مجتمع آموزش عالی تاریخ سیره و تمدن اسلامی
جستجو
Close this search box.
روضه خانگی

 

به گزارش خبرگزاری مهر، نهمین پیش نشست تخصصی همایش علمی هیأت و آیین‌های مذهبی با حضور حجت‌الاسلام رضا رمضان نرگسی عضو هیأت علمی گروه تاریخ و اندیشه معاصر مؤسسه امام خمینی (ره) و سید حسین شرف‌الدین عضو هیأت علمی گروه جامعه شناسی مؤسسه امام خمینی (ره)، در شهر مقدس قم برگزار شد.

در ابتدای این نشست حجت‌الاسلام رمضان نرگسی با بیان اینکه ویژگی مشارکت زنان در دوره قاجار یکی بسیج بودن و دیگری جمعی بودن و خودجوش بودن است اظهارداشت: این مشارکت سیاسی زنان را در جنگ‌های ایران و روس در حقیقت داریم، یعنی اولین‌بار می‌خواستند زنان گرجی را از دست گریبایدوف روسی نجات دهند، زنان با مردان در حمله به سفارت روس مشارکت کردند و این اولین حرکت یا دخالت زنان در امور سیاسی و اجتماعی بود. ازیک‌طرف اجتماعی بود؛ چون نجات یک زن در حقیقت مسلمان است از دست یک حاکمیت ظالم و از طرف دیگر سیاسی است؛ چون به سفارت روس حمله می‌کنند و آنجا آدم کشته می‌شود.

این عضو هیأت علمی مؤسسه امام خمینی (ره) درباره بررسی نقش‌آفرینی‌های سیاسی زنان در دوره قاجار ادامه داد: مورد دوم که تقریباً چهار بار اتفاق افتاده و بعضی آن را اصلاً سیاسی نمی‌دانند حرکت اعتراضی زنان به قحطی و کمبود نان است. یکبار در سال‌های ۱۲۷۷ قمری اتفاق می‌افتد و دیگری ۱۳۰۲ قمری و همچنین ۱۳۰۴ و ۱۳۱۰ هم اتفاق می‌افتد.

رمضان نرگسی افزود: خیلی‌ها این‌ها را به‌عنوان حرکت اقتصادی دانستند؛ ولی این حرکت اقتصادی نیست. حرکت اقتصادی یعنی بروند کار اقتصادی بکنند؛ یعنی پول دربیاورند نان در بیاورند درحالی‌که درست است که این حرکت در راستای تأمین منافع اقتصادی است؛ ولی چون اعتراض این‌ها به شخص شاه و در مقابل دستگاه و نظام سیاسی بوده است، حتی وقتی که شاه می‌خواست برود شاه عبدالعظیم جلوی او را می‌گرفتند یا جلوی کاخ تجمع می‌کردند، اینجا در حقیقت به‌مثابه گروه فشار تلقی می‌کنیم هر چند عرض کردم عیناً نمی‌شود این‌ها را به‌عنوان گروه فشار نام برد.

وی در تشریح سومین مورد این نقش‌آفرینی‌ها، به ماجرای اعتراض زنان به مساله قهوه‌خانه‌ها اشاره کرد و گفت: مورد سوم که تقریباً شبیه مورد دوم است به ۱۲۰۷ قمری برمی‌گردد که قهوه‌خانه‌هایی را در تهران بازگشایی کردند، البته تاریخچه قهوه‌خانه‌ها به دوران صفویه برمی‌گردد که مرکزی برای شراب‌خواری و قمار و کارهای خلاف بود. در این مقطع، زنان تهران جلوی کاخ شاه تجمع کردند و آنجا اعتراض کردند که ما دوست نداریم که شوهرانمان وارد قهوه‌خانه شوند و شاه هم که حرکت اعتراض زن‌ها را دید دستور داد که قهوه‌خانه‌ها را جمع کنند و اساساً جلوی کارشان گرفته و از تأسیس آنها جلوگیری شود. این حرکت به‌نوعی شبیه گروه‌های فشار است که در تصمیم دولت تأثیر داشت، هرچند به‌نوعی برای جلوگیری از آسیب فرهنگی است.

رمضان نرگسی در ادامه سخنان خود به بیان مشارکت‌های سیاسی زنان در ماجرای تنباکو اشاره و تصریح کرد: سال ۱۲۷۰ در ماجرای تنباکو در چند مرحله زنان مشارکت سیاسی دارند. مرحله اول این است که آن‌ها به درخواست مرجعیت نجف لبیک گفتند و حتی زنان شاه هم در حقیقت در حرمسرا قیام کردند و ما می‌بینیم که قلیان‌ها را شکستند یا جمع کردند. حتی تا روزی که حلال نشد، خود ناصرالدین شاه هم جرات نداشت که تقاضای درخواست قلیان بکند. در حقیقت این یک شکلی است که مشارکت در حرکت ملی می‌توان نام برد؛ اما شورش و اعتراضی که مشخصاً زنان انجام دادند و مشابه آن در اصفهان و تبریز هم گزارش شده است، حرکت راهپیمایی گسترده زنان است که اینان در دفاع از مرجعیت به صحنه آمدند.

وی در تشریح کارکردهای مجالس وعظ در زمینه‌های آموزشی، سیاسی و اجتماعی عنوان کرد: مصائب فاطمه زهرا و زینب کبری سلام الله علیهما خودش فشار ساختاری برای زنان تشکیل می‌داد و چون مجالس روضه یک جایی بود که زنان را گرد هم می‌آورد و تبادل افکار می‌کردند و زمینه بسیج نیرو شکل می‌گرفت. همچنین از آن جایی که در آن زمان کنترل اجتماعی درونی و رسمی بود، کنترل درونی هم در مجالس روضه ایجاد می‌شد. دو عامل دیگر می‌ماند که از طرف حکومت‌ها ایجاد می‌شد. مثل فشارهای ساختاری که بر اثر ظلم حکومت برمی‌خاست یا عامل شتاب‌دهنده مثل خبر تبعید میرزا حسن آشتیانی یا مثلاً ماجرای حمله روس به ایران بود.

زنان برای شرکت در مجالس روضه محدودیتی نداشتند

این عضو هیأت علمی مؤسسه امام خمینی (ره) در پاسخ به چرایی اینکه مجالس روضه موجب شکل‌گیری تجمعات و حرکت‌های بسیجی زنان در دوره قاجار است، بیان کرد: اساساً در دوران قاجار مجالس روضه بسیار به‌وفور رواج دارد، به‌طوری‌که عبدالله مستوفی در خاطراتش نوشته که ما شب عاشورا چهل تا منبر رفتیم، یعنی در یک شهری مثل تهران شما می‌توانستید در یک شب در چهل تا منبر شرکت کنید. مساله دیگری که خیلی مساله مهمی است، این است که زنان هرجا که محدودیت داشتند، برای شرکت در مجالس روضه محدودیتی نداشتند و اصلاً مردان خانه نمی‌توانستند به زنان بگویند نروید. اگر می‌گفتند نروید، باتوجه‌به فضای گسترده دینی که آن زمان در تهران و شهرهای بزرگ حاکم بود، به ضدیت با دین متهم می‌شدند. از آن طرف هم در شهرهای بزرگ مانند تهران، زنان شهری آن موقع اشتغالات زنان روستایی و زنان شهرهای کوچک را نداشتند و ما می‌بینیم که این زنان عمدتاً زنانی از طبقه متوسط سنتی – طبقه‌ای از بازاریان، علما و…- هستند.

رمضان نرگسی در بخش دیگر سخنان خود به برشمردن کارکردهای مجالس روضه پرداخت و گفت: یکی سرمشق گرفتن از الگوهای صدر اسلام است که در میان زنان خیلی تأثیر داشت. دیگری مساله واقف شدن به نقش اجتماعی خود است. یعنی زنان به جز نقش همسری و مادری در این مجالس به نقش اجتماعی خودشان واقف می‌شدند. به این صورت که این‌ها تحت تاثیر آن چیزهایی که از صدر اسلام برایشان تعریف می‌کردند، با خودشان تطبیق می‌دادند. خصوصاً در دوران قاجار چون دوران صفویه این‌طور نبود. از دوره قاجار ما یک واعظ و یک مداح داشتیم.

وی خاطرنشان کرد: آقای مستوفی می‌گوید آن چیزی که برای واعظ اهمیت داشت، سواد بود؛ ولی چیزی که برای مداح اهمیت داشت، آواز بود. همین‌الان هم هست که ما یک واعظ و یک مداح داریم. درست است که همین‌الان هم خیلی از وعاظ در آخر یک روضه‌ای می‌خوانند؛ ولی این روضه آخر چیز خاصی نیست و بیشتر مساله وعظ در آن پررنگ است. بنابراین تحت تاثیر همین مجالس وعظ که بسیاری از روضه‌های خانگی باید حتماً واعظ می‌داشت. البته مجالس نذری را کنار گذاشتم؛ چون در خیلی از آنها مداح می‌آمد و خیلی از آنها هم زن بودند. مثلاً قمرالموک که خواننده دوران رضاخان است، مادرش مداح مجالس روضه بود. خانوادگی هم خواننده بودند و خودش هم اولین خواننده و ترانه‌خوان زن ایرانی شد که بعداً هم به گدایی مرد.

وی ادامه داد: سومین کارکرد مجالس روضه تقویت انسجام اجتماعی و ارائه گروه‌های مرجع مناسب است. در این مجالس گروه مرجع زنان شکل می‌گرفت که یک طرفش خودشان بودند و طرف دیگر الگوهای صدر اسلام قرار داشتند. چهارم کارکردهای تعلیمی و آموزش به زنان است. مثلاً آقای تاج الواعظین منبرهای خودش را نوشته است. وقتی به کتاب‌هایش نگاه می‌کنید، خیال می‌کنید اینها فقط باید مباحث دینی و اخلاقی را بگویند، درحالی‌که نه ایشان در کتابش روی وطن و کالاهای وطنی تاکید دارد، دست غیبی و ماجرای تنباکو را مطرح می‌کند، از مساله لزوم بهداشت می‌گوید یا بحث شوهرندادن دختران خردسال را مطرح می‌کرد. بعضی از این مسایل اجتماعی است و بعضی دیگر مانند بحث تنباکو سیاسی است که تاثیر داشته است.

نقد استاد شرف‌الدین بر تحقیقات حجت‌الاسلام رمضان نرگسی

در بخش دیگر این نشست سید حسین شرف‌الدین عضو هیأت علمی گروه جامعه شناسی مؤسسه امام خمینی (ره) سخنان خود را در نقد ارائه حجت‌الاسلام رمضان نرگسی آغاز کرد و گفت: من نکات انتقادی را که می‌خواهم عرض کنم، بیشتر با عطف توجه به مندرجات همین مقاله است. نخواستم با ارجاع به متون دیگر مقاله شما را نقد کنم. بیشتر از همین تعارضاتی که درون مقاله و نوشتار می‌دیدم، با هفده نکته نقدی بر آن نوشته‌ام که می‌گویم. نکته اول بر معیار قراردادن رفتار جمع محدودی از زنان ایرانی در دوره قاجار و در شهر تهران و احیاناً شهرهای دیگر است.

وی ادامه داد: شما رفتار یک جمع محدودی از زنان در دوره قاجار و در شهر تهران، در اعتراض به رویدادهایی مانند تحریم تنباکو، تبعید میرزا حسن آشتیانی و حمله روس‌ها و گرانی اقلام را برای اثبات این نتیجه چیده‌اید که بگویید زن ایرانی برخلاف زن غربی از بینش، بصیرت، منش سیاسی، بلندنظری و دید روشن سیاسی و اجتماعی برخوردار بوده است. به نظرم این مقدمات و نتیجه‌گیری به لحاظ روش‌شناسی تکلف دارد و یک‌قدری بی‌راه روی است. مثلاً از زنانی که از کل جمعیت زنان تهران شرکت کردند، شاید یکی دو درصد از کل جمعیت ایران باشند.

