چرا امام علی (علیه السلام) در مقابل معاویه انعطافی نداشت و کاملا قاطع بود؟
سخن تاریخ: امام علی (علیه السلام) در روزهای نخستین خلافت خود، معاویه را از حکومت شام عزل و او را به مدینه فرا خواند. امام نمیخواست جریانی که معاویه سردمدار آن است، در اسلام و به نام دین اسلام رسمیت داشته باشد. ابقای موقت یا دائم معاویه بر حکمرانی شام، میتوانست ابعاد گسترده و پیامدهای پیچیدهای داشته باشد.
امام به دلائل مختلف، معاویه را عزل کرد:
قدرت فزاینده معاویه در شام
مهمترین علت عزل معاویه این بود که او در زمان دو خلیفه پیش از علی (علیه السلام) ، کمابیش به گونهای «خودمختار» حکومت میکرد. با گذشت زمانی طولانی از حکومت معاویه بر شام از سال ۱۸ تا ۳۶ق او در اندیشه توسعه قلمرو خود بود و لذا در یکی از آخرین نامههایش به علی (علیه السلام) (پیش از جنگ صفین) خواستار آن شد که به جُز شام، حکومت مصر نیز از آنِ او باشد.[۱] بی گمان، اینگونه فرمانروایی معاویه، در نهایت به «تجزیه» حاکمیت و قلمرو اسلام میانجامید.[۲]
همچنین این نگرانی وجود داشت که معاویه پس از استقرار کامل در شام و نیز مصر به همان مناطق بسنده نکند، و هر از چند گاهی نسبت به اراضی دیگر دست اندازی نماید، و حتی نسبت به اصل «خلافت» مدعی شود؛ بنابراین، حضرت علی (علیه السلام) به دلایل مزبور نتوانست با معاویه کنار بیاید.[۳]
احتمال نپذیرفش خلافت امام علی (علیه السلام)
«ابن ابی الحدید» (۵۸۶- ۶۵۶ ق) عالم اهلسنت این احتمال را تقویت کرده که با ابقای معاویه، او همچنان از پذیرش خلافت علی (علیه السلام) سرباز میزد و حاضر نمیشد با علی (علیه السلام) بیعت کند. او به پیشینه روابط علی (علیه السلام) و معاویه اشاره کرده و با استناد به کشته شدن برادر، دایی و پدربزرگ مادری معاویه به دست حضرت علی (علیه السلام) به دشمنی و تضاد معاویه با حضرت علی (علیه السلام) پرداخته است.[۴]
محققان معتقدند اگر امام علی (علیه السلام) ، مانند دو خلیفه پیشین، نسبت به عملکرد معاویه هیچ مخالفتی نمیورزید، و نسبت به او تساهل و مدارا داشت، بیتردید معاویه نیز حاضر بود که با علی (علیه السلام) بیعت کند. اما علی (علیه السلام) هیچ گاه به خود اجازه نمیداد که معاویه را بر این کار بگمارد.[۵]
درخواست قیام کنندگان بر عزل معاویه
یکی از درخواستهای قیام کنندگان بر ضد عثمان، برکناری معاویه از حکومت شام بود. قیامکنندگان معتقد بودند که معاویه آشکارا ستم میکند و با احکام دین مخالفت میورزد. مروان بن حکم در نامه به معاویه، از جمله اعتراضهای قیام کنندگان بر عثمان را سپردن شام به معاویه بر شمرد.[۶] به این جهت، مجالی برای ابقای معاویه نبود. همچنین حضرت علی (علیه السلام) هرگز معاویه را شایسته امارت نمیدید و معاویه در نگاه علی (علیه السلام) «فاسق» بود، و اساسیترین مبنای حکومتیِ علی (علیه السلام) این بود که فاسقان را به کار نگمارد.
منابع
1- ر. ک: ابن عساکر، تاریخ ابنعساکر، ج۶۲، ص۹۱
2- ر. ک: ابن ابی الحدید، شرح ابن ابیالحدید، ج۱۰، ص۲۳۲.
3- قسمت دوم این نوشتار(عدم مدارای علی(ع) با معاویه) برگرفته ازمقاله آقای حامد منتظری مقدم است. فصلنامه معرفت، ش۵۲.
4- ابن ابی الحدید، شرح ابن ابیالحدید، ج۱۰، ص۲۳۲- ۲۳۳.
5- اظهارات امام علی(ع) در یکی از نامه های خود، گواه بر این امر است. ر. ک: نصربن مزاحم، وقعة صفین، ص۸۱.
6- ابن ابیالحدید، شرح ابن ابیالحدید، ج۱۰، ص۲۳۴ و ۲۴۷.