به گزارش ایکنا، حجتالاسلام والمسلمین محمدرضا جباری، عاشوراپژوه و استاد حوزه علمیه، در سخنانی به تشریح و پاسخگویی به برخی شبهات و سؤالات در مورد عاشورا پرداخت.
وی درباره ماجرای قرائت قرآن توسط سر مطهر سیدالشهدا(ع)، نزول فرشتگان برای کمک به امام حسین(ع) و معتبر نبودن برخی نقلهای تاریخی درباره عاشورا سخن گفت که در ادامه میخوانیم؛
نزول فرشتگان برای کمک به امام حسین(ع)
یکی از شبهاتی که در مورد عاشورا مطرح میشود این است که فرشتگان و جنیانی برای یاری امام حسین(ع) آمدند ولی آن حضرت نپذیرفت. لذا منجر به شهادت ایشان شد؛ در روایت بیان شده است که چهارهزار فرشته آمدند تا یاری دهند ولی حضرت اذن یاری به آنان نداد و مجددا چهار هزار فرشته آمدند و چون اذن یاری نگرفتند بعد از شهادت تا امروز در جوار قبر آن حضرت قرار دارند و برای زائران سیدالشهدا(ع) دعا میکنند.
این شبهه از دو منظر مطرح است؛ اولاً آیا با سنت الهی منافات ندارد یعنی اگر فرشتگان برای یاری آمده باشند در تضاد با این مسئله نیست که امور باید طبق روال طبیعی اداره شود و ثانیاً چرا امام حسین(ع) یاری آنان را نپذیرفت تا دشمنان با دخالت فرشته و اجنه از بین بروند و دین به تعالی برسد.
پاسخ این است که اعزام فرشتگان با سنن الهی در تضاد نیست، زیرا قبلا هم این مسئله رخ داده است، از جمله در جنگ بدر خداوند سه هزار ملائکه را به یاری پیامبر(ص) فرستاد و پیروز شدند؛ بثلاثه الاف ملائکه منزلین. در سوره آل عمران خداوند این بحث را متذکر شده است و خداوند باعث شکست دشمنان شد. در کربلا هم نزول فرشتگان با سنت الهی تنافی ندارد. در همان سوره خداوند تاکید فرموده است که اگر مؤمنان اخلاص و تقوا و صبر داشته باشند، نه تنها سه هزار ملک بلکه پنج هزار ملائکه خواهد فرستاد تا شما را یاری کند.
پس اولا این با سنن الهی در تنافی و تضاد نیست ولی در مورد اینکه چرا امام حسین(ع) نپذیرفت، زیرا نزول فرشتگان برای امتحان امام حسین(ع) و یاران ایشان بود و کوفیان امتحان شوند. امتحان امام حسین(ع) در این بود که اگر فرشتگان بیایند ایشان خواهد پذیرفت تا از شهادت خود جلوگیری کند؟ اگر ایشان میپذیرفت، امتحانی در کار نبود. بنابراین امام حسین(ع) نپذیرفت تا کار به روال طبیعی پیش برود و خواست برای همه آزادگان جهان تا قیامت الگو شود و برکات این تصمیم امام(ع) تا قیامت باقی خواهد ماند.
آیا قرائت قرآن سر بریده صحت دارد؟
یکی دیگر از پرسشها این است که براساس روایات، سر مطهر امام حسین(ع) در مسیر اسارت در کوفه و شام به قرائت قرآن به خصوص آیات سوره مبارکه کهف پرداخت. آیا این درست است و اگر هست، منجر به ایمان آوردن برخی افراد نشد؟ این مسئله در گزارشهای مختلف آمده است از جمله در دلایل الامامه طبری آمده است که حارث بن وکیده که از حاملان سر مطهر به سمت شام بوده گفت دیدم که سر مطهر امام حسین(ع) در برخی مناطق قرائت قرآن و حتی ذکر کرد که سر با حارث سخن گفت، زیرا این فرد قصد داشت تا سر مطهر را از دیگر حاملان برباید و سر بریده فرموده است که این کار برای تو ممکن نیست و عذاب سختی برای حاملان سر نزد خدا فراهم آمد و جنایت حمل سر من کمتر از جنایت کشتن من نیست و آنان در غل و زنجیرهای عذاب الهی گرفتار خواهند شد.
از زیدبن ارقم هم نقل است که او در خانه خود نشسته بود و چون به امر ابن زیاد سر را در کوفه میچرخاندند از مقابل خانه او عبور دادند و او میگوید شنیدم سر مطهر این آیه سوره کهف را قرائت کرد؛ کانوا من آیاتنا عجبا؛ در مسیر شام هم گزارشهایی وجود دارد. آیا دشمنان شنیدند و متنبه شدند؟ گزارشی در این زمینه نداریم، ولی احتمال دادهاند حارث بن وکیده متنبه شده باشد. همچنین زیدبن ارقم که از صالحان و اصحاب پیامبر(ص) بود و ممکن است افرادی که شقی و غلیظالقلب نبودند تأثیر پذیرفته باشند. اگر چنین باشد، دشمن آن را حمل به سحر کرد و خرافه و باطل دانست و شقاوت درونی آنان مانع تنبهشان بود، کمااینکه معجزات پیامبر(ص) را سحر و جادو میدانستند.
گزارشهای تاریخی عاشورا
گاهی با دقت نظر و تامل برخی محققان در مقاتل، برخی گزارشها زیر سؤال میرود و خدشه در آن ایجاد میشود؛ و این سؤال برای افراد پیش میآید که میتوان به گزارشهای دیگر اعتماد کرد؟ شاید مابقی گزارشها هم از این سنخ نباشد. بررسی این گزارشها از مقوله تاریخ و فن تاریخ است و باید تاریخ براساس روش و سبک بررسی شود نه اینکه به صرف دیدن در کتابی آن را معتبر بدانیم یا چون یکی از آنها ایراد دارد مابقی را هم زیر سؤال ببریم.
برای مثال در مورد شهادت حضرت عباس(ع) در بحارالانوار نقل شده است که ایشان از امام حسین(ع) اذن گرفت تا آب بیاورد و امام(ع) فرمود تو اگر بروی سپاه متفرق میشود، ولی در نقل مرحوم مفید در الارشاد آمده است که هر دو یعنی امام حسین(ع) و حضرت عباس(ع) به سمت شریعه رفتند تا آب بیاورند، چون مرد دیگری در لشکر نمانده بود؛ دشمن امام حسین(ع) را زخمی کرد و حضرت عباس(ع) در شریعه مشک را پر کردند و اتفاقات بعد رخ داد؛ حال کدام متن را ترجیح دهیم؟ طبیعتا متن شیخ مفید یا برخی در مورد حضرت رقیه(س) تشکیک ایجاد کردهاند. البته برخی به آن معتقدند، ولی به فرض محال اگر وجود تاریخی حضرت رقیه(س) انکار شود، دلیل بر این نیست که باید بر تمامی گزارشهای تاریخی خط بطلان بکشیم. قریب به یک دهه طول کشید تا مقتل جامع سیدالشهدا(ع) براساس مستندات تاریخی زیر نظر مرحوم مهدی پیشوایی نوشته و توسط مؤسسه امام خمینی(ره) منتشر شود و مورد اقبال قرار گرفت و کتاب قابل اعتمادی است. لذا اگر برخی گزارشها معتبر نباشد، نباید همه را زیر سؤال ببریم.