این عضو هیأت علمی مؤسسه امام خمینی (ره) با بیان اینکه جامعه‌شناسان می‌گویند در دوره‌های گذشته که افکار عمومی و رسانه نبود، رهبری‌های هدایت گر برای ایجاد شورش و انقلاب وجود نداشت، گفت: نکته دوم این است که ادعا کردید زنان ایرانی در ۲۰۰ سال اخیر همواره و در مقاطع مختلف به صورت جمعی و بسیجی‌وار مشارکت سیاسی اجتماعی داشتند و سیاست‌های جاری حکومت‌های وقت و دشمنان را همیشه سیبل اعتراضات خودشان قرا می‌دادند. به نظر من این موضوع هم نیاز به اثبات دارد. یعنی شما هرچه از دوره قاجار به جلوتر بروید که ادعا کردید ۲۰۰ سال، حالا منظورتان لابد مقداری هم قبل از دوره قاجار است و مقداری بعدش است، مسلماً مشارکت زنان جدی تر بود؛ اما در دوره‌های قبلی نمی‌توانیم این ادعا را اثبات کنیم که زنان به صورت جمعی و بسیجی‌وار عمل کردند.

وی ادامه داد: نکته سوم این است که حتماً توجه دارید طبق مطالعات جمعیت‌شناختی، هنگامی که انقلاب اسلامی ما در سال ۵۷ به وقوع پیوست، جمعیت ایران در حدود بیست تا بیست و دو درصد شهری بود و حدود هشتاد درصد هم روستایی و عشایر بودند. در دوره فتحعلی‌شاه قاجار که مورد بحث شماست، جمعیت شهری ما بسیار بسیار کمتر بود. حتی در صورتی که همه جمعیت شهرهای بزرگ ایران را هم جمع کنید، نه فقط تهران که نقطه ثقل بحث شما است، نمی‌توانند زنان را نمایندگی کنند. چطور می‌شود رفتار جمعی از زنان تهرانی را که به هر حال یک‌جور فرهیختگی نسبت به نقاط دیگر دارند، معیاری برای داوری در خصوص کل جمعیت زنانی بگیریم که هشتاد درصدشان در روستاها و عشایر بودند و خرده‌فرهنگ‌های خودشان را دارند.

شرف‌الدین چهارمین نقد خود را با طرح سوالی درباره خواستگاه جمیعتی از زنانی که مشارکت سیاسی و اجتماعی داشتند، بیان کرد و گفت: در ایران آن زمان مجالس مذهبی رونق و رواج داشته است و روضه‌های زیادی در نقاط مختلف کشور برگزار می‌شد و به‌خصوص در شهر تهران و زنان هم به‌صورت جدی در آنها شرکت می‌کردند و در این هم هیچ بحثی نیست و نمی‌خواهم در این آمارها مناقشه کنم، چون اصلاً آمار دقیقی هم وجود ندارد. شما گفتید خانم‌هایی که مشارکت سیاسی و اجتماعی داشتند، همان خانم‌های روضه‌ای هستند. سوال اینجاست که این، این‌همانی از کجا آمده است؟ از کجا نتیجه گرفتید خانم‌های تحصیل‌کرده، روشن‌فکر، فراماسون و… نیستند؟ یعنی شما باید در دو جبهه اثباتا و سلبا استدلال می‌کردید.

پاسخ حجت‌الاسلام رمضان نرگسی به انتقادها

در بخش پایانی جلسه، حجت‌الاسلام رمضان نرگسی نکات خود را در پاسخ به انتقادات شرف‌الدین بیان کرد.

وی ابراز کرد: خیلی از آقای شرف‌الدین تشکر می‌کنم. اولین بحث در مورد معیار قراردادن رفتارهای جمع محدود برای کل کشور ما در حقیقت همیشه جمع موثر را می‌گوییم نه جمعی به شکل آماری. یعنی اگر بخواهیم تعداد و درصد بگوییم، حق با آقای شرف‌الدین است؛ چون به‌هرحال من هم در بحث‌هایم آورده‌ام که مردمان شهرهای بزرگ و به این تاکید داشتم. چراکه شهرهای کوچک و روستاها همان‌طور که آقای شرف الدین می‌گویند، نه به آنها حقوقی می‌دانند و نه آنها را داخل مسایل می‌آوردند و همه تعریف‌هایی که در مورد زن شرقی می‌گویند، در مورد زنان ایلیاتی و روستاها و حتی زنان شهری صادق است.

