عصر امام صادق (ع) یکی از شکوفاترین دوران حیات علمی مسلمانان در تاریخ اسلام است، بدین بیان که در سده دوم هجری نهضت علمی جمع و تدوین احادیث که از زمان امام باقر علیه السلام آغاز شده بود، با قوت بیشتری تداوم یافت.عظمت علمی امام صادق(ع) نزد شیعیان وعلمای آنانجای هیچ سخنی باقی نگذاشته چرا که مذهب تشیع به نام ایشان شهرت پیدا کرده است، علمای اهل تسنن نیز همواره عظمت علمی امام صادق را ستوده وبه آن اذعان داشته اند. مقام و منزلت علمی این امام بزرگوار تا حدی است که خاورشناسان را وا داشته در مورد ایشان به تحقیق و پژوهش بپردازند.
الف ـ برخی تحقیقات خاورشناسان در مورد عظمت علمی امام صادق(ع)
خاورشناسان به صورت جمعی ویا فردی به تحقیق و پژوهش پیرامون جنبه های مختلف مذهب تشیع پرداخته اند، از جمله بررسی های صورت گرفته در رابطه با مقام و منزلت علمی امام صادق(ع) است.
1 ـ مرکز مطالعات اسلامی استراسبورک
در 1968 م، دانشگاه استراسبورک با توجه به پیشینه پژوهش های شرق شناسی خود، در بخش ادیان، موضوع تشیع مخصوصاً حیات امام جعفر صادق (ع) را مورد توجه و پژوهش خود قرار داد. بر مبنای آن، گروهی از استادان اسلام شناس در علوم مختلف از تمام جهان با شرکت و ارائه مقاله، گردهمائی هایی ارزشمندی راترتیبدادند که در میان آن ها نام کسانی چون هانری کربن ، ویلفرد مادلونگ ، هانری ماسه ، شارل پلا ، سید حسین نصر، کلود کاهن و … دیده میشود.
نتیجه این نشست و کنفرانس، در سال 1970 م، در پاریس انتشار یافت و ترجمه فارسی آن نیز بر عهده و اشراف ذبیح الله منصوری قرار گرفت، ترجمه ای که هرگز به معنای دقیق کلمه صورت نگرفت. وی با تقطیع بخش های مربوط به موضوعات مختلف، قسمت هایی از پژوهش های صورت گرفته در کنفرانس استراسبورک را برای خود پایه قرار داد و بر اساس آن، آثاری همچون امام حسین و ایران را تألیف نمود. در رابطه با امام صادق (ع) نیز وی به همین شیوه خود خواسته، کتاب ارزشمند مغز متفکر جهان شیعه امام جعفر صادق (ع) را ترجمه و تألیف کرد. در این کتاب آمده است:
«روز هفدهم ماه ربیع الاول سال 82 هجری قمری در خانه زین العابدین واقع در مدینه طفلی از صلب باقر (ع) قدم به دنیا گذاشت که بعد به اسم جعفر صادق معروف شد. او فرزند منحصر به فرد محمد باقر(ع) نبود و چند برادر داشت ومحمد باقر(ع) وپدرش زین العابدین علاقه نداشتند که به فرزندان دیگر درس بدهند، در صورتی که از سن دو سالگی جعفر، او را از لحاظ تدریس مورد توجه قرار دادند و گاهی مادرش (ام فروه) به او درس می داد و زمانی پدرش وگاهی نیز جدش زین العابدین. این توجه استثنایی مادر وپدر وجد ، ناشی از این بود که جعفر هوش وحافظه ای خارق العاده داشت. شیعیان هوش وحافظه فوق العاده جعفر را از صفات امامت او می دانند.»
