چکیده
از جمله آسیبهای جدی جامعۀ مهدوی، تعیین وقت برای ظهور حضرت مهدی(عج) است. در منابع مهدوی روایات متعددی دربارۀ نکوهش تعیین وقت برای زمان ظهور امام مهدی(عج) وجود دارد. بهرغم این روایات و لحن شدید آنها، برخی از توقیتها در منابع یافت میشود. در مقالۀ حاضر، پس از مفهومشناسی توقیت، آثار مخطوط مرتبط با این موضوع مورد توصیف قرار گرفته و گزارشی از تعیینکنندگان وقت ظهور و تاریخهای بیان شده تهیه شده است. در میان این وقتگزاران، اشخاصی چون محییالدین عربی، صدرالدین قونوی، خواجه نصیر طوسی، شاه نعمتالله ولی، علّامه مجلسی، ابنحجر هیتمی، جلالالدین سیوطی و… دیده میشوند. از آثار مهم در گزارش این توقیتها میتوان به جواهر القوانین اشاره کرد و چندین کتاب از جهان معاصر عرب نیز گزارش شده است. بخشی از نوشتار نیز به مستندات توقیتکنندگان (احادیث، علوم غریبه، کشف و شهود و اشعار) اختصاص دارد. حدیث ابولبید از امام باقر(ع) از مهمترین دستاویزهای موقتین در میان شیعیان و احادیث مربوط به پایان جهان و هزارهگرایانه بنمایۀ توقیتها در بین برخی از اهلسنت است. بخش دیگری از این نوشتار نیز به انگیزۀ توقیتکنندگان و مواجهۀ بزرگان با توقیتها اختصاص دارد. از آنجا که مستندات تعیینکنندگان زمان ظهور، متقن و یقینآور نیستند، نمیتوان به توقیتها اعتماد کرد. در این میان نباید از آثار مخرب توقیت در دینگریزی و القای ناامیدی و تخریب اندیشۀ والای مهدویت غافل بود.
مقدمه
برای هر فرهنگ و مجموعه معرفتی ممکن است آفتهایی روی دهد که مانع رشد و بالندگی آن فرهنگ شود. فرهنگ و جامعۀ مهدوی نیز گاهی به آفتهایی گرفتار میشود که حرکت رو به کمال آن را کُند میکند. بنابر این باید آسیبهای فرهنگ ناب مهدوی را بشناسیم. برخی از این آسیبها به گونهای است که غفلت از آنها، موجب سستی اعتقاد مردم، بهویژه جوانان نسبت به اصل وجود امام مهدی(عج) و سبب گرایش به افراد یا مجموعههای منحرف میگردد. یکی از آسیبهای جدی جامعۀ مهدوی، وقتگزاری برای ظهور مهدی موعود(عج) است.
گسترش شور و شوق عمومی برای ظهور حضرت حجت(عج) پدیدهای مبارک است؛ اما اگر این پدیده به تعیین زمان برای ظهور و امیدوار ساختن مردم به ظهور ایشان در زمانی معین همراه شود، نتیجۀ بسیار خسارتباری را در پی خواهد داشت. وقتگزاریهای صورت گرفته، خود شاهد صادقی هستند بر اینکه به شدت باید از بیان وقت برای ظهور خودداری کرد.
در روایات متعدد، تعیین وقت برای ظهور حضرت ولیعصر ممنوع دانسته شده است. ماحصل برخی از این احادیث چنین است: «ما اهلبیت هرگز برای ظهور وقت تعیین نمیکنیم؛ نه در گذشته این کار را کردهایم و نه در آینده خواهیم کرد؛ هر کس تعیین وقت نماید دروغگوست و شیعیان باید وی را تکذیب کنند. » در برخی روایات، دلیل ممنوعیت تعیین وقت، ایجاد ناامیدی در مردم دانسته شده و در برخی دیگر، با تشبیه به جریان حضرت موسی(ع) (تبدیل شدن مناجات سیروزه در کوه طور به چهل روز) ایجاد فرقهها و انحرافات بزرگ (همانند فتنۀ گوسالۀ سامری) اعلام شده است.
