به گزارش خبرگزاری حوزه، نخستین نشست از سلسله جلسات تخصصی با عنوان کلی «حزب سیاسی بنیامیه در تقابل با اهلبیت(ع)» با حضور آیتالله نجمالدین طبسی از اساتید حوزه علمیه قم و عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم در انجمن علمی قرآن و حدیث دانشگاه حضرت معصومه سلام الله علیها برگزار شد که در این نشست مباحثی چون ریشههای فکری و عملکرد بنیامیه، نقش معاویه در تحریف مفاهیم اسلامی و معرفی آثار پژوهشی درباره جنایات امویان مورد بررسی قرار گرفت.
آیتالله نجمالدین طبسی مؤلف کتابهای ارزشمندی همچون «مع الرکب الحسینی» و «صوم عاشورا» (بین السنه النبویه والبدعه الامویه) میباشد که متن این نشست را در اختیار مخاطبین گرامی قرار میدهیم.
بررسی شناسنامه بنی امیه، بخصوص معاویه
در مورد شجره ملعونه بنی امیه گاهی سخن از جریان بنی امیه است و گاهی سخن از شخص ملعون میباشد. باید گفت که برخلاف برخی تصورات نادرست، اینان نه تنها مسلمان نبودند همانطور که در فرمایشات صریح امیرالمومنین(علیه السلام) آمده بلکه طبق روایات معتبر از مرحوم مجلسی و دیگر علمای بزرگ، اصلاً عرب نبودهاند. تحقیقات تاریخی نشان میدهد اینان ریشهای اروپایی داشته و از نواحی آلمان قدیم به جزیره العرب آمده بودند.
جالب توجه اینکه ویژگیهای ظاهری آنها مانند چشمهای زاغ که در میان اعراب مرسوم نبوده، گواهی بر این مدعاست. در واقع، امیه که جد بنی امیه محسوب میشود، اصالتاً غلامی بود که به این منطقه آورده شده بود. این حقایق تاریخی به خوبی نشان میدهد که چگونه برخی جریانهای دگراندیش سعی در تحریف این واقعیات دارند.
در روایات آمده است که حضرت ابوطالب(ع) و مولا امیرالمومنین(ع) فرمودهاند که بنیامیه خود را به عرب چسباندند و به اصطلاح امروز شناسنامه و تابعیت گرفتند، نه اینکه اصالتاً عرب باشند. هرکس با کمی دقت در تاریخ بنگرد به روشنی درمییابد که حتی در اسلام آوردنشان نیز تردیدهای جدی وجود دارد.
صاحب کتاب کامل طبری نقل میکند که وقتی برخی ادعا کردند معاویه در زمان پیامبر(ص) مومن بود و پس از رحلت آن حضرت منافق شد، در پاسخ گفته شد: نه، او اصلاً در زمان پیامبر(ص) ایمان نیاورد، بلکه همواره در حال نفاق بود و پس از رحلت پیامبر(ص) چهره واقعی کفر و بیدینی خود را آشکار کرد.
در کتاب “عمدة القاری” شرحی بر بخاری آمده که پیامبر(ص) شبی بنیامیه را در خواب دیدند که مانند میمونها از منبر ایشان بالا میروند. این خواب چنان پیامبر(ص) را ناراحت کرد که تا پایان عمر دیگر کسی آن حضرت را خندان ندید. پس از این رؤیا، آیات سوره اسرا «وَمَا جَعَلْنَا الرُّؤْیَا الَّتِی أَرَیْنَاکَ إِلَّا فِتْنَةً لِّلنَّاسِ وَالشَّجَرَةَ الْمَلْعُونَةَ فِی الْقُرْآنِ»
نازل شد که به تصریح امام صادق(ع) اشاره به همین شجره ملعونه دارد.
امام(ع) فرمودند: «نزاع ما با بنیامیه شخصی یا قبیلهای نیست، بلکه اعتقادی و ریشهای است.» ما برای خدا با اینها درگیریم.
تاریخ گواهی میدهد که ابوسفیان قاتل پیامبر(ص)، معاویه قاتل امیرالمومنین(ع)، یزید قاتل امام حسین(ع) و سفیانی (که در آخرالزمان ظهور میکند) ادامهدهنده همین جریان هستند.
قرآن کریم از آنها به «شجره ملعونه» یاد کرده و امام حسین(ع) معاویه را «طاغوت» و امیرالمومنین(ع) او را «شیطان رجیم» نامیدهاند. شیطانی که از رحمت خدا به دور است و انسان را از هر سو احاطه میکند.
در روایتی آمده هنگامی که ابوسفیان سوار بر مرکب بود و معاویه پیشرو او شتر را میکشید و یزید پشت سرش حرکت میکردند، پیامبر(ص) به آنها نگاهی کرد و فرمود: «لعنت خدا بر کسی که جلو شتر است و کسی که پشت سر شتر است و کسی که روی شتر است.»
طبری در نامه مأمون نقل میکند این آیه را که میان امت اسلامی هیچ اختلافی نیست، که این آیات درباره همین شجره ملعونه نازل شدهاند.بین «امت اسلام خلافی نیست»
من به عنوان کسی که تاریخ خواندهام، معتقدم اگر حکومت را به یهود و نصارا میدادند تا بر مقدرات مسلمین حکومت کنند، بیش از معاویه جنایت نمیکردند. قاضی نعمان در «مثالب» مینویسد: معاویه چنان از مسلمانان کشت که تنها خداوند شمارش آن را میداند.
نتانیاهو جنایتکار در این دو سال جنایت های زیادی کرد که کشتن یک فلسطینی هم زیاد و گناه است و خداوند دست دشمنان را بشکند.
در این دو سال پنجاه و هفت هزار مسلمان را به شهادت رساند، معاویه دستور داد در یک حمله در یمن سی هزار نفر را کشتند و در حمله دیگر هزاران نفر مسلمان را کشتند.
پس لذا اگر حاکمیت بر مقدرات مسلمین به دست یهود بود بیش از معاویه آدم نمیکشتند وجنایت نمیکردند. لیست ترور داشت و ده ها هزار نفر را ترور کردند.
میخواهم درباره این خاندان صحبت کنم؛ همانهایی که امام حسین(ع) فرمود: «طُغاه آن طاغوت» و امیرالمؤمنین(ع) آنها را «شیطان» خواند. این خاندان، سراسر جنایت، خونریزی، آدمکش، خشونت، متکبر، پررو و مغرور هستند. هر رذیلت اخلاقی که تصور کنید در وجود آنها جمع شده است. خشونتشان زبانزد است و جنایتهاشان غوغا میکند.
نه تبرئه جنایتکاران اسرائیل، نه سکوت در برابر ظلم
من قصد تبرئه جنایتکاران اسرائیل را ندارم،خداوند ریشهشان را از بیخ برکند و کسی را بر آنها مسلط کند که به آنها رحم نکند! اما وقتی به تاریخ نگاه میکنیم، میبینیم که جنایات این خاندان (فرعون و اطرافیانش) چنان وحشتناک بوده که امروز با دیدن جنایتهای آمریکا و نتانیاهو، باورمان میشود که چنین ظلمی ممکن است.
تفاوت در شیوه جنایت
من نشنیدهام که اسرائیلیها یک فلسطینی را زنده بگیرند و مثلاً در یک چالش (مثل مسابقات تحقیرآمیز) مورد قرار دهند. بله، بمباران میکنند، هزاران نفر را زیر آوار شهید میکنند، اما این کارِ خاص (زندهگیری و تحقیر مستقیم) را انجام نمیدادند؛ اما این خاندان معاویه چنین جنایتی را مرتکب میشدند!
تاریخ تکرار میشود؟
اگر امروز جنایتهای آمریکا و صهیونیستها نبود، شاید باور نمیکردیم که چنین وحشیگریهایی در تاریخ واقعاً اتفاق افتاده است. اما حالا که میبینیم، بهتر میتوانیم گذشته را تحلیل کنیم. میخواهم تأکید کنم که این خاندان بنی امیه نمونهٔ کامل شرارت بودند و امروز هم دنبالهروهایشان همان روش را ادامه میدهند.
خب، آدمکشی را اینها رواج دادند! قبح مسلمانکشی را اینها شکستند! قبح کشتن کودکان معصوم و بیگناه را اینها از بین بردند! امروز اگر شانزده، بیست هزار کودک زیر آوار شهید میشوند، به دست همین جنایتکاران آمریکایی و اسرائیلی است.
