1-در آئينه عاشورا
محمد صادق موسوي گرمارودي، چاپ اوّل، سازمان چاپ و انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي، 1380، 144 ص، رقعي، فارسي.
در روزگار ما كه تغيير و تحولات سخت گريبان آدمي را گرفته است، تنها يك تلاش، نويدبخش رهايي انسان خواهد بود و آن، بهره گيري از آموزههاي حوادث بزرگ تاريخ بشريت است؛ و چه حادثه اي بزرگتر وسازنده تر از حادثه عاشورا؟!
«كربلا» عصاره تاريخ است و «عاشورا» آبروي عشق؛ و «محرّم» هويت شيعه. آنگاه كه بحران معنويت با جهل مردم دست در دست هم، جامه حق بر باطل پوشاندند، اندوهبارترين واقعه تاريخ رخ داد. افسوس كه نداي حقطلبي عاشورا هرگز به درستي شنيده نشد و كژفهميها و غرضورزيها سيماي حقيقياش را وارونه جلوه داده است!
كتاب «در آئينه عاشورا» تلاشي است براي شناساندن بيشتر ريشههاي انقلاب حسيني و انگيزههاي مخالفان آن؛ ولي نه به گونهاي كه درسي باشد براي مردمان آن روزگار. بلكه افشاگرييي باشد عليه مخالفان آن؛ گرچه در صف دوستان باشند و نيز شاهد و حجتي باشد بر دوستان؛ گرچه ندانند در صف دشمنان ايستادهاند.
آنچه بيشتر، نويسنده را آزرده ساخته و او را وادار كرده تا دست به قلم برد و تحليلي واقع بينانهتر از حادثه عاشورا ارائه دهد، رويكرد برخي به اصطلاح روشنفكران و مطبوعاتچيهاي اين عصر و زمانه است كه ميانديشند هر لحظه، بايد پاي در ركاب تغييرات و تحوّلات مدرنيته كرد و چالاك، او را به هرسوي كه ميرود، همراهي كرد. غافل از آن كه سواره نيستند؛ بلكه سياهي لشكري شدهاند و خدايان مدرنيته به هر سوي كه اراده كنند، آنها را به دنبال خود ميكشند. روشنفكراني كه واقعه عاشورا را داستاني كهنه به حساب ميآورند و آن را مربوط به زمان گذشته و پيشينيان و نه عصر مدرنيته، قلمداد ميكنند و يادآوري آن را ترويج خشونت و عصبيّت قومي ميدانند.
نويسنده با ترتيب دادن نوشته خود در هفت قطعه، به تحليل و بررسي تاريخ صدر اسلام و اندكي قبل از آن، تا حادثه عاشورا پرداخته و بيشترين همّت خود را به بررسي دگرگوني ارزشهاي اسلامي و تحريف سنّت نبوي و جدا سازي بعثت از غدير توسط مشركان و منافقان نهاده است و اذهان را به پيامد اين فاجعه عظيم معطوف كرده است.
قلم روان و عبارتهاي دلنشين نويسنده، گرچه اثري كوتاه را خلق كرده است، اما با اطمينان ميتوان مطالعه آن را به عموم، بويژه نسل جوان جستجوگر، كه هم ريشه در آرمانهاي عاشورا دارد و هم ناخواسته خود را در روزگار پرطمطراق تجدّد و مدرنيته ميبيند، پيشنهاد كرد.
قطعات هفتگانه كتاب، از اين قرار است: برداشتي آزاد ـ مخالفين عاشورا ـ شرايط آماده ـ وقتي ستم قانون ميشود ـ خفقان اموي ـ باطل در لباس حق ـ جوابي بر آن گفتار.
گفتني است قطعه هفتم مشخصاً به پاسخگويي يكي از مقالات، كه برداشتي انحرافي و مغرضانه از حادثه عاشورا داشته و در يكي از روزنامهها به چاپ رسيد، پرداخته است.
در پايان، فهرستي از نمايهها به كتاب ضميمه شده كه مراجعه به متن كتاب را آسانتر نموده است.
2- عزّت و افتخار در حماسه حسيني عليهالسلام
علي نهاوندي، چاپ اوّل، مشهد، انتشارات عروج انديشه، 1381، 94 ص، پالتويي، فارسي.
اين كتاب به بهانه سال عزّت و افتخار حسيني به رشته تحرير در آمده و در پنج فصل تنظيم شده است. در هر فصل، موضوعات متنوّعي را با استناد به آيات و روايات مطرح كرده است. عناوين فصلهاي كتاب عبارتند از:
فصل 1. واژهشناسي عزّت و افتخار (18-12).
فصل2. عزّت و افتخار در فرهنگ عاشورا (24 ـ 19).
فصل3. اسباب عزّت و افتخار از منظر دين (64 ـ 25).
فصل4. موانع عزّت و عوامل ذلّت (82 ـ 65).
فصل5. عزّت و افتخار در آيينه اشعار (87 ـ 83).
اين كتاب با آن كه مختصر و كم حجم است، اما موضوعات متعدّد و فراواني را مطرح كرده است كه هركدام، ميتواند بهانهاي براي پژوهشهاي عميقتر و وسيعتر در آن زمينه باشد.
3- عبرتهاي عاشورا
سيداحمد خاتمي، چاپ اوّل، قم، دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم، 1379، 200 ص، رقعي، فارسي.
حوادثي در تاريخ رخ ميدهد كه هيچگاه از ذهن بشر پاك نخواهد شد. اين حوادث به ميزان نياز حيات معنوي و اجتماعي بشر به آنها، تأثيرگذار و مورد اقبال قرار خواهد گرفت. حادثه عاشورا در قلّه اين حوادث قرار دارد. عاشورا تنها مورد توجه يك طبقه خاصّ اجتماعي نبوده، بلكه همه طبقات در همه اعصار تلاش كردهاند تا با بررسي و تحليل وقايع، نوعي ارتباط با آن برقرار كنند. انديشمندان بسياري از اديان و مكاتب و فرقهها و نژادهاي مختلف پيرامون اين رخداد عظيم سخن گفتهاند و هريك در خورشأن و مقام علمي و اجتماعي خود آموزههايي از آن را براي مخاطبان خود به ارمغان آوردهاند.
آنچه بيش از هرچيز حادثه كربلا را پرفروغ و سازنده نموده و با نگاهي به آينده در زندگي بشر مطرح كرده، همانا توجه به پيامهاي معنوي عاشوراست كه هم در انگيزههاي پيدايش آن و هم در دل آن نهفته است. پيامهايي كه امروزه از آن به «عبرتهاي اين حادثه بزرگ» نيز تعبير ميشود. عبرتهاي عاشورا درسي است كه حسين عليهالسلام آموزگار آن است و همه جا، مدرسه آن و همه نسلها، دانش آموختگان آن.
كتاب «عبرتهاي عاشورا» كه با الهام از تأكيدات و هشدارهاي رهبر معظّم انقلاب، در چند سخنراني، به رشته تحرير در آمده است؛ پنج عامل زير را در پيدايش حادثه عاشورا داراي نقش اساسي ميداند:
1. كنارگذاردن وصاياي پيامبراكرم صلياللهعليهوآلهوسلم .
2. رنگ باختن معنويت پس از پيامبر صلياللهعليهوآلهوسلم .
3. افول غيرت ديني.
4. كوتاهي خواص از انجام رسالت خود.
5. نفوذ و حاكميت نفاق، بويژه نفاق پنهاني پس از پيامبر صلياللهعليهوآلهوسلم .
تحليل و شناخت هريك از عوامل ياد شده، نه تنها ميتواند براي جامعه شيعي امروز ما، كه براي هر ملت تحت ستم و عدالتخواه كه در پي عزّت و سربلندي است، عبرتآموز باشد.
حوادثي در تاريخ رخ ميدهد كه هيچگاه از ذهن بشر پاك نخواهد شد. اين حوادث به ميزان نياز حيات معنوي و اجتماعي بشر به آنها، تأثيرگذار و مورد اقبال قرار خواهد گرفت. حادثه عاشورا در قلّه اين حوادث قرار دارد.
نويسنده در اين كتاب تنها به بررسي سه عامل نخست پرداخته و عامل چهارم را در كتاب «رسالت خواص» به بحث كشيده است و در واقع كتاب «رسالت خواص»، جلد دوم كتاب حاضر خواهد بود و عامل پنجم را نيز در كتاب «سيماي نفاق از ديدگاه قرآن» مطرح كرده است.
و اما اين كتاب در شش فصل سامان يافته است:
فصل نخست را به «عبرتآموزي در قرآن و روايات» اختصاص داده است.
فصل دوم سخن از «خطر بزرگ ارتجاع» و بازگشت به ضدّ ارزشهاي جاهلي به ميان آورده است.
