حجتالاسلام دکتر امیر علی حسنلو، استاد سطوح عالی حوزه و مدیر گروه تاریخ و سیره مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات حوزههای علمیه
آنچه تمدن غرب را در معرض چالش جدی قرار داد بیداری جهان اسلام و جوانان مسلمان و احیای مجدد تمدن اسلامی به رهبری بنیانگذار انقلاب اسلامی در ایران با اندیشه «ولایتفقیه» بود.
دو بعد نرمافزاری و سختافزاری را در سیر تمدن اسلامی و شکلگیری این تمدن غنی بهعنوان شاکله این تمدن باید مدنظر داشت؛ آنچه که در بُعد نرمافزاری تمدن اسلامی نمود مییابد علوم اسلامی است که ریشه اصلی آن تشویق پیامبر(ص) و تلاشهای علمی اهلبیت(ع) بود، پیامبر(ص) همواره به علمآموزی سفارش میکرد. امام خمینی نیز به کسب علم در بین مسلمانان و رفع جهل تأکید کرد و دستور تشکیل نهضت سوادآموزی را داد؛ یکی از دیدگاههای مهم امام در این زمینه توجه اقشار محروم و طبقات پایین جامعه بود تا برای آنان زمینه آموزش علم و تحصیل را فراهم سازد؛ لذا قانون اساسی تحصیل علم رایگان تا سطوح عالی را از حقوق مردم شمرده است. (قانون اساسی جمهوری اسلامی، 1370، ص22 اصل سوم بند3)
1. نقش ایرانیان در بنیان و احیای تمدن اسلامی
امام خمینی قدس سره بهعنوان ایرانی در احیای تمدن اسلامی در جهان معاصر نقش بیبدیلی ایفا کرد؛ همه متفکران جهان به رهبری امام خمینی و نقش این مرد بزرگ در رهبری جهان اسلام و بیدارگری اعتراف دارند؛ دانشمندان مسیحی نیز او را بهعنوان رهبر خود تلقی میکنند و معتقدند او رهبر همه مسلمانان و مسیحیان هست که در مناطق اسلامی زندگی میکنند. آنچه امام در قرن حاضر انجام داد در واقع امتداد اندیشه و فکری بود که در تاریخ اسلام تا قرون اخیر ایرانیان دانشمند در پی آن بودند و عمر شریف خود را در این راه صرف کردند؛ امام به پاس زحمات دانشمندان بزرگ اسلامی ایرانی و به جهت تکلیف در مقابل فزونخواهی استعمارگران که در قرون اخیر ظهور کردند و به اشغالگری دست یازیدند در مقابل نمایش تمدنی آنان به پا خواست تا با احیای تمدن اسلامی از عزت اسلام و ایران پاسداری کند.
تاریخ گواهی میدهد که ایرانیان به جهت برخورداری از سابقه تمدنی و از سوی دیگر فهم درستی که از تمدن اسلامی و مفاهیم اسلامی یافتند از این تمدن استقبال کردند. در واقع مشاهده کردند که این دین با تمدن واحد است. از سوی دیگر شرایط ایران در آن زمان هم بهشدت آشفته بود. تحمل ظلم و ستم ساسانیان و فاصله طبقاتی که ایجاد شده بود سبب شد تا جامعه ایران اتفاقاً با آگاهی کاملی دست به این تغییر بزند. به قول یک نویسنده که میگفت: اجداد ما تا اسلام را نمیشناختند مقابل آن ایستادند ولی وقتی که اسلام را شناختند جانشان را در راه اسلام فدا کردند.
