مسلمانان در سدههای نخستین اسلامی واژگان متعددی را برای توصیف هنرهای بصری به کار بردهاند که در منابع لغوی متقدم برشمردهاند و معمولا از واژههای هممعنا برای توصیف معنای واژهها استفاده کردهاند بدون آنکه هیچ توضیح روشنکنندهای دربارهی تفاوت میان معنای آنها ارائه دهند.
تحلیل معنای این واژهها و توجه به تفاوت معنایشان میتواند تصویر روشنی از نحوهی نگرش مسلمانان در سدههای نخستین اسلامی نسبت به هنرهای بصری در اختیار بگذارد. پژوهش پیشرو به این مسئله میپردازد که مسلمانان در سدههای نخستین چه واژگانی را در ارتباط با هنرهای بصری به کار بردهاند و این واژگان در منابع لغوی متقدم در چه معنایی به کار رفتهاند؟ این واژگان چه تفاوت معنایی با یکدیگر دارند؟
به نظر میرسد واژههای بَرقَش، تَزوِیق، رَقش، رَقط، رَقم، رَقن، زُخرُف، قَرمَطَ، نَقش، نَمش، نَمق، نَمنَمَة، وَشی در معنای بازنمایی تصویر جانداران به کار رفتهاند. نتایج پژوهش نشان میدهد برخی از این واژگان در اصل به معنای تصویر و برخی دیگر در اصل به معنای غیر تصویر هستند اما در معنای تصویر نیز به کار رفتهاند.
این واژگان در نسبت با مفهوم تصویر به چندین دسته معنایی تقسیم میشوند که در شماری از آنها معنای بازنمایی تصویر جانداران اصالت و غلبه دارد و در برخی دیگر معنایی غیر از بازنمایی تصویر جانداران مانند آرایهی پر زرق و برق یا چگونگی ایجاد نقوش و کیفیت رنگ و ظرافت آنها غلبه و اهمیت دارد. این واژگان معمولا در معنای آراستن و تزیین کردن استفاده شدهاند و از آنجا که برخی از انواع تزیینات نقوش جاندران بوده، به مرور در معنای بازنمایی تصویر جانداران به کار رفتهاند.
برای مشاهده متن کامل مقاله فایل را دانلود نمایید.