در فصل سوم، چهارم و پنجم به عوامل زمينهساز حادثه عاشورا پرداخته است؛ يعني در فصل سوم به كنار گذاشتن وصاياي نبيّاكرم صلياللهعليهوآلهوسلم و عدم تمسّك به قرآن و عترت و در فصل چهارم به رنگباختن معنويت كه ارمغان بزرگ بعثت نبوي بوده است و افول غيرت ديني كه نتيجه تسامح و تساهل در دين است، اشاره شده است…
در فصل ششم كه آخرين فصل كتاب است، دو سخنراني مهمّ رهبر معظّم انقلاب، تحت عنوان ضمايم، به كتاب ملحق شده است.
4- اصلاحگرائي از منظر حسين بن علي عليهماالسلام
محمدجواد رودگر، چاپ اوّل، قم، انتشارات تجلّي، 1380، 70 ص، پالتويي، فارسي.
كسب معرفت و بصيرت نسبت به بُعد احياگري و اصلاحطلبي امامان معصوم عليهمالسلام كه هر كدام در عصر و زمانه خود بدان قيام كردهاند، از جهات مختلف يك ضرورت اجتنابناپذير براي مردم و رهبران نهضت اسلامي ما به شمار ميآيد. انقلاب اسلامي ما كه خود را داراي عقبه فرهنگي و عقيدتي در قرآن و عترت ميداند، امروز بيش از هرچيز نيازمند بازنگري اهداف و آرمانهاي مقدّس خويش و جهتگيري اصلاح انديشه و عمل بر اساس اهداف و آرمانهاي قرآني، علوي و حسيني است. اين انقلاب كه با جانفشاني و مبارزه خالصانه همه اقشار، يك نظام توانمند را پديد آورد نه تنها مشابهت فراوان با نهضت مقدّس كربلا دارد، بلكه ميتوان انقلاب خميني قدسسره را نزديكترين قيام اصلاح طلبانه تاريخ به نهضت حسيني عليهالسلام دانست. لذا امروز نيز كه گفتوگو در باره اصلاحات و اصلاحطلبي در ميان رهبران و جامعه بحث روز انقلاب است؛ بايد كوشيد تا نقش احياگرانه و اصلاح طلبانه حسين بن علي عليهالسلام را بهتر و بيشتر بشناسيم و مؤلّفههاي اصيل احياي تفكّر ديني و اصلاحگرايي را در جامعه خويش بازيابيم. بديهي است شناخت پيشينه نهضت حسيني عليهالسلام از اين منظر و با اين رويكرد، ضروريتر ميباشد؛ چرا كه «قيام عاشورا» الگويي حياتي و كارآمد براي احياي انديشه ديني و اصلاح اجتماعي است. بر خلاف طرحهاي به ظاهر اصلاح طلبانه وارداتي، كه با بافت و هويت ديني جامعه انقلابي ما سازگاري ندارد، نهضت عاشورا با خون و گوشت مردم ما آميخته است.
نويسنده به اميد آن كه اين نوشته پيش درآمدي باشد تا انديشمندان و پژوهشگران باب اين مباحث را بيشتر بگشايند، موضوعات زير را به اختصار مطرح كرده است:
ـ مفهومشناسي اصلاح و احياء
ـ مؤلّفههاي اصلاح گرايي و احياگري در انديشه و عمل حسين بن علي عليهالسلام
ـ آسيبشناسي اصلاحطلبي و احياگرايي
ـ استاد شهيد مطهري و اصلاحطلبي
ـ روششناسي اصلاحگرايي در نهضت عاشورا
ـ لايههاي مختلف قيام عاشورا
ـ چگونه به قيام كربلا نگاه كنيم؟
5- آذرخشي ديگر از آسمان كربلا
محمدتقي مصباح يزدي، چاپ پنجم، قم، مؤسّسه آموزشي ـ پژوهشي امام خميني(ره)، 1380، 239 ص، وزيري، فارسي.
كتاب حاضر از دوازده سخنراني استاد مصباح يزدي فراهم آمده است كه در محرّم 1421 قمري در حسينيه شهداي قم ايراد گرديده است. اين كتاب در سال 1380 شمسي براي اوّلينبار منتشر و در همان سال، پنجبار تجديد چاپ شده است. اين كتاب (سخنرانيها) بيشتر ناظر به شبهات و تهاجمات آشكار و پنهان اعتقادي، فرهنگي و سياسي دشمنان است كه سخنران محترم با درسآموزي و عبرتگيري از حادثه تلخ كربلا، مسائل جاري فرهنگي، اجتماعي و سياسي را نيز مورد تحليل و نقد قرار داده است.
عناوين اصلي اين مجموعه، عبارت است از:
ـ شبهاتي پيرامون عاشورا و بزرگداشت آن.
