رندی با گیوه نماز می گزارد.
دزدی در کمین بود می خواست گیوه او را برباید.
چون سلام داد گفت: ای مرد! با گیوه نماز گزاردن روا نیست. اعاده کن که نمازی نداری.
گفت: اگر نماز ندارم گیوه دارم.
علی صفی، لطائف الطوایف، ص 325.
رندی با گیوه نماز می گزارد.
دزدی در کمین بود می خواست گیوه او را برباید.
چون سلام داد گفت: ای مرد! با گیوه نماز گزاردن روا نیست. اعاده کن که نمازی نداری.
گفت: اگر نماز ندارم گیوه دارم.
علی صفی، لطائف الطوایف، ص 325.