در ایام شهادت سبط مکرم نبی اعظم(ص) امام حسن مجتبی(ع) قرار داریم؛ از مباحث مناقشهبرانگیز در سالیان اخیر، سالروز شهادت آن حضرت است که برخی، هفتم ماه صفر و بسیاری هم آخر ماه صفر را به عنوان سالروز شهادت در نظر میگیرند.
خبرنگار ایکنا به مناسبت فرارسیدن این ایام با آیتالله محمدهادی یوسفی غروی، استاد درس خارج حوزه و کارشناس تاریخ اسلام که برخی تعیین روز هفتم ماه صفر به عنوان روز شهادت امام حسن(ع) را به وی نسبت دادهاند در این باره گفتوگو کرده است که در ادامه میخوانیم؛
ایکنا ـ بین دو قولی که در مورد تاریخ شهادت امام حسن(ع) وجود دارد کدام قول معتبرتر است و شما کدام یک را تقویت میکنید؟
برخی به بنده نسبت دادهاند که گویا من هفتم ماه صفر را ترجیح دادهام ولی این مسئله درست نیست؛ بنده کتابی به نام موسوعه التاریخ الاسلامی در حال تالیف دارم که هنوز به زبان عربی است و به فارسی برگردانده نشده است؛ در جلد پنجم کتاب، در صفحه ۵۸۸ بنده به این موضوع یعنی شهادت امام مجتبی(ع) به صورت تفصیلی پرداختهام. موسوعه التاریخ کتابی است که جلد اول آن در مورد شبه جزیره العرب، هجرت پیامبر(ص) از مکه به مدینه، جلد دوم از هجرت تا سال سوم، جلد سوم حوادث سال چهارم تا سال ششم هجرت، جلد چهارم حوادث سال آخر حیات پیامبر و حوادث متصل به رحلت آن وجود مقدس و جلد پنجم هم مرتبط با خلافت ظاهری حضرت امیرالمؤمنین(ع) و تاریخ خلفا است. جلد ششم در مورد شهادت امام حسین(ع) است و در جلد پنجم در صفحهای که ذکر شد به تاریخ شهادت امام مجتبی(ع) و برخی اوصاف و ویژگیهای آن حضرت پرداخته شده است.
تاریخ شهادت امام حسن مجتبی(ع) سال ۴۹ قمری بیان شده است و اینکه شهادت ایشان به سال ۵۰ هجری قمری نرسیده است که در این سال، ولایتعهدی یزید بعد از معاویه توسط معاویه مطرح شد. در سال ۴۹ هجرت، امام مجتبی(ع) با زهری که معاویه به دست والی خود در مدینه به همسر امام حسن(ع) یعنی جعده، دختر اشعث بن قیس کندی از قبیله کنده یمن داد ایشان را به شهادت رساندند؛ اشعث بن قیس منافق بود و با حضرت امیرالمؤمنین(ع) در کوفه بود.
هبهالله عبدالحمید بن ابی الحدید معتزلی شافعی بغدادی در شرح ۲۰ جلدی نهجالبلاغه گفته است تمام مشکلات سیاسی اجتماعی عصر خلافت سیاسی حضرت علی(ع) زیر سر این اشعث بن قیس کندی بود که البته ابن ابی الحدید بخشهای مهمی از مشکلاتی که منشا آن اشعث بود تشریح کرده است. در اوخر سال ۴۹ هجری قمری، امام مجتبی(ع) به وسیله زهر توسط دختر این فرد منافق به شهادت رسیدند.
مرحوم شیخ کلینی در مورد تاریخ شهادت آن حضرت، آخر ماه صفر را بیان کرده است که مختار شیعه غیرعرب هم بیشتر همین تاریخ است؛ از زمان صفویه با مشورتی که با علما داشتند یکی از مرجحاتشان این بود که تاریخ وفات پیامبر(ص) ۲۸ صفر باشد و شهادت امام مجتبی(ع) هم همان تاریخ قرار داده شود و آخر ماه هم مختص شهادت آن حضرت باشد. طبق شعر مشهور که بر زبان ایرانیان جاری است؛ دختر بدر الدجا امشب سه جا دارد عزا/ گاه میگوید پدر، گاهی پسر گاهی رضا… ۲۸ صفر سالروز شهادت امام رضا و امام حسن(ع) در نظر گرفته شده است.
این تاریخ مطابق با خبر معتبری است که مرحوم شیخ کلینی متوفای ۳۲۹ هجری در کتاب اصول کافی آورده است؛ کتاب اصول کافی هم در دو بخش اوایل کتاب، متون و روایات معتبره از ائمه(ع) مبنی بر امامت ائمه بعد از خود را آورده است و بخش دیگری هم به عنوان تاریخ زندگانی ائمه(ع) را آورده و گفته است در آخر ماه صفر سال ۴۹ به شهادت رسید یعنی ۴۷ سال و اندی از زندگانی آن حضرت گذشته بود که با زهر معاویه از دنیا رفت و مرحوم شیخ مفید در کتاب ارشاد اختیار کرده است که سن امام مجتبی(ع) در هنگام شهادت ۴۸ سال بوده است و ایشان هم آخر ماه صفر را انتخاب کرده است ولی سال شهادت را او سال ۵۰ هجری قمری ذکر میکند و نه ۴۹؛ او گفته است دو شب مانده به آخر ماه صفر ایشان به شهادت رسیدند.
ایکنا ـ برخی اقوال میگویند که از دوره صفویه به بعد آخر ماه صفر به عنوان ایام شهادت تعیین شده است و قبل از آن هفتم ماه صفر معروفتر بوده است، نظر شما چیست؟
بله؛ البته ترتیب شهادت یا رحلت پیامبر اکرم(ص)، بعد از امام رضا(ع) و امام مجتبی(ع) مختار علمای دوران صفویه است که هنوز هم ادامه دارد و معتقد بودند اگر این سه با هم گرفته شود فرصتی برای تعطیلی بیشتر و اهمیت دادن بیشتر به شهادت این سه بزرگوار است لذا در بین شیعیان ایرانی این تاریخ بیشتر شهرت پیدا کرد در حالی که بین شیعیان عرب از اواخر قرن نهم هجری، بیشتر هفتم ماه صفر به عنوان شهادت امام حسن(ع) مراسم برپا میشود. مرحوم کفعمی در کتاب البلد الامین و مصباح الزائر بیشتر هفتم ماه صفر را ترجیح داده است.
مرحوم شیخ عبدالکریم حائری که فارغالتحصیل حوزه عراق بودند و ابتدا در کربلا حضور داشتند و بعد وارد ایران شدند و در سلطانآباد قدیم یا اراک اقامت گزیدند و بعد به دعوت علمای قم زعامت حوزه را بر عهده گرفتند و این حوزه را تجدید تاسیس کردند در همین مدرسه فیضیه معروف تاریخ هفتم صفر را گرامی میداشتند و مراسم عزا برپا میکردند؛ لذا تاریخ هفتم ماه صفر به تدریج در بین علما و حوزه مشهور شد ولی شیعیان ایرانی همان ۲۸ صفر را مراسم میگرفتند.
ایکنا ـ گفته شده آیتالله یوسفی غروی قول هفتم ماه صفر را مورد تایید قرار دادهاند، آیا این انتساب صحیح است؟
بله گفته شده است که بنده مؤید روز هفتم ماه صفر هستم این حرف درست نیست ولی چون هفتم صفر، سالروز میلاد امام کاظم(ع) قلمداد شده بود بنده برای رفع این تعارض پیشنهاد کردم که هفتم ماه صفر سالروز شهادت امام مجتبی(ع) قلمداد شود و مراسم بگیریم.
یکی از وزرای عهد ناصری تصریح کرده است که هفتم ماه صفر، روز ولادت ناصرالدین شاه بود و او چون میخواست در این روز مراسم ولادت برای خودش بگیرد به وعاظالسلاطین و علمای درباری توصیه کرد که میلادی از ائمه(ع) را در ماه صفر پیدا کنند تا او بتواند جشن تولد بگیرد لذا این وعاظ هم این روز را انتخاب کردند لذا میلاد امام کاظم(ع) در تقویم ثبت شد و تا همین اواخر هم عمل میشد و حتی در تلویزیون و صدا و سیما هم در هفتم صفر شاهد برپایی مراسم شادمانی به مناسبت میلاد امام کاظم(ع) بودیم.
یکی از مشکلات ما در سفرهای تبلیغی خارج از کشور همین برنامهها بود که برای شیعیان کشورهای دیگر محل سؤال بود که چرا در روز هفتم ماه صفر که بیشتر شیعیان عزادار هستند صدا و سیمای ایران چنین رفتاری دارد. این ناهماهنگی امر ناخوشایندی بود لذا بنده تشویق کردم روز هفتم ماه صفر میلاد امام کاظم(ع) گرفته نشود نه اینکه حتما سالروز شهادت امام مجتبی(ع) در این روز باشد بنابراین براساس تاکید شیخ مفید و مرحوم کلینی، آخر ماه صفر سالروز شهادت امام مجتبی(ع) است.
ایکنا ـ اشاره به برخی اوصاف امام حسن(ع) هم فرمودید که در موسوعه ذکر شده است، مهمترین اوصاف ظاهری آن حضرت چه بوده است؟
در برخی روایات بیان شده است؛ کان الحسن(ع) ابیض مشربا…؛ برخی روایات چهره امام مجتبی(ع) را توصیف کرده و آورده است که چهره ایشان سفیدگونه نزدیک به سرخی داشت که در فارسی، سرخ و سفید گفته میشود؛ موهای آن حضرت هم مجعهد و فری بود. همچنین چهره ایشان نمکین بود و دو چشم هم سفیدی و سیاهی قوی داشت لذا درخشان بود و محاسن ایشان هم پرپشت و انبوه بود.
امیرمؤمنان(ع) در نهجالبلاغه دارد که وقتی از ایشان پرسیدند که شما چرا محاسن خود را رنگ نمیکنید، امام(ع) فرمودند که هم رنگکردن و هم نکردن، سنت است و الان ما چون در مصیبت وفات پیامبر(ص) هستیم این کار را نمیکنیم؛ امام مجتبی(ع) بعد از شهادت پدرشان، محاسن خود را رنگ میکرد. گردن آن حضرت هم در روایات نقرهای سفید رنگ بیان شده است و بین دو شانه حضرت، پهن بود مانند افراد قهرمان؛ نه بلند زیاد و نه کوتاه قد بودند.
ایکنا ـ اینکه در بین ما ایرانیان مرسوم است که وقتی عزیزی را از دست بدهیم تا چهلم محاسن خود را نمیتراشیم آیا متخذ از این نوع روایات است؟
این مسئله کاملا عرفی است و در هیچ روایتی هم بیان نشده است و اساسا سنتی دینی نیست.