ـ زمينههاي قيام عاشورا
ـ هدف قيام عاشورا
ـ امر به معروف و نهي از منكر
ـ وظايف حكومت و مردم در شرايط حاضر
به دليل اهميت موضوعات مطرح شده در اين كتاب به برخي از مطالب آن اشاره ميكنيم:
ـ چرا بايد به ياد وقايع عاشورا عزاداري كرد؟
ـ نقش عاشورا در بقاي اسلام.
ـ قداست و تحريف ناپذيري قيام عاشورا.
ـ زمينههاي اجتماعي انحراف جامعه.
ـ تشابه جامعه ما با زمان امام حسين عليهالسلام . ـ هدف امام علي عليهالسلام ارائه الگوي حكومت اسلامي.
ـ روشهاي به كارگيري عوامل انحراف جامعه از سوي معاويه.
ـ فعاليّت مخفيانه امام حسين عليهالسلام در زمان معاويه.
ـ علل انفعال جامعه در برابر فعاليتهاي معاويه.
ـ اصلاح مفاسد، هدف اصلي قيام امام حسين عليهالسلام .
ـ اصلاح از ديدگاه منافقان و اصلاح مطلوب.
ـ وظيفه مسلمانان در برابر منكرات. ـ مقابله با تهاجم فرهنگي.
ـ ايجاد تشكّلهاي اسلامي براي انجام فعاليّتهاي اجتماعي.
ـ امر به معروف و نهي از منكر در قرآن.
6- فرهنگ سخنان امام حسين قدسسره
محمد دشتي، چاپ اوّل، قم، مؤسسه تحقيقاتي اميرالمؤمنين(ع)، 1377، 751 ص، وزيري، فارسي.
ششمين جلد از مجموعه 15 جلدي «نهج الحياة» كه جلد نخست آن، به سخنان پيامبران الهي و مجلّدات بعدي، هركدام به سخنان يكي از چهارده معصوم عليهمالسلام اختصاص دارد، با عنوان «فرهنگ سخنان امام حسين عليهالسلام » منتشر شده است. در اين كتاب 440 حديث از امام گردآوري شده است. مجموعه اين احاديث، موضوعبندي نسبتاً مناسبي دارد كه همين موضوعات براساس نظام الفبايي فهرست ابتدايي كتاب را تشكيل داده است و از واژه «آب» شروع و به واژه «ياري طلبيدن» ختم ميشود. البته هر موضوع اصلي، داراي چند موضوع فرعي نيز هست كه با شمارههاي جداگانه مشخص شدهاند. مثلاً در زير موضوع اصلي «ازدواج»، موضوعات فرعي؛
ـ ازدواج فرزندان آدم عليهالسلام
ـ ازدواج موقت
ـ ازدواج سياسي
ـ سادگي ازدواج
ـ مشورت در ازدواج
ـ معيار ازدواج
ـ تعدد زوجات
آمده است كه در مقابل هريك، شماره صفحه كتاب نيز ذكر شده است.
همچنين براي دستيابي آسانتر به موضوعات فرعي، فهرست ديگري از مجموعه عناوين فرعي به صورت الفبايي همراه با ارجاعات در پايان كتاب فراهم آمده است.
از ديگر ويژگيهاي اين كتاب، آن است كه قبل از ذكر حديث، در حدّ امكان و به اختصار به علت، مكان و زمان صدور حديث و هدف امام عليهالسلام از بيان آن، اشاره شده است و تلاش گرديده تا در كنار هر حديث، نتيجههاي لازم و اهداف آموزشي آن مشخص شود.
آوردن سلسله راويان هر حديث در پاورقي، ويژگي مثبتي است كه محققان را در تشخيص جايگاه حديث، از نظر صحّت و ضعف، ياري ميدهد و نيز در ذكر منابع و مدارك حديث، تنها به يك يا دو منبع بسنده نشده و سعي گرديده تامنابع مختلف از شيعه و سني ذكر شود.
نويسنده و همكاران ايشان، هدف اصلي خود را از اين كتاب و مجلدات ديگر، معرفي اسوهها و ارزشهاي ناب اسلامي به جامعه، خصوصاً نسل جوان، برشمردهاند. به همين دليل، از آوردن تمام راويان منسوب به امام عليهالسلام صرفنظر كردهاند و تنها احاديث معتبر را در اين مجموعه جاي دادهاند. لذا رواياتي را انتخاب كردهاند كه:
1 ـ مخالف قرآن نباشد.
2 ـ مخالف سنت رسول خدا صلياللهعليهوآلهوسلم نباشد.