منابعی که روایت نهی از توقیت را آوردهاند به شرح ذیل است:
مرحوم کلینی در الکافی برای این بحث بابی با نام «بَابُ کَرَاهِیَةِ التَّوْقِیت» گشوده است. نعمانی (شاگرد مرحوم کلینی) در الغیبة در بابی با عنوان «ما جاء فی المنع عن التوقیت و التسمیة لصاحب الامر» ، شیخ طوسی در الغیبة در فصل هفتم ذیل بحثی با عنوان «ذکر الاخبار الواردة فی أنه لا تعیین لوقت خروجه» ، فیض کاشانی در الوافی در باب 47 با عنوان «کراهیة التوقیت و الاستعجال» ، همچنین علّامه مجلسی در بحار الانوار با عنوان «باب التمحیص و النهی عن التوقیت و حصول البداء فی ذلک» و عوالم العلوم (فی أحوال الامام الحجة(عج)) در ضمن بحث از وظایف منتظران در زمان غیبت در باب هفتم با عنوان «باب التمحیص و النهی عن التوقیت و حصول البداء فی ذلک» به نقل احادیث این باب پرداختهاند. در بین معاصران، نهاوندی در العبقری الحسان، در «عبقریۀ دوم از بساط پنجم» ، حائرى یزدى در إلزام الناصب در بحث «الفرع الحادی عشر: فی کراهیة التوقیت» و صافی گلپایگانی در منتخب الاثر در باب «فی عدم جواز التوقیت و تعیین وقت لظهوره»، به آوردن احادیث نهی از توقیت پرداختهاند. موسوی اصفهانی در مکیال المکارم در تکلیف 69 و 70 و سید محمد صدر نیز در فصل سوم کتاب خود _ تاریخ پس از ظهور _ با عنوان «شرایط و نشانههاى ظهور» دربارۀ توقیت بحث کرده است.
مفهومشناسی توقیت
واژۀ «توقیت» مصدر باب «تفعیل» از مادۀ «وقت» به معنای تعیین و بیان زمان برای چیزی است. این واژه در قرآن کریم به صورت ماضی مجهول آمده است . معنای فعلی ریشۀ وقت، متعدی بوده و واژۀ توقیت در باب تفعیل به همان معنای ثلاثی مجرد کاربرد دارد. کلمۀ توقیت در برخی از ابواب فقهی نیز به همین معنا به کار رفته است.
توقیت در اصطلاح مباحث مهدوی به معنای «بیان وقت ظهور حضرت مهدی(عج)» است و معنای مذکور، اولین معنایی است که از شنیدن این واژه به ذهن میآید.
واژۀ «وقّاتون» نیز صیغۀ مبالغه از ریشۀ «وقت» بوده و در مباحث مهدوی بسیار مورد استفاده است و در بیشتر روایات موضوع نهی از توقیت، به چشم میخورد. «وقّاتون» جمع سالم از کلمۀ «وقّات» است. این واژه بر اساس تتبع نویسنده تنها در منابع مهدوی به کار رفته و به نظر میرسد صدور این واژه از سوی پیشوایان دینی، با توجه به کثرت وقتگزاری توسط یک شخص باشد؛ چرا که برخی از اشخاص چندینبار به تعیین وقت پرداختهاند. اینگونه اشخاص با منقضی شدن نخستین وقت تعیین شده، برای دفاع از خود هم که شده باشد، به تعیین وقت دیگری میپردازند.
در روایات این باب، از وقتگزاران با واژۀ «الموقّتون» نیز یاد شده که با توجه به ساختار صرفی آن، در این واژه هیچ دلالتی بر کثرت وقتگزاری نیست.
مباحث و پرسشهای مرتبط با توقیت:
مبحث توقیت، مرتبط با پرسشهای ذیل است و ضروری مینماید محققان عرصۀ مهدویت به این پرسشها پاسخ لازم را بدهند:
_ آیا غیر از خدواند متعال کسی از آدمیان به زمان ظهور آگاهی دارد؟ اگر در میان انسانها چنین کسی وجود دارد، او کیست؟ آیا وی از افراد عادی بشر است یا از معصومان؟ آیا غیر از معصومان و امامان، دیگر آدمیان نیز میتواند از زمان ظهور اطلاع یابند؟
_ آیا امام زمان(عج) زمان ظهور خویش را میداند؟
_ حکم شرعی توقیت چیست؟ توقیت حرام است یا جایز؟ در صورت حرمت آیا تمام اقسام توقیت حرام است یا توقیت غیرحرام نیز وجود دارد؟
_ تقسیم توقیت به توقیت اجمالی یا تفصیلی بر چه اساس است؟ حکم شرعی هر یک از این اقسام چیست؟
_ آیا علایم ظهور با احادیث نفی توقیت منافات دارد؟
_ رابطۀ تطبیق و توقیت چیست؟ آیا تطبیق به توقیت منجر خواهد شد؟
_ آیا روایات حصول بداء در زمان ظهور، معتبرند و امکان بداء در زمان ظهور وجود دارد؟
آثار مخطوط نگاشته شده دربارۀ توقیت
حقیقت آن است که بسیاری از منابع مهدوی باارزش در قالب نسخههای خطی و چاپ سنگی در گوشۀ کتابخانهها دور از دسترس مانده و مورد بیمهری قرار گرفتهاند. لازم است پس از شناسایی و ارزیابی میراث مهدوی بر جای مانده از پیشینیان، این آثار به صورت موضوعی منتشر شوند. در موضوع مورد بحث نیز چندین اثر یافت شد. بررسی بیشتر دربارۀ این آثار مستلزم تهیۀ تصویر و تحقیق در آنهاست؛ با این حال معرفی اجمالی و ارائۀ برخی از اطلاعات به دست آمده از فهارس نسخ خطی و نیز رؤیت برخی از این عناوین، خالی از فایده نخواهد بود.
استحالة التوقیت، از محمدباقر بهاری همدانی (م 1333 ق) ؛
به نظر میرسد علامه بهاری این اثر را _ با توجه به دیگر آثارش _ در محال بودن توقیت و تعیین وقت ظهور حضرت حجت(عج) به فارسی نگاشته است. به گزارش آقابزرگ در الذریعة نسخۀ خطی این اثر در کتابخانۀ شخصی مؤلف وجود داشته است؛ با این وجود تا کنون ظاهراً نسخه یا نسخههایی از این اثر در فهارس نسخ خطی معرفی نشده است.
قامعة اللجاج و دافعة الحجاج، به عربی از همو
نسخهای از این اثر به شمارۀ 2/12346 در کتابخانۀ آیت اللّه مرعشی موجود است. مؤلف در مقدمۀ کتاب چنین مىگوید: برخى از ابناء زمان _ بلکه طلاب _ اقدام به تعیین زمان ظهور حضرت مهدى مىنمایند، در حالى که هیچ سند محکمى در دست ندارند.
آنگاه درصدد تصحیح اعتقاد مردم برآمده، مطالب کتاب را در پیش مىگیرد. وی بعد از ذکر چند امر _ که به مثابه مبانی بحث است _ در برگ «58 پ» چنین مینگارد:
اذا عرفت هذه المقدمات، فنقول: اما تعیین زمان الظهور و الاخبار به فقد اتضح مما حررناه أنه فعل العالم بما یخلق فیما بعد زمانه و المصالح في ذلك و تدبیر النظام في عیشهم و بقائهم إلی الأمد المحدود إلی غیر ذلك بضرورة توقّف العلم بزمان الظهور المعیّن في حدّ نفسه علی العلم بالأمور المذکورة فلا یمکن أن یحصل ذلك العلم بطریق الحس و نحوه لغیر العالم بتلك الأمور و العالم بها ایضاً قد عرفت عدم وجوده في البشر.
ایضاح المرام فی امر الامام (دربارۀ حکمت عدم تعیین زمان ظهور) به عربی از همو نسخهای از این اثر به شمارۀ 3/12346 در کتابخانۀ آیت اللّه مرعشی موجود است.
مؤلف مى گوید: بعد از تألیف کتاب قامعة اللجاج و دافعة الحجاج شرح صدرى بر من حاصل گشت که دربارۀ حکمت عدم تعیین زمان ظهور نکاتى را بیان کنم.
رسالهای در هفت برگ از نویسندهای ناشناخته
در این رساله، توقیت اجمالی و تفصیلی غیرممکن دانسته شده است. نسخهای از این اثر به شمارۀ 3/12308 در کتابخانۀ آیتاللّه مرعشی موجود است.
رسالهای دربارۀ توقیت ظهور امام زمان(عج) از عبدالهادی بن رفیع الدین رضوی دلیجانی (قرن 11) به عربی نسخۀ خطی این اثر در سال 1048 کتابت شده و در کتابخانۀ مدرسۀ فیضیۀ قم به شمارۀ 2/1988 نگهداری میشود . این رساله در رد توقیت و تحریم تعیین وقت ظهور است.
دعائم الدین و کشف الریبة فی اثبات الکرة و الرجعة، از ملّا محمدمحسن بن عنایتالله مشهدی (قرن 12) به عربی مؤلف در کتابش بابی با نام «الباب العاشر: فی کراهیة التوقیت و بعض علامات الظهور» دارد. نسخهای از این اثر در مرکز احیای میراث اسلامی قم به شمارۀ 2994 وجود دارد.
