مجتمع آموزش عالی تاریخ سیره و تمدن اسلامی

 

دکتر ناصر رفیعی در گفتگوی اختصاصی با سایت سخن تاریخ مطرح کرد:

راه نجات جامعه امروز، تاسی به سیره رسول خدا(ص) است

 

اشاره:

به مناسبت فرارسیدن ميلاد نوراني بهانه خلقت و پيام آور صدق و رحمت حضرت محمد مصطفي(صلي الله عليه و آله و سلم) و همچنين ميلاد مبارک قرآن ناطق، حضرت امام جعفر صادق(عليه السلام)، سایت سخن تاریخ گفتگویی اختصاصی با حجت الاسلام و المسلمین دکتر ناصر رفیعی رییس مجتمع آموزش عالی تاریخ، سیره و تمدن اسلامی انجام داده است که توجه شما خوانندگان ارجمند را به آن جلب می کنیم

 

 

سخن تاریخ: با عرض سلام و تبریک و تشکر از جنابعالی به خاطر وقتی که به ما بابت این گفتگو داده اید.

دکتر رفیعی: بنده هم فرارسیدن میلاد با سعادت پیامبر عظیم الشان اسلام؛ پیامبر رحمت، رافت، مهربانی و قاطعیت و همین طور میلاد فرزند بزرگوار ایشان حضرت امام جعفر صادق(ع) را تبریک و تهنیت عرض می کنم و از سایت سخن تاریخ به خاطر انجام این گفتگو تشکر می کنم.

 

سخن تاریخ: تلاش های رسول خدا(ص) و فرزندان طاهرین ایشان برای ترویج فرامین وشعائر الهی را چگونه تحلیل می فرمایید؟

دکتر رفیعی: طبعا 23 سال تلاش رسول خدا(ص) در بنیانگذاری اسلام و 34 سال تلاش امام جعفر صادق(ع) در احیای سنت رسول خدا(ص) موجب شده است که امروز ما بر سر سفره حضرات معصومین(ع) بنشینیم و دینی که با آن صعوبت و سختی دریافت و ابلاغ شده است را امروز به سهولت در اختیار داشته باشیم.

رسول خدا(ص) در این مدت 23 سال انواع و اقسام سختی ها را متحمل شدند تا جایی که فرمودند: «مَا أُوذِي نَبِيٌ مِثْلَ مَا أُوذِيتُ» هيچ پيامبري به اندازه من اذيت نشد! با رحلت این بنده برگزیده الهی، اتفاقات تلخی رقم خورد و موجب شد تا جامعه به مقدار زیادی از سنت رسول خدا(ص) فاصله بگیرد. شاهد این ماجرا فرمایش امیرالمومنین(ع) است که بعد از بر عهده گرفتن خلافت، تاکید فراوانی بر احیای سنت پیامبر می کنند. این نشان می دهد که جامعه اسلامی بعد از رحلت رسول خدا(ص)، فاصله فراوانی از سنت حضرت گرفته بود. جمله معروف حضرت اباعبدالله الحسین(ع) هم که می فرماید: «فانّ السُنََة قد اميتتْ» نشان دهنده فاصله فراوان این جامعه با منویات و سنت رسول خدا(ص) می باشد.

در صحیح بخاری هم آمده است که وقتی از انس بن مالک که سال ها با رسول خدا(ص)بوده سوال می کنند که چقدر از سنت پیامبر باقی مانده است، پاسخ می دهد جز این نماز و قبله چیزی باقی نمانده است!

من برداشتم این است  که در عهد صادقین(ع) تمام تلاش این دو امام بزرگوار، به بازسازی و احیای این سنت مصروف شد. حتی در حوزه احکام هم وقتی این دوامام مسئله ای را به مردم تعلیم می دهند، تاکید می کنند که این سنت رسول خدا(ص) است. یا این که در نقل روایت تاکید می فرمودند که این جمله را رسول خدا(ص) فرموده است.

 

سخن تاریخ: یکی از مسائل بسیار مهمی که در سیره رسول خدا(ص) و حضرت امام جعفر صادق(ع) مورد تاکید فراوان بود، مسئله وحدت بین مسلمانان است. تحلیل جنابعالی در این زمینه چیست؟

دکتر رفیعی: به نکته بسیار مهمی اشاره کردید. رسول خدا(ص) تاکید فراوانی بر وحدت در جامعه داشتند. خداوند در آیه 46 سوره انفال می فرماید: « وَأَطِيعُوا اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَلَا تَنَازَعُوا فَتَفْشَلُوا وَتَذْهَبَ رِيحُكُمْ»و از خدا و پيامبرش فرمان بريد، و با يکديگر نزاع و اختلاف مکنيد، که سست و بد دل مي شويد، و قدرت و شوکتتان از ميان مي رود. یا در آیه 103 سوره آل عمران نیز آمده است: « وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللهِ جَميعاً وَ لا تَفَرَّقُوا» و همگى به ريسمان خدا چنگ زنيد، و پراكنده نشويد. خود رسول خدا(ص) هم مکرر تاکید می فرمودند که: «يَدُ اللهِ مَعَ الْجَماعَة»دست خدا با جماعت است. یا این که : «المسلم اخ المسلم». همه این ها می رساند که رسول خدا(ص) وحدت آفرینی کردند و موجب شدند تا اختلاف ها و نزاع های آن زمان مردم مدینه به ویژه بین اوس و خزرج، پایان پذیرفته و در کنار هم در جنگ ها و سایر مسائل سیاسی و اجتماعی در کنار هم بوده و پشتیبان و همراه هم باشند.

 

سخن تاریخ: رسول خدا(ص) در این مورد  چه تدابیری را اتخاذ فرمودند؟

دکتر رفیعی: تدابیر رسول خدا(ص) را می توان در چند بخش مورد اشاره قرار داد. اول، مسئله عقد اخوت است که به مسلمانان فرمود که در راه خدا با هم برادر شوید و اختلافات را کنار بگذارید. دوم؛ تاسیس مسجد به عنوان کانون همه مسائل اجتماعی، سیاسی و نظامی است. سوم؛ پیمان عمومی مدینه که پیمان بسیار مهمی است. رسول خدا(ص) براي شکل دهي جامعه اسلامي بر پايه آموزه‌هاي وحي، معاهده‌اي را با توجه به وضعيت جامعه ساده اسلام آن روز با همه گروه‌هاي مدينه تدوين کردند که از چارچوب يک قانون اساسي برخوردار است.

چهارمین تدبیر حضرت، نفی قوم گرایی بود. حضرت در این باره تاکید فرموده بودند که : «لاَ فَضْلَ لِعَرَبِيٍّ عَلَى عَجَمِيٍّ وَ لاَ لِعَجَمِيٍّ عَلَى عَرَبِيٍّ وَ لاَ لِأَحْمَرَ عَلَى أَسْوَدَ وَ لاَ لِأَسْوَدَ عَلَى أَحْمَرَ إِلاَّ بِالتَّقْوَى» فضيلتى ندارد عرب بر عجم و عجم بر عرب و احمر بر اسود و اسود بر احمر مگر به سبب تقوى.

تدبیر پنجم، به کارگیری نیروها از بلاد و ملیت های مختلف بود. همان گونه که می دانید، بلال اهل حبشه بود، صهیب اهل روم و سلمان اهل ایران بود. رسول خدا(ص) از همه این نیروها استفاده می کرد و همین عامل هم خود موجب وحدت می شد. تدبیر ششم، توصیه های حضرت بود که اجازه ایجاد درگیری را نمی داد. یکی از متعصبین عرب به نام شاس بن قیس، جوانی را تحریک کرد تا اوس و خزرج را به جان هم بیندازد. رسول خدا(ص) به محض اطلاع از این توطئه، سریعا نزاع را آرام کرد. تدبیر دیگر حضرت، توصیه به حقوق مانند سفارش حق همسایه، حق همسر، حق کودکان و … بود که همین مسئله خود موجب ایجاد وحدت در جامعه می شد.

