حوزه/جریان یهود تمام قدرت خودش را در جریان عاشورا آورده بود، حسین ابن علی(ع) برای مواجهه با ارتجاع حکومت از اصول و سنت رسول خدا(ص) قیام کرد، نه برای شهادت و نه برای حکومت. ریشه شهادت حضرت سید الشهدا در روز دوشنبه ۲۸ صفر یعنی روز شهادت پیغمبر باز می گردد.
به گزارش خبرگزاری حوزه از تهران، حضرت حجت الاسلام حسین آقامیری از پژوهشگران حوزوی در یکصد و شصت و پنجمین نشست از سلسله نشست های ماهانه فرهنگ مهدوی با عنوان نقش «پنهانی یهود در واقعه خونین کربلا» با اشاره به قدمت دشمنی دیرینه یهود با رسول الله و خاندان ائمه اطهار(ع) یادآور شد: تقابل و دشمنی یهود با خاندان عصمت و طهارت دارند به سیصد سال قبل باز می گردد، یهود در ابتدا نمی خواست اصلا پیامبری به دنیا بیاید، و قوم یهود برای تحقق این منظور در برابر خاندان پیامبر از جد اعلی آن حضرت تا مطلب مسائل زیادی ایجاد کردند، و حتی تا ترور بزرگان خاندان نیز پیش می روند. و این روند علیه وجود مبارک پیامبر، و در ادامه وصی او، و فرزندان او رخ می دهد.
یهودیان اجداد پیامبر رحمت را ترور کردند
در باب دیرینگی دشمنی جریان نفوذ باید به ترور جد اعلی پیامبر جناب هاشم بن عبد مناف، اشاره کرد تا حدی که آن حضرت قبل از سفر تجاری شان به غزه به همسر خود اشاره می کنند که من از این سفر تجاری باز نمی گردم، بنابراین دسیسه ای شیطانی در مواجهه با خاندان پیامبر وجود داشته است، و به همین صورت حضرت عبدالله ابن هاشم بن عبدمناف نیز ترور می شوند. جریان نفوذی که در مقابل اهل بیت می ایستد، در ابتدا نمی خواسته اصلا پیامبری به دنیا بیاید به همین منظور حضرت ختمی مرتبت تحت مراقبت های ویژه ای به دنیا آمدند و بزرگ شدند. تا حدی که مطلب پیامبر را بین فرزندان خود می خوابانید که اگر قرار به ترور شد فرزندان خودش کشته شوند.
یهود از ابتدای بعثت پیامبر در پی کشتن حضرت ختمی مرتبت(ص) بود
تمام تلاش خود را معطوف به آن می کنند که در ابتدا پیامبر خاتم را بکشند. مطلب وقتی پیامبر را به خانه خود می آورد به احدی نمی گوید که حضرت محمد فرزند عبدالله است، خیر، برای آنکه آن وجود مبارک از دست جریان یهود در امان باشد، خانه ای را بیرون از مکه بر می گزیند تا آن حضرت در امان بمانند. آنقدر که یهودیان برای پیامبر مانع تراشی کرده اند، مشرکان مانع نتراشیدند.
نخستین دروغ در خصوص حضرت ختمی مرتبت رحلت اوست
پیغمبر شهید شده است، پیغمبر توسط جریان نفوذ شهید شده است، و این امر آنچنان بوده است که جریان نفوذ می گفت، دیگر نمی توان پیامبر را تحمل کرد. پیغمبر رسیده بود به یک قدمی فلسطین، او رسیده بود به موته، او قلعه هایی را فتح کرده بود که تا پیش از این امکان پذیر نبوده است. پیغمبر خاتم اگر یک سال از عمر مبارکشان باقی مانده بود قائله فلسطین را فتح می کرد. آن قلعه هایی که با قدمت سیصد ساله به بهانه زندگی کردن قوم یهود ساخته شده بودند، در حقیقت خاکریزهایی بودند که بر سر راه پیامبر(ص) قرار گرفتند تا پیامبر را معطل کنند تا حضرت فلسطین را فتح نکنند، آخرین خدعه ای که علیه پیامبر به کار رفته بود قضیه مسمومیت او بوده است.
شهادت حضرت امیرالمومنین علی علیه السلام اولین فساد بنی اسرائیل پس از پیامبر بود
اولین فساد بنی اسرائیل، شهادت حضرت امیرالمومنین علیه السلام بود، اشعث نفوذی عاص در لشگر امام علی علیه السلام در صفین بود. آنکس که حکمیت را بر امیر تحمیل کردند، اشعث بود. ابوموسی اشعری نیز برگزیده اشعث بوده است، اشعث ۱۹ روز در خانه خود به ابن ملجم پناه میدهد تا در شب نوزدهم امام علی(ع) را بکشد. حضرت امیرالمومنین علیه السلام اشعث را یهودی و ابن یهودی میداند، جریان بعدی دیگر علیه اهل بیت، طعن علیه امام حسن علیه السلام است، وقتی آل یعود طعن علیه حضرت حسن ابن علی را گستراندند، آنچنان بود که حضرت دریافتند دیگر نمی توانند به صورت نظامی در مقابل معاویه بایستد، چرا که طعن و صب علی ابن ابیطالب ریشه دوانده بود در این حال امام در برابر این خدعه تغییر تاکتیک میدهند، صلح میکنند، دوران امام حسن پیچیده ترین دوران اسلام است، اولین ضربهای که بر پیکره جریان نفوذ وارد میشود، توسط حسن ابن علی علیه السلام رخ میدهد. با این وجود نه اهل زمان امام حسن مجتبی علیه السلام او را درک نکردند و نه بعد از ۱۴۰۰ سال آن حضرت فهم شده است، آن حضرت در زمان خودش غربت عجیبی را تجربه میکند تا حدی که سلیمان ثرد خزاعی خطاب به حضرت امام حسن علیه السلام میگوید السلام علیک یا مضل المومنین. نه انسان های عادی، از همین جا مشخص می شود که سلیمان فاقد بصیرت لازم بوده است.