العجالة، از شیخ سلیمان بن عبدالله ماحوزی بحرانی (1121ق)، به عربی این اثر در شرح حدیث ابولبید مخزومی از امام محمد باقر(ع) در تأویل حروف مقطعۀ قرآن کریم نگاشته شده است. مؤلف این رساله را به خواست محمدسلطان _ حاکم بحرین _ نگاشته است. به نوشتۀ ماحوزی در این حدیث به تاریخ قیام اهلالبیت(ع) اشاره رفته است. ماحوزی در اواخر این رساله از کتابی یاد میکند که دربارۀ غیبت امام قائم(عج) تألیف کرده است. مؤلف پیش از آغاز در شرح حدیث به تهیۀ چهار مقدمه و یک خاتمه پرداخته است. مقدمۀ اول در تحقیق در امر بدا، مقدمۀ دوم در معرفت زبر و بیّنات، مقدمۀ سوم در شرح حساب جمل مغربی که با حساب جمل معروف تفاوت بسیار دارد، مقدمۀ چهارم بررسی اخبار توقیت و تکذیب وقّاتان، و خاتمه در بحث استبعاد طول بقای عمر.
علائم الظهور و التوقیت، از مؤلفی ناشناخته به فارسی
متأسفانه آغاز این رساله افتاده است. فهرستنگار بخشی از آغاز افتاده را چنین گزارش کرده است:
… و درویش صفت است با وجود آنکه از او این قسم آثار به ظهور رسیده هر که خود را از طایفۀ اهل علم نمیخواند و دعوی مراتبی که سواد خوانان کتب فقهی در این ایام مینمایند نمیکند… اما آنچه در این رساله ذکر فرموده از تعیین سال ظهور حضرت صاحب الامر _ صلوات اللّه علیه _ از مقولۀ توقیت است؛ زیرا که خفایی در این نیست که توقیت آن است که مثلاً گوید من ساعت… .
نسخۀ این اثر ضمن مجموعۀ شمارۀ 4776 در مدرسۀ غرب همدان در پنجاه برگ موجود است و تاریخ کتابت آن مشخص نیست.
وقتگزاران در آینۀ تاریخ
با بررسی منابعی چون نسخ خطی مهدوی، کتب چاپ سنگی و سربی و پژوهش در آنها با موارد متعدد توقیتهای اجمالی و تفصیلی در طول تاریخ اندیشههای اسلامی روبهرو هستیم. با ایجاد بستر مناسب در حوزۀ کتب کمیاب _ اعم از خطی و سربی و سنگی _ و بالا گرفتن مباحث تخصصی موضوع مهم مهدویت در سالهای اخیر، اطلاعات تازه و فراوانی در موضوع توقیت و دیگر مباحث مهدویت به دست آمده است. گفتنی است تعیین وقت ظهور علاوه بر مسلمانان _ از شیعه و سنی _ در میان مسیحیان نیز دربارۀ نزول حضرت عیسی(ع) بارها در طول تاریخ صورت گرفته و مشکلاتی نیز در پی داشته است.
دربارۀ این وقتگزاریها یادآوری چند نکته ضروری است:
1. توقیتهای انجام شده بیش از اینهاست که در این نوشتار آمده؛ قصد نویسنده نیز احصای کامل آنها نبوده، وگرنه باید فهرستی درازدامن تهیه میشد.
2. هدف از ذکر این وقتگزاریها صرفاً بازخوانی برخی از توقیتهای انجام گرفته است و قصد نویسنده، قدح و ایراد اتهام به توقیتکنندگان نیست.
3. توقیتهای ذکر شده در نوشتار حاضر، اعم از توقیت حرام و غیرحرام است و تشخیص این موضوع، بحثی فقهی است که باید در جای خود بدان پرداخته شود.
3. در گزارش زیر، وقتگزارانی منتسب به امامیه و اهل تسنن به چشم میخورند.
4. توقیتهای ذکر شده اعم از آن است که خود شخص مرتکب توقیت شده باشد یا اینکه آن را به وی نسبت دهند.
5. کوشیدهایم تا حد امکان، مستندات این توقیتها آورده شود، مگر آنکه در منابع مورد استفاده اطلاعی در این زمینه یافت نشده باشد.
6. ترتیب زمانی این گزارش بر اساس دورۀ زمانی حیات توقیتکنندگان تنظیم شده است.
…