 

سخن تاریخ: وظیفه امروز جامعه در قبال رسول خدا(ص) را در عمل به چه مسئله ای می دانید؟

دکتر رفیعی: وجود نورانی امیرالمومنین(ع) در خطبه 160 نهج البلاغه می فرمایند: «فَتَأَسَّ بِنَبِيِّکَ الاَْطْيَبِ الاَْطْهَرِ (صَلَّى اللّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ) فَإِنَّ فِيهِ أُسْوَةً لِمَنْ تَأَسَّى، وَ عَزَاءً لِمَنْ تَعَزَّى. وَ أَحَبُّ الْعِبَادِ إِلَى اللّهِ الْمُتَأَسِّي بِنَبِيِّهِ، به پيامبر پاک و پاکيزه ات تأسّى جوى; زيرا در او سرمشقى است براى آن کس که مى خواهد تأسّى جويد و رابطه اى است عالى براى کسى که بخواهد به او مربوط شود، محبوب ترين بندگان نزد خدا کسى است که به پيامبرش تأسّى جويد و در پى او گام بردارد.

امروز مشکل جهان اسلام، تفرقه است. این نسل کشی مردم غزه، معلول عدم اتحاد و عدم همکاری مسلمانان است. پیامبری که تصریح می فرماید: «مَنْ أَصْبَحَ لا يَهْتَمُّ بِأُمورِ الْمُسْلمينَ فَلَيْسَ بِمُسْلِمٍ» هر کسي که، صبح کند و اهتمامي به امور مسلمانان نداشته باشد، مسلمان نيست، آیا واقعا جامعه اسلامی، از فرمایش ایشان تبعیت می کند؟

امروزه دردنیا، ارزش هایی نظیر مواسات، عدالت، انصاف، انسانیت، حریت و مانند آن به فراموشی سپرده شده است. اصول ارزشی نظیر اصل محبت، اصل حریت، اصل معنویت، اصل احترام متقابل، اصل رعایت حقوق، اصل انصاف، اصل تدبیر و اصل تقوی که توسط رسول خدا(ص)نهادینه شده بود، متاسفانه به فراموشی سپرده شده است. راه نجات جامعه امروز، تاسی به سیره رسول خدا(ص) است.  در روایتی حضرت امام رضا(ع) می فرمایند که امام حسین(ع) از حضرت امیرالمومنین(ع) درباره خصوصیات اخلاقی رسول خدا(ص) در مواجهه با مردم می پرسد که حضرت در پاسخ می فرمایند:« كان رسول الله صلى‌الله‌عليه‌وآله يخزن لسانه إلا عما يعنيه، ويؤلفهم ولا ينفرهم، ويكرم كريم كل قوم ويوليه عليهم، ويحذر الناس ويحترس منهم من غير أن يطوي عن أحد بشره ولا خلقه ، ويتفقد أصحابه، ويسأل الناس عما في الناس…» پيامبر خدا زبان خويش را از غير سخنان مورد نياز باز مى داشت و كلامش مردم را الفت مى بخشيد و آنان را دور و بيزار نمى ساخت. بزرگ هر قومی را اکرام می کرد و مردم را از اختلاف باز می داشت. پیگیر امور اصحاب بود.

یا در جایی دیگر نیز امام علي(ع) می فرمایند: «(النبي ص) كانَ دائِمَ البِشرِ، سَهلَ الخُلُقِ، لَيِّنَ الجانِبِ لَيسَ بِفَظٍّ ولا غَليظٍ ولا صَخَّابٍ ولا فَحَّاشٍ ولا عَيَّابٍ ولا مَزّاحٍ ولا مَدَّاحٍ، يَتَغافَلُ عَمَّا لا يَشتَهي، فَلا يُؤيِسُ مِنهُ، ولا يُخَيِّبُ فيهِ مُؤَمِّليه.ِ» (پيامبر اکرم ص) پيوسته،خوش رو و ملايم و خوش برخورد بود .سختگير و خشن، داد و فريادكن و بد زبان نبود. عيبجويى نمى‌كرد. خيلى شوخى نمى‌كرد، و از كسى خيلى تعريف نمى‌نمود. در مقابل آنچه دوست نمى‌داشت، خود را به غفلت مى‌زد و به روى خود نمى‌آورد. كسى از وى نااميد نمى‌شد و آرزومندانش، محروم نمى‌شدند.

همه ما باید به سیره این شخصیت بی نظیر عالم تاسی کنیم چرا که راه نجات همه ما در گروی عمل به سیره آن بزرگوار و خاندان پاک ایشان است.

در پایان از طرف سایت سخن تاریخ از جنابعالی برای اختصاص این فرصت برای انجام این گفتگو تشکر می کنیم.

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *