به گزارش ایکنا، مهدیه پاکروان؛ پژوهشگر موسسه پویافکر و مؤلف کتاب «پنهان در تاریخ»، ۱۴ اسفند ماه در نشست علمی «بازخوانی یک اتهام؛ غارت کاروانهای قریش پیش از جنگ بدر» که به همت دانشکده الهیات دانشگاه تهران برگزار شد با بیان اینکه برخی تصور میکنند که پرداختن به این موضوع فاقد اهمیت است، گفت: گرچه در نگاه اول ممکن است این تصور ایجاد شود ولی واقعیت آن است که اتهامات زیادی بر اساس همین انگاره بر شخصیت پیامبر (صلی الله علیه و آله) وارد شده و گفتهاند روش ایشان از روش رحمانی و مبتنی بر مدارا به تدریج به سمت روشی خشونتگرایانه و جنگطلبانه پیش رفت. این موضوع پیشینه طولانی دارد و انگارهای قرون وسطایی است و در پژوهشهای غربیان به آن اشاره شده است و گاهی از الفاظ نامناسب در مورد پیامبر (صلی الله علیه و آله) استفاده میکنند و نسبت غارت به مسلمین داده شده است لذا باید موضوع را به دقت بررسی کنیم.
پاکروان افزود: برخی هم میگویند این مسائل ریشه در اتهامات غربیان دارد ولی واقعیت آن است که نباید همواره توپ را در زمین دیگران بیندازیم زیرا بخشی از این اتهاماتی که متوجه اسلام است ریشه در منابع تاریخی خودمان دارد و باید با رویکرد نقادانه آن را بررسی کنیم و باز این مسئله فقط یک بحث تئوری نیست بلکه ارتباط آن با دنیای امروز آن است که گروههای افراطی مانند داعش بر همین روایات نادرست تکیه کرده و کارهای ناپسندی را به اسلام و پیامبر و دین نسبت میدهند. این موضوع با وجود اهمیت خیلی مورد توجه نبوده است.
این پژوهشگر با بیان اینکه البته ۸ سریه کلا در دو صفحه در تاریخ ذکر شده است، اضافه کرد: در برخی پژوهشها به جای غارت از مصادره نام برده و اهداف متعددی هم درباره این سرایا بیان شده است که از جمله میتوان به انتقام از قریش، باز پسگیری اموال مسلمین و ایجاد شغل و کسب و کار برای مهاجرین که کار و زندگی خود را از دست داده بودند اشاره کرد هرچند شواهدی هم برای آن ذکر نشده است.
پاکروان اظهار کرد: ۳ پژوهش قابل توجه در این زمینه وجود دارد؛ لیس من سیره الرسول، دیپلماسی صلح عادلانه که رویکرد نقدآمیزی به این غزوات و سریهها دارد و هدف نظامیبودن آن را به صورت جدی نقض کر دهاند و مقاله سوم هم از احسان روحی است و هدف این مقاله زیرسؤال بردن اهداف نظامی در این غزوات و سریهها بوده است.
واژه اعزام به جای حمله
وی با بیان اینکه بنده از اصطلاح «اعزام» در این کتاب استفاده کردهام، اظهار کرد: پیامبر (صلی الله علیه و آله) گروههایی را برای تبلیغ فرستادند و این افراد به مناطق مختلف رفتند ولی به عنوان سریه و غزوه در کتب مغازی ثبت شده است در حالی که این مسئله جای تامل است. مطالعات ما نشان میدهد که هدف نظامی در این چند غزوه و سریه به شدت مورد تردید است لذا از واژه اعزام استفاده کردهام.
پاکروان با بیان اینکه تحلیل ما مبتنی بر گزارشات تاریخی، روایی و تفسیری تا قرن دهم است، گفت: در مقایسه این متون به این نتیجه رسیدیم که تنها گزارش حمله فقط و فقط در کتاب واقدی وجود دارد و هیچ کدام از کتب دیگر چنین گزارشی را نیاوردهاند؛ گزارش واقدی به بلاذری، ابن سعد و شاگردان دیگر او انتقال یافته و جالب اینکه گزارش واقدی تا قرن هشتم مورد استقبال قرار نگرفته است و در مقابل رویکرد مورخانی مانند ابن اسحاق، ابن شهاب و … را داریم که در گزارشاتشان هیچ سخنی از کاروان قریش به میان نیاوردهاند لذا رویکرد حمله فقط در کتاب واقدی بیان شده است که از قرن هشتم بسامد زیادی یافت.
مؤلف کتاب پنهان در تاریخ با بیان اینکه در این کتاب از تعبیر «یعترض لغیر قریش» استفاده شده است، اظهار کرد: گزارش واقدی این است که مسلمانان به سیفالبحر رسیدند و برای حمله به کاروان قریش رفته بودند ولی هیچ قتالی صورت نگرفت؛ همین گزارش که ابن هشام نقل کرده آورده است که مسلمین به فرماندهی حمزه به سیف البحر رسیدند و در اینجا با ابوجهل روبرو شدند ولی قتالی صورت نگرفت. بنابراین در این گزارشات حمله به کاروان قریش فقط در کتاب واقدی است و آن هم با تعبیری که یاد کردیم.
