اهلبیت علیهمالسلام، نهفقط اسوهی تقوا و عبودیت، بلکه معماران یک راهبرد تمدنی جامع برای مواجهه با دشمناند. در دل این راهبرد، سه میدان راهبردی بهوضوح قابل تشخیص است:
میدان درایت؛ عقلانیت در دیپلماسی
امام حسن مجتبی (علیه السلام)، وقتی شرایط سیاسی و اجتماعی را برای تقابل نظامی مهیا ندید، وارد میدان دیپلماسی عقلانی شد. او صلح را نه از سر ضعف، بلکه برای حفظ اصل تشیع و ذخیره انرژی اجتماعی برای آینده پذیرفت.
دیپلماسی در نگاه علوی، ابزار معامله نیست؛ ابزار زمانسازی راهبردی است. در زمانی که دشمن از جنگ رسانهای و تطمیع استفاده میکرد، امام حسن (علیه السلام) با تدبیر، حقانیت را در تاریخ حفظ کرد.
میدان شهادت؛ جهاد در برابر نظام فاسد
امام حسین (علیه السلام) زمانی قیام کرد که دیگر صلح، معنایی نداشت. نظام اموی، با ظاهری دینی، باطن دین را استحاله کرده بود. در این شرایط، تنها راه، حضور در میدان نظامی و شهادتطلبانه بود.
جهاد عاشورا، نقطه انفجار مقاومت فیزیکی است؛ وقتی که زبان سیاست نمیشنوند، زبان خون آغاز میشود.
میدان روایت؛ تثبیت حقیقت در رسانهی تاریخ
امام سجاد (علیه السلام)، وارث کربلا بود. او در حالیکه شمشیرش خاموش شده بود، زبانش را به سلاح بدل کرد. او در میدان رسانهای و ادراکی وارد شد: با خطبه، دعا، تبیین، تربیت نسل و جهاد روایت.
جنگ روایتها از کربلا آغاز شد و امام سجاد آن را از چنگ رسانههای اموی نجات داد.
جمعبندی راهبردی:
سه امام، سه میدان، یک هدف:
امام حسن(علیه السلام): عقلانیت سیاسی در میدان دیپلماسی
امام حسین(علیه السلام): فداکاری در میدان جهاد نظامی
امام سجاد(علیه السلام): روایتگری در میدان رسانه
و این سهگانه، همچنان نسخه مقاومت امروز ماست:
دیپلماسی با درایت
جهاد با شجاعت
روایت با حکمت