3 ـ مخالف عقل (مستفاد از قرآن و حديث) نباشد.
4 ـ مخالف اجماع علماي شيعه نباشد.
5 – مخالف اصول مسلّم اعتقادي نباشد.
6 ـ مخالف صفات و ويژگيهاي معصومين عليهمالسلام (مانند علم غيب، عصمتو…) نباشد.
7- كتابشناسي تاريخي امام حسين عليهالسلام
محمد اسفندياري، چاپ اوّل، تهران، سازمان چاپ و انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي، 1380، 520 ص، وزيري، فارسي.
انگيزه اصلي اين پژوهش، كه كتابشناسي تاريخي امام حسين عليهالسلام نام گرفته است؛ پاسخ به اين پرسشها است:
1 ـ صد كتاب مهم در باره امام حسين عليهالسلام به عربي و فارسي كه از ديرباز تاكنون نوشته شده، كدام است؟
2 ـ محتوا و اشتراكات و امتيازات آنها چيست؟
3 ـ ترتيب تاريخي آنها چگونه است؟
نويسنده با انتخاب، معرفي و توصيف صد كتاب در صفحه 57 تا 284 به نخستين پرسش، پاسخ گفته است. و به پرسش دوم در مقدمه اين پژوهش در صفحه 30 پاسخ داده است، و زير عنوان «نتايج»، پانزده مورد را به عنوان نتيجهگيري از بررسي صد كتاب مطرح كرده است.
و نيز با چيدن كتابها براساس تاريخ تأليف و سبقت در انتشار، به پرسش سوم نيز پاسخ داده است.
آنچه از اين پژوهش حاصل آمده، يك كتابشناسي تاريخي است كه اوّلاً بيشتر توصيفي است نه تحليلي و انتقادي، ثانياً گزيده است تا جامع، ثالثاً اينكه ملاك گزينش اين صد كتاب و در نتيجه مهم بودن آنها نزد نويسنده چه بوده است؛ خود ميتواند مهم باشد. از اين رو، نويسنده در صفحه 24 ميگويد:
معيار ما براي گزيدن هر كتاب، «مهم» بودن آن است؛ با قطع نظر از مثبت و منفي يا درست و نادرست بودن آن. بنابراين، ممكن است كتابي مهم باشد، اما معتبر و متقن نباشد.
سپس هشت معيار گزينش كتابها را چنين برميشمارد:
يكم: قدمت آن تا هنگام تأليف كتاب بحارالانوار؛ مشروط به اينكه با مسامحه برخوردار از يكي ديگر از معيارها باشد.
دوم: تأثيرگذاري آن؛ مشروط به اينكه تأثير آن فقط بر عوام نباشد.
سوم: مرجع بودن آن؛ مشروط به اينكه ضعيف يا ناقص نباشد.
چهارم: ندرت موضوع آن؛ مشروط به اينكه محتواي آن درست و متقن باشد.
پنجم: مخدوش بودن آن؛ مشروط به اينكه صبغه و زبان علمي داشته باشد.
ششم: اعتبار آن؛ مشروط به اينكه حاصل اجتهاد و تحقيق نويسنده باشد.
هفتم: ابتكاري بودن آن؛ مشروط به اينكه مطالب جديد آن، ضعيف (نه مخدوش) نباشد.
هشتم: تحليلي بودن آن؛ مشروط به اينكه تحليلهاي كتاب، ضعيف (نه مخدوش) و تكراري نباشد.
كتابشناسي كتابشناسيهاي امامحسين عليهالسلام كه نويسنده قبل از معرفي صد كتاب مهم، گردآوري كرده به اين پژوهش جايگاه ويژهاي بخشيده است؛ چرا كه هر پژوهشي بايد مسبوق به كتابشناسي باشد، حتي اگر موضوع پژوهش، كتابشناسي باشد.
اين كتابشناسيها از صفحه 41 آغاز و در صفحه 56 پايان ميپذيرد. وي چهل و سه عنوان كتابشناسي را معرفي و توصيف اجمالي كرده است.
همچنين ضميمه كردن «كتابشناسي امام حسين عليهالسلام در الذريعه» ويژگي ديگر اين پژوهش است. اين ضميمه كه از صفحه 285 تا 491 ادامه دارد و نيمي از حجم كتاب را به خود اختصاص داده است؛ به معرفي حدود نهصد كتاب ازجلدهاي مختلف الذريعه پرداخته است. قبل از معرفي كتابها، زندگينامه مختصري از شيخ آقا بزرگ تهراني مؤلف كتاب «الذريعة الي تصانيف الشيعه» همراه با بررسي كتاب «الذريعه» عرضه شده است.
