پاسخی به شبهه عدم اثبات تاریخی میلاد حضرت ولیعصر(عج)
آیت الله حسینی قزوینی
اشاره: در سال های اخیر برخی مدعیان تاریخ پژوهی، به ترویج شبهه عدم اثبات تاریخی میلاد حضرت ولیعصر(عج) پرداخته اند. متن حاضر، تلخیصی از بیانات عالمانه آیت الله حسینی قزوینی در پاسخ به این شبهه است که تقدیم حضورتان می شود:
بسم الله الرحمن الرحیم
بعضی از افراد در قالب شبهه مسئله ای را مطرح می کنند که شما با تاریخ نقلی نمی توانید تولد حضرت ولیعصر(عج) را اثبات کنید!!
یعنی ما به 3000 روایت نمی توانیم تولد امام زمان را اثبات بکنیم! حتما باید با تاریخ تحلیلی اثبات بکنید. یعنی برویم ببینیم طبری چیزی دارد، واقدی دارد، ابن اسحاق دارد، ابن هشام دارد، یا ندارد. چون نقل هایی که می آورید نقل ها ضعیف است، نقل ها متعارض است، نقل ها از افراد شناخته شده نیست، برخی نقل ها مشکلات کلامی دارد، مثلا می گوید که من رفتم خدمت امام و یک بچه کوچک هم دارد بازی می کند با یک چیز دایره مانند توپ مانندی که علما اشکال کردند که حجت بازی نمی کند. این نقل ها است!
شما ببینید نحوه ورود کاملا خصمانه هست، ورود عقلانی و علمی نیست.برای من ثابت شده است که این افراد از نظر علمی و علم تاریخی خیلی ضعیف هستند. مثلا یکی از مدعیات این افراد این است: «اصلا هویتش(امام زمان) مشخص نیست، ما چهارده، بیست تا فرقه از شیعه داریم، مثلا یکی می گوید جعفر کذاب، یکی می گوید امام حسن عسکری از دنیا نرفته است و رجعت می کند، اقوال مختلف فرقه های مختلف، ضعیف ترین گروه کسی است که می گوید امام حسن عسکری فرزندی به نام محمد داشته است.»
همان گونه که مشاهده می کنید مدعا این است که: «ضعیف ترین گروه کسی است که بگوید امام حسن عسکری فرزندی به نام محمد داشته است، و این ها در آن زمان کم بودند!»
این را از کجا در آوردید که کم بودند؟! مدرک هم نمی دهید!
یکی از ایرادهایی که این گونه افراد می گیرند این است که: «ما تواتری در مهدویت نداریم، نهایتا این روایت ها مستفیض را ثابت می کند!» این افراد نمی دانند که مستفیض یا تواتر چیست؟ می گویند مستفیض آن است که از سه به بالا باشد، تواتر آن جایی است که ما قطع پیدا کنیم و تواتری بر کذبش نباشد.
پنج هزار روایت داریم، آیا با وجود پنج هزار روایت احتمال تواتر بر کذب است؟ این که از زمان رسول اکرم تا امام عسکری این روایت ها آمده است، این احتمال تواتر بر کذب هست؟!
حتی وهابی ها هم در این بحث تواتر لفظی را قبول دارند. شما این عبارت ناصر الدین البانی -متوفی 1420- را ببینید: «خروج المهدي حقیقة عند العلماء بل هو عندي متواتر عن ابي الصدیق، عن ابي سعید الخدري» این ها دارند می گویند متواتر است. مجموع فتاوای بن باز تعبیرش این است می گوید: «فأحاديث المهدي من هذا الباب متواترة تواترا معنويا، فتقبل بتواترها…» بعد در پایانش می گوید: «ونص أهل العلم الموثوق بهم على ثبوتها وتواترها» از تواتر معنوی هم بالاتر می رود، بعد ادامه می دهد: «وأما المهدي فقد تواترت فيه الأخبار أيضاً، وحكى غير واحد أنها تواترت عن النبي صلى الله عليه وسلم.»
قرطبی در جامع الاحکام خودش می گوید: «لأن الأخبار الصحاح قد تواترت على أن المهدي من عترة رسول الله صلى الله عليه وسلم.»
