماءالقرى و الامصار، معجم الشیوخ و النبلا؛
9ـ تهذیب الملتمس من عوالى مالک بن انس، در سى و یک مجلد؛
10ـ التالى لحدیث مالک العالى، در نوزده مجلد؛
11ـ الاشراف على معرفه الاطراف در چهار مجلد که کتابى حدیثى بوده و با نام اطراف الکتب السته معروف است؛
12ـ تبیین کذب المفترى فی مانسب الى ابى الحسن الاشعرى که با عنوان طبقات الاشعریه نیز شناخته شده است؛
13ـ فضائل عاشوراء.