بنابراین پذیرش اسلام در ایران نقطه عطف رشد تمدن اسلامی است تمدنی که تأسیس آن از سوی پیامبر اسلام بود. نقشی که ایرانیان در تمدن اسلامی داشتند در واقع جایگاهی بود که از خود مکتب اسلام گرفتند، آنها بهخوبی قرآن را فهمیدند، آنها آموزههای قرآن را درک کردند و در مسیر مکتب اهلبیت علیهم السلام شاگردی کردند. (نجاشی، 1365، ص153)
در زمان پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و سلم ایرانیان نقش مهمی در ساخت جامعه اسلامی دارند، خردمندی سلمان فارسی به اندازهای تأثیرگذار است که با کارهای معقولانهاش بهعنوان نزدیکترین فرد به پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم شناخته میشود. هیچ کدام از صحابه پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و سلم به اندازه سلمان فارسی نزد پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم ارج و قرب نداشتند. در واقع در شکلگیری تمدن اسلامی سلمان فارسی نقش مهمی را ایفا کرد. خردمندی ایرانیان در تمدن اسلامی تأثیری بنیادین داشته است (احمد امین، پرتو اسلام، 1337، ص131)
شاید بیان یک مصداق از خردمندی از سلمان فارسی بهعنوان عنصر ایرانی در قلب اسلام جالب باشد؛ اگر پیشنهاد او در حفر خندق در جنگ احزاب برای دفاع از مدینه بهعنوان اولین پایگاه اسلام نبود واقعاً مشکلات متعددی ایجاد میشد و این عنصر ایرانی چنین پیشنهاد تاکتیکی را ارائه کرد. (الیعقوبی، بیتا، ج2، ص50) و قریش با دیدن این ابداع با اظهار تعجب گفتند این تاکتیک از عرب سابقه ندارد. (ابن ابیالحدید، 1404، ج18، ص34) از سوی دیگر سلمان فارسی مشاور امین پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم بود؛ عایشه گفته است که سلمان شبها جلسات خصوصی با پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم داشت (ابن ابیالحدید، 1404، ج18، ص36) و امیرالمؤمنین علیعلیه السلام نیز به سلمان توجه ویژهای داشت و میفرمود علم اولین و آخرین در اوست (همان ابن ابیالحدید، ص36) در دوره خلفای راشدین و خلفای اموی و عباسی تأثیر تشکیلاتی ایرانیان از دیوانداری تا هنر معماری و ساختمانسازی تحت تأثیر علوم و تمدن ایرانی بود که به خدمت اسلام درآمد و در حفظ تمدن اسلامی و گسترش آن تأثیر تمام ایفا کرد. (احمد امین، ضحی الاسلام، 1336، ص257-213)
از قرون گذشته تا قرن ششم علوم قرآنی، علوم نقلی و عقلی، علم فقه و حدیث، فلسفه، هنر، موسیقی، نجوم، طب، هیأت، زیستشناسی و… در سیر تمدن اسلامی پیشرفت بینظیری داشت. در همه این علوم مسلمین تألیفات و آثار سترگی دارند و نظریهها و ابداعات و ابتکارات علمی ارائه کردهاند. در این بین دانشمندان ایرانی نقش بسزایی در تولید محتوای نرمافزاری و ساخت بعد سختافزاری دارند، ابنبابویه، ابنسینا، محمد ذکریای رازی، ابوریحان، فارابی، فخررازی، خاندان خوارزمی، خیام نیشابوری، بخاری، مسلم نیشابوری، ابنماجه قزوینی، خواجه طوسی، علامه حلی، شیخ بهایی، میرداماد، ملاصدرا، علامه طباطبایی و… نمونههایی از این اندیشمندان هستند هم میان شیعیان و هم میان اهلسنت و این حضور در رشتههای مختلفی است؛ نمونههایی از این سرآمدان علمی به شمار میروند؛ در واقع ریشه بسیاری از این علوم رایج در جهان که تمدنهای بشری بر روی این بنیانها استوار گردیده است به نبوغ و تلاش دانشمندان ایرانی و اسلامی برمیگردد. (هونکه، فرهنگ اسلام در اروپا؛ جان ام.هابسون، ریشههای شرقی تمدن غرب، 1387، ص42 و ص176-170)
