گزارههای متفاوتی در منابع روایی و تاریخی دربارۀ همکاری با حاکمان ستمگر و به تعبیری پذیرش پُست و مقام از سوی آنان وجود دارد. بهرغم گزارشهایی که بیانگر نهی از همکاری با حکومت است، برخی صحابیان امام صادق (علیه السلام) با خلافت عباسی در زمینههای مختلف همکاری داشتهاند و از سوی دستگاه خلافت، مناصبی مانند حاکمیت، قضاوت و خزانهداری را عهدهدار بودهاند.
پرسشهای متعدد شیعیان از امام (علیه السلام) دربارۀ منصبپذیری و همکاری با حکومت، نشان از فضای عمومی حرمتشماریِ همکاری و در مواردی نیز بیانگر تمایل برخی شیعیان به همکاری است.
نوشتار حاضر با رویکرد تاریخی و بر پایۀ گزارشهای موجود، با تکیه بر بیان مصادیق، توصیف و تحلیل و نیز بهرهمندی از منابع مختلف و تحقیقات جدید کوشیده است به این پرسش پاسخ دهد که همکاری با حکومت در سنت و سیرۀ سیاسی امام صادق (علیه السلام) چه جایگاهی دارد. یافتههای تحقیق نشان میدهد همکاری هدفمند در چارچوب ارزشهای دینی نهتنها منعی ندارد، حتی در مواردی سفارش شده است.
گویا حرامپنداریِ همکاری و منصبپذیری، افزون بر فرقۀ خوارج، از سوی زیدیان نیز تبلیغ و تأکید میشد؛ زیرا آنان باورمندان به قیام مسلحانه در هر شرایطی بودند. امام صادق (علیه السلام) با انتخاب راه میانه و اعتدال، همکاری سودمندانه را برای شیعه برگزید تا هم شیعه را از خطر انزوا دور نگه دارد و هم از تقویت ستمکاری پرهیز داده باشد.
برای مشاهده متن کامل مقاله فایل را دانلود نمایید.