2 ـ دائره المعارف اسلام
دائرة المعارف اسلام چاپ لیدن هلند، یکی از معروف ترین دائره المعارف های انگلیسی زبان در زمینه اسلام است که در مدخل های متعددی عقائد و آموزه های شیعی، از جمله آموزه امامت و امامان شیعه، را مورد بررسی قرار داده، ولی متأسفانه در ارائه تصویری جامع و مستند از آن موفق نبوده است. برای آماده سازی این مجموعه ابتدا مدخلهای مربوط به دوازده امام شیعه علیهم السّلام از دائرةالمعارف اسلام استخراج و به قلم جناب آقای حسین مسعودی ترجمه شد.در این کتاب آمده است:
«امام صادق(ع) یکی از راویان حدیث و آخرین امامی است که هم مورد قبول شیعیان اثنا عشری و هم شیعیان اسماعیلی است. در اوایل امامت امام جعفر(ع) بود که عقاید متمایز شیعه در فقه ظهور یافت؛ امامعلوم نیست که تا چه حد میتوان ایجاد نظامهای اثنا عشری یا اسماعیلییا زیدی) را که بعدها شکل گرفتند به تعالیم او نسبت داد؛ گرچه در ایجاد نظامهای اثنا عشری و اسماعیلی نقش عمده ای به او داده اند.»
3 ـ کتاب تشیع در هند
جان نورمن هالیستر در کتاب تشیع در هند جنبه های مختلف مذهب تشیع را مورد بررسی قرار داده است که بخشی از آن اختصاص به امام صادق (ع)دارد.هالیستر در تحقیقات خود به این نتیجه دست یافته کهشیعیان امام جعفر صادق را بزرگترين امامان و معلم تمام عيار فقه مىدانند.شيعيان اثنى عشرى، زمانى كه به مذهب خود اشاره مىكنند، آن را مذهب جعفرى مىنامند. گفتههاى پرشمارى در تعريف و توضيح آموزههاى شيعه علاوه بر ادعيه و موعظه به امام جعفر نسبت داده شده است. هم اهل تسنن و هم شيعيان، کتابهای بسيارى به او نسبت دادهاند. او در مورد امام صادق (ع) عنوان میکند در منابع شيعه امام جعفر صادق (ع) را عالم به علم نامحدود مىخوانند. روايت شده كه چند تن از امامان ديگر نيز از نجوم و كيميا و خوارق عادت يا نوعى علم غيب كه گاه با معجزات ارتباط داشت، اطلاع داشتند ولى امام جعفر (ع) سرآمد همه آنها و استاد همه اين فنون بود.
4ـ کتاب تشیّع
یکی دیگر از خاورشناسان هاینس هالم است او در تحقیقاتش در کتاب تشیع می نویسد: امام صادق منشاء وآغازگر امامت در مذهب تشیع است سنت امامی این مطلب را یک حقیقت می شمارد که جماعتی منسجم از هنگام مصیبت کربلا پیرامون اولاد حسین (ع) را گرفته اند. اما دست کم این تردید وجود دارد که آیا پدر وجد جعفر(ع) در دوران عمرشان امام شناخته می شدند یا نه وممکن است بعدا امام چهارم وپنجم به شمار آمده باشند، در هر صورت جامعه امامی به روشنی در زمان جعفر(ع)، امامی که با توجه به نفوذش به نظر می رسد دارای شخصیتی پر جذبه بوده است به تدریج نفوذ کرده است. در روایات وی پایه گذار فقه شیعه قلمداد می شود وحتی امروزه گه گاه تشیع در قیاس با چهار مذهب اهل سنت،با عنوان مذهب جعفری توصیف می شود.در حقیقت، بخش وسیعی از فقه شیعه یعنی دوازده امامی ها و به همان اندازه هفتامامیها بر پایه گفتارها، احکام و روایات متعدد امام جعفر صادق استوار است، گر چه نمی توانیم صحت آنها را به تفصیل اثبات کنیم.