پیامبر اسلام(ص) در مورد نقش ایرانیان در علم و دانش فرمود: اگر علم در ثریا هم باشد مردانی از فارس (ایرانیان) به آن دست مییابند. (ابن ابیالحدید، 1404، ج18، ص36) این پیشبینی پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم بسیار عجیب و شگفت است. یکی از دانشمندان آسیا گفته بنیانگذار بسیاری از شاخههای علوم در تمدن اسلامی ایرانیان بودند. احمدامین مصری در مورد سهم ایرانیان در تمدن اسلامی اینگونه توصیف داشته است که عقل و خرد ایرانیان نسبت به اعراب امتیاز و مزیت داشت اسلام را هم به رنگ ایرانی درآوردند. (احمدامین، 1337، ص131) همچنین «جان هابسون» در کتاب «ریشههای شرقی تمدن غرب» مینویسد: تمدن اسلامی با تکیه بر دستاوردهای ایرانیان پیشرفت کرد. (هابسون، همان) بنابراین شناخت علوم در غرب توسط ایرانیان صورت گرفت. در آن زمان و بهویژه اشاره ما به دوره قرون وسطا است که شاید ۱۰ کتاب بیشتر نبود و آن کتابها را در کلیسا با طناب میبستند؛ یعنی حتی کتاب هم نبود و وضع علمی در دوران قرون وسطا در غرب اسفناک بود. (هونکه، 1361 ص9 337)
2. چالش تمدن غرب، احیای تمدن اسلامی، اندیشه ولایتفقیه
در قرن حاضر که تمدن اسلامی در تهاجم وسیع استعمارگران به کلی در حال تحلیل و نابودی بود که دگرباره مردی از ایران در کسوت فقاهت و فیلسوفی متکلم و عارف روشن ضمیر در مقابل تمدن غرب که سلطه خود را در جهان اسلام سیطره میبخشید، قیام کرد و در طی زمان 20 سال مبارزه پرچم حیات تمدن اسلامی را بر افراشت و اندیشه نوین تمدنساز خود را که رهبری فقاهت و ولایتفقیه بود در مقابل سرکشی تمدن غرب مطرح نمود؛ ابهت تمدن غرب با اندیشه امام فرو ریخت؛ پایههای اندیشه کمونیسیم که شرق و غرب را فرا گرفته بود فرو ریخت؛ اندیشه امپریالیسم نیز که در حال بسط ایدهها و آموزههای سرمایهداری در جهان بود در مقابل انقلاب اسلامی ایران که منادی حیات تمدن اسلامی بود فرو ماند؛ آنان برای مقابله با اندیشه ناب امام که در نابودی نماینده تمدن غرب در ایران (استبداد پهلوی) و استقرار حکومت اسلامی موفق گردید، توطئه چیدند و از میان امت اسلام یکی از کانونهای شیعه، دولتی که نماینده استعماری بود تحریک نموده و جنگ 8 ساله را به امت اسلام تحمیل نمود؛ اما اندیشه ناب امام با گذر از این بحران ساختگی موفق شد به مسیر احیای تمدن اسلامی استمرار بخشد؛ اشغالگری در منطقه خاورمیانه و تولید بحرانهای مختلف پیرامون مرکز احیای تمدن اسلامی (ایران اسلامی) همچنان برای مقابله با دکترین «ولایتفقیه» ادامه دارد؛ حاکمیتهای نیابتی استعماری در منطقه که اقتدار خود را مدیون امپرالیسم میدانند و از پایگاه مردمی بیبهرهاند، فریفته مکر و توطئه استعمارگران شده و با همدستی آنها زمینه اشغال و غارت کشورهای اسلامی را فراهم نمودند؛ شکلگیری گروههای تکفیری از میان فرقههای مذهبی و ارائه تفاسیر و گفتمانهای منحرف از اسلام با عناوین مختلف همچون: القاعده، طالبان و بوکوحرام و… و در نهایت گروهی به نام داعش یا دولت اسلامی عراق و شام که با مطرح نمودن خلافت اسلامی آشوبها و ناامنی و بحرانهای بزرگی در گستره افق اندیشه ناب امام که در جهان اسلام سبب بیداری جوانان مسلمان شده بود تأسیس نمودند؛ هدف غرب از طرح مجدد خلافت اسلامی مقابله با اندیشه ناب «ولایتفقیه» و حاکمیت فقها بود؛ غرب با مشاهده تأثیرات عمیق اندیشه امام در جهان اسلام و در بین جوانان مسلمان و شکلگیری نهضت مقاومت در فلسطین و لبنان بهویژه انتفاضه فلسطین و جنبشهای حمایتکننده از فلسطین با چالش بزرگ اندیشهای و سیاسی مواجه شدند؛ وقوع انقلابهای مردمی برای تغییر مدل حکومتهای نیابتی و دست نشانده در خاورمیانه و کشورهای اسلامی این خطر را جدیتر نمود که یغما و غارتگری و دخالت غرب در کشورهای اسلامی به پایان میرسد؛ اندیشه امام پس از سه دهه در تمام دنیا چهرهای دیگر از تمدن اسلامی را به نمایش گذاشت؛ طرح ایده خلافت اسلامی از سوی غرب با نماد خشونت و خونریزی داعش عکسالعمل غرب در مقابل حیات تمدن اسلامی با زعامت فقیه پیرو مکتب اهلبیت علیهم السلام در واقع غرب و حکومتهای نیابتی غرب را نگران منافع خود نمود؛ غرب با القاء بیم و هراس در کشورهای منطقه با شعارهایی همچون: گسترش امپراطوری فارس باستان، گسترش حکومتهای شیعه در عصر عباسی، سلطه هلال شیعی، احیای حکومت روافض، احیای دولت صفوی سرکوبگر اهلسنت، تغییر مدل سلطنتی اعراب به حکومت فقها یا ولایتفقیه و شعارهایی مشابه به ایرانهراسی در میان کشورهای پیرامون ایران و خاورمیانه دامن میزنند برای رسیدن به یک هدف و آن براندختن جمهوری اسلامی که منادی و احیاگر تمدن نوین اسلامی در قرن حاضر است؛ قبل از پیدایش گفتمان «خلافت اسلامی» توسط داعش، گفتمان جنگ و برخورد تمدنها را پیریزی و مطرح نمودند، طرح این گفتمان نیز به نوعی تقابل با اندیشه «ولایتفقیه» بود تا مسلمانان را با تمدنهایی مانند تمدن بودایی و چین و هندو و دیگر تمدنها درگیر نمایند؛ (هانتینگتون،1380، ص133) در سایه این درگیریها و دل مشغولیها امنیت و پیشرفت و سلطه تمدن غرب و گفتمان استعماری را بسط دهند و دوره جدیدی از سلطه را در کشورهای اسلامی و چپاول ثروتها با اشغال و سلطه نظامی و فرهنگی آغاز کنند؛ تشکیل و صیانت از صهیونیسم در خاورمیانه و تأمین امنیت آن نیز با انگیزه بسط سلطه غرب و استمرار شکل تازه از استعمار در جهان اسلام و مقابله با گسترش فرهنگ و تمدن اسلامی صورت پذیرفته است.
آنچه تمدن غرب را در معرض چالش جدی قرار داد تا راهبردها و نظریههای نوین استعماری برای اداره و تسلط به خاورمیانه و جهان اسلام پیریزی نماید، بیداری جهان اسلام و جوانان مسلمان پس از انقلاب اسلامی در ایران و احیای مجدد تمدن اسلامی به رهبری بنیانگذار انقلاب اسلامی در ایران با اندیشه «ولایتفقیه» بود؛ از این رو حفاظت و حمایت و تبیین علمی ابعاد این اندیشه به زبانهای مختلف و تحلیل آن با چارچوبهای علمی قویم در جهان امروز بهویژه در بین جوانان مسلمان یکی از راهکارهای رسیدن به امت واحده اسلامی و الفت میان مسلمانان و زمینهساز ظهور تمدن نوین و دولت جهانی امام مهدی منتظر(عج) میباشد.