پاکروان اضافه کرد: سکوت منابع هم گاهی برای ما مهم است؛ بسیاری از منابع تاریخی و روایی با این که بابی در مورد غزوات و سرایا دارند اصلا سخنی از کاروان تجاری نداشتهاند؛ در گزارش واقدی فقط دو روایت مسند داریم؛ البته واقدی سبک و سیاقش این بوده است که اسناد را نقل نکرده و طبق مقدمه فقط از شیوخ خود ذکر میکند. بنابراین دو دسته منبع داریم؛ کسانی که گزارش واقدی و کسانی که گزارش ابن اسحاق را آوردهاند. هدف این دو دسته گزارشات هم به صورت کلی با هم مخالف است زیرا فقط واقدی سخن از کاروان تجاری آورده است همچنین اختلافات جزئی زیادی هم بین آنها وجود دارد.
حمله به کاروانهای قریش رخ نداده
مدرس و مؤلف تاریخ اسلام با اشاره به اشتراک میان این گزارشات، تصریح کرد: اولین نقطه اشتراک آن است که هیچ حمله به کاروان تجاری در مسیر حرکت قافلههایی که از مکه به شام میرفتند رخ نداده است. یک حمله به کاروان را در سریه نخله در نزدیکی مکه داریم؛ ابن هشام و واقدی گزارش نزدیک به یکدیگری را درباره این سریه داده و گفتهاند هدف از این سریه، رصد اطلاعات قریش بوده است زیرا نوع ابلاغ آن کاملا سری بوده است.
وی افزود: البته در این گزارشات آمده است که مسلمین در راه بازگشت به مکه به کاروان کوچکی برخورد کرده و به آنها حمله میکنند ولی وقتی نزد پیامبر(ص) رفتند ایشان به شدت به آنان معترض شدند و غنیمت را به مشرکین پس دادند. گزارشات در مورد این سریه هم خیلی متفاوت است؛ ماحصل این گزارشات همان اعتراض و عتاب و غضب پیامبر(ص) بود. نکته دیگر هم در اشتراک این گزارشات، این است که مسلمین با چند قبیله پیمان بستند؛ واقدی که هدفش را حمله به کاروانهای تجاری میداند به این نوع پیمانها اشاره کرده است.
مؤلف کتاب پنهان در تاریخ با بیان اینکه ما در بررسی نقادانه گزارشات واقدی به چند تحلیل رسیدیم، گفت: اولین تحلیل در مورد تعداد و نوع سفرهای تجاری به شام است؛ این سفرها بسیار مهم و طولانی بوده و در زمستان به یمن و در تابستان به شام سفر میکردند که در سوره قریش هم به این ایلاف اشاره شده است.
محدود بودن سفر کاروانهای قریش
وی افزود: جوادعلی که مورخی بنام است تعداد سفرهای مهم را یکبار در تابستان و یکبار هم در زمستان قید کرده است؛ این مسئله را اگر کنار قول واقدی و ابن هشام بگذاریم خیلی با هم فرق دارند، زیرا واقدی گزارش داده است که ۵ حمله در ۹ ماه به کاروانهای مسافر شام و یا در راه برگشت انجام شده است لذا قول واقدی مخدوش است.
پاکروان با بیان اینکه در بسیاری از گزارشات ذکر شده است که درگیری و تعقیب و گریزی بین کاروان مسلمین و قریش نبوده است، اظهار کرد: این در حالی است که واقدی خبر از حمله میدهد و اینکه قصد داشتند حمله کنند ولی نرسیدند؛ در اینجا این سؤال مطرح است که اگر قصد حمله داشتند چرا دنبال آنها نرفتند بنابراین عدم تعقیب و گریز باز ناقض گزارش واقدی است.
وی با بیان اینکه القای ناکارآمدی فرماندهی پیامبر (صلی الله علیه و آله) یکی دیگر از اهداف گزارشات است، تصریح کرد: برخلاف آن چیزی که مونتکمری وات یا فرد دانر گفتهاند و اذعان دارند که مسلمین در این هفت سریه و غزوه موفقیتی به دست نیاوردند گرچه در ضمن آن گفتهاند این سریهها باعث افزایش اعتماد به نفس مسلمین و ترس و رعب قبایل قریش شد در حالی که دقیقا برعکس بود. در اینجا تحلیل حائز اهمیتی وجود دارد و آن اینکه پیامبر (صلی الله علیه و آله)از ابتدا اصلا قصد حمله به کاروان را نداشته است و قصد آنها تهدید کاروانهای تجاری و برهم زدن امنیت روانی قریش بوده است؛ در گزارش واقدی سخنی از تهدید کاروان قریش نیست زیرا لازمه ترساندن دشمن، تعقیب و گریز بوده است که این مسئله هم وجود ندارد.
مؤلف کتاب پنهان در تاریخ با بیان اینکه قریش نسبت به تهدید کاروانهای خودش بیتفاوت نبوده و عکسالعمل نشان میداده است، افزود: ماجرای ابوبصیر بر این امر تاکید دارد که قریش هیچ تهدیدی را تحمل نکرده است؛ در مورد گزارش جنگ بدر هم همین است؛ گفته شده است که به ابوسفیان در مکه خبر رساندند که کاروان تو در خطر است و او هم در طول ۳ روز هزار نفر را تجهیز کرد تا به مقابله بروند؛ حال این سؤال وجود دارد که چطور چنین واکنشی را نشان دادند ولی طبق گزارش واقدی، قبلا ۵ غزوه و سریه وجود داشته است ولی چنین اقدامی از سوی قریش مکه را شاهد نیستیم؛ بنابراین این مسئله هم دال بر خطای گزارش واقدی است.