معاویه زنا زادهای با چهار پدر
میخواهم بگویم که معاویه و قومش این الگو را پایه گذاشتند. وقتی به خود معاویه نگاه میکنیم، تاریخ میگوید هنگام تولدش چهار نفر ادعای پدری کردند! عمارة بن ولید بن مغیرة»، «مسافر بن عمرو»، «ابوسفیان»، «شخصی که نامش را ذکر نکردهاند و گفتهاند صباح است که هر کدام گفتند این فرزند من است.
یعنی به اصطلاح امروز، «زنازادهای با چهار پدر» بود! این ننگ تاریخی، نشاندهنده ذات پلید خاندانی است که جنایت را نهادینه کردند. امروز هم دنبالهروهایشان همان راه را میروند.
خداوند نسل این جنایتکاران را از زمین براندازد.
قضایا معروف است! وقتی کسی حرامزاده باشد، نسلش چنین باشد، از او چه انتظاری میرود؟! چگونه توقع دارید به اسلام خدمت کند؟! اینها از سر تا پا کینه نسبت به اسلام داشتند. تا آخرین تیری که ابوسفیان در ترکش داشت، آن را به سمت اسلام نشانه گرفت. مگر جنگ خندق و محاصره مدینه و جنگ احد را چه کسی انجام داد؟ مگر حمله به پیامبر(ص) را چه کسی ترتیب داد؟ همه اینها پشت سر این اتفاقات بودند!
در مورد اسلام معاویه، بعضی تلاش میکنند ادعا کنند معاویه در عمره القضا یا قبل از خیبر اسلام آورد، اما اینها همه دروغ است! حتی معاویه پدرش ابوسفیان را توبیخ کرد هنگام فتح مکه فراری بود، معاویه در نامهای با اشعاری پدرش را سرزنش کرد که: تو اسلام نیاور، اگر اسلام بیاوری آبروی ما را می بری.
اما اینکه برخی میگویند او در جنگهای ضد اسلام شرکت نکرد، دروغ محض است، تاریخ به صراحت میگوید سه تن از اولاد ابوسفیان (حنظله، عمرو و معاویه) در جنگهای بدر شرکت داشتند. یکی کشته شد، یکی اسیر شد و معاویه فرار کرد.
او آنقدر سریع فرار کرد که اگر امروز میخواست در مسابقات دو شرکت کند، نمره بالایی میگرفت!
پدرش و دیگران را رها کرد و به سمت مکه گریخت، پاهای او ورم کرده بود و تا دو ماه معالجه می کرد نگویید او یک روز هم دلش با اسلام صاف بود و در جنگ های علیه پیامبر شرکت نکرد. نه! حتی یک لحظه هم قلبش با اسلام نبود. از اول تا آخر دشمن اسلام بود و با تمام وجود علیه این دین مقدس جنگید.
در ملاقات مغیره ابن شعبه با معاویه، وقتی از دیدار معاویه بازگشت بسیار ناراحت بود و گفت: تا من زندهام، کاری میکنم که نام محمد(ص) از صفحه روزگار محو شود!« لا والله! دفناً دفناً یا الّا دفنا! »
دروغ بزرگ «کاتب وحی بودن معاویه» و جعل فضائل برای او
اما این ادعا که معاویه کاتب وحی بوده، از همان دروغهای بزرگی است که به تاریخ نسبت دادهاند. عبدالرحیم خطیب از علمای معاصر اهل سنت در کتابش تصریح میکند: “معاویه اصلاً کاتب وحی نبوده است! گاهی نامههای عادی را برای پیامبر(ص) مینوشته و همین موضوع باعث شده برخی اشتباه کنند و او را کاتب وحی بدانند.
عبدالله بن عمرهم تأکید میکند: “معاویه و خالد بن سعید فقط نامههای معمولی مینوشتند، نه اینکه کاتب وحی باشند!” دلیلش هم روشن است: در آن زمان افراد باسواد کم بودند و اینها از جمله کسانی بودند که سواد خواندن و نوشتن داشتند.