مقدمه عالمانه اين پژوهش (40-19) و ورود و خروج شايسته ايشان در بحث، گوياي شرح صدر و سوز دل نويسنده در حرفه كتابشناسي است كه حاصل سالها تجربه در اين زمينه است. ايشان فهرست نگاري و ويرايش را با قلمي روان تقديم پويندگان اين راه كرده است. از جمله اينكه شيوه تدوين و نگارش اين كتابشناسي را برپايه رساله سيوپنج صفحهاي «آيين تدوين كتابشناسي» بنا نهاده كه از همين نويسنده قبلاً در آغاز كتاب «كتابشناخت»، (چاپ اوّل، قم، نشر خرّم، 1376) منتشر شده است.
در پايان كتاب فهرست راهنما از اشخاص، سازمانها، كتابها و نشريات، همراه با شماره صفحه بازيابي آن در متن كتاب به گونهاي قاعدهمند فراهم آمده است.
8- فرهنگ عاشورا
جواد محدّثي، قم، نشر معروف، 512ص، وزيري، فارسي.
نويسنده در پيشگفتار كتاب، هدف از تدوين اين فرهنگ را چنين ذكر ميكند:
«هدف از تدوين اين فرهنگنامه، آن بوده است كه يك مجموعه يك جلدي، فشرده، دَم دست و كاربردي، حاوي لازمترين دانستنيها پيرامون موضوعاتي كه به آن نهضت جاويد، چه در عصر حادثه و چه زمانهاي پس از آن تا امروز مربوط ميشود، ارائه گردد.
از اين رو، مدخلهاي كتاب كه به ترتيب الفبا است، اشخاص، گروهها، جاها، كتابها، اصطلاحات، سنّتها، شعاير، تعاليم مكتبي و محورهاي ديگر را كه به نحوي در ارتباط با فرهنگ عاشورا است، شامل ميشود.»
يكي از مزاياي اين فرهنگ نامه، آن است كه در پايان اغلب مطالب مربوط به هر عنوان، با علامت (g) به مطالب عنوان يا عنوانهاي ديگر كه به نوعي به مطلب مورد نظر مربوط است و در اين كتاب مورد بحث قرار گرفته است، ارجاع داده ميشود.
مثلاً در آخر مطلبي كه در زير عنوان «اهل بيت» آمده است، با علامت g به دو عنوان ديگر «عترت» و «بنيهاشم» ارجاع داده شده است. ايجاد اين نظام ارتباطي ميان مطالب كتاب، بهره خواننده را از كتاب افزايش ميدهد.
گاهي مدخلها نيز داراي ارجاع است و عناوين و مدخلهاي مشابه يكي به ديگري ارجاع داده شده است. مثلاً «خون خداg ثاراللّه» بدين معني كه مطلبي زير عنوان «خون خدا» نيامده است و بايد به زير عنوان «ثاراللّه» مراجعه كرد. گرچه نويسنده معيار ارجاع مدخلها را ذكر نكرده است، ولي روشن است كه سعي شده تا ميان مدخلهاي مشابه، مدخلي كه مشهور و معروفتر است، به عنوان مدخل اصلي برگزيده شود و مدخل غير مشهور به آن ارجاع گردد. به هر حال، به دليل نظام الفبايي مدخلها، خواننده از طريق هر كدام از مدخلهاي مشهور و غير مشهور كه ابتدا در نظرش ميآيد، ميتواند به مطلب خود دست يابد.
از امتيازات اين فرهنگنامه، اين است كه در پانوشت صفحات، علاوه بر مآخذ مطالب، گاهي كتابها و منابع ديگري معرفي شده است كه براي علاقهمندان مطالعه، بيشتر سودمند است.
9-پس از پنجاه سال
پژوهشيتازهپيرامونقيامامامحسين عليهالسلام
سيدجعفر شهيدي، چاپ بيست و يكم، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامي، 1377، 216 ص، رقعي، فارسي.
نويسنده كه سابقه طولاني پژوهشي در زمينه تاريخ اسلام دارد، با ترديد در آثار مورّخان ساده لوح حادثه عاشورا كه در پارهاي اوقات، دستاويزي براي شرق شناسان و معاندان اسلام و تشيع شده است و با يقين به اين مهم كه كمتر حادثه تاريخي است كه از رنگ و تبليغات سياسي امويان و عباسيان و با تعصبات ديني، بركنار مانده و حقيقت آن دگرگون نشده باشد، دست به پژوهشي نو پيرامون حادثه عظيم كربلا زده است.
ايشان معتقد است خواندن متن تاريخ آن سالها به تنهايي كافي نيست، بلكه بايد تاريخ را با ديگر شرايط، از جمله وضع جغرافيايي، اقتصادي و اجتماعي سنجيد. لذا مورّخان پيشين هر چند در ثبت و ضبط آن وقايع كوشيدهاند، اما در تحليل و تحقيق آن، چنان كه بايد رعايت شرايط لازم نشده است. و اگر تاريخ اسلام با بينشي نو بررسي شود، پرده از روي بسياري از وقايع پراهميت برداشته خواهد شد. اين پژوهش گرچه از مآخذ نزديكتر به حادثه، به دليل عدم احتمال دستكاري و تغيير، استفاده كرده است؛ اما در تحليل و بررسي، به نوشتههاي بعد نيز از قرن پنجم تا عصر حاضر مراجعه كرده و حتي آثار مورّخان غربي را از نظر دور نداشته است.
نويسنده با پيش كشيدن اساسيترين پرسش كه پس از گذشت پنجاه سال از رحلت پيامبر اسلام صلياللهعليهوآلهوسلم «حادثه كربلا چرا رخ داد؟» خيمه مطالب خود را كه در سي قطعه سامان داده، برستون همين پرسش بناكرده است و با طرح پرسشهاي فرعي ديگر، تلاش نموده تا پاسخهاي مستند و قانع كنندهاي پيش روي خوانندگان قرار دهد. وي در همين ارتباط ميگويد:
براي آن كه پاسخ درست را دريابم، دين و معتقدات خود را نا ديده گرفتهام، روايات و داستانهاي ضدّ و نقيض بيش از يك قرن را كنار هم گذاشتهام و از ميان همه، آن را نوشتهام كه گذشته از تاريخ درست، شرايط اقليمي، ديني، اقتصادي و اجتماعي نيز، آن را تأييد ميكند. من در اين كتاب از زاويهاي بدين حادثه نگريستهام كه در گذشته كمتر بدان توجه كردهاند. اگر در چنين كوششي توفيق يافته باشم، يقين دارم آنچه به دست آوردهام، عبرتي براي حال و آينده خواهد بود. چه اگر قهرمان حادثه كشته شده است، آنچه او براي آن جنگيد و آنان كه براي رسيدن بدان هدف بدو وعده ياري دادند و به وعده خود وفا كردند يا نكردند، در طول تاريخ فراوان بوده و هستند و خواهند بود.
نويسنده كوشيده است تا چرائي قيام حسين عليهالسلام و به دنبال آن، رويداد عظيم عاشورا را در عوامل زير بيابد:
ـ دگرگون كردن اصول مسلّم اسلامي و رواج بدعتها.
ـ سمت و سو گرفتن جامعه به سوي ارتجاع جاهلي و دوري از ارزشهاي قرآني و نبوي صلياللهعليهوآلهوسلم .
ـ رواج تفسير و تأويلهاي نابجا از مسائل دين (قرآن و سنّت نبوي صلياللهعليهوآلهوسلم ).
ـ نفوذ منافقان و وابستگان فرهنگي و اقتصادي به بلوك اموي در حوزه مديريت و خلافت مسلمانان.
ـ زنده شدن اختلافات قومي و قبيلگي در حوزههاي اصلي و محوري سرزمين اسلامي.
ـ ظهور طبقه سرمايه دار و ثروت اندوز در ميان مسلمانان و دوري از قسط و عدالت.
ـ سكوت صحابه و نخبگان و سرداران در برابر كژيها و انحرافات.
10- قيام جاودانه
(سخنيچندپيرامونعاشوراوآفاقآن)
محمدرضا حكيمي، چاپ اوّل، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامي، 1373، 231 ص، رقعي، فارسي.
در تاريخ بشر هيچگاه فاجعهاي به اين عظمت رخ نداده بود كه كسي مانند يزيد پسر معاويه، در جاي كسي مانند پيامبر آخرالزمان و آورنده قرآن، حضرت محمد صلياللهعليهوآلهوسلم بنشيند و به نام خليفه و جانشين پيامبر خدا و نماينده نظام قرآني و مجري احكام قرآن، بر مردم حكم راند و سرنوشت اسلام و مسلمانان را تعيين كند. و اين چنين حقّ و باطل باهم آميخته شود كه همگان از تميز آن دو در حيرت شوند. اينجاست كه يكي از نشانههاي بسيار سترگ رسالتهاي بزرگ، جداسازي حق از باطل است، در همه نمودهاي حق و همه نمودهاي باطل. رسالت جداسازي حق از باطل و عدل از ظلم، به منظور پايداري حق و عدل و نابودي باطل و ظلم ـ همواره ـ رسالتي عظيم است و عاشوراي عظيم، تجلّي تامّ اداي اين رسالت است. عاشورا فريادي است كه براي هميشه خواب غفلت را از سرهاي شورگستران آباديها و افقها بيرون كرد. عاشورا براي هميشه حق را از باطل جدا ساخت، تا ديگر يزيديان عصرها نتوانند با پوشش اسلام، جاهليت را زنده سازند، چه جاهليت كهن و چه جاهليت نو.
«قيام جاودانه» برداشتي است نو و در عين حال مستند از عاشورا با همين نيت كه پيام واقعي عاشورا همين است و بس. گرچه جداسازي حقّ و باطل به دنبال خود، عاشورا را به عنوان يك حركت انقلابي سرمشق انسانهاي آزاده معرفي ميكند و مشعل جاويدي است كه قرآن و عترت را از هم ناگسستني ساخته و عقبه فكري و اعتقادي خود را در سخنان پيامبر صلياللهعليهوآلهوسلم جسته است. عاشورا علاوه بر آن كه رمز بقاي اسلام و قرآن است، حضور مجدّد پيامبران است در قله فريادگري و هدايت. عاشورا نه تنها براي انسان ديروز هدايت ساز بوده كه براي انسان نو نيز هويت بخش است. و نگاهش به آفاق بشريت است اولاً و اتحاد بزرگ اسلامي ثانياً. چرا كه عاشورا همان گونه كه در بعثت ريشه دارد (آن چنان كه يزيديان در جاهليت)، منطق قرآني غدير را در مقابل مغالطهكاران اشرافيت جاهلي و نفاق جديد مطرح ميكند، و هم نگاهي به مهدي؛ يعني آخرين خاستگاه ارزشهاي انساني و الهي نيز دارد و اگر عاشورا نبود و يا امروز و فردا عاشورا همچنان به عنوان يك حادثه تاريخي در كتابها و سينهها بماند، جاده هدايت الهي انسان، شروع و پايان ندارد و نتيجه آن، همان است كه زورمندان و توحيد ستيزان در پي آن هستند و آن، گمراهي بشر در همه تاريخ است و اينجاست كه عاشورا هم آيههاي سبز ملكوت را زمزمه ميكند و هم براي پايداري ملك، عدالت را فرياد ميكند.
قيام جاودانه، رمز جاودانگي عاشورا را در همين ميداند كه اگر حسين انقلابي بزرگ بود، اما عدالت خواه هم بود. گرچه افسوس بسگران كه عاشورا هم، چنان كه بايد شناخته باشد، شناخته نيست؛ دوست به گونهاي عاشورا را ننمايانده است و دشمن به گونهاي عاشورا را پوشانده است!
قيام جاودانه، نخبگان و حكمرانان را هشدار ميدهد كه براي بقاي دين و دنيا، راهي جز به صحنه كشاندن عاشورا نيست و مسلمانان را كه دو تكليف بزرگ در برابر عاشورا دارند:
1. تجديد نظر در شناخت عاشورا، شناختي ژرف و گسترده، و رابطه آن با اهداف پيامبران و آرمانهاي قرآن؛ و سپس شناساندن آن به همه ابعاد، و رساندن پيام آن، به همه انسانها به نام يك وظيفه بزرگ انساني و يك اقدام سترگ اسلامي.
2. تجديد نظر در چگونگي بهره وري از عاشورا و بهره رساني به انسانها به وسيله آن و برگزاري مراسم آن و مناسبات متعصبان و شرايط ضروري و بسيار مهم و لازم الرعايه وعّاظ حسيني و ذاكران و مداحان و… و خلاصه بازسازي فرهنگ عاشورا و گسترش دادن نفوذ آن در نسلها و عصرها… به منظور رهايي خلقها از باطل و ستم و رسيدن به حق و عدالت.
نويسنده در قيام جاودانه، آنچه را گفتيم، در هشت بخش سامان داده است:
عاشورا و جهان اسلام ـ عاشورا و انسان نو ـ عاشورا و عدالت ـ عاشورا، انقلابها و حكومتها ـ حكومت مسانخ ـ اسلام و مردم (دين مردمي) ـ طاغوتزدايي، تنها راه رهايي ـ عدالت، محو سيماي فقر.
منبع : کوثر > پاييز 1380، شماره 51
صص 90-102
پديد آورنده : عبد العلي براتي