ب) آشنایی امام صادق با علوم مختلف از منظر خاورشناسان
امام جعفر صادق علیهالسلام (82 ـ 148 ه.ق) در شرايطی دشوار، با همت فراوان به احيا و بازسازی معارف اسلامی پرداخت و مکتب علمی عظيمی بهوجود آورد، این معنا نه تنها مورد قبول دانشمندان شیعه وسنی بوده بلکه بسیاری از دانشمندان بزرگ جهان از شرق تا غرب در برابر عظمت علمی آن حضرت سر تعظیم فرود می آوردند و برتری علمی او را می ستایند.آنان در نوشته های خود امام صادق را مسلط به علوم مختلف معرفی می کنندعلومی که حتی در آن زمان هیچ کس نتوانسته بود درستی آنرا ثابت کند، بعضی از این علوم عبارتند از:
1 ـ اندیشه های عرفانی
در تحقیقات مرکز استراسبورک خاورشناسان در مورد عرفان امام صادق نوشته اند: چند تن از عارفان و مورخین اسلامی می گویند که جعفر صادق(ع) در محضر درس پدرش محمد باقر(ع) عرفان هم تحصیل کرده است. شیخ عطار نوسنده کتاب (تذکرة الاولیاء) از این دسته است در صورتی که عرفان، در قرن اول هجری وجود نداشته است و اگر موجود بوده باری بشکل مکتب در نیامده بود. شاید اندیشه های عرفانی در آن قرن موجود بوده وبعضی از متفکرین اسلامی آن را به زبان می آورده اند، اما در قرن اول هیچ مکتب عرفانی وجود نداشته که در آن، یک نوع به خصوص از عرفان مورد بحث قرار گیرد، عرفان از قرن دوم هجری بوجود آمد یا اینکهدر آن قرن دارای مکتب شد و قبل از آن مکتب نداشته است. تذکرة الاولیاء یکی از کتب مشهور و در نظر بعضی از فضلا از کتب معتبر دنیای اسلامی است اما در آن خبرهایی نقل شده کهنادرست بودن آن، قابل تردید نیست ویکی از آن اخبار، این است که بایزید بسطامی عارف معروف مدتی در محضر جعفر صادق(ع) بسر می برده و شاگرد او بوده است وعرفان را از وی می آموخته است.
خاورشناسان می گویند: جعفر صادق (ع) که اولین دانشمند واقعی فیزیکی وشیمیایی در دنیای اسلامی بوده، بقاعده، نبایستی علاقه به عرفان داشته باشد ولی طوری علاقمند به عرفان بوده که زمخشری دانشمند معروف در کتابش مشهورش «ربیع الابرار» بعد از یک تجلیل فوق العاده از پایه علمی جعفر صادق او را پیشقدم عرفان می داند. به هر حال، عده ای از مورخین و عرفای اسلامی عقیده دارند که جعفر صادق(ع) اولین عارف یا جزء اولین عرفای جهان اسلام بوده است. آنان همچنین می گویند: «وجود عرفان، در دروس جعفر صادق(ع) قیافه معنوی اورا در نظر ما جالب توجه می کند و نشان می دهد که ذوق جعفر صادق تجلی های گوناگون داشته است.»
2) تاریخ
محققین استرابورگ اذعان می دارند: جعفر صادق (ع) در اسلام اولین کسی است که روایات تاریخی را با دیده انتقاد نگریست و نشان داد که روایات تاریخی را نباید بدون تعمق ونقد پذیرفت وهم او بود که در نوشتن تاریخ استاد و مربی(ابن جریر طبری) شد وسبب گردید که وقتی ابن جریر طبری برای نوشتن تاریخ قلم به دست گرفت دانست که باید چیزهایی را بنویسد که عقل بپذیرد و از (ذکر افسانه هایی که شنیدن آن عوام را میخواباند) خود داری نماید، قبل از جعفر صادق(ع) در شرق میانه تاریخ چیزی بود که قسمت هایی از آن افسانه بشمار می آید برای این که آنهایی که تاریخ را می شنیدند یا می خواندند افسانه های آن را هم می پذیرفتند، جعفر صادق(ع) برای هیچ یک از کتابهایی که توأم با افسانه به نظر می رسید قائل به ارزش تاریخی نبود ومی گفت که افسانه، گمراه کننده است و نباید در تاریخ راه یابد بنابراین ایشان در اسلام مبادرت به اولین نقد در تاریخ کرد وبنا بر گفته(ابن ابی الحدید) عنوان تاریخ را هم برای آن چه دراسلام به اسم تاریخ و در زبان فرانسوی به اسم (هیستوار) می خوانند، وضع کرد.
3 ـ فقه وحدیث
دونالدسن میگوید:پیشوایی که از همه بیشتر از او در فقه و حدیث روایت میکنند،امام صادق علیه السّلام است.شهرستانی امام صادق علیه السّلام را بسیار تمجید کرده و گفته:”وی در دین،علم گسترده و در حکمت دانش تام و تمام و در دنیا زهدی سرشار و از شهوات تقوای کامل داشت.هنگامی که در مدینه بود به شیعیان و دوستداران خود اسرار علوم را افاضه کرد و سپس وارد عراق گردید و مدتی در آن اقامت گزید اما بر سر پیشوایی و خلافت با کسی به جدال نپرداخت.به حدی دردریای معرفت غوطهور بود که به ساحل چشمداشتی نداشت.کسی که به قله حقیقت صعود کرده باشد ترسی از فرود آمدن ندارداز سقوط ایمن است.
هاجسن میگوید:بیشتر شیعیان امام جعفر علیه السّلام را یکی از بزرگترین امامان و معلم تمام عیار فقه میدانند.شیعیان اثنی عشری،زمانی که به مذهب خود اشاره میکنند،آن را مذهب جعفری مینامند.گفتههای پرشماری در تعریف و توضیح آموزههای شیعه علاوه بر ادعیه و موعظه به امام جعفر نسبت داده شده است.هم اهل تسنن و هم شیعیان،کتابهای بسیاری به او نسبت دادهاند-که احتمالا هیچیک از این نسبتها درست نیست.موضوع این کتابها عبارتاند از کهانت،سحر و جادو،وکیمیاگری که معروفترین آنها مسئله مرموز جفر یعنی پیشگویی آینده است.امام جعفر علیه السّلاماستاد اصلی جابر بن حیان شیمیدان محسوب میشود(که در واقع امام را به منزله یک معلم دینی محترم میشود).به خصوص در میان شیعیان،آنچنان گفتههای فراوانی در تمام جنبههای مسائل بحثانگیز،به او نسبت داده شده که چنین روایاتی برای تعیین نظرات واقعی او در خصوص یک مسئله تقریبا بیفایده است.
4ـ علم نجوم
محققان استراسبورگ معتقدند در مباحث علمی گذشته مبحثی وجود ندارد که جعفر صادق (ع) راجع به آن اظهار نظر نکرده باشد آنها نظریه های او را دلیل بر نبوغ علمی وی می دانند و سخن امام راجع به نور ستارگان را این گونه بیان می کنند : «در بین ستارگانی که در شب در آسمان می بینیم ستارگانی آن قدر نورانی می باشندکه خورشید در قبال آنها تقریبا بی نور است.» اطلاعات محدود بشر راجع به کواکب مانع از این بود که در زمان جعفر صادق(ع) وبعد از او ـ تا این اواخر ـ به واقعیت این گفته پی ببرند و فکر می کردند آنچه جعفر صادق(ع) راجع به نور بعضی ستارگان گفته دور از عقل وقابل قبول نیست و محال است این نقطه های کوچک و نورانی که موسوم به ستاره است آن قدر پر نور باشد که خورشید در قبال آنها بی نور جلوه کند.
امروزه که دوازده قرن و نیم از زمان امام جعفر صادق (ع) می گذرد ثابت شده است که آنچه آن مرد بزرگ گفت صحت دارد ودر جهان ستارگانی است که خورشید ما در قبال آنها یک ستاره خاموش به شمار می آید.
هالیستر گفته:در منابع شیعه امام جعفر علیه السّلام را عالم به علم نامحدود میخوانند. روایت شده که چند تن از امامان دیگر نیز از نجوم و کیمیا و خوارق عادت یا نوعیعلم غیب که گاه با معجزات ارتباط داشت،اطلاع داشتند ولی امام جعفر علیه السّلام سرآمد همه آنها و استاد همه این فنون بود.
یکی از علوممتعدد امام صادق علیه السّلام،دانش فضا و علم هیائت بود. آن حضرت نظرات متعددی در این دانش ابراز فرمود از جمله:1 ـ یکی از مهمترین اشکالات وقتی ابراز شد که«محمد بن قتی»از مصر کرهای به هدیه آورد که صورتهای فلکی ستارگان و مدار سیّارات بر سطح آن ترسیم شده بود،وی وقتی حرکات افلاک و سیّارات را براساس هیأت بطلیموس توجیه میکرد گفت:خورشید دو حرکت دارد،یکی اینکه در هر 24 ساعت یک دور گرد کرهزمین میچرخد،و ما هر روز این حرکت چرخشی را میبینیم،و در همین سال یک دور در منطقه البروج در چرخ(فلک)چهارم [فاصله شعاعی یکصد و پنجاه کیلو متری زمین]گردش دارد،امام صادق علیه السّلام فرمود:چنین چیزی شدنی نیست و این دو حرکت امکان اجتماع در یک زمان در دو جا[گرد زمین و در منطقة البروج]را نخواهند داشت. اشکال امام علیه السّلام بسیار قوی است و هیأت بطلیموس که زمین را ساکن میدانست،بر آن پاسخی نداشت. پاسخ را باید در گردش وضعی زمین برپایه هیأت جدید(مدل خورشید مرکزی) جستجو کرد در این مدل زمین ساکن نیست،حرکت وضعی دارد و هر 24 ساعت یک دورکامل به دور خود در چرخش است،از این مقدار ساعاتی را در برابر خورشید،به عنوان روز،سپری میکند و ساعاتی را پشت به خورشید به عنوان شب به چرخش خود ادامه میدهد.
