چکیده
یکی از معضلات سیاسی – اجتماعی افغانستان از ابتدای قرن بیستم تا کنون پدیده کوچی گری بوده است. لذا تحقیق حاضر با هدف یافتن راه حل این مشکل، با تبیین ریشه های تاریخی کوچی گری در کشور، در صدد پاسخگویی این سؤال می باشد که کوچی گری در افغانستان از چه زمانی آغاز شد و تا کنون چه سیر تاریخی داشته است؟
برای یافتن پاسخ سؤال مذکور، این فرضیه به آزمون گذاشته شد که کوچی گری در دهه آخر قرن نوزدهم توسط عبدالرحمان خان با انگیزه قوم مداری و هدف کنترل و نابودی اقوام غیر پشتون کشور به ویژه هزاره ها ایجاد گردید و تا کنون نیز با همان انگیزه و هدف تداوم یافته است.
رساله حاضر زندگی خانه به دوشی در افغانستان را به دو دسته تقسیم نموده است. اول کوچ نشینی طبیعی که عوامل پیدایش آن نیز طبیعی و اقتصادی بوده است. و از آن می توان به کوچ نشینی نام برد. دوم کوچ نشینی دولتی که عوامل پیدایش آن انگیزه های سیاسی – استعماری می باشد که می توان از آن به پروژه کوچی گری تعبیر نمود.
با توجه به این که آن چه در افغانستان از آن به عنوان کوچی یاد می شود پروژه کوچی گری است نه کوچ نشینی طبیعی، اکثرا مورد حمایت دولت های افغانستان بوده است. و آنها نیز در راستای اهداف دولت های قوم گرا، به نابودی هزاره ها با حداقل کنترل آنان و در نهایت تصرف سرزمین شان تلاش نمودند. لذا روابط کوچی های سیاسی با ساکنان بومی هزاره خصومت آمیز و خونین همراه با تاراج اقتصادی بوده است. در حالی که با دیگر ساکنان کشور، نسبتا مسالمت آمیز بوده است.
کلید واژه ها: کوچی، کوچی گری، افغانستان، عبدالرحمان، هزاره.