گستردگى و انبوهى كتابها و مقاله هاى منتشر شده درباره ائمه عليهم السلام بر محققان پوشيده نيست، تا جايى كه كتابشناسى و حتى كتابشناسى كتابشناسي هاى بعضى از آنان نيز فراهم آمده است. بىگمان اوضاع سياسى ـ اجتماعى و ضرورتهاى زمان و مكان، تاريخ زندگى بعضى از امامان شيعه را برجستگى خاصى بخشيده و موضعگيريهاى آنان در برابر رويدادها بيشتر مد نظر صاحبان انديشه و تاريخنگاران بوده است. از اين رو طبيعى است تعداد و حجم آثار نگارش كتابشناسى تاريخى امام حسين(ع)، محمّد اسفنديارى، تهران، سازمان چاپ و انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامى، چاپ اول زمستان 1379، 520 ص، وزيرى.
يافته درباره آنان يكسان نباشد. در اين ميان تاريخِ زندگانى امام حسين عليهالسلام به دلايلى از جمله چرايى قيام امام عليهالسلام ، تأثير ابعاد گوناگون فاجعه كربلا و نيز چند و چون روز واقعه جايگاهى ويژه دارد.
در طول بيش از سيزده قرن گذشته، از سوى شيعه و سنى، مسلمان و غير مسلمان درباره سرور آزادگان و قيام كربلا آثار فراوانى نگاشته شده است. از اين رو براى حفظ و گردآورى آن، نه تنها كتابشناسى امام عليهالسلام ، بلكه «كتابشناسى كتابشناسيهاى امام حسين» نيز فراهم آمده است(1). به رغم حجم انبوه آثار موجود در باره امام حسين عليهالسلام ، سوگمندانه به علت كارهاى موازى و غير تحليلى باز دچار «فقر اطلاعات» و «غناى انتشارات» هستيم، چنان كه جناب آقاى محمّد اسفنديارى، مؤلف فرهيخته كتابشناسى تاريخى امام حسين عليهالسلام در بخش اول كتاب، با ملاكهاى مورد نظر خود به زحمت و با تسامح و ارفاق توانسته تنها صد كتاب از ميان حجم انبوه آثار پانزده قرن گذشته برگزيند، كه «نبود فربهى مانند آماس»(2).
كتابخانهاى در يك كتاب
گذشته از ديگر آثار تحقيقى ـ كاربردى مؤلف محترم، ايشان در كتابشناسى تاريخى امام حسين عليهالسلام بحق با تيشه عشق بيستونى ديگر كنده است. وى اين بار براى سر و سامان دادن به آثار متنوع و متكثر موجود در باره امام حسين عليهالسلام ، آستين همت بالا مىزند. او با استفاده از سالها تجربه، ملاكها و معيارهايى براى انتخاب كتابهاى مهم برمىگزيند؛ آن گاه با حوصله مثال زدنى هزاران كتاب فارسى و عربى چاپ شده تا سال 1380 در ايران را از اين صافى نقد مىگذراند. حاصل يك سال محك زدن و غربال مداوم، فراچنگ آوردن تنها يكصد عدد كتاب از هزاران است كه در بخش اول كتاب مذكور به ترتيب تاريخ تأليف تنظيم شده است. در بخش دوم و پايانى كتاب نيز با حذف مكررات نهصد اثر از الذريعه آورده كه در نهايت دست كم هزار كتاب در يك كتاب گرد آمده است. (شكر اللّه سعيه)
مؤلف سختكوش پس از انجام كتابشناسى دوباره به آغاز برگشته و به آهنگ نتيجهگيرى به مرور آن پرداخته است. وى با توجه به معيارها و ملاكهاى مورد نظر خود، نتايج و آمارى فراچنگ آورده كه در نوع خود جالب و ارزشمند است. (رجوع شود به مقدمه كتاب، ص 40-30) در اينجا اشارهاى به آن خالى از لطف نيست.
از ميان يكصد كتاب معرفى شده درباره امام حسين عليهالسلام ، پنج كتاب در فاصله قرن اول تا پنجم، نُه كتاب در فاصله قرن ششم تا دهم و هشتاد و شش كتاب در فاصله قرن يازدهم تا اوايل قرن پانزدهم ـ 1420 ـ نوشته شده است. حدود هشتاد كتاب از شيعه و بيست كتاب از اهل سنت است. از اين ميان حدود هفتاد كتاب عربى و سى كتاب فارسى است. اغلب كتابها توصيفى و كتابهاى اندكشمار تحليلى همه يا بيشتر در قرن چهاردهم و پانزدهم نوشته شده است. نويسنده تحليلىترين و مناقشهانگيزترين كتاب را شهيد جاويد از نعمت اللّه صالحى نجفآبادى مىداند.
كهنترين كتاب موجود در باره امام حسين عليهالسلام در تحقيق حاضر، تسمية من قتل مع الحسين بن على عليهماالسلام من ولده و اخوته و اهله و شيعته از فضيل بن رسّان در گذشته در حدود نيمه دوم قرن دوم معرفى شده است، چنان كه مفصلترين كتاب، دائرة المعارف الحسينية محمّد صادق محمّد (كرباسى) است كه به 332 جلد خواهد رسيد. همچنين الامام الحسين عليهالسلام فى احاديث الفريقين من قبل الولادة الى بعد الشهادة از سيد على موحد ابطحى اصفهانى، مفصلترين كتاب روايى ذكر شده است. دوره كامل آن به هفت جلد مىرسد. كتاب اسرار الشهادة از فاضل دربندى، خرافهآميزترين اثر عنوان گرديده است.
يكى ديگر از نتايج و برداشتهاى مؤلف محترم، وجود دو ديدگاهِ گذشتگان و معاصران در باره امام حسين عليهالسلام است. وى مىگويد:
«در گذشته، بيشتر با نگاه عاطفى به امام حسين عليهالسلام نگريسته و به مصيبت آن حضرت توجه مىشد؛ اما امروزه، بيشتر با نگاه سياسى به امام عليهالسلام نگريسته و به سياست و مبارزه آن حضرت توجه مىشود؛ ضمن اينكه هرگز از نگاه عاطفى غفلت نمىشود.»(3)
اين اثر ارزشمند در مقالهاى مشترك توسط آقايان بهاءالدين خرمشاهى و حجت اللّه جودكى در آينه پژوهش شماره 74، (خرداد و تير 1381) معرفى و نقد مىشود(4). بلافاصله در شماره بعدى آينه پژوهش (مرداد و شهريور 1381)، آقاى محمّد اسفنديارى با تشكر از تمجيد نامبردگان، بيشتر ايرادها را با دليل رد مىكند. در اينجا قصد نداريم محتواى دو مقاله و آنچه ميان آنها گذشته را تكرار كنيم، بلكه نگاه و استدراكى خواهيم داشت بر فصل «كتابشناسى كتابشناسيهاى امام حسين عليهالسلام ». اين قسمت از كتاب در عين كم حجمى بسيار مفيد و كارساز است و يكى از مزاياى مهم كتاب به شمار مىرود. از اين رو تأمّل و دقّت بيشتر در آن خالى از فايده نخواهد بود.
كتابشناسى كتابشناسيهاى امام حسين عليهالسلام
تأكيد مؤلف در مقدمه كتابشناسى تاريخى امام حسين عليهالسلام بر ضرورت تهيه كتابشناسى موضوع مورد نظر، قبل از هر پژوهشى، نويسنده محترم را بر آن داشته است تا خود بر سخن خويش جامه عمل بپوشاند. وى نظر به موضوع تحقيق كه كتابشناسى مىباشد بلافاصله بعد از مقدمه در صفحه 41، كتابشناسى كتابشناسيهاى امام حسين عليهالسلام را فراهم آورده است.
مؤلف چنان كه خود مىگويد، گمان مىبرد در اين خصوص حد اكثر ده كتابشناسى منتشر شده است؛ امّا در طى يك سال كاوش به بيش از چهل كتابشناسى دست يافت كه هر كس شنيد ناباورانه در شگفت شد. شگفتتر، چنان كه خواهيم آورد، تعداد كتابشناسيها بيش از آن است كه ايشان احصا كرده و به يقين فراتر از افزودههاى ما در اينجاست. بعلاوه نظر به گشوده بودن باب عاشوراپژوهى و عدالت خواهى، طبيعى است كه تعداد كتابشناسيها فزونى يابد.
در اين رساله، چهل و سه كتابشناسى به صورت كتاب، يك بخش از كتاب، و مقاله، معرفى توصيفى شده است. طبق ارزيابى بىطرفانه مؤلف، اغلب كتابشناسيها نابسامان، ناروشمند و ناقص است. كاملترين كتابشناسى از آنِ استاد عبدالجبار رفاعى است كه در ضمن كتاب معجم ما كتب عن الرسول و اهل البيت صلوات اللّه عليهم چاپ شده و در آن 3215 كتاب، مقاله و رساله معرفى گرديده است. اين اثر در متن كتاب مورد بحث صفحه 249 معرفى شده است.