گروهی از دانشمندان غرب برپایه اشکالی که امام صادق علیه السّلام به هیأت بطلیموسی داشت،چنین استنباط کردهاند که اگر زمین چرخش وضعی نداشته باشد،باید سیّارات، خورشید،و بلکه همه ثوابت در هر شبانه روز یک دور کامل گرد زمین گردش کنند،حال آنکه قوانین،حرکت چنین گردشی را محال میشمرد،به ویژه ستارگان دور دست که خطوط شعاعی آنها از فاصلهء میلیونها سال نوری حکایت دارند،چگونه ممکن است در هر 24 ساعت یک دور کامل در مدار خودشان بر گرد زمین گردش داشته باشند؟
5 ـ علم فیزیک و شیمی
یکی دیگر از نظریه های قابل توجه امام جعفر صادق (ع) مربوط به حرکت اشیاء می باشد. ایشان فرموده: هرچه هست حرکت دارد وحتی جمادات دارای حرکت هستند اگرچه چشم ما حرکات آنها را نمی بیند، چیزی نمی توان یافت که حرکت نداشته باشد. این گفته که در دوره جعفر صادق(ع) غیر قابل قبول جلوه میکرد امروز حقیقتی است غیر قابل تردید، در جهان جسمی وجود ندارد که حرکت نداشته باشد. جعفر صادق(ع) در دوازده قرن ونیم قبل این حقیقت را بر زبان آورد و گفت: اگر لحظه ای حرکت متوقف شود انسان می میرد.
محققین استراسبورک درتحقیقاتشان به این نکته اشاره کرده و می گویند:«در محضر درس جعفر صادق(ع)برای ادراک قوانین علوم, تجربه هم به کار می رفت وطبیعی است که نباید فکر کنیم که در محضر درس آن دانشمند بزرگ آزمایشگاهی مانند آزمایشگاههای بزرگ امروزی وجود داشته و در آنجا قوانین فیزیکی وشیمیایی را مورد آزمایش قرار می دادند. آزمایشگاه محضر درس امام صادق(ع) متناسب با زمان بوده و ثابت شده که آن دانشمند بزرگ، در علوم فقط به تئوری اکتفا نمی کرده وتا آنجا که امکان داشته، تئوری را به محک تجربه در آورده است.»
به عنوان نمونه جعفر صادق (ع) متوجه شده بود که هوا یک عنصر نیست وپی بردن به این موضوع بدون تجربه بعید به نظر می رسد. برای شیعیان هیچ یک از علوم جعفر صادق(ع)، غرابت ندارد. برای این که شیعیان، وی را امام می دانند وعقیده دارند که او با علم امامت همه چیز را می دانست و بر همین قیاس هیچ یک از معجزات جعفر صادق (ع) در نظر آنها غرابت ندارد و تمام معجزاتی که در کتب مورخین شیعه به وی نسبت داده اندبدون احتجاج می پذیرند ولی مورخ بی طرف برای هر مورد علمی یا اعجاز احتجاج می کندونمی تواند بدون برهان بپذیرد. این مورخ وقتی می شنود که جعفر صادق (ع) گفته است هوا یک عنصر بسیط نیست بلکه از چند قسمت به وجود آمده می خواهد بفهمد که چگونه وی به این موضوع پی برده بود.
از امام جعفر صادق (ع)، رسالهای در علم کیمیا(شیمی) با عنوان «رساله فی علمالصناعه والحجرالمکرم» باقی مانده که دکتر «روسکا» آنرا به زبان آلمانی ترجمه و در سال 1924 آن را با عنوان «جعفر صادق امام شیعیان، کیمیاگر عربی» در «هایدبرگ» بهچاپ رسانده است.