ابوریه از علمای اهل سنت مصر میگوید: بعضی خواستند برای معاویه شیرینزبانی کنند و تقرب بجویند، پس گفتند او کاتب وحی بوده است! حتی دروغ بزرگی ساختند که آیتالکرسی را با قلمی از طلا نوشته و جبرئیل آن را از آسمان آورده است! این داستان کاملاً ساختگی و خلاف عقل است. چگونه ممکن است پیامبر اکرم(ص) به کسی که تا دیروز دشمن سرسخت اسلام بود، اطمینان کند و او را کاتب وحی قرار دهد؟!
حتی اگر بپذیریم که نامههای عادی را مینوشته، آیا میتوانید یک آیه از قرآن را نشان دهید که معاویه نوشته باشد؟!
فرض کنید کاتب وحی هم بوده باشد، «عبدالله بن ابی سرح» هم کاتب وحی بود، اما مرتد شد و به مشرکین پیوست! پس این عنوان، فضیلتی محسوب نمیشود. برخی میخواهند برای معاویه فضائل جعل کنند، حتی حاضرند به پیامبر(ص) دروغ نسبت دهند تا برای این بیآبروها کسب آبرو کنند
من به نقل از چند تن از علمای اهل سنت میگویم: “ما حتی یک حدیث صحیح در فضائل معاویه نداریم!”
ابن تیمیه که از هواداران سرسخت معاویه است، اعتراف میکند: گروهی برای معاویه فضائل ساختند و احادیثی را به دروغ به پیامبر(ص) نسبت دادند.
ذهبی در سیر اعلام النبلاء میگوید: “تمام روایاتی که در فضیلت معاویه از پیامبر نقل شده، جعلی است!”ابن حجر عسقلانی (شارح بخاری) در «عمدة القاری» تصریح میکند: «ما حتی یک حدیث صحیح و مسند در فضیلت معاویه نداریم!»
پس این ادعاها همه دروغ است و تاریخ واقعی، چهرهٔ حقیقی معاویه و خاندانش را آشکار میکند.
حقیقت تلخ درباره جعل فضائل برای معاویه و اعترافات علمای اهل سنت
اسحاق مراغی و نسائی نیز همین نظر را تأیید می کنند. شوکانی که قبلاً زیدی مذهب بود و سپس به اهل سنت پیوست، در کتاب “الفوائد المجموعه” خود تصریح می کند: “تمام حفاظ حدیث اتفاق نظر دارند که حتی یک حدیث صحیح در فضیلت معاویه وارد نشده است.” ابن حجر درباره اسحاق سوسی می گوید: «این جاهل نادان همان کسی است که احادیث موضوعه و دروغینی که گوش از شنیدن آنها کراهت دارد، در فضیلت معاویه جعل کرده است.»
عبدالله فرزند احمد بن حنبل نقل می کند: از پدرم پرسیدم درباره علی و معاویه چه نظری داری؟ پدرم مدتی فکر کرد و گفت: چه بگویم؟ علی دشمنان زیادی داشت که تلاش کردند عیبی در او بیابند ولی چیزی نیافتند. پس به سراغ کسی رفتند که با علی جنگید (معاویه) و برای او فضائل و مناقب جعل کردند تا از این طریق دشمنی خود را با علی بن ابی طالب نشان دهند.
جالب اینجاست که بخاری باب فضائل دارد، باب «فضائل علی» به وضوح وجود دارد، اما وقتی به معاویه میرسد «باب ذکر معاویه» می رسیم، حتی یک روایت هم در فضیلت او نقل نمی شود! گویا فقط خواسته اند نامی از او ببرند بدون هیچ فضیلتی. اگر بخواهیم وارد این بحث شویم، بسیار طولانی خواهد شد.
کتاب «امیر معاویه را بشناسیم» را به همه توصیه می کنم که به زبان فارسی ساده نوشته شده و ترجمه هم شده است. با مطالعه این کتاب، گوشه ای از جنایات این فرد آشکار می شود.
معاویه انسانی بود که به هیچ اصل و ارزشی پایبند نبود. اگر بخواهیم او را با جنایتکاران امروز مقایسه کنیم، باید سران رژیم صهیونیستی و امثال ترامپ را در نظر بگیرید. شر، جنایت و توطئه از سر و روی او می بارید. در طول بیست سال حکومتش، چه جنایاتی که مرتکب نشد! خداوند اسلام و مسلمین را از شر چنین افرادی که به ظاهر مسلمان و در باطن منافق هستند، حفظ کند.