وجود 43 كتابشناسى برايم جالب و حيرت آور بود، بعلاوه حس كنجكاويم را برانگيخت. نظر به عدم ادعاى استقصاى كامل نويسنده محترم، احتمال دادم باز هم فهرست نشدههايى يافت شود. از اين رو با شك و دو دلى پىجويى كردم. فراچنگ آوردن چند مورد اميدوارم ساخت و كار ادامه يافت. در حين جست و جو به كتابشناسيهايى نيز برخوردم كه همزمان يا پس از چاپ كتاب مذكور منتشر شده بود؛ دريغم آمد كه از آنها بگذرم. همچنين از دو مجموعه مقاله كه حاوى اطلاعات در خورى است، نگذشتم؛ همه را يكجا به ترتيب حروف الفباى نام مؤلف گرد آوردم. فرصتِ اندك، مفتوح بودن باب انتشارات و ناپيدايى كتابشناسيها، بيش از اين مجال جست و جويم نداد. از اين رو مجازا از آن به استدراك كتابشناسى كتابشناسيهاى امام حسين عليهالسلام ياد مىكنم.
استدراك كتابشناسى كتابشناسيهاى امام حسين عليهالسلام
1ـ اسفنديارى، محمّد، كتابشناسى تاريخى امام حسين عليهالسلام ، تهران، سازمان چاپ و انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامى، چاپ اول زمستان 1380، 520 ص، وزيرى.
بديهى است اين همان كتاب مورد بحث است. چنان كه گفته شد، در بخش اول (284-57) يكصد كتاب برگزيده، معرفى و اهميت سنجى مىشود و در بخش دوم (491-285) دست كم نهصد كتاب از الذريعة الى تصانيف الشيعة با ذكر شماره جلد و صفحه و شماره كتاب آمده است. بواقع بخش دوم خود يك كتابشناسى جداگانه درباره امام حسين عليهالسلام است.
2ـ اصغر نياويند، شهرام، فهرست مقالات امام حسين عليهالسلام ، تهران، دانشگاه امام حسين عليهالسلام ؛ پژوهشكده علوم انسانى، 1376.
اين فهرست به سال 1376 با معرفى 2014 مقاله به اين مركز واگذار شده است. به نقل از مقاله «كتابشناسى كتابشناسيهاى علوم اسلامى»، شهرام اصغر نياويند و فاطمه عبادى آققلعه، كتاب ماه (دين)، س 3، ش 36، مهر 1379.
3ـ انصارى قمى، ناصرالدين، «كتابشناسى زيارت عاشورا»، علوم حديث، س 7، ش 23، بهار 1381.
مؤلف در اين مقاله 72 كتاب چاپى و خطى به زبانهاى عربى و فارسى را به ترتيب حروف الفباى نام كتاب گردآورى كرده است. وى به ترتيب 8 كتاب چاپى عربى و 22 كتاب چاپى فارسى، همچنين 27 كتاب خطى عربى و 15 كتاب خطى فارسى ضبط كرده است.
4ـ براتى، عبدالعلى، «گزارشى از ده كتاب عاشورايى»، فرهنگ كوثر، س 5، ش 51، پاييز 1381.
مقاله حاضر چنان كه گوياست، ده كتاب درباره عاشورا و امام حسين عليهالسلام را معرفى گزارشى مىكند. اغلب كتابها در دو سال اخير چاپ شده و اتفاق را كه كتابشناسى تاريخى امام حسين عليهالسلام از جمله آنهاست كه در دو صفحه معرفى مىشود.
5ـ پژوهشكده علوم انسانى دانشگاه امام حسين عليهالسلام ، خورشيد شهادت، ويراسته محمّد دانشگر و سيد هدايت جليلى، تهران، دانشگاه امام حسين عليهالسلام ، 1376-1374، 4 دفتر، 383+294+337+376 ص، وزيرى.
هر چند اين اثر كتابشناسى نيست، ولى چون مشتمل بر مقالهها و سخنرانيهايى درباره امام حسين عليهالسلام ، تاريخ و تحريفات عاشوراست در اينجا آمده است. اين اثر دستاورد سه سمينار است كه بين سالهاى 1373 تا 1375 در دانشگاه امام حسين عليهالسلام برگزار شده است. رجوع شود به كتاب مورد بحث، صفحات 269 و 270.
