دکتر سید حسین فلاح زاده روز جمعه 16 خرداد 1393 در برنامه دیار سلمان رادیو معارف در ادامه بررسی مقدمات ظهور صفویه، از آق قویونلوها و قراقویونلوها به عنوان دو حکومت معاصر این خاندان یاد کرد و رقابت این دو حکومت را در وارد شدن خاندان صفویه به عرصه سیاست، بسیار موثر دانست.
در دو برنامه گذشته از مقدمات ظهور صفویه و معرفی این خاندان سخن به میان آمد. نخستین فرد از این خاندان که وارد عرصه سیاست شد شیخ جنید و سپس فرزندش شیخ حیدر بودند که در این کشمکش کشته شدند. از حکومت های معاصر این خاندان و مهم ترین آن ها، امپراطوری عثمانی یاد شد که مدت ها پیش از به قدرت رسیدن صفویه، به حکومت رسیدند. همچنین از ازبک ها در منطقه ماوراء النهر یاد شد که در این دوره قدرت داشتند و در سال 913 ه ق، شهر هرات را تصرف کردند و به تسلط تیموریان پایان دادند.
خاندان آق قویونلوها و قراقویونلوها
در این مقطع، دو دسته از ترکمانان در غرب ایران و بخشی از ترکیه امروزی صاحب قدرت بودند که یکی از آن ها آق قویونلوها و دیگری قراقویونلوها بودند. محل زندگی آن ها به اردبیل نزدیک است و خاندان شیخ صفی نیز وارد بازی قدرتی شدند که آن ها پدید آورده بودند.
آق قویونلوها به معنای صاحبان گوسفند سفید و قراقویونلوها به معنای صاحبان گوسفند سیاه است. این دو خاندان از ترکمانان مهاجر آسیای مرکزی بودند که به ترکیه امروزی مهاجرت کردند که احتمالا در قرن هفتم رخ داد؛ یعنی به قدرت رسیدن مغولان سبب مهاجرت آن ها شد.
این دو خاندان به شدت با هم رقابت می کردند. آق قویونلوها رهبرشان «قره عثمان» بود که در روزگار تیمور درخشید و زمانی که تیمور برای جنگ با عثمانی ها حرکت کرد در محلی بنام آن قره (آنکارای امروزی) به تیمور کمک کردند؛ زیرا عثمانی رقیب آن ها بود. این رفتار، باعث شد که بعدا تیمور، عثمانی را شکست دهد و بایزید را اسیر کند و دیار بکر در ترکیه امروزی را به آق قویونلوها بسپارد. بدین ترتیب آن ها دست نشانده تیمور شدند و مرکز آن ها شهر «آمد» بود.
در همین زمان قراقویونلوها در همین منطقه، اما نزدیک به ایران زندگی می کردند. آن ها در جبهه مقابل تیمور بودند و برای مقابله با او به عثمانی و مصر پناه بردند. بنابراین ظهور تیمور به ضرر آن ها تمام شد. تا این که درسال 807 ه ق، تیمور درگذشت و خلأ قدرتی در این حکومت ایجاد شد و فضا به نفع قراقویونلوها که تحت فشار تیمور بودند چرخید و به ضر آق قویونلوها تمام شد. لذا قرا قویونلوها به آذربایجان حمله کردند و در سال 813 ه ق، خاندان آل جلایر را شکست دادند و تبریز را تصرف کردند. مدتی بعد از این که منازعات مرگ تیمور به نتیجه رسید و شاهرخ در هرات به قدرت رسید و در سال 823 ه ق، به منطقه آذربایجان که توسط قراقویونلوها تصرف شده بود حمله کرد و در سال های 832 و 839 این حملات تکرار شد. ضربه زدن شاهرخ به قراقویونلوها به نقع آق قویونلوها بود.
شاهرخ بعدها تلاش کرد قدرت آن ها را کم کند و بین آن ها دو دستگی ایجاد کند و به شکلی از سر راه خود بردارد. لذا از جهانشاه قراقویونلو که بر منطقه آذربایجان مسلط بود حمایت کرد. با وابستگی جهانشاه به شاهرخ، یک همکاری و ارتباطی میان قراقویونلوها و تیموریان برقرار شد و این جا آق قویونلوها باید محاسبات جدیدی کنند زیرا حمایت شاهرخ را از دست داده بودند.
در این فرصت، آق قویونلوها تلاش کردند به عثمانی ها نزدیک شوند و حتی به ممالیک مصر هم نزدیک شوند ولی بخاطر سوابقی که داشتند عثمانی به آنها توجهی نکرد و وضعیت نامناسبی پیدا کردند. تا این که در سال 850 ه ق، شاهرخ درگذشت و مرگ او باعث افت قدرت تیموریان شد و جهانشاه قراقویونلو از این فرصت به بهترین شکل استفاده کرد. او بدون توجه به پیشینه روابطش با تیموریان، به خراسان حمله کرد و در سال 862 ه ق، هرات را مورد حمله قرار داد و مناطق زیادی را در اختیار گرفت و تبدیل به قدرت بلا منازع در منطقه شد.