«کتانی» در کتاب نظم المتناثر من الحديث المتواتر می گوید:«وهي متواترة بلا شك ولا شبهة» همین طور بزرگان دیگر این ها را آوردند. از آن طرف هم ابن تیمیه در مجموع فتاوي جلد 1، صفحه 83 دارد: «من أنكر ما ثبت بالتواتر والإجماع فهو كافر»
دیگر از این بهتر و واضح تر؟! محمد بن عبد الوهاب می گوید:«من أنکر ذلک (یعنی تواتر) …اقل مراتبه أن یکون فاسدا بل تکون صلاته باطلة…»
فتاوی هندیه که از بزرگ ترین کتاب های فقهی احناف است، تقریبا مثل جواهر ما است، در جلد 2، می گوید: «مَنْ أَنْكَرَ الْمُتَوَاتِرَ فَقَدْ كَفَرَ»
بحث مهدویت بحثی کاملا متواتر است
این ها نشان می دهد که بحث مهدویت بحثی کاملا متواتر است، گرچه عموم اهل سنت معتقد هستند هنوز به دنیا نیامده است ولی این که به دنیا خواهد آمد و جهان را پر از عدل و داد می کند و از فرزندان حضرت زهرا (سلام الله علیها) هم هست، فرزند رسول الله است، برای آن ها هم قطعی است. حالا بعضی ها مثل وهابی ها می گویند از فرزند امام حسن مجتبی است که این روایتش صد در صد ضعیف است، این را کتاب سنن ابی داود با سند ضعیف آورده است.
از آن طرف هم نزدیک 148-150 نفر از بزرگان که معتقد هستند حضرت مهدی به دنیا آمده است. آیا ما از این واضح تر و روشن تر در رابطه با وجود مقدس حضرت ولی عصر داریم.
بعد افرادی پیدا می شوند و می گویند: «کتاب های حدیثی و کلامی ما نمی توانند وجود امام زمان را اثبات کنند! عده قلیلی بودند که معتقد بودند امام حسن عسکری فرزندی داشته است! من نمی دانم ایشان این عده قلیل را از کجا در آورده است؟»
شبهه افکنان مدعای بدون سند ارائه می دهند
این گونه افراد هر وقت هم حرف می زنند ما ندیدیم مدرک نشان بدهد، یک مدرکی بیاورند که به این دلیل ولو حداقل به کتب مورخین اشاره کند. اگر مراد شیعه هستند، 90٪ شیعه در زمان امام عسکری معتقد به مهدویت بودند. یک عده اندکی حالا می گویند 10٪ این را شاید خیلی مبالغه کردم، دو سه درصد بودند که آمدند یک سری ادعاهای دیگری مطرح کردند.
این که در زمان امام کاظم واقفیه بودند، این بحث جدایی است، ولی در زمان امام عسکری (سلام الله علیه) با وجود این چهار وکیلی که از طرف حضرت امام عسکری و حضرت مهدی (ارواحنا فداه) که بودند مراجعه عموم شیعه به این ها بوده است. یعنی 95٪ شیعه رجوع شان به نواب اربعه بوده است، 5٪ درصد هم علقه مضغه بودند، مگر خود اهل سنت کم فرقه دارند؟ تا قرن هشتم این ها نزدیک به 50-60 تا فرقه داشتند. در قرن هفتم- هشتم یکی از سلاطین در مصر به نام سلطان «بَیبَرس» همه مذاهب را از بین برد.
دیدند در مصر هر فقیهی می آید آن جا طبق فتوای مُقَلد و امام خودش فتوا صادر می کند و دادگستری مستقلی دارد. لذا او اعلام کرد هر کس تابع این چهار مذهب مالک و ابو حنیفه و شافعی و احمد نباشد ما در دادگستری از این ها استفاده نمی کنیم، و باعث شد که آن مذاهب دیگر منقرض شد، تا قرن هفتم هشتم 40-50 تا مذهب داشتند. آن جا چطور زبان شما کوتاه است و هیچ حرفی نمی زنید؟!
اما اگر در زمان امام عسکری (سلام الله علیه) چهار تا افراد فاسدی مثل شلمغانی یک سری ادعای های باطل کردند، می گویید آن ها اکثریت بودند! و شیعه های معتقد به امام عصر ارواحنا فداه یک عده قلیلی بودند؟! ما که سر در نیاوردیم مسئله چیست!
با آل علی هر که در افتاد ور افتاد
اهل بیت (علیهم السلام) ناموس خدا هستند و خدای عالم نسبت به ناموسش غیور است، تاریخ هم نشان داده است، ما تجربه کردیم در این دیر مکافات با آل علی هر که در افتاد ور افتاد.
این قانون کلی است، هر کسی بخواهد با اهل بیت (علیهم السلام) در بیفتد چه آگاهانه و چه جاهلانه هیچ فرقی نمی کند، همانطوری که بلا تشبیه کسی اگر شراب بخورد ولو به نیت این که این شربت است اثر وضعی دارد مستش می کند، از این طرف هم کسی با اهل بیت در افتد ولو قربة الی الله هم باشد، جاهلانه هم باشد، سیلی صدیقه طاهره اولین شهیده ولایت را خواهد خورد، این را شما داشته باشید، در طول این مدت هم این قضیه قطعی و ثابت شده است.