فدای آن کسی که لشگر او در روز دوشنبه غارت شد
جریان یهود تمام قدرت خودش را در جریان عاشورا آورده بود، حسین ابن علی(ع) برای مواجهه با ارتجاع حکومت از اصول و سنت رسول خدا(ص) قیام کرد، نه برای شهادت و نه برای حکومت. ریشه شهادت حضرت سید الشهدا در روز دوشنبه ۲۸ صفر یعنی روز شهادت پیغمبر باز می گردد، یهود اولین قدرت نمایی خود را بعد از شهادت پیامبر اعمال کرد، و در سقیفه بنی ساعده خلیفه تعیین نمود. در ضایعه شهادت حضرت امیرالمومنین علی علیه السلام نقش آفرینی کرد و اشعث نقشی کلیدی در قتل آن حضرت ایفا نمود، اشعث ماموریت خود را با کشتن حضرت علی علیه السلام تمام شده نمی دانست، سپس دختر او جعده با زهر هلاهل حضرت حسن ابن علی(ع) را مسموم می کند، یهود در مواجهه با اباعبدالله در مواجهه با حرکت هوشمندانه حضرت از مدینه تا کربلا، دیگر نمی تواند به ترور، و مسموم نمودن امام اکتفا کند، بلکه با تمام قوا در برابر حضرت صف آرایی میکند. و فرستادگان ویژه ای از شام برای شهادت حضرت سید الشهدا مامور می کند، و شمر تنها یکی از این ماموران است.
مواجهه جریان یهود با عاشورا چگونه بود؟
در شباهت هایی که بین حضرت یحیی سلام الله علیها و حضرت امام حسین علیه السلام مطرح می شود یک مقوله حذف می شود، آن هم این است یحیی نیز مقتول به دست یهود است، با این تفاوت که آنگاه سر حضرت یحیی(ع) را بر تشت طلا می گذارند و به محضر پادشاه می برند، پادشاه بنی اسرائیل با دیدن سر یحیی از حالت مستی خروج می کند، ولی یزید حتی با دیدن قرآن خواندن سر مبارک حضرت امام حسین علیه السلام به هوش نمیآید.
عاشورا صحنه حیات و ممات اسلام است. عاشورا مصاف دو تمدن است، و اگر ما شرایط دوران پیش از شهادت سیدالشهدا را ببینیم و با بعد از آن قیاس کنیم، اگر عاشورا رخ نمی داد، از اسلام چیزی جز داعش نمی ماند، اسلام اموی عین داعش است. جریان یهود در مواجهه با حرکت حضرت سیدالشهدا یک خطای محاسباتی داشت، و آن هم حضور موثر حضرت زینب کبری سلام الله علیها بود. آنها طوری عمل کردند که تمام نقشه یهود بر باد رفت، و در ادامه برای مقابله با عاشورا به سراغ تحریف رفتند. ابلیس چند جریان را نسبت به عاشورا اعمال میکند، نخستین جریان حذف بود که تلاش بسیاری برای حذف حرم و خانه های پیرامون آن را خراب میکردند، در زمان حجاج دستور به غارت کاروان عزادار دادند، و بعد کشتار کاروان زائران اباعبدالله الحسین علیه السلام را.
جریان یهود در جعل حدیث، تحریف تاریخ، تدوین روایت های جدید و بی بنیاد بسیار ماهر است، ابوحریره و کعب الاحبار هر دو یهودی بودند، آنها در روایت سازی ماهراند، با تغییر روایت هاست که زمینه برای کشتن و قتال فراهم می شود، یهود وقتی نمی توانند عاشورا را حذف کند، تمام توان خود را برای تحریف آن به کار می برد.
باید طلب عدل در سراسر جهان شکل بگیرد
آنچه وظیفه ماست، ایجاد زمینه برای طلب عدل است، آن هم در سطح جهانی، این ایده که حضرت بقیه الله الاعظم برای جنگیدن می آید کاملا دروغ است، حضرت جنگ دارند، امام فقط با معاندین، نه با مستضعفین فکری. اگر زمینه برای عدالت طلبی فراهم بشود، زمینه ظهور فراهم و تسریع می شود. مادامی که مطالبه جامعه عدالت نباشد، مسئله ظهور در محاق باقی می ماند.
بنابراین تقابل با اسرائیل یک تقابل سیاسی نیست، بلکه یک تقابل اعتقادی بوده است، جریانی است بلند که از قابیل آغاز شده است و امروز به ما رسیده است و خاکریز این نبرد در برابر جریان نفوذ اکنون غزه است.
امروز اساس طاغوت و هژمونی دستگاه استکبار اسرائیل است، و تا طاغوت ایشان سرنگون نشود، عبارت لااله الا الله محقق نخواهد شد. البته که اسرائیل تنها دم یهود است، یک صورت از یهود است. در مواجهه با مستندات تاریخی و متون روایی و ادعیه واصله از حضرات معصومین در میابیم همواره یهودیان نقشی کلیدی در کشتن خاندان عصمت و طهارت داشته و همان طور که در برابر میلاد حضرت ختمی مرتبت صف آرایی کردند، و در پی کشتن آن مولود مبارک بودند، در پی ایجاد موانع و تاخیر در واقعه شریف ظهور اند.