در عهدنامه مالک در نهج البلاغه آمده که مالک! ما گرفتار اسيرگيري بوديم «فَإِنَّ هَذَا الدِّينَ» تنها شخص نبود دين را به اسارت گرفتند، وقتي دين به اسارت گرفته شد سقيفه به جاي غدير نشست بعد فرمود دست مرا بستند من با دست بسته بيعت کردم و اگر عموي من حمزه و برادرم جعفر بود من هرگز سقيفه را امضا نمي کردم.
وجود مبارک حضرت امير فرمود: اگر برادرم بود من سقيفه را امضا نمي کردم دست خالي داشتم، عمويم حمزه مثل افراد ديگر که نبود در بعضي از سخنان نوراني حضرت در نهج البلاغه است که فرمود خيلي ها شهيد مي شوند اما از خاندان ما اگر کسي شهيد شد مي شود سيد شهدا؛ خيلي جانباز مي شوند اما از خاندان ما اگر کسي دست داد مي شود جعفر طيار.
اين جعفر همان بود کسي که با دو بالي خدا به آنها داد که «يَطِيرُ بِهِمَا مَعَ الْمَلَائِکَةِ فِي الْجَنَّة»[6] اين جعفري که طيار ميشود آن حمزهاي که سيد شهدا ميشود فرمود اگر آن عمو و اين برادر با من بود که من سقيفه را امضا نمي کردم.
تفسير سوره انسان، 07/13/ 1398