6ـ جعفريان، رسول، «در باره منابع تاريخ عاشورا»، آينه پژوهش، س 12، ش 71 و 72، آذر ـ اسفند 1380.
مؤلف در اين مقاله به معرفى پنج مقتل اصيل و مهم از ميان كتب مقتل مىپردازد. اين پنج منبع كه ديگران از آنها استفاده كردهاند، به همراه مؤلف هر يك بدين ترتيب معرفى شدهاند. ابو مخنف و مقتل الحسين عليهالسلام ، محمّد بن سعد و مقتل الحسين عليهالسلام ، بلاذرى و مقتل الحسين عليهالسلام ، دينورى و مقتل الحسين عليهالسلام ، احمد بن اعثم كوفى و مقتل الحسين عليهالسلام . در پايان به آثار ديگرى از قرن سوم و چهارم هجرى اشاره شده است.
7ـ حاجى ابوالحسنى، عبدالحسين و محمّد نورى، «نگاهى به عاشوراپژوهى در غرب»، كتابهاى اسلامى، س 1، ش 3، زمستان 1379.
اين مقاله به معرفى منابع مهم و اساسى كه در غرب و از سوى پژوهشگران غربى منتشر شده مىپردازد، و آثار پژوهشگران غير مسلمان شرقى يا خاورشناسان شرق در آن نيامده است. مقاله به دو بخش «ترجمهها و تصحيحها» و «نوشتههاى تحليلى» تنظيم شده و آثار به ترتيب تاريخِ انتشار معرفى شده است. در بخش «نوشتههاى تحليلى» پس از معرفى هفت تن از نويسندگان غربى و آثار آنان، سيزده تحقيق مهم و جديد غربيان را برمىشمارد.
8ـ حبيبى، سلمان، «كتابشناسىانديشه سياسى عاشورا»، حكومت اسلامى، س 8، ش 27، بهار 1382.
در اين مقاله كتابشناسى توصيفى 50 اثر به ترتيب حروف الفباى نام كتاب آمده است. درونمايه و محور اصلى اين آثار، تبيين و تحليل بعد سياسى واقعه كربلاست كه از ميان دهها كتاب گزينش و معرفى اجمالى شده است.
9ـ حيدرى قاسمى، محمّد، كتابشناسى عاشورا، تهران، انتشارات اطلاعات، 1378، 447 ص، وزيرى.
حجم بيشتر كتاب متعلق به آثار عاشوراپژوهى است. بعلاوه كتابهايى درباره اصحاب امام حسين عليهالسلام ، حضرت عباس عليهالسلام ، حضرت زينب(س)، قاسم بن الحسن، ادعيه، زيارت و مدايح و مصائب معرفى شده است. كتابهاى عربى و فارسى بيشتر معرفى شده؛ هر چند زبان كتابها محدوديتى نداشته است. اطلاعات كتاب شناختى بيشتر كتابها ناقص و نارساست. در پايان نمايه مؤلفان و پديدآورندگان آمده است.
10ـ كرجى، على، «امام حسين عليهالسلام در آيينه مطبوعات»، فرهنگ كوثر، س 5، ش 51، پاييز 1381.
اين وجيزه بيش از 140 مقاله از نشريات و روزنامههاى دو سال اخير را در خود جاى داده است. تنظيم و چينش بر اساس نام مقاله ولى الفبايى نشده و هيچ نظم و نسقى ندارد. اطلاعات كتابشناسى مقالهها نيز اغلب ناقص و نارساست.
11ـ «مأخذشناسى امام حسين عليهالسلام »، رواق انديشه، س 2، ش 11، آبان 1381.
در اين مقاله 60 كتاب و 58 مقاله به ترتيب حروف الفباى نام مؤلف گردآورى شده است. بيشتر كتابها و مقالههاى ضبط شده به سالهاى اخير برمىگردد.
12ـ مؤسسه تنظيم و نشر آثار امام خمينى(س)، مجموعه مقالات كنگره بين المللى امام خمينى(س) و فرهنگ عاشورا، تهران، مؤسسه تنظيم و نشر آثار امام خمينى، 1376-1374، 6 دفتر، 433+433+413 + ده +442+718+336 ص، وزيرى.
