حجتالاسلام والمسلمین محمدرضا جباری، استاد تاریخ اسلام و سیره حوزه علمیه، در گفتوگو با ایکنا ضمن تبریک اعیاد شعبانیه، گفت: یکی از محورهایی که در مورد امام سجاد(ع) باید تأمل و تأکید قرار گیرد، نقش آن حضرت در استمرار تشیع و حفظ جریان اصیل اسلامی است؛ گرچه این موضوع خیلی اوقات به صورت کلیشهای مطرح شده، ولی کمتر به تعمیق و تدقیق در شیوه و راهکار امام(ع) در این مسئله میپردازیم.
وی اضافه کرد: هدف جبهه مقابل اهل بیت(ع) در راس آن جریان اموی و در کنار آن جریان زبیری، خوارج و فرقههای فکری و کلامی نیمه دوم قرن اول، محو جریان تشیع بود و در کنار اینها خطوط فکری مانند مرجئه و اهل حدیث هم گرفتاریهای خود را ایجاد کرده بودند.
گروه کمتعداد ولی عمیق یاران امام سجاد(ع)
جباری تصریح کرد: در رأس این جریانات، امویها با سرکوب شیعیان و امام حسین و یارانشان در کربلا و ایجاد اختناق در دوره امام سجاد(ع) توقع محوشدن شیعه را داشتند، اینکه حضرت زینب(س) در مجلس یزید فرمودند: «والله لا تنسوا ذکرنا؛ تو نمیتوانی نام و یاد ما اهل بیت(ع) را به فراموشی ببری» یک حقیقت بود، هر چند شیعه قلیل، ولی به لحاظ ماهیت و محتوا گروهی عمیق بودند.
عضو هیئت علمی مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) بیان کرد: هنر امام سجاد(ع) این بود که با گذشت چند دهه از وفات پیامبر توانستند ماهیت اسلام ناب یعنی شیعه را حفظ کنند. هرچند تعداد شیعیان مانند ابوخالد کابلی، سعید بن جبیر، سعیدبن مصیب و ابوحمزه ثمالی قلیل بود، ولی هر کدام به مثابه یک دریا بودند و اگر کسی نزد اینها میآمد اسلام اصیل را درمییافت و میتوانست انتقالدهنده جریان عمیقی از معارف اسلامی باشد.
چرا امام سجاد(ع) قیام نکردند
جباری تصریح کرد: شیعیان خالص امام(ع) با درایتی که داشتند و در جامعه زیست میکردند، امامشناسی خود را به نسلهای بعد هم منتقل کردند؛ لذا نقش مهم امام سجاد(ع) از این جهت بود؛ خیلی از اوقات پرسش میشود که چرا ائمه(ع) بعد از امام حسین(ع) قیام نکردند؛ پاسخ این است که نیازی به قیام نبود، زیرا اولاً شرایط فراهم و مساعد نبود، ثانیاً دوره، دوره بهرهگیری از قیام رخ داده بود؛ لذا امام سجاد(ع) به تبیین درست ماهیت و چرایی قیام امام(ع) و به اصطلاح بقیةالسیف شیعه پرداختند.
استاد تاریخ حوزه علمیه اضافه کرد: جریان زبیری هم در این دوره نقش تخریبی زیادی داشت و بعد از جریان کربلا زمینه را برای ادعای خلافت و حکومت مناسب دید؛ لذا مکه و عراق را در اختیار گرفت و با مختار هم مقابله کرد؛ اینها خط دوم مقابل اهل بیت(ع) بودند و تلاش داشتند یاد و نام اهل بیت(ع) از بین برود.
جباری اضافه کرد: در روایات تاریخی نقل شده که ابنزبیر در ۴۰ خطبه نمازجمعه نامی از پیامبر(ص) نمیآورد و صلوات نمیفرستاد. البته عدد ۴۰ میتواند دال بر کثرت باشد و بیش از این تعداد باشد. وقتی از وی در مورد چرایی آن پرسیدند، گفت که پیامبر(ص) یک اهلک(اهل کوچک) بدی دارد که اگر بخواهم صلوات بر آنان بفرستم گردنهایشان را فراز میکنند و میگویند ما اهل بیت(ع) آن پیامبر(ص) هستیم؛ یعنی تا این حد بغض اهل بیت(ع) و امام سجاد(ع) را داشتند.
صفآرایی سه جریان در مقابل امام سجاد(ع)
استاد تاریخ و سیره حوزه علمیه اظهار کرد: بنابراین امام سجاد(ع) باید با جریان تحریف اموی از یکسو و با جریان زبیری از سوی دیگر و هم با جریانات انحرافی مقابله میکرد؛ جریان اموی در جریان حره چه که با مردم بیگناه نکرد؛ امام(ع) باید از یکسو شیعه را به تیغ امویها نمیداد و از یکسو با جریان زبیری مقابله میکردند؛ زیرا این خاندان روایات جعلی به پیامبر(ص) نسبت میدادند و امام سجاد(ع) باید نقش تکذیبی درباره این روایات داشته باشند، لذا امام(ع) به لحاظ امنیتی و سیاسی بقایای شیعه را حفظ و هم چهره پیامبر(ص) و دین ایشان را حفظ کردند.
عضو هیئت علمی مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) ادامه داد: یکی از نقشهای دیگری که برای امام سجاد(ع) برشمرده میشود، دعا، گریه و عبادت است؛ فلسفه این مسئله این بود که وقتی جامعه شهوتزده و دنیاگرا میشود، یکی از بهترین راهها توجه دادن جامعه به مرگ، معاد، آه و سوز، دعا، ندبه و ناله است؛ لذا امام(ع) عملاً خواستند تا روح معنوی را به جامعه القا کنند و جامعه را به یاد معاد و قیامت بیندازند.
مناجات و دعا در منظر عمومی
وی اضافه کرد: مناجات و دعاهای امام(ع) در مدینه در مسجدالنبی(ص) و مکه نیز در انظار مردم بود. در روایت نقل است که آن حضرت در زیر ناودان طلا آنقدر در سجده گریه میکردند که خاک سجده گل میشد. مردم چنین وضعی را از امام(ع) مشاهده میکردند و از آن طرف هم میدیدند که برخی از فقهای آن دوره در مجالس عیش و نوش و طرب خلفا حضور دارند؛ لذا در چنین جامعهای امام سجاد(ع) باید این مسیر دعا و عبادت را انتخاب کنند تا مسیر حق گم نشود.
جباری در پاسخ به این سؤال که امروز هم در درون جامعه ما و در جوامع اسلامی چهرههای مختلفی از اسلام نشان داده میشود که گاهی باعث گم شدن راه مردم میشود، در این شرایط چه باید کرد؟ تصریح کرد: پیامبر(ص) با بیان حدیث ثقلین «انی تارک فیکم الثقلین، کتاب الله و عترتی» راه را روشن و مشخص کردهاند. ایشان هم از تعبیر «الی یوم القیامة» استفاده کردند و هم کتاب خدا و عترت به عنوان دو میراث بیان فرمودند و سخنی از اصحابی و ازواجی بیان نفرمودند؛ لذا آسمان و زمین هم برویم هیچ راهی جز مراجعه توأمان به قرآن و عترت نداریم.
ملاک سنجش مواضع سیاسی و اجتماعی
وی اضافه کرد: از اینرو صرف قرآن یعنی تز «حسبنا کتابالله» و نه صرف عترت رافع مشکلات ما نیست؛ بنابراین امروز هر مسئله اجتماعی، اخلاقی، سیاسی، مدیریتی و اقتصادی را باید به قرآن و کلام اهل بیت(ع) عرضه کنیم، امروز هم اگر کسی بحث مذاکره را با تمسک به قرآن و روایات اهل بیت(ع) مطرح کرده و میگوید که دشمنان مرتب با پیامبر(ص) تعهد میبستند و نقض میکردند و پیامبر(ص) باز با آنها مذاکره داشت، مطمئناً نسبت نادرستی است. بنده به عنوان تاریخدان و سیرهدان میگویم، ابداً چنین چیزی در سیره پیامبر(ص) وجود نداشته است، حتی یک مورد نداریم که پیامبر(ص) با قبیله و گروهی یهودی و غیریهودی پیمان بسته باشد و آنها نقض کرده باشند و مجدداً پیمان بسته باشند بلکه آنان را مجازات کردند.
استاد حوزه علمیه اظهار کرد: در مسائل اجتماعی مانند حجاب و الفاظ گمراهکننده حجاب اجباری چارهای جز مراجعه به قرآن و سنت نداریم، اگر امروز پیامبر(ص) بود آیا ساکت مینشستند و اجازه میدادند تا عریانی و بدحجابی تا اینجا پیش برود یا اینکه پیامبر(ص) با آنها مواجهه میکردند؟ سیره پیامبر(ص) و آیات سوره نور و احزاب کاملاً گویای این مسئله است؛ نقل است در حجةالوداع زنی خدمت پیامبر(ص) برای پرسیدن مسئله مناسک رسید، در حالی که صورت او باز بود و در همان حال جوانی به چهره آن زن نگاه خیره کرد، پیامبر در همان حال دستشان را میان چهره آن زن و نگاه آن جوان حائل کرد، پیامبری که نسبت به این منکر کوچک واکنش نشان دادند آیا نسبت به منکرات و مفاسد بزرگتر بیتفاوت میماندند؟