جهانشاه، انتظار داشت تمام نیروهای داخل ایران تابع او باشند. این جا است که خاندان صفوی که در اردبیل حضور دارند باید تصمیم بگیرد که می خواهد تابع جهانشاه باشد یا خود را نجات دهند. همین فشار های قرا قویونلوها بر شیخ جنید در منطقه آذربایجان، باعث خروج شیخ جنید شد و به این دلیل که نخواست سلطه جهانشاه را بپذیرد، ناچار به تبعید شد. او که تا حالا وارد عرصه سیاسی نشده است بخاطر این فشار، ناچار است جا پایی برای خود پیدا کند.
بدین ترتیب، شیخ جنید تن به جلای وطن داد. او علیرغم این که گرایش شیعی دارد به آق قویونلوها در دیار بکر پیوست و جرقه ورود خاندان صوفی صفویه را به عرصه سیاسی و نظامی باز کرد. در این حالت نیز باز هم جهانشاه تلاش می کرد در منطقه اعمال نفوذ کند و به تدریج وضعیت به گونه ای پیش رفت که آق قویونلوها به باجگذار او تبدیل شدند و حتی جهانشاه برای پسر خودش یکی از دختران آق قویونلو را عقد کرد که نشان دهنده تسلط او بر آن ها است.
این جا است که قراقویونلوها به تکاپو افتادند و با ملحق شدن شیخ جنید، به خویش، توان بیشتری کسب کردند. شاید آن ها از شیخ جنید دعوت به آمدن به این منطقه را کرده باشند. این جا است که اوزون حسن آق قویونلو پیدا شد و با شیخ جنید ارتباط برقرار کرد و با ازدواج خواهر اوزون حسن، خدیجه بیگم با شیخ جنید پیوند خانوادگی نیز بین آن ها ایجاد شد و به این شکل، خاندان صفوی وارد بازی سیاسی شدند. شاید منازعات قراقویونلوها و آق قویونلوها، خاندان صفوی را به عرصه سیاست کشاند.
سوال: آیا دیدگاه های اعتقادی هم در این اتحاد، تاثیری داشت؟
چیزی که معروف است شاخه ای از قرا قویونلوها گرایش شیعی داشتند و بعضی از سکه هایی که از آن ها باقی مانده است به این مطلب دلالت دارد ولی نسبت به آق قویونلوها چنین چیزی نداریم. در این روزگار تشیع بسیار رو به توسعه بود و احترام به اهل بیت (ع) میان خاندان های سنی هم رواج داشت. در این جا نمی توان عامل مذهب را در این اتحاد دخیل دانست.
قدرت اوزون حسن روز بروز بیشتر شد. آغاز قدرت او و ورودش به شهر «آمد» که مخفیانه و با لباس مبدل وارد شد دقیقا همان سالی است که سلطان محمد فاتح، شهر قسطنطنیه را در سال 857 ه ق، تصرف کرد و درست همین سال است که شیخ جنید به دربار اوزون حسن می پیوندد. به هرحال جهانشاه همچنان مقتدر بود و این ها را به حساب نمی آورد.
شیخ جنید بعد از مدتی به قصد زیارت اردبیل به سرزمین خودش بازگشت و عمویی بنام شیخ جعفر داشت که با او رقیب بود و جهانشاه قراقویونلو هم از کثرت طرفداران شیخ جنید می ترسید. در این روزگار بود که شیخ جنید این منطقه را به قصد مبارزه با کفار به سمت قفقاز ترک کرد. شیروان شاه حاکم این منطقه، به شیخ جنید اجازه عبور نداد و میان این دو در 864 ه ق، درگیری روی داد و شیخ جنید در این درگیری کشته شد. در حالی که جهانشاه و اوزون حسن هنوز قدرت دارند.
بعد از شیخ جنید، پسرش شیخ حیدر جانشین او می شود و با حامیان پدرش به دربار اوزون حسن می پیوندد و با دختر اوزون حسن ازدواج می کند. در این زمان جهانشاه قرا تصمیم می گیرد کار اوزون حسن را تمام کند. او در سال 872 ه ق، به دیار بکر حمله می کند ولی بخاطر خطاهای نظامی و این که بخشی از نیورهای خود را ترخیص کرده بود متحمل شکست شد و در سال 872 ه ق، به دست سپاهیان اوزون حسن کشته شد. مرگ او فضا را برای آق قویونلوها فراهم کرد؛ زیرا اقتدار قراقویونلوها به واسطه قدرت جهانشاه بود. در این هنگام بود که اوزون حسن به آذربایجان حمله کرد و قلمرو قراقویونلوها را تصرف کرد.
متن برنامه های تاریخی رادیو معارف