هر چند اين اثر كتابشناسى نيست، ولى نظر به مقالات متعدد، متنوع و تحليلى كه در باره فرهنگ عاشورا، ريشهها و دستاوردهاى آن دارد، در اينجا آمده است. كتاب حاضر فراهم آمده از مقالات اولين و دومين كنگره بين المللى امام خمينى و فرهنگ عاشوراست. رجوع شود به متن كتاب مورد بحث، صفحات 271 و 272. گفتنى است چكيده مقالههاى اين دو كنگره را نيز مؤسسه تنظيم و نشر آثار امام خمينى به سه زبان فارسى، عربى و انگليسى منتشر كرده است.
13ـ نوبان، مهر الزمان، «كتابنامه محرم و عاشورا»، كتاب ماه (دين)، س 1، ش 7، فروردين 1378.
اين كتاب بر اساس حروف الفباى نام كتاب در دو بخش كتابها و مقالات تنظيم شده است. در اين مقاله مشخصات كتاب شناختى 221 كتاب و 123 مقاله آمده است.
14ـ نورى، محمّد، «منابع اوليه تاريخى در باره امام حسين عليهالسلام و عاشورا»، كتابهاى اسلامى، س 1، ش 3، زمستان 1379.
مقاله حاضر به معرفى منابع اوليه عاشوراپژوهى تا دوره ابن طاووس مىپردازد. مؤلف اين منابع را به سه دسته تقسيم مىكند:
الف ـ آثارى كه به دست ما نرسيده يا نديدهايم؛ در اين بخش اطلاعاتى كوتاه از 28 مقتل و اثر آمده است. ب ـ آثار موجود و منتشر شده؛ در اين قسمت 10 مقتل معرفى اجمالى شده است. ج ـ آثارى كه ضمن تاريخنگارىهاى عمومى آمده است؛ مؤلف در اين بخش نيز به معرفى اجمالى 8 اثر مىپردازد. در مجموع اين مقاله 46 مقتل و اثر عاشورايى را معرفى مىكند.
15ـ هوشيار حاجيان، محمّد جواد، «فهرست مقتل الحسين عليهالسلام در الذريعه و معجم ما كتب عن الرسول»، مشكوة، ش 76 و 77، پاييز و زمستان 1381.
در اين مقاله قريب به 90 كتاب مقتل امام حسين عليهالسلام به ترتيب تاريخ فهرست شده است. مقتلهاى فهرست شده از دو منبع الذريعة الى تصانيف الشيعة و معجم ما كتب عن الرسول و اهل البيت صلوات اللّه عليهم گرد آمده است. مؤلف با رسم يك نمودار، روند تاريخى مقتل الحسين عليهالسلام را به دو دوره تقسيم مىكند. دوره نخست از آغاز قرن دوم تا پايان قرن هفتم هجرى، در اين دوره مقتل نويسى ابتدا حالت صعودى و سپس حالت نزولى دارد. دوره دوم از آغاز قرن دهم تا پايان قرن چهاردهم هجرى، در اين دوره مقتلنويسى ابتدا حالت صعودى و نزولى و در پايان حالت صعودى دارد. اوج مقتل نگارى در قرن چهاردهم هجرى ترسيم شده است.
گفتنى است در اين فهرست تنها آثارى كه با عنوان «مقتل الحسين عليهالسلام » ضبط شده گرد آمده است. از اين رو كتابهاى زيادى كه نام «مقتل الحسين» را ندارند ولى در واقع مقتل هستند در اين مقاله نيامده است.
1- بنگريد به: كتابشناسى تاريخى امام حسين(ع)، محمّد اسفنديارى، فصل «كتابشناسى كتابشناسيهاى امام حسين(ع)»، ص 41. اين قسمت به صورت مقاله قبلاً در مجله كتابهاى اسلامى، سال اول، شماره سوم، زمستان 1379 چاپ شده است.
2- گفتنى است در اين مقاله از اطلاعات و اصطلاحات موجود در كتابشناسى تاريخىِ امام حسين(ع) استفاده شده است.
3- كتابشناسى تاريخى امام حسين(ع)، ص 32.
4- مقاله ياد شده به معرفى اجمالى كتاب و معيارهاى مد نظر آقاى سفنديارى مىپردازد. آن گاه نُه امتياز براى اين كار سترگ برمىشمارد. در پايان نيز چندين ايراد و پيشنهاد مطرح مىكند كه مؤلف محترم كتاب بيشتر آنها را نمى پذيرد.
مجله مشكوة شماره 76و77، صص 151-157