حجت‌الاسلام رمضان نرگسی ادامه داد: حتی در جایی هم آوردم که زنان طبقه متوسط سنتی یعنی زنان بازاری‌ها، زنان روحانیون و زنان مشاغل پیشه‌وری و اصناف که متعلق به طبقه متوسط سنتی هستند. چون ما یک طبقه متوسط جدید داریم که تحصیلات آکادمیک دارند و یک طبقه متوسط سنتی داریم. اگر شما خیلی اصرار کنید ممکن است عنوان تحقیق را عوض کنیم و بگوییم زنان تهرانی و یا شهرهای بزرگ. چون ما نخبه‌ها و موثرین را اصل می‌دانیم، یعنی زنان روستایی اصلاً به حساب نمی‌آمدند و حتی مردانشان هم به حساب نمی‌آمدند. اینها درست است و باید در جایی توضیح بدهیم که مراد ما از زنان ایرانی زنان تهرانی و زنان شهرهای بزرگ مانند تبریزی و تهرانی و شیرازی و اصفهانی است. یعنی زنان شهرهای بزرگ که جزئی از طبقه متوسط سنتی هستند.

وی درباره قضیه محمدحسین خان اعتماد السطنه اظهار داشت: در مورد چهل منبر که گفتید، ایشان اصلاً نام می‌برد و منبرها را ردیف می‌کند. می‌گوید من امشب به خانه این افراد را رفتم و چهل تا را نام می‌برد. حالا به قول شما احتمالاً ده دقیقه هم نمی‌نشسته و فقط یکسری زده است تا بگوید من نذرم را انجام دادم. مراد ما از این حرف این بود که می‌خواستیم بگوییم آن‌قدر روضه در تهران رواج داشت که آقا می‌توانست چهل منبر برود و سر بزند تا نذرش انجام شود. در مورد بقیه مطالب هم برخی قابل‌بررسی است که ان‌شاءالله اینها را انجام می‌دهیم و روی بعضی از مطالب باید بیشتر کار شود؛ مانند اینکه فرمودید رابطه بین منبر و این رفتارها باید بیشتر مشخص شود و سعی می‌کنیم در اصلاًحی که بر مقاله داریم، موارد تاریخی‌اش را مشخص‌تر کنیم.

حجت‌الاسلام رمضان نرگسی افزود: اینکه چطور نتیجه‌گیری کردیم که زنان شرکت‌کننده، همان زنان هستند، از شعارهایی که می‌دادند. مثلاً در ماجرای تنباکو اینکه آنها آمدند و در تحریم با مردان قاطی شدند را من نمی‌گویم. وقتی ناصرالدین‌شاه به سید حسن آشتیانی دستور داد که باید به عتبات بروی، شیخ حسن کربلایی در کتاب تاریخ دخانیات دارد که از صبح یکی‌یکی مردم برای خداحافظی آمدند و نزدیک ظهر که رسید، نوبت زنان شد و آنها که برای خداحافظی آمدند، نرفتند و جمع شدند و یک اجتماع عظیم از زنان جلوی خانه میرزا حسن آشتیانی شکل گرفت و بعد این زنان یک‌مرتبه به سمت بازار حرکت کردند.

وی ادامه داد: حالا اینکه لیدر داشتند یا نداشتند نیامده است، اما می‌گوید آنها با شعارهای مذهبی این کار را کردند و وا حسین‌هاا و وا اسلام‌هااا سر دادند و گفتند از این به بعد غربی‌ها باید بیایند و مرده‌ها را دفن کنند و… منظورش این بود که دارند آخوندها را بیرون می‌کنند و اصل اجتماعشان برای دفاع از روحانیت بود. بعد رفتند و بازار را بستند و بعد یک منبری را هم در مسجدشاه از منبر پایین کشیدند و بعد زنان که به سمت کاخ شاه حرکت کردند، اینجا مردان هم به آنها ملحق شدند. یعنی این یک اجتماع تبعی نبود و اجتماع استقلالی بود که زنان این کار را شروع و مردان هم ادامه دادند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *