مجتمع آموزش عالی تاریخ سیره و تمدن اسلامی

 

آنچه باید در جامعه امروز برای مردم به خوبی تبیین شود مراتب زهد و ساده زیستی علما ومراجع شیعه هست ؛ تبیین این بعد از ‌زندگی آنان درسی است هم برای اصلاح مردم وهم برای طلاب جوان که خود را باشناخت اسوه ها وقله های زهد وپارسایی تربیت ‌نمایند ؛ معیارها را بشناسند و مراتب توفیق وراه یابی به قله های پارسایی را درک نمایند .‌

در این فرصت که مصداف با رحلت مرجع بزرگ شیعه شیخ اعظم انصاری است گوشهایی از ساده زیستی و زهد این عالم پارسا تبیین ‌می شود: ‌تجار بغداد مي دانستند که شيخ انصاري زندگي بسيار زاهدانه اي دارد و زندگي او با عسرت فقر و قناعت همدوش است لذا آن ها مبلغ ‌قابل توجهي از حلال ترين اموال خود را در بين خودشان جمع آوري کرده و آن را در نجف اشرف به محضر شيخ انصاري آوردند و ‌گفتند‌:‌اين مبلغ از وجوهات شرعيه نيست و از حلال ترين اموال شخصي ما است و اين را به شما مي بخشيم و تقاضا مي کنيم که قبول ‌بفرمائيد تا در اين دوران پيري از عسرت زندگي خود بکاهيد و در اين دوره از عمر در وسعت زندگي کنيد‌.»‌

شيخ انصاري قبول نکردند و گفتند که‌:‌ من عمري را به فقر گذرانده ام و در تحمّل سختي ها و تلخي هاي زندگي با فقرا همدردي کرده ام و اکنون که اواخر عمر من است آيا ‌حيف نيست که نام خود را از طومار فقرا محو کنم و در آخرت از رسيدن به مقام آن ها باز بمانم؟ شيخ انصاري براي اداي دين خود فرش زير پاي خود را فروخت و از بيت المال استفاده نکرد.

شيخ انصاري ـ چنان که از شرح زندگي او استفاده مي شود ـ حتي الامکان از بيت المال استفاده نمي کرد و اشخاصي که به او ارادت ‌داشتند و وضع روحي و زندگي او را مي دانستند گاهي بعنوان هديه و هبه اموالي به او تقديم مي کردند و نيز او از راه بجا آوردن نماز ‌و روزه استيجاري مقداري پول بدست مي آورد و براي ضروريات زندگي خود خرج مي کرد‌.‌

يکي از علماي بزرگ مي گويد: يک روز قريب به بيست هزار تومان از وجوه شرعيه به نزد شيخ انصاري آورده بودند و او مشغول ‌تقسيم آن به مستحقّين بود در اين اثنا شخصي به حضور شيخ آمد و چهار تومان از شيخ در برابر گندمي که به او داده بود و طلب ‌داشت مطالبه کرد. شيخ فرمود: چند روز مهلت بده و آن طلبکار قبول کرد و رفت من به شيخ گفتم: اين مقدار اموال در دست شما ‌است چرا طلب آن مرد کاسب را نداديد و از او مهلت خواستيد؟

شيخ در جواب گفت: اين ها مال فقرا است ربطي به من ندارد و من هرگز از آن براي اداي بدهي شخصي خودم استفاده نمي کنم و مي ‌خواهم اين فرش را که زير پاي من است بفروشم و اداي دين خود بکنم و از اين جهت از طلبکار مهلت خواستم.‌ شيخ انصاري: بعد از اين روزي دو سير و نيم بيشتر گوشت نخريد.

رختخواب هاي منزل شيخ انصاري در گوشه اطاق روي هم قرار گرفته بود و بنظر همسر شيخ چادر شبي لازم بود که روي آن ها ‌انداخته شود تا نمايان نباشد و لذا همسر شيخ از شيخ خواهش کرد تا چادر شبي براي پوشانيدن رختخواب هاي خانه خريداري نمايد ‌شيخ به جهت احتياطي که هميشه در خرج کردن بيت المال به کار مي برد به اين پيشنهاد عمل نکرد‌.‌
و چون همسر او از نمايان بودن رختخواب ها در گوشه اطاق در برابر کساني که به منزل رفت آمد داشتند ناراحت بود پس از مأيوس ‌شدن از جلب موافقت شيخ در خريد گوشت که روزانه مي خريد صرفه جوئي کرد و به جاي سه سير گوشت که تا آن وقت مي خريد ‌از آن روز تامدّتي دو سير و نيم خريداري کرد و از تفاوتي که از اين راه ذخيره کرده بود چادر شبي خريد و روي رختخواب ها کشيد‌.‌

وقتي شيخ چادر شب را در منزل ديد و از نحوه خريد آن اطلاع حاصل کرد با ناراحتي گفت: اي واي تا به حال مقداري از وجوه بيت ‌المال بي جهت مصرف شده است من خيال مي کردم که سه سير گوشت حدّ اقلّي است که ما مي توانيم با آن زندگي کنيم! آن گاه شيخ ‌دستور داد که چادر شب را پس بدهند و بعد از آن روزانه به جاي سه سير گوشت دو سير و نيم خريداري کنند.‌

اعتماد السلطنه مي نويسد‌:‌ ملّت شيعه اثنا عشريه از اهالي مملکت ايران و گروهي انبوه که در هند و بلاد روسيه و بعضي از ايالات عثمانيه و چند شهر افغانستان ‌و ترکستان و غيرها هستند هر ساله از بابت اوقاف و زکوات و اخماس و سهم امام ـ عليه السلام ـ و امثال ها نزديک دويست هزار ‌تومان به محضر اطهر شيخ انصاري ايصال مي داشتند و او به اندازه يک مستحق مقتصدي نيز در حق خود از آن وجوه تصرف نمي ‌فرمود و همه را در نهايت احتياط تا دينار آخر به دست ارباب استحقاق مي رسانيد‌.‌

شيخ اعظم در جميع دوران رياست عام و نيابت امام ـ عليه السلام ـ يک نفر نوکر بيشتر نداشت که آن هم مردي متّقي از سلک ارباب ‌عمائم بود موسوم به حاج ملاّ ـ رحمه الله ـ که همه جا به همين جهت مشهور است‌.‌

الغرض اين شخصيت بزرگوار حقيقتاً از اعاجيب اعصار و از نوادر روزگار بود و در علم و عمل و زهد و تقوا و ورع و عبادت و ‌رياضت از طراز اول اولين و آخرين